به گزارش پایگاه خبری خبرآنی، در فصل گذشته بارسلونا تمامی جامهای داخلی اسپانیا را از آن خود کرد و تنها یک قدم با فینال لیگ قهرمانان اروپا فاصله داشت. در سوی دیگر؛ رئال مادرید به عناوینی فرعی بسنده کرد؛ آنها سوپرجام اروپا و جام بینقارهای را فتح کردند. در اسپانیا، هر چه بود به بارسا باختند و در لیگ قهرمانان نیز در مرحله یکچهارم نهایی مغلوب آرسنال شدند.
تابستان امسال، بارسلونا بیشتر نقلوانتقالاتی «نمایشی» داشته اما رئال یک بازسازی اساسی را آغاز کرده است. مادرید چند بازیکن جدید را به طور همزمان به خدمت گرفت و مهمتر از همه، مربی جدیدی روی نیمکت این تیم نشست. ژابی آلونسو را نمیتوان یک دگماتیست سرسخت دانست اما بدون تردید او مفهومیتر از سلف خود، کارلو آنچلوتی عمل میکند. رئال مادرید با یک ایده جدید به میدان میآید، چیزی که مدتهاست در این باشگاه دیده نشده بود.
پروژهای بزرگ در مادرید
بیتردید مهمترین تغییر تابستانی رئال حضور ژابی آلونسو روی نیمکت است. آنچلوتی مربی بزرگی بود و خدمات فراوانی به مادرید کرد اما آشکار بود که تیم نیاز به ایدههای تازه دارد و آلونسو این ایدهها را از بایرلورکوزن به همراه آورد.
از همان ابتدا بحثهای زیادی درباره سیستم بازی رئال مادریدِ آلونسو، نقلوانتقالات احتمالی و فروش بازیکنان مطرح بود. با شروع فصل به تدریج پاسخ این پرسشها روشن خواهد شد. با این حال، نشانههایی از سبک جدید مادرید در رقابتهای جام جهانی باشگاهها مشاهده شد.
رئال از سیستمی ترکیبی بهره گرفت؛ در زمان دفاع با چهار مدافع بازی میکرد و هنگام مالکیت توپ به سه دفاع تغییر حالت میداد. اورلین شوامنی، به عنوان نماد این سیستم هنگام حمله در خطی مشترک با مدافعان میانی قرار میگرفت.
دو خرید تازه رئال، دین هویسن و ترنت الکساندر آرنولد تقریباً در تمام مسابقات جام جهانی به میدان رفتند؛ به جز بازی فاجعهبار یکچهارم نهایی مقابل پاریسنژرمن که یکی به دلیل مصدومیت و دیگری به خاطر محرومیت غایب بود؛ اگرچه حتی با حضور آنها هم بعید بود نتیجه تغییر کند؛ چرا که تیم لوئیس انریکه در آن بازی درخشان ظاهر شد. رئالی که هنوز در حال ساخته شدن بود برابر این قدرت آماده کاری از پیش نبرد.
درخشش گارسیا و حضور رئال در بازار جوانها
یکی دیگر از نامهای جدید در تیم مادرید، گونزالو گارسیاست. این محصول آکادمی در فصل گذشته فرصت بازی یافت اما در جام جهانی باشگاهها ستاره شد؛ 6 بازی، 4 گل و یک پاس گل. او در غیاب امباپه از فرصت خود بهترین استفاده را کرد.
بازی گارسیا شاید زیبا نباشد اما بسیار مؤثر است. او با هر بخش از بدن خود گل میزند؛ هدف اصلی او عبور توپ از خط دروازه است، نه لزوماً زیبایی. او با رائول افسانهای مقایسه میشود؛ هم از نظر سبک، هم توانایی رساندن توپ به دروازه.
در حال حاضر به نظر میرسد گارسیا بالاتر از اندریک در سلسله مراتب مهاجمان قرار دارد. اندریک که جام جهانی را به دلیل مصدومیت از دست داد، اکنون با ابهاماتی درباره آیندهاش مواجه است و حتی شایعاتی از احتمال انتقال قرضی او مطرح شده (هر چند خودش با آن مخالف است) اما گارسیا با عملکرد خود جایگاهش را تثبیت کرده و به تیم اصلی نزدیکتر شده است. حالا همه چیز به خودش بستگی دارد.
خریدهای هوشمندانه دیگر مادرید
از دیگر نقلوانتقالات مهم رئال میتوان به بازگشت کارراس اشاره کرد. این بازیکن که زمانی در آکادمیهای دپورتیوو، رئال و منچستریونایتد حضور داشت، پس از چند انتقال قرضی و حضور موفق در بنفیکا با 50 میلیون یورو دوباره به رئال پیوست. آلونسو حالا یک بازیکن جوان اما باتجربه را در جناح چپ در اختیار دارد که میتواند هم در دفاع چهار نفره و هم در سیستم سه دفاعه بازی کند.
