به گزارش خبرنگار اقتصادی پایگاه خبری خبرآنی؛ دکتر محمدتقی امانپور، از اعضای هیئت مؤسس جهاد سازندگی و شخصیت شناختهشده حوزه کشاورزی و محیط زیست است. وی در سلسلهیادداشتهایی تلاش کرده است مدل مفهومی جدیدی را حول «مسئله آب» در کشور ارائه کند. گفتوگوی زیر، برای رفع ابهام از یادداشتهای وی در موضوع «برجباغ» انجام شده است.
بیشتر بخوانید
در یادداشتهای نهگانه جنابعالی، در چند مورد به «برجباغ» اشاره شده است. آنچه امروز از احداث «برجباغ» در کلانشهرها مطرح است، جز ساختوسازِ برجهای عظیمی که هیچگونه مزیتآفرینی برای بهبود زندگی شهری ندارند و صرفاً نماد سکونتگاههای لوکس و گرانقیمتاند، خاصیت دیگری ندارد. چگونه احداث «برجباغ»ها در فرآیند مشارکتهای مردمی میتواند به بهبود زندگی شهر و روستا و تمدنسازی، بهویژه در خودپایداری در مصرف آب و انرژی، کمک کند؟
از طرح سؤال سپاسگزارم. در فرآیند ساختوساز، نوآوریها عموماً شکلی و ظاهریاند و با تبلیغِ لوکسبودن، نمونهبودن و بینظیربودن همراه میشوند، تا جایی که هزینهها به ارقام کلان و غیرقابلباور میرسد؛ نمونهاش تأکید بر دستگیرههای طلاکوب، پوشش طلایی و موارد مشابه. آنچه بهعنوان «برجباغ» مطرح شده، در حقیقت گام نخستِ برندسازیِ مفهومی تازه با عنوان «آسمان ویلا»ست. برای آنکه این برندسازی با واژههای شناختهشده معادلسازی شود و در ذهن مخاطب آشنا بنشیند، از تعبیر «برجباغ» استفاده شده تا در موقعیت مناسب، که اکنون فرارسیده، تشریح شود و برند «آسمان ویلا» نهادینه گردد.
آسمان ویلا چیست؟
ویلا سازهای چندطبقه، از یک تا 3 طبقه، همراه با عرصه درختکاری شده، استخر و خدماتِ مرتبط است که ممکن است از حدود هزار مترمربع تا چند هکتار را به خود اختصاص بدهد. عموماً در فصولِ بهار و تابستان و یا مواقعِ خاص استفاده میشود و در روزهای دیگر خالی از سکنه میباشد؛ هرچند در مواردی بسیار کم، استفاده دائمی هم دارد.
اما «آسمان ویلا»، درحالیکه خاصیت و کاربریِ یک «ویلا» را با همه امکاناتِ قابلِ تصور، متناسب با وسعت، حفظ میکند، میتواند در هر مکانی ساخته شود و بهصورتِ دائمی مورد استفاده قرار گیرد. بهویژه تجمیعِ «آسمان ویلا»ها دسترسیِ ساکنین به همۀ خدمات را فراهم میسازد و قابلیتِ خودپایداری در تولیدِ آب و انرژی را داشته باشد.
پاسخِ دادهشده بر ابهامات افزود: چگونه «آسمان ویلا» هم مزایای «ویلایی» را دارد و هم خدماتِ «فوق ویلا» را، و درعینحال همهجا قابلِ ساخت است و «خودپایدار» هم میباشد؟
به اسارت گرفتنِ یک یا چند هزار متر، یا حتی چند هکتار زمین، برای روزها و هفتههای محدود، نوعی ظلم در تغییرِ کاربریِ زمین است. از سویِ دیگر، بضاعتِ کاربران برای اینکه همه خدماتِ موردنظر در ویلای مسکونی فراهم شود، معمولاً کافی نیست. اما «آسمان ویلا» هم خدماتِ ویژه و هم خدماتِ عمومی را دارا میباشد.
