به گزارش سرویسخبری مهر ، مسئله ناترازی انرژی در ایران، دیگر موضوعی تخصصی و صرفاً فنی نیست؛ بلکه به دغدغهای عمومی برای همه اقشار جامعه تبدیل شده است. خاموشیهای مکرر برق و هزینههای سنگین تأمین انرژی برای خانوادهها و نهادها، همگی نشانههایی از بحرانی است که اگر برای آن تدبیر نشود، بر کیفیت زندگی و حتی روند آموزش و پرورش فرزندان ما سایه خواهد انداخت.
سالهاست که کارشناسان و مسئولان از لزوم اصلاح ساختار انرژی سخن میگویند؛ از سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر گرفته تا بهینهسازی مصرف. اما واقعیت این است که کشور ما بهرغم برخورداری از منابع طبیعی بیبدیل (آفتاب فراوان، بادهای پایدار، و ظرفیتهای زمینگرمایی) هنوز فاصله زیادی با تحقق شعار «ایرانِ سبز و پایدار» دارد. یکی از حوزههایی که میتواند به شکلی جدی وارد این عرصه شود، نظام آموزشی کشور است؛ مدارسی که نه تنها مصرفکننده برق و انرژی هستند، بلکه میتوانند به الگویی برای تولید و خودکفایی تبدیل شوند.
از آرش محمدی کارشناس آموزشی و فعال در حوزه مدارس سبز خواستیم در قالب یک یادداشت اختصاصی برای پایگاه خبری خبر آنی، در خصوص فرصت های بیبدیل و ظرفیتهای بلااستفاده در مدارس نکاتی را مطرح کند.
مدارس می توانند نیروگاههای کوچک خورشیدی شوند
مدارس در ایران عموماً ساختمانهایی با زیربنای قابل توجه و سقفهای وسیع هستند. این پشتبامها در اغلب اوقات بلااستفاده میمانند، در حالی که میتوانند به نیروگاههای کوچک خورشیدی تبدیل شوند. تصور کنید هر مدرسه در یک محله، نه تنها برق مصرفی خود را تولید کند، بلکه مازاد آن را نیز به شبکه ملی برق بفروشد. در چنین حالتی، مدرسه از یک مصرفکننده منفعل، به یک تولیدکننده فعال انرژی تبدیل میشود.
تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد که این الگو عملی و کارآمد است. در آلمان، بسیاری از مدارس و دانشگاهها با نصب پنلهای خورشیدی روی سقف ساختمانها، برق مصرفی خود را تأمین کرده و درآمدی پایدار برای هزینههای جانبی به دست میآورند. در هند، برنامهای ملی برای تجهیز مدارس روستایی به سامانههای خورشیدی اجرا شده است تا علاوه بر تأمین انرژی، آموزش عملی درباره انرژیهای تجدیدپذیر به دانشآموزان ارائه شود.
مدارس ایران هم میتوانند به همین مسیر وارد شوند. مجتمع فرهنگی ـ آموزشی ریحانه به عنوان یک نمونه کوچک، اعلام آمادگی کرده است که نه تنها برق مدرسه خود را از این طریق تولید کند، بلکه با همراهی سرمایهگذاران، چندین مدرسه دیگر را نیز تحت پوشش قرار دهد.
جلوگیری از تعطیلی مدارس و هزینههای آن
یکی از پیامدهای ناترازی انرژی، تعطیلی مدارس است؛ تعطیلیهایی که گاه به بهانه کمبود گاز در زمستان یا قطعیهای مکرر برق در تابستان اتفاق میافتد. سال گذشته سخنگوی آموزش و پرورش بهصراحت اعلام کرد که هر روز تعطیلی مدارس، هزینههای مالی سنگینی را به دولت تحمیل میکند و روند آموزش دانشآموزان را نیز مختل میسازد.
وقتی مدارس بتوانند خود برق مصرفیشان را تولید کنند، از بخشی از این تعطیلیها جلوگیری خواهد شد. بهویژه در روزهایی که دو یا سه ساعت خاموشی برق، عملاً آموزش حضوری را غیرممکن میسازد. در واقع، سرمایهگذاری در پنلهای خورشیدی برای مدارس تنها یک پروژه انرژی نیست، بلکه اقدامی برای تضمین استمرار آموزش و کاهش هزینههای ملی است.
چالش قانونی و بنبست مصرف
با این حال، یک مانع جدی بر سر راه این حرکت وجود دارد، مانعی که پیش از این هم، در سالهای ۹۶ و ۹۷ مانع اجرای کامل طرح «مدارس سبز» و تولید برق در مدرسه شد. از این رو میگوییم یکی از موانع جدی در این مسیر قوانین و مقررات فعلی است. در شرایط کنونی، اگر یک مدرسه نیروگاه خورشیدی نصب کند، الزاماً مصرفکننده برق تولیدی خود نخواهد بود. به عبارت دیگر، تولید برق در مدرسه لزوماً به معنای رفع نیاز همان مدرسه نیست، چرا که ساختارهای قانونی خرید و فروش برق بهگونهای طراحی شدهاند که مصرفکننده و تولیدکننده الزاماً همپوشانی ندارند.
