واکاوی یک ابهام؛ «ماشه»، ابزار فشار یا تهدید توخالی؟

به گزارش پایگاه خبری خبر آنی، موضوع مکانیسم ماشه یکی از مهمترین موضوعات خبری این روزهای ایران و جهان است. جهان غرب با تکیه بر فشار حداکثری اقتصادی و هجوم رسانه‌ای به افکار عمومی ایرانیان با دستاویز مکانیسم ماشه تلاش می‌کند تا تاب‌آوری اجتماعی و آرامش روانی مردم ایران را با تشویش روبرو کند. از همین رو برای تنویر افکار عمومی و آرامش‌بخشی مبتنی بر واقعیت، محورهای مرتبط با مکانیسم ماشه در قالب گزارش کوتاهی با عنوان «تحلیل راهبردی مکانیسم ماشه» به صورت پرسش و پاسخ‌هایی ساده و روشن در مرکز پژوهش‌های مجلس تهیه شده است.

بخش اول: مقدمه و زمینه‌سازی

سوال ۱: مکانیسم ماشه چیست و چه هدفی دارد؟

پاسخ:

مکانیسم ماشه (Snapback Mechanism) یک سازوکار حقوقی است که در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد تعریف شده است. هدف آن این است که در صورت “عدم پایبندی اساسی” یکی از اعضای طرف توافق (برجام)، سایر اعضا بتوانند فرآیند بازگشت خودکار تحریم‌های سازمان ملل را آغاز کنند.

این فرآیند با ارسال یک نامه به رئیس شورای امنیت آغاز می‌شود. پس از گذشت ۳۰ روز، اگر شورای امنیت قطعنامه‌ای برای “ادامه لغو تحریم‌ها” تصویب نکند (یا با وتوی یکی از اعضای دائم، مسدود شود)، تمام تحریم‌های قبلی به‌طور خودکار بازمی‌گردند.

نکته مهم: این مکانیسم فقط تحریم‌های سازمان ملل را بازمی‌گرداند، نه تحریم‌های ثانویه آمریکا. تحریم‌های ثانویه آمریکا (مانند محدودیت‌های بانکی، ممنوعیت معامله نفت) اقتصادمحور هستند و فعال‌سازی مکانیسم ماشه بر آن‌ها تأثیری ندارد.

سوال ۲: چرا اقدام تروئیکای اروپایی در فعال‌سازی مکانیسم ماشه مورد انتقاد قرار گرفته است؟

پاسخ:

اقدام تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه، و بریتانیا) در فعال‌سازی مکانیسم ماشه، به‌عنوان سوءاستفاده از یک فرآیند حقوقی برای دستیابی به اهداف ژئوپلیتیکی مورد انتقاد قرار گرفته است. این حرکت فاقد مبنای قانونی و حسن نیت است.

دلیل اصلی این انتقاد، این است که اروپا پس از خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام، نه تنها تعهدات خود را به‌طور کامل اجرا نکرد، بلکه در برابر تحریم‌های آمریکا نیز سر باز زد. این رفتار دوگانه، مشروعیت اروپا برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه را زیر سوال می‌برد.

بخش دوم: تحلیل پیامدها و آثار

سوال ۳: آیا فعال‌سازی مکانیسم ماشه تحریم‌های جدیدی را ایجاد می‌کند؟

پاسخ:

خیر، فعال‌سازی مکانیسم ماشه تحریم‌های جدیدی ایجاد نمی‌کند. بلکه تحریم‌های قدیمی سازمان ملل را بازمی‌گرداند. این تحریم‌ها بر موارد زیر متمرکز هستند:

• ممنوعیت تجهیزات هسته‌ای و موشکی

• مسدودسازی دارایی نهادهای مشخص

• کنترل صادرات اقلام با کاربرد دوگانه (استفاده هم صنعتی، هم نظامی)

کاربرد دوگانه یعنی کالاهایی که هم در صنعت معمولی و هم در صنایع نظامی / هسته‌ای کاربرد دارند (مثل قطعات خاص الکترونیکی، مواد شیمیایی، و غیره).

سوال ۴: چه تأثیری فعال‌سازی ماشه بر اقتصاد ایران خواهد داشت؟

پاسخ:

تأثیر اصلی فعال‌سازی مکانیسم ماشه، افزایش سخت‌گیری در کنترل صادرات فناوری‌های حساس است. این موضوع می‌تواند زنجیره تأمین برخی قطعات را برای صنایع راهبردی (مانند هسته‌ای، موشکی، و نظامی) با چالش مواجه کند.

اما این ریسک قابل مدیریت است، زیرا:

• ایران در سال‌های گذشته توانسته است با توسعه فناوری‌های داخلی، از محدودیت‌ها عبور کند.

• کشورهایی مانند چین و روسیه همیشه به‌طور کامل با اجرای این تحریم‌ها همراه نبوده‌اند و این به ایران فضای تنفسی می‌دهد.

این تحریم‌ها بیشتر بر صنایع بزرگ و فناوری‌های حساس تأثیر می‌گذارد، نه لزوماً بر قیمت دلار یا هزینه‌های روزمره مردم.

سوال ۵: آیا سازوکار بازرسی از محموله‌ها تهدیدی جدی برای ایران محسوب می‌شود؟

پاسخ:

خیر، این سازوکار محدودیت‌های حقوقی و اجرایی زیادی دارد:

• کشورها فقط در صورت وجود “دلایل معقول” می‌توانند محموله‌ها را بازرسی کنند.

• در آب‌های آزاد، بازرسی فقط با رضایت کشور صاحب پرچم کشتی امکان‌پذیر است.

بنابراین، این مکانیسم اجازه محاصره دریایی یا توقیف کشتی‌های ایرانی را نمی‌دهد.

بخش سوم: استراتژی پاسخ و راه‌حل‌ها

سوال ۶: ایران چه رویکردی باید در پاسخ به فعال‌سازی ماشه اتخاذ کند؟

پاسخ:

ایران باید از یک رویکرد دوگانه استفاده کند:

۱. دکترین دفاع یکپارچه: شامل اقدامات سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی برای مقابله با تأثیرات تحریم‌ها.

۲. ارائه ابتکار دیپلماتیک: طرح یک چارچوب دیپلماتیک جدید که منافع ملی ایران را در مرکز قرار دهد.

راهبرد دفاع یکپارچه (Integrated Defense Doctrine)

این راهبرد به آمادگی کامل برای مدیریت فعالانه شرایط پس از فعال‌سازی مکانیسم ماشه می‌پردازد. هدف، کاهش کارآمدی اقدام غرب و افزایش هزینه‌های سیاسی و اقتصادی آن است.

الف) بعد حقوقی-سیاسی: فلج‌سازی اجرایی

• کمیته تحریم و هیئت کارشناسان (Panel of Experts) از ابزارهای اجرایی و نظارتی قطعنامه‌های سازمان ملل هستند.

• ایران باید با هماهنگی چین و روسیه:

o مخالفت با تمدید مأموریت و بودجه این هیئت‌ها کند.

o گزارش‌های یک‌جانبه آن‌ها را زیر سوال برده و گزارشگران مستقل خود را معرفی کند.

o این اقدام باعث فلج‌سازی عملی این بازوی نظارتی خواهد شد.

ب) بعد اقتصادی: تاب‌آوری هوشمند

• تمرکز بر مدیریت ریسک در زنجیره‌های تأمین فناوری.

• تعمیق همکاری با شرکای راهبردی (مانند چین و روسیه).

• تنوع‌بخشی به مسیرهای تأمین قطعات و تجهیزات.

• حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان داخلی برای بومی‌سازی فناوری‌ها.

• فعال‌سازی سازوکارهای مالی دوجانبه (مثل نظام تسویه ارزی، تهاتر کالا) برای دور زدن نظام مالی غرب.

ج) بعد امنیتی: بازدارندگی متقابل

• هرگونه اقدام فراقانونی (مانند بازرسی غیرمجاز کشتی‌ها) باید با اقدام متقابل و متناسب مواجه شود.

• تأکید بر اینکه امنیت دریانوردی یک امر متقابل است و نمی‌تواند یک‌جانبه تضمین شود.

د) بعد اجتماعی و رسانه‌ای: مدیریت روایت

• دولت و رسانه‌ها می‌بایست:

o با آموزش و آگاهی‌بخشی، از ایجاد هراس و التهاب در جامعه جلوگیری کنند.

o تفاوت میان تحریم‌های شورای امنیت و تحریم‌های اقتصادی آمریکا را به‌خوبی توضیح دهند.

o تأکید کنند که این وضعیت یک بحران اقتصادی جدید نیست، بلکه یک چالش فناورانه است.

۲. راهبرد دیپلماسی ابتکاری (Diplomatic Innovation Strategy)

این راهبرد بر استفاده از فرصت ۳۰ روزه (دوره انتظار پیش از بازگشت تحریم‌ها) برای ارائه یک چارچوب دیپلماتیک جدید متمرکز است.

