به گزارش سرویسخبری مهر، محمد مرادی شاعر، منتقد ادبی و استاد دانشگاه در سلسله یادداشتهایی به بررسی «شعر عاشورایی» پرداخته و این گونه شعر را از آغازین قدمهای شعر فارسی پیگیری کرده است.
دقیق شدن در لحظات و دقایق و ظرایف شعر عاشورایی، از ویژگیهای یادداