مدیر کل پیشبینی و هشدار سازمان هواشناسی کشور گفت: بارورسازی روشی برای از بین بردن خشکسالی به حساب نمیآید و در برخی مناطق بارورسازی ابرها منجر به کاهش میزان بارندگی میشود.
به گزارش پانا، مدیر کل پیشبینی و هشدار سازمان هواشناسی کشور میگوید که برخی مطالب منتشر شده که تقویت بارندگیهای نیمه دوم فروردین تا اردیبهشت گذشته را به عملیات بارورسازی یا یونیزاسیون و باردار کردن ذرات آب مرتبط میکند، از نظر هواشناسی غیرعلمی و بدون استناد کافی است و با واقعیتهای موجود همخوانی ندارد.
خشکسالی و بارش کم باران در سالهای اخیر به یکی از مهمترین دغدغههای زیستمحیطی کشورمان تبدیل شده است، موضوعی که باعث شده است مباحثی مانند بارورسازی ابرها مطرح شود. بارورسازی ابرها موافقان و مخالفان خودش را دارد، عدهای میگویند اصلا چنین امکانی وجود ندارد، عدهای معتقدند در حد کمی امکانپذیر است و جوابگوی نیازهای شهر یا استان نیست، برخی هم ادعا میکنند این کار انجامشدنی است و حتی تاکنون انجام شده و بارشهای بهاری به این دلیل بوده است. درباره این موضوع با احد وظیفه، مدیرکل پیشبینی و هشدار سازمان هواشناسی کشور گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
مطابق گزارشهای منتشر شده با اعتبار نسبی بالا، بارورسازی حداکثر میتواند 10 تا 15 درصد افزایش بارش را ایجاد کند، بنابراین اصولا بارورسازی در منطقهای که بارش آن کمتر از 200 یا 300 میلیمتر در سال است، نمیتواند تاثیر چندانی داشته باشد. ثانیا همه ابرهایی که در اینطور مناطق کمبارش جهان از جمله غالب مناطق ایران شکل میگیرند، قابل بارورسازی نیستند
آیا بارورسازی ابرها سابقه علمی و عملی در دنیا دارد؟
طبق آخرین گزارش سازمان جهانی هواشناسی در سال 2017، حدود 50 کشور دارای برنامهای در یکی از شاخههای عملیات تعدیل هوا شامل پراکنش مه، افزایش بارش برف و باران و جلوگیری از ریزش تگرگ یا کاهش سایز آن جهت کاهش خسارت درگیر بودهاند. تاثیر بلورهای یدور نقره در ایجاد بلورهای یخ از بخار آب در اواخر دهه 1940 کشف شد و بعد از آن دانشمندان تلاش فراوانی برای درک و فهم چگونگی تشکیل آب و تحول آن در درون ابر انجام دادند. علیرغم تحقیقات دهههای گذشته هنوز تردیدهای بزرگی حول محور تاثیر بارورسازی ابرها وجود دارد که به وجود چالشهای پیش رو در درستیسنجی تاثیر بارورسازی و ناتوانی در تعیین علت و تاثیر آن به سبب پیچیدگی و تغییرپذیری سامانههای جوی برمیگردد. از طرفی ویژگیهای ابر یعنی دمای (گرم بودن یا سرد بودن) قله ابر، وجود آلایندهها در سامانه ابر (غلظت آلایندهها)، پوشش منطقهای ابر (دشت یا کوهستان)، تاثیری کلیدی در موفقیت یا شکست عملیات بارورسازی دارند. گرچه ابزارهای جدید کارشناسان هواشناسی را در مطالعه و شناخت سامانههای ابری و تعدیل آنها را با دقت بیشتری در مقایسه با گذشته یاری میدهند و همچنین فنآوریهای جدید مانند فنآوری نانو قابلیتها را در این زمینه بیشتر کرده ولی مهمترین چالش عملیات بارورسازی ابرها شامل شناسایی ابر مناسب و مکان ابرهای مناسب است که بتواند کارایی قابل قبولی را ارائه کند و بدون ابر مناسب این فنآوریها کاربردی ندارند. باید این نکته بسیار مهم مورد توجه قرار گیرد که در عین حالی که در موقعیت مناسب بارورسازی ابر در کشور ما محدود است میتواند ابزاری برای تقویت نسبی منابع بارش محسوب شود، اما بارورسازی روشی برای از بین بردن خشکسالی به حساب نمیآید و نمیتوان ابری را تولید کرد یا از بین برد.
این موضوع که الان در کشور ما مطرح شده، چقدر با اقلیم ایران منطبق است؟ ما چقدر نیاز به چنین اتفاقی با توجه به هزینههای احتمالی آن داریم؟
مطابق گزارشهای منتشر شده با اعتبار نسبی بالا، بارورسازی حداکثر میتواند 10 تا 15 درصد افزایش بارش را ایجاد کند، بنابراین اصولا بارورسازی در منطقهای که بارش آن کمتر از 200 یا 300 میلیمتر در سال است، نمیتواند تاثیر چندانی داشته باشد. ثانیا همه ابرهایی که در اینطور مناطق کمبارش جهان از جمله غالب مناطق ایران شکل میگیرند، قابل بارورسازی نیستند.