برای درکِ روشنتر، «آسمان ویلا» یک آپارتمانِ دوطبقه، به اصطلاح «دوبلکس»، است که در هر ابعادی قابلِ طراحی میباشد؛ مثلاً یک آپارتمانِ 500 متری شاملِ سالنِ همکفِ 350 متر و طبقه دومِ 150 متر. سطحِ پایینی با داشتنِ سرویس، حمام، آشپزخانه، گلخانه، استخرِ کوچک از جنسِ پلاستیکِ بادشده، و بالکنِ بزرگ و کوچک در دو طرف، و حداقل 6 سوئیتِ کوچک در طبقه بالا با خدماتِ لازم از سرویسها و امثالِ آن، امکاناتی بینظیر فراهم میکند، بیآنکه عرصههای بزرگِ اراضی با تغییرِ کاربریِ انحصاری در تصرفِ یک خانواده قرار گیرد.
در صورتِ افزایشِ وسعت، آپارتمان میتواند 750 متر، 1000 متر، 1250 متر یا تا 2000 متر طراحی شود. متناسب با آن، مساحتِ طبقه همکف از 350 تا 500، 700، 1200 و 1500 متر افزایش مییابد. تعدادِ سوئیتهای طبقه دوم از 6 تا 10 و حتی 12 واحد قابلِ توسعه است و ابعادِ هریک از 4×6 متر تا 5×7 متر، یا بزرگتر، بسته به نیاز و پسندِ مشتری تعیین میشود. استخرها نیز در اندازههای کوچک، متوسط و بزرگ تعریف میگردد؛ گلخانه ابتدا در یک باندِ طولی در امتدادِ یک طرفِ آپارتمان شکل میگیرد و بهتدریج با عرضِ بیشتر و سپس در دو طرف توسعه مییابد. بالکنِ بزرگ از 12×3 متر تا 25×7 متر میتواند گسترش یابد و بالکنِ کوچکِ سمتِ دیگر متناسب با امکانات طراحی شود.
تجمیعِ «آسمان ویلا»ها دسترسیِ ساکنین به خدماتِ مشترک را فراهم میسازد و زمینه خودپایداری در تأمینِ آب و انرژی را تقویت میکند.
اگر این «آسمان ویلای افسانهای» واقعاً ساخته شود و استقبال نشود چطور؟ پاسخ شما چیست؟
خیر. مزایای عمومی «آسمان ویلا» برقرار است. آنچه در پاسخ سوم تنها گوشهای از امکانات اختصاصی بیان شد، هنوز شرح دارد. بالکنِ بزرگ با ارتفاع 6 متر، با نورپردازیِ کف، امکان رؤیت و استفاده از خطکشیِ بازیهای متداولِ فوتبال، والیبال، بسکتبال و هندبال را فراهم میکند. برخی تجهیزاتِ ورزشی از زمین تا سقف جابجا میشود تا متناسب با نوعِ استفاده پایین آمده و بهرهبرداری شود.
اما مزیتهای عمومی «آسمان ویلا» بینظیر است. از نظرِ تأمینِ آب و انرژی و فرآوریِ ضایعات و پسماندها خودکفا میباشد، قطعِ برق ندارد و حتی فروشِ آب و برق دارد. کودکستان و دبستان، سالنهای بزرگِ ورزشی، استخرهای متنوع با همهٔ خدماتِ جانبی، مراکزِ خرید، مراکزِ خدماتِ گلخانهای، تاسیسات، خشکشویی، رستوران و مراکزِ اقامتیِ موقت در نظر گرفته شده است. ارتقاءِ ظرفیت از یک برج با 30 واحد، حدود 100 متر ارتفاع، به بالا تا حداکثر 50 واحد پیشبینی شده است. سالنهای کنفرانس و مراسم و مواردِ مشابه نیز بنا به نیاز دیده شده است.
در یک شهرکِ ویلایی که مثلاً جمعاً در بهترین شرایط 750 یا 1000 واحدِ ویلایی فاقدِ خدماتِ عمومی در گوشه و کنارِ کشور ساخته میشود، با معماریِ «آسمان ویلا» و در همان 500 هکتار میتوان 30 تا 50 برجِ آسمان ویلایی پیشبینی کرد که به 3 هزار تا 5 هزار واحدِ «آسمان ویلا» خدمات بدهند. از نظرِ خیابانکشی، عرصههای تفریحی و فضایِ مشاعِ بینِ برجهای آسمان ویلا، امکانهای ارزشمندی فراهم میشود که در شهرکهای ویلایی متداول وجود ندارد.
این مجموعه خود محلِ درآمد است. از تولیدِ آب و انرژی و فرآوریِ ضایعات تا ایجادِ اشتغال. کار و زندگی، چه در داخلِ هر ویلا و چه در واحدهای جداگانه، در طولِ سال در کنارِ هم میمانند تا رفتوآمدِ بیمورد کاهش یابد، آلودگیِ هوا و آلودگیِ صوتی و گازهای گلخانهای کم شود. اینگونه سکونتگاهها لازم نیست در مناطقِ دور از سکونتگاههای موجود ساخته شود، بلکه بهشایستگی در قالبِ احیاء و باز مهندسیِ بافتهای فرسودهٔ شهری با نوآوری قابلِ اجراست.
متأسفانه برنامههای بازسازی و احیاءِ بافتهای فرسوده، اثربخشیِ اجتماعی و اقتصادیِ اندکی داشته است. احداثِ «آسمان ویلا» در هر قطعه بافتِ فرسوده میتواند با ارائه خدماتِ نوآورانه و اثربخش، اشتغالآفرین و ارزشافزا باشد، مصرفِ سوخت را کاهش دهد، تأمینِ آب و برقِ پایدار را فراهم کند و همه خدماتِ عمومیِ موردِ نیازِ شهروندان را در هر برجِ آسمان ویلا مهیا سازد. کتابخانه، مسجد، امکاناتِ ورزشی و تفریحی و الگوی «زندگی و کار» همراه با خدماتِ گردشگری در هر یک از برجها یا بهصورتِ مشترک میان چند برج قابلِ پیشبینی و اجراست.
آیا این خدمات به مردمِ کمبضاعت تعلق نمیگیرد و فقط برای ثروتمندان مناسب است، و ماهیتِ مردمیِ آن اندک نیست؟
با هم تمرین کنیم که پولدار و بیپول، هریک از مردمِ این سرزمیناند. وقتی برای دارندگانِ بضاعتِ مالی فرصتهای مناسب فراهم نشود، به اراضیِ سرسبز و تولیدیِ شمال کشور هجوم میآورند تا سکونتگاه های فصلی بسازند؛ فرآیندی که در جدالِ حکمرانی و مالکِ ویلا، به تخریبِ ثروتِ عمومی میانجامد. یا مهاجرتِ موقت و دائم رخ میدهد، یا آسمانویلاهای مشابه در کشورهای اطراف خریداری میشود و هر سال چند ماه بهرهبرداری میگردد.
اما «آسمان ویلا» اولاً ضایعه مهاجرت و خروجِ اموال را بهدرستی مهار میکند و بهواسطه نوآوری در طراحیِ خدماتِ هر «آسمان ویلا» آن را پوشش میدهد. ثانیاً «برجهای آسمان ویلا» علاوه بر تأمینِ سکونتگاههای مدرن، بسترِ ارائه خدماتِ عمومی و اختصاصیِ اشتغالآفرین و ارزشافزا را فراهم میکنند؛ مسئلهای مؤثر که باید بر آن تأکید شود. اگر هر برج کودکستان و دبستان داشته باشد، یک مجموعه وسیعِ آسمانویلا دبیرستان و مراکزِ آموزشهای شغلی و فنیوحرفهای نیز خواهد داشت. حتی یک برج میتواند به خدماتِ فنّاورانه نرم و سختِ روزآمد اختصاص یابد و اسبابِ تعالیِ جوانان، ویلانشینان و دانشگاهیانِ مجموعه را فراهم کند.
درعینحال، تأمینِ سکونتگاه برای اقشارِ با درآمدِ متوسط نیز پیشبینیشده است. کوچکترین «ویلا» 500 متری است و برای خانوادههای پُرجمعیت مزیت دارد: طبقه اول با محوطه عمومی و طبقهٔ دوم با شش واحدِ سوئیت، بهگونهایکه خدمترسانی به کلِ خانواده ممکن شود. با توجه به دشواریِ تأمینِ فوریِ مسکن برای هر زوجِ جوان، خانواده میتواند زوجهای جوان را مدتی در یک واحدِ «آپارتمانیِ آسمان ویلا» اسکان دهد و آنان را به یادگیریِ فنون و حرفههای موردِ نیازِ مجتمع ترغیب کند تا همانجا کار کنند. برای خانوادههایی که اعضایشان در همان مجموعه شاغل میشوند، امکانِ خریدِ اقساطیِ کوچکترین واحد با اختصاصِ وام و کسر از حقوق فراهم است.