آرش محمدی در یادداشت خود در خصوص نتیجه این چالش قانونی مینویسد:
ساختارهای قانونی موجود نه تنها انگیزه مدارس را برای ورود به عرصه تولید انرژی کاهش میدهد، بلکه باعث میشود طرحهای سرمایهگذاری نیز در نیمهراه متوقف شوند. مدیران مدارس در تهران و دیگر شهرها تجربه کردهاند که اگرچه از نظر فنی و اقتصادی امکان تولید انرژی وجود دارد، اما نبود چارچوبهای قانونی شفاف باعث میشود پروژهها به نتیجه مطلوب نرسند.
اگر دولت و وزارت نیرو در این حوزه مساعدت کنند، مدارس میتوانند در حل معضل ناترازی انرژی نقشی کلیدی ایفا کنند. با توجه به اینکه قطعیهای دو یا سه ساعته برق در فصلهای مختلف مدارس را با مشکل جدی مواجه میکند (از روشنایی کلاسها گرفته تا تجهیزات الکترونیکی آموزشی)، خودکفایی در تأمین انرژی به یک ضرورت بدل شده است.
ظرفیت مناطق کویری؛ طلای خاموش کشور
شهرهای کویری یکی از غنیترین مناطق ایران در بهرهگیری از انرژی خورشیدی هستند. متوسط تابش آفتاب در این مناطق در بسیاری از روزهای سال، فراتر از میانگین کشوری است. همین ظرفیت باعث شده که کارشناسان کویر شناسی، شهرهای کرمان، یزد، زابل، خراسان جنوبی، قم و ... را بهشت انرژی خورشیدی بنامند.
مدارس این مناطق میتوانند پیشگام حرکت ملی مدارس سبز باشند. تجهیز پشتبام مدارس این مناطق به پنلهای خورشیدی نه تنها برق پایدار برای دانشآموزان فراهم میکند، بلکه الگویی برای سایر استانهای کشور خواهند شد.
بعد آموزشی و تربیتی ماجرا
تولید انرژی در مدارس تنها یک فعالیت اقتصادی یا فنی نیست؛ بلکه جنبه آموزشی و فرهنگی پررنگی نیز دارد. وقتی دانشآموزان در مدرسه خود شاهد نصب پنلهای خورشیدی یا توربینهای کوچک بادی باشند، بهطور مستقیم با مفهوم انرژی پاک، پایداری محیطزیست، و آیندهنگری آشنا میشوند.
این تجربه، از آموزش نظری کتابهای درسی فراتر میرود و به یادگیری عینی و ملموس تبدیل میشود. دانشآموزان میتوانند در قالب پروژههای علمی، میزان برق تولیدی مدرسه را اندازهگیری کنند، تأثیر شرایط جوی را بر تولید انرژی بررسی کنند، و حتی ایدههایی برای بهبود راندمان ارائه دهند. به این ترتیب، مدرسه نه فقط محل مصرف انرژی، بلکه آزمایشگاه عملی برای پرورش شهروندان آیندهنگر و مسئول خواهد شد.
اقتصاد مدارس و فرصتهای جدید
هزینههای مدارس خصوصی و حتی دولتی در سالهای اخیر به شدت افزایش یافته است. از حقوق کارکنان گرفته تا نگهداری ساختمان و تأمین تجهیزات آموزشی، همگی فشار زیادی بر مدیران وارد میکند. حال اگر مدارس بتوانند بخشی از هزینههای خود را با فروش برق مازاد به شبکه جبران کنند، منبع درآمد پایداری برایشان ایجاد خواهد شد.
در برخی کشورها، مدارس حتی از این مسیر توانستهاند پروژههای فرهنگی یا رفاهی برای دانشآموزان اجرا کنند. به عنوان مثال، در ژاپن درآمد حاصل از فروش برق خورشیدی مدارس صرف خرید تجهیزات ورزشی و علمی برای دانشآموزان شده است. چنین الگویی در ایران نیز میتواند زمینهساز ارتقای کیفیت آموزشی باشد.
بحران انرژی در ایران نیازمند یک نگاه همهجانبه است و اگر صرفاً صنایع یا بخش خانگی هدف سیاستگذاری قرار گیرند، مشکل بهطور ریشهای حل نخواهد شد. لزوم صرفهجویی و مدیریت مصرف تا اندازه ای مشکل ناترازی را حل میکند و لازم است سیاستهای کلی انرژی به سوی افزایش تولید و تنوع بخشی منابع انرژی باشد.
بخش آموزش و پرورش با میلیونها دانشآموز، هزاران مدرسه و ساختمان آموزشی، و البته تاثیرات فرهنگی گسترده در میان خانوادهها و آینده سازان کشور، میتواند بخشی از این راهحل باشد.
همان طور که در یادداشت فوق دیدیم؛ مدارس در صورت تجهیز به سامانههای تولید انرژی، نه تنها خود را از آسیب قطعیها نجات میدهند، بلکه با الگوسازی، به خانوادهها و محلهها نیز نشان میدهند که آینده انرژی در گرو نگاه نو و سرمایهگذاری در فناوریهای پاک است.
ناترازی انرژی، بحرانی ملی است؛ اما میتواند به فرصتی برای نوآوری، آموزش و همبستگی تبدیل شود. اگر مدارس در این مسیر پیشگام شوند، هم به کاهش فشار بر شبکه ملی برق کمک کردهاند و هم نسل آینده را با ارزشهای توسعه پایدار تربیت خواهند کرد.
مدارس سبز تنها یک شعار نیست، بلکه راهی عملی برای عبور از بحران انرژی و ساختن آیندهای روشن برای فرزندان ایران است.