فران گارسیا و فرلاند مندی همچنان در تیم هستند. گارسیا به گفته رسانهها مورد توجه آلونسوست و حتی زمانی که ژابی در لورکوزن حضور داشت، علاقهمند به جذب او بود. در سوی مقابل، مندی که 30 ساله شده و مستعد مصدومیت است، آیندهای نامعلوم دارد.
ماستانتونو نیز خریدی آیندهدار برای مادرید است. این هافبک 18 ساله آرژانتینی با 64 بازی در تیم بزرگسالان ریورپلاته و نخستین بازی ملیاش، فقط یک استعداد نیست؛ بلکه در همین سن هم خود را در سطح بزرگسالان اثبات کرده است؛ البته مقایسه با اندریک که سال گذشته در موقعیتی مشابه به رئال آمد، نشان میدهد نباید انتظارات بیشازحد داشت.
در نهایت، آلونسو مربی است که میتواند استعدادهای جوان را شکوفا کند. ماستانتونو نیز اگر اهل تلاش باشد، میتواند خیلی زود به ترکیب اصلی برسد.
بارسلونا؛ ملکه تناقضات
برخلاف رئال، بارسلونا با بحران ایده مواجه نیست. تابستان گذشته، پشتیبانی فنی و احساسی از آلمان به کاتالونیا رسید؛ هانسی فلیک عملکردی تحسینبرانگیز داشت و باعث شد مشکلات مالی و مدیریتی باشگاه تا حدودی به حاشیه برود؛ اگرچه این مشکلات هنوز پا بر جا هستند. باشگاه به شدت دنبال جذب نیکو ویلیامز بود و خود بازیکن نیز علاقهمند به پیوستن به بارسا بود اما نمایندگان نیکو درباره روند ثبت قرارداد در بارسا پرسشهای مهمی مطرح کردند؛ نگران بودند که سرنوشتی مشابه دنی اولمو پیدا نکنند. همچنین، مبلغ بند فسخ او حدود 60 میلیون یورو برای باشگاهی با وضعیت مالی بارسا بسیار سنگین بود.
در نهایت؛ نیکو قراردادش را با اتلتیک تمدید کرد و بند فسخش هم 50 درصد افزایش یافت. بدین ترتیب، بارسلونا بازیکنی را که میخواست به دست نیاورد. هر چند رافینیا فصل گذشته در همین پست نمایش خوبی داشت اما پرسش اینجاست؛ چرا با وجود داشتن رافینیا، بارسا تا این حد برای نیکو تلاش کرد؟
در عوض، بارسلونا بازیکن دیگری در همان پست جذب کرد؛ مارکوس رشفورد. منچستریونایتد دیگر به او نیازی نداشت؛ دستمزد بالا، فضای مسموم و افت عملکرد باعث شد انتقال قرضی او به بارسا برای همه طرفها یک معامله سودمند به نظر برسد.
آیا رشفورد جایگاهی تضمین شده در ترکیب بارسا دارد؟ قطعاً نه اما داشتن بازیکنی با ویژگیهای او، برای فلیک یک مزیت است. فلیک قبلاً بازیکنانی مانند اینیگو مارتینس، رافینیا و فرانکی دییونگ را احیا کرده است. شاید همین مسیر در انتظار رشفورد نیز باشد. اگر موفق شود، بارسا او را خواهد خرید؛ اگر نه، باشگاه از نظر مالی ضرر نخواهد کرد.
دروازهبان جدید؛ ضرورت یا تجمل؟
دیگر خرید بارسا، خوان گارسیا است؛ دروازهبانی از اسپانیول که با فعال شدن بند فسخ 25 میلیون یورویی جذب شد. او فصل گذشته عملکرد درخشانی داشت و یکی از عوامل اصلی ماندن اسپانیول در لیگ بود اما چند نکته درباره این خرید مطرح است: خوان تنها یک فصل کامل بازی کرده و 24 ساله است؛ آیا این برای اعتماد در سطح بارسا کافی است؟
سبک بازی اسپانیول کاملاً با بارسا متفاوت است. گارسیا در شرایطی بازی میکرد که توپ زیاد به سمت دروازهاش شلیک میشد؛ در بارسا اما فشار روی دروازهبان متفاوت است و باید خود را با سیستم دفاعی فلیک وفق دهد.
در مجموع، خرید خوان گارسیا شاید در حال حاضر کمی غیرضروری به نظر برسد؛ با این حال باشگاه به این نتیجه رسیده که به او نیاز دارد. باید منتظر ماند و دید در ادامه چه خواهد شد.
انتهای پیام/