این روند بنیانِ تشکلهای جمعیِ خانوادگی را تقویت میکند، به نیازها رسیدگی میشود، استحکامِ خانوادگی و زادآوری تقویت میگردد و تحولاتِ فرهنگیاجتماعی در پی دارد؛ حکمرانی هماکنون برای هریک از این موارد بصورتِ پراکنده هزینه میکند. این «خانواده بزرگ» میتواند تمامِ حمایتهایی را که برای ازدواج، زادآوری، تأمینِ مسکن، اشتغالآفرینی و امثالِ آن بصورتِ متفرقه به افراد اختصاص مییابد، بهجای پراکندگی، یکجا دریافت کند و در پرداختِ اقساطِ مسکنِ جمعی یاری شود.
اکنون نوعی فردگرایی، زندگیِ جمعی را آسیب زده است و جوانان در تأمینِ مسکن، خودرو، هزینههای ازدواج و فرزندآوری با دشواری روبهرو هستند. الگوی روزآمدِ «زندگی در قلعههای کوچک و بزرگِ باستانی» میتواند احیاء شود: معماریِ طبقه دوم و خدماتِ طبقه اول متناسب با نیازهای تعریفشده طراحی شود تا نیازهایِ اجتماعیِ ارتباط با والدین، پوششِ خدماتِ خردسالان و نوجوانان و بسیاری خدماتِ دیگر بهدرستی تأمین گردد و هزینهها و عوارضِ ناخواسته کاهش یابد.
بااینحال، میتوان خانوادههای پولدار، متوسط و کمدرآمد را در کنارِ هم، بدونِ تنش، ساماندهی کرد؛ ضرورتی ندارد اختلاطِ فرهنگیِ تحمیلی رخ دهد، اما کلِ مجموعه بهصورتِ یکپارچه قابلِ تجمیع است.
این توضیحات بخشی از ابهامات را برطرف میکند، اما مسئله اقتصادی و فراهمسازیِ توانِ مالیِ خانوادههای کمدرآمد را برای استفاده از «ویلاهای آسمانی» حل نمیکند.
«آسمان ویلا» از هر نظر «آسمانی» است، زیرا ابعادِ اقتصادی و اجتماعیِ بینظیری دارد که با محوریتِ خلقِ ارزشِ افزوده، در یک زنجیره فعالیتِ اقتصادی، تحولآفرین میشود؛ از جمله در توسعه «مشاغلِ خانگی». در سکونتگاههای کوچکِ فعلی، راهاندازیِ مشاغلِ خانوادگی و خانگی دشوار است؛ اما «آسمان ویلا»، که محلِ تجمعِ یک «خانواده بزرگ» میشود، بهترین بستر برای آموزشِ کارآفرینی و رشدِ همین مشاغل است.
«آسمان ویلا» جزیی از «پردیسهای خودپایدارِ موضوعی» است که در یادداشتهای بعدی تشریح خواهد شد. در یک «پردیسِ خودپایدارِ کشاورزی» یا «صنعتی» یا «گردشگری»، سکونتگاه برای شاغلانِ پردیس تعریف میشود و انواعِ سکونتگاه، بهویژه «آسمان ویلاها»، موضوعیت مییابد. چون زیرساختهای پردیس بهصورتِ همهجانبه «آب و انرژی» را تأمین و «فرآوریِ ضایعات و پسماندها» را مدیریت میکند و ترکیبی سنجیده از «فضای آزادِ گلخانهای و صنعتی» در کنار هم قرار میگیرد، خدماتی که «ویلانشینان» دریافت میکنند ملموس و پایدار خواهد بود.
هدفِ آرمانیِ طراحیِ «ویلاهای آسمانی» ایجادِ زیرساختهای خدماتِ عمومی و اختصاصیِ کارآفرینی، خلقِ ارزشِ افزوده و بهرهمندی از امکاناتِ فردی و اجتماعی است. هر فردِ فعال، همه این امکانات را دریافت میکند. فردی که انگیزه و توان و امید و آرمانی برای فعالیت ندارد، باید به راهکاری دیگر بیندیشد.