از طرفی در مناطقی که از رطوبت نسبی زیادی برخوردار نیستند، چنانچه بارورسازی موجب افزایش غلظت ذرات و هستکهای ابر به بیش از ظرفیت مورد نیاز ابر بشود، میتواند تاثیر منفی نیز بر جای بگذارد و حتی در یک سامانه ابری مشخص مقدار بارش به کمتر از مقدار طبیعی مورد انتظار برسد.
این اتفاق در مناطقی با اقلیم مشابه ایران هم صدق میکند؟
در منطقه خاورمیانه و از جمله ایران که جزء مناطق کمبارش جهان هستند، به استثنای سامانههایی که از فراز دریای سیاه و خزر از شمال وارد کشور میشوند، غالبا سامانههای بارشی از سمت غرب و جنوبغرب در فصول سرد (نیمه دوم پاییز تا نیمه اول بهار) وارد کشور میشوند. این سامانهها در نواحی جبههای با رشد و افزایش ابر وغالبا با وزش باد شدید همراهند. بنابراین با وزش باد و خیزش گردوخاک و افزایش ذرات معلق با غلظتهای بیش از نیاز سامانه ابری مواجه میشوند. از این رو، در این سامانهها بطور طبیعی تعداد ذرات در واحد حجم در حد بیش از مورد نیاز به درون ابر تزریق میشود و احتمالا غلظت بیشتر از حد گردوخاک سبب کاهش کمّی بارش به کمتر از بارش نرمال یا مقدار مورد انتظار طبیعی میشود. در این موقعیت بارورسازی نه تنها اثر مثبت ندارد بلکه همانطور که اشاره کردم احتمالا سبب کاهش بارش نیز میشود.
کشورهای دیگری هستند که از این موضوع بهره گرفته باشند؟
تعدادی از کشورها عملیات بارورسازی و تعدیل هوا را با رعایت اصول فنی شناخته شده انجام دادهاند و نتایج کار آنها در مقالههای معتبر منتشر شده است. غالبا گزارشها حاکی از نبود موفقیت چشمگیر یا بسیار کم بوده که مقرون به صرفه نبوده است. کشورهایی مانند آفریقای جنوبی و اسپانیا عملیات بارورسازی ابر را برای سالها انجام دادند و پس از چندین سال رها کردند. البته در برخی کشورها بیشتر به منظور تحقیقاتی یا در برخی برای مقاصد عملیاتی مانند آمریکا و استرالیا به شکل محدود و آن هم در مناطق مستعد بارورسازی دنبال میشود. هدف از بارورسازی جبران کمبود هستک در سامانه ابر یا تسریع تشکیل ذرات یخ و طولانیتر کردن بازه بارش است. در خاورمیانه فراوانی ذرات طبیعی مانند گرد و خاک بسیار زیاد است و با این وجود احتمال تاثیر منفی و کاهش بارش به کمتر از بارش تجمعی پتانسیلی نیز وجود دارد. گاهی خیزش گردوخاک گسترده چند کشور شامل سوریه، عراق و نیمه غربی ایران را در مسیر ورود و رشد قائم سامانههای ابری در بر میگیرد و ذرات را بیش از حد مورد نیاز طبیعی به درون سامانههای ابری تزریق میکند. در این موقعیت بارورسازی تاثیر مطلوبی نخواهد داشت. الگوهای بزرگ مقیاس هواشناسی در بهار امسال بیانگر کاهش بارش روی اروپا و افزایش آن در خاورمیانه و از جمله ایران بود وبا رخدادها منطبق است. طی بهار تا تابستان 2018، قاره اروپا دچار کمبارشی شدید بود و تقویت بارش بهاری، کسری آن در زمستان و پاییز خاورمیانه را تا حدودی جبران کرد.
در ایران مطابق گزارشهای وزارت نیرو که اخبار آن گاهی در رسانهها منتشر میشود، بارورسازی ابر در برخی مناطق مانند شیرکوه یزد برای چندین سال انجام گرفته است. در سالهای اخیر در استانهای زنجان و آذربایجان غربی نیز انجام گرفته است. از دیدگاه کارشناسی هواشناسی نتایج عملیات بارورسازی در کشور چندان مورد پذیرش نیست و نمیتواند مورد تایید قرار گیرد
اگر قرار است در کشور ما این کار انجام شود کدام نهادها باید متولی اصلی این کار باشند؟
بارورسازی نیازمند دانش و تخصص هواشناسی، هیدرولوژی، شیمی و ...و همینطور تجهیزات پیشرفته مانند هواپیما با توانایی پرواز در موقعیت ابری خطرناک و مجهز به انواع حسگرهای مورد نیاز، رادارهای هواشناسی با توان تجزیه و تحلیل خردفیزیک ابر و سامانههای رادار هواشناسی و شبکه بارانسنجی خودکار متراکم و ... است. البته قبل از انجام و سرمایه گذاری برای آن، تحلیلهای اقلیمی و هواشناسی باید پتانسیل یک منطقه خاص برای مقرون به صرفه بودن عملیات بارورسازی را تعیین کند.