الف) رد پیشنهاد تمدید شش‌ماهه اروپا

• این پیشنهاد یک تله دیپلماتیک است:

o زمان کوتاه برای مذاکره معنادار.

o عدم ارائه امتیاز اقتصادی در برابر واگذاری اهرم‌های فشار.

o احتمال تضعیف همبستگی ملی.

o خطر توافقی با محدودیت‌های دائمی بر برنامه هسته‌ای.

ب) ارائه طرح جایگزین ایران

ایران باید با همکاری شرکای خود (به‌ویژه چین و روسیه)، پیش‌نویس یک قطعنامه جدید ارائه دهد که شامل موارد زیر باشد:

۱. شناسایی صریح حق غنی‌سازی ایران
o تغییر چیستی پرونده از “تهدید امنیتی” به “حق فنی” تحت NPT.
o جلوگیری از بهانه‌جویی‌های آینده.

۲. محکومیت صریح تجاوز نظامی و خرابکاری
o الزام شورای امنیت به محکومیت هرگونه حمله علیه تأسیسات هسته‌ای صلح‌آمیز ایران.
o تغییر روایت بحران از تمرکز بر برنامه ایران به تمرکز بر اقدامات متجاوز.

۳. تعیین چارچوب زمانی مشخص و قطعی (۳ تا ۵ سال)
o پایان چرخه‌های باج‌خواهی کوتاه‌مدت.
o ایجاد پیش‌بینی‌پذیری برای همکاری‌های بین‌المللی.

۴. تعلیق مکانیسم ماشه
o جلوگیری از استفاده دوباره از این مکانیسم.
o ایجاد فضای مذاکره بدون فشار و تهدید.

این رویکرد دوگانه نه تنها از ایران در برابر فشارهای خارجی محافظت می‌کند، بلکه زمینه‌ساز خروج از چرخه مذاکرات تحت تهدید و ورود به فضای دیپلماسی مبتنی بر احترام متقابل است.

سوال ۷: چرا پیشنهاد اروپا برای “تمدید شش ماهه” مورد انتقاد قرار گرفته است؟

پاسخ:

این پیشنهاد یک تله دیپلماتیک محسوب می‌شود، زیرا:

۱. زمان ۶ ماه برای مذاکره معنادار بسیار کوتاه است.

۲. بدون ارائه امتیاز اقتصادی ملموس، اهرم‌های فشار ایران را می‌گیرد.

۳. ممکن است باعث تضعیف همبستگی ملی شود.

۴. ممکن است به توافقی با محدودیت‌های دائمی بر برنامه هسته‌ای ایران منجر شود.

سوال ۸: چه طرح جایگزینی ایران باید ارائه دهد؟

پاسخ:

ایران باید پیش‌نویس یک قطعنامه جدید ارائه دهد که شامل موارد زیر باشد:

۱. شناسایی صریح حق غنی‌سازی ایران تحت پیمانه غیرانتشار هسته‌ای (NPT).

۲. محکومیت تجاوز نظامی به تأسیسات هسته‌ای ایران.

۳. تعیین چارچوب زمانی مشخص (۳ تا ۵ سال) برای پایان مذاکرات.

۴. تعلیق مکانیسم ماشه در طول این مدت.

۵. ایجاد فضای دیپلماتیک برابر برای مذاکره بدون فشار.

NPT (پیمان عدم انتشار هسته‌ای): توافق‌نامه‌ای بین‌المللی است که هدف آن جلوگیری از گسترش سلاح‌های هسته‌ای و ارائه حق غنی‌سازی صلح‌آمیز به کشورهای عضو است.

بخش چهارم: جمع‌بندی

سوال ۹: چه پیامی از تحلیل مکانیسم ماشه برمی‌آید؟

پاسخ:
درگیری بر سر مکانیسم ماشه، آزمونی برای سنجش هوشمندی راهبردی و اراده ملی ایران است. اقدام غرب یک مانور سیاسی برای تحمیل شرایط نامطلوب است، اما تحلیل نشان می‌دهد که پیامدهای آن قابل مدیریت هستند.

موفقیت ایران در این عرصه، در آمادگی، کنشگری هوشمندانه و عدم انفعال نهفته است.

منبع : مهر

آخرین خبر ها

پربیننده ترین ها

دوستان ما

گزارش تخلف

همه خبرهای سایت از منابع معتبر تهیه و منتشر می‌شود. در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.