توضیحات ارائهشده منطقی و پاسخگوی پرسشهای قبلی است، اما هر پاسخ پرسشهای تازهای میسازد. برای نمونه، «پردیسهای خودپایدارِ موضوعی» آنقدر جذاب است که پرسشهای «آسمان ویلا» فراموش میشود. لطفاً مختصراً بفرمایید این پردیسها چه ماهیتی دارند؟
سخن فرمایشی پذیرفتنی نیست، اما میتوان خواهش کرد هر پرسش در وقتِ خود مطرح شود؛ یکی از یادداشتهای آتی دقیقاً به «پردیسهای خودپایدارِ موضوعی» میپردازد. بااینحال، شمای کلی را ارائه میدهم.
این پردیسها از اندیشه «شهرکهای صنعتی» و در رویکردی دیگر «شهرکهای کشاورزیِ مولد» الهام گرفتهاند، اما در هیچیک از الگوهای پیشین، خدماتِ عمومی و اختصاصی بصورتِ یکپارچه و بهگونهایکه نیاز شاغلان را در هریک از ابعاد، از جمله تأمینِ سکونتگاه، برطرف کند طراحی و اجراء نشده است؛ به همین دلیل هر کدام بهتنهایی به یک چالش بدل شدهاند.
در مدلسازیِ «توسعه پایدار شهری» برای کلانشهر تهران پیشبینی شده 50 شهرکِ اقماری از جنسِ همین «پردیسهای خودپایدارِ موضوعی» ایجاد شود تا در وضعِ فعلیِ کلانشهر، محیطِ زیستِ پایدار تقویت گردد. اجازه دهید جزئیاتِ مفهومی در یادداشتِ مربوط به پردیسها تشریح شود؛ ما به «بازمهندسی» در همهٔ امورِ حکمرانی نیاز داریم.
این یادداشتها با محورِ «خودپایداری در تأمینِ آب کشور» طراحی شدهاند، اما بهواسطه رویکرد، تولید، اشتغال، بهبودِ محیطِ زیست و چارهجوییِ دیگر چالشها را نیز، مستقیم و غیرمستقیم، پوشش میدهند.
نکتۀ بااهمیت «نوعِ رویکرد» است که توانِ حلِ مسئله دارد. اکنون چالشِ آب را با راهکارهای ارائهشده و با مشارکتِ مردم چارهجویی میکنیم. ماهیتِ «مدیریتِ راهبردی» در هریک از راهکارها بهگونهای است که با خلقِ «زنجیرۀ ارزشِ افزوده»، هم چالشِ آب برطرف میشود و هم دیگر چالشها مانند «امنیتِ غذایی»، «انرژی»، «اشتغال»، «زادآوری» و «صلاحیتِ حرفه ای» پاسخ میگیرد.
مثلاً «کود نوآورانه» آرامرهش اگرچه هفتاد درصد مصرفِ آب را بهینه میکند، اثربخشیِ اصلیاش در افزایشِ کمی و کیفیِ محصولاتِ کشاورزی، مرتعی و جنگلی است؛ بهدرستی به چارهجوییِ «امنیتِ غذایی»، «اشتغال» و «توسعۀ پایدار» میانجامد، درحالیکه هدفِ اولیه صرفهجوییِ آب بوده است.
«آسمان ویلا»ها نوعی «ساختارسازی» برای ارائه خدماتِ جامع و مؤثر و بسترسازیِ چارهجوییِ دیگر چالشهاست. وقتی «اشتغالِ پایدار» بدونِ ناترازیِ درآمد و هزینه فراهم شود، هریک از شاغلان در هر سطحِ درآمد، داوطلبِ خرید یا «اجاره به شرطِ تملیکِ» یک «آسمان ویلا» میشود؛ بهویژه اگر بتواند اعضای خانواده را در سکونتگاهِ جدید به کار، تولید و خلقِ ارزشِ افزوده وادارد. نتیجه، حذفِ هزینههای غیرضروری و تملکِ یک «سکونتگاهِ مولد» است. هر «آسمان ویلا» جزوِ کارآفرینانِ یک «پردیسِ مولدِ اشتغال و کارآفرینی» بهشمار میآید.
انشاءالله در یادداشتِ «پردیسهای خودپایدارِ موضوعی» این مباحث بهتفصیل و بهدرستی تبیین خواهد شد.
انتهای پیام/