گستردگی این اتفاق چقدر است؟ بارورسازی را در حد منطقه میتوان انجام داد؟ شهر، استان یا کشور؟!
گستردگی این عملیات بستگی به برنامه عملیاتی، سامانه هواشناسی مورد نظر و منطقه هدف دارد و در عملیات مختلف متفاوت است. از طرفی به توان عملیاتی و پشتیبانی فنی مرتبط است. مثلا میتواند حوضه آبی یک رودخانه یا حوضه آب گیری یک سد یا منطقه باشد.
این اتفاق تاکنون در ایران افتاده است؟
در ایران مطابق گزارشهای وزارت نیرو که اخبار آن گاهی در رسانهها منتشر میشود، بارورسازی ابر در برخی مناطق مانند شیرکوه یزد برای چندین سال انجام گرفته است. در سالهای اخیر در استانهای زنجان و آذربایجان غربی نیز انجام گرفته است.
از دیدگاه کارشناسی هواشناسی نتایج عملیات بارورسازی در کشور چندان مورد پذیرش نیست و نمیتواند مورد تایید قرار گیرد. اصولا یکی از مهمترین چالشهای بارورسازی تعیین کمّی تاثیر بارورسازی است و این چالش نه تنها در ایران که در بقیه نقاط جهان نیز مطرح است. اندازهگیری تاثیر اقدامات بارورسازی چالش برانگیز است و هنوز محققان در حال کار روی توسعه روشهای آماری لازم برای اعتبارسنجی روشهای تصادفی هستند و هنوز هم پویشهای قابل اعتماد بسیار پرهزینه و نیازمند آزمایشهای بیشمار روی ابرها هستند. برای عملیات بارورسازی باید به یاد داشته باشیم که جو دیواری ندارد، هر چه وارد جو شود و اثر مطلوب در یک منطقه داشته باشد، میتواند در مناطق مجاور و مسیر انتقال سامانه ابری اثر نامطلوب داشته باشد و علاقمندان به بارورسازی هنوز به این سوال پاسخ درخور ارائه ندادهاند.
آیا بارشهای بهار امسال به این دلیل بود؟
مطابق ارزیابیهای کارشناسی هواشناسی بارشهای بهاری گذشته چندان ارتباطی به عملیات بارورسازی ابر نداشته و این موضوع به چیدمان و آرایه شناخته شده نسبی امواج بزرگ مقیاس هواشناسی از اقیانوس اطلس تا خاورمیانه مربوط بوده است. برخی مطالب منتشر شده در رسانهها که تقویت بارندگیهای نیمه دوم فروردین تا اردیبهشت گذشته را به عملیات بارورسازی یا یونیزاسیون و باردار کردن ذرات آب مرتبط میکند، از نظر هواشناسی غیرعلمی و بدون استناد کافی است و با واقعیتهای موجود همخوانی ندارد. در یک موقعیت خاص با کاهش گذر سامانههای بارشی از اروپای غربی تا مرکزی و تا حدودی شرق آن، گذر سامانههای بارشی از فراز شرق مدیترانه و خاورمیانه افزایش مییابد که منجر به افزایش و تقویت بارشهای تجمعی به شکل فصلی در ایران میشود. مطابق گزارشهای موجود، بارشهای بهاری در بسیاری از کشورهای اروپایی، بخصوص غرب اروپا به کمتراز مقدار نرمال رسید و برخی از آنها به سبب کمبود بارشهای بهاری و در ادامه کاهش بارشهای تابستانه دچار خشکسالی شدهاند و اکنون یکی از دلایل آتشسوزی جنگلها کمبود بارشهای فصل گذشته و فعلی است. از طرفی بارشهای بهاری در منطقه خاورمیانه در فصل بهار در کشورهای مجاور ایران مانند ترکیه، عراق، سوریه و ... در حد مطلوب بود که عملیات بارورسازی نیز ندارند.
این گفتههای شما خلاف نظر برخی است که معتقد به نقش بارورسازی در بارشهای بهاره امسال هستند.
بله، در پاسخ به این سوال باید به این نکات توجه کرد که باورسازی نیازمند شناخت کامل و کافی از ابرهای هدف از نظر دما، خرد فیزیک ابر و ترکیب شیمیایی و پتانسیل بارش است. این کار باید هوشمندانه انجام شود و اثر مطلوب احتمالی در منطقه هدف میتواند تاثیر نامطلوب در مناطق مجاور و مسیر حرکت سامانه ابری داشته باشد. با اینکه درستیسنجی نتایج بارورسازی هنوز با چالشهای فراوان همراه است و بیان نتایج آن نیازمند آزمایشهای بسیار با روشهای مختلف است. باید بگویم با رعایت تمام این نکات، مطابق ارزیابیهای جهانی موجود، بارورسازی در بهترین موقعیت حداکثر 10 تا 15% بارش را افزایش میدهد و بنابراین در ایران با توجه به بارشهای سالانه نسبتا کم، پتانسیل موفقیت آن چندان قابل توجه نیست، مگر احتمالا در مناطق مستعد محدود و در موقعیت مناسب.