صادقه
-
عطر صدر ـ 34| رؤیای صادقه، انقطاع از دنیا، و شهادت
به گزارش خبرنگار اقتصادی پایگاه خبری خبرآنی؛ صبح فردای آخرین مذاکره با فرستاده حزب بعث، آیتالله سید محمدباقر صدر، حجتالاسلام نعمانی را برای نماز صبح بیدار کرد. پس از اقامه نماز، رو به او کرد و گفت: "خودم را بشارت میدهم که انشاءالله شهادتم فرارسیده است". شیخ نعمانی، که از شنیدن این سخن نگران شده بود، پرسید: "خیر است انشاءالله؛ چیزی شده؟" آیتالله صدر پاسخ داد: "در عالم خواب دیدم که داییام، مرحوم شیخ مرتضی آلیاسین، و برادرم، مرحوم سید اسماعیل صدر، هر کدام بر صندلیای نشستهاند و یک صندلی دیگر هم میان آن دو برای من گذاشتهاند. با میلیونها انسان دیگر که همراه آنان بودند، منتظر آمدن من هستند." سپس با آرامشی که گویی نشئتگرفته از همان رؤیا بود، نعمات و حال خوشی را که آن دو شهید از آن بهرهمند بودند، برای او توصیف کرد. بیشتر بخوانید شیخ نعمانی که تلاش میکرد امیدی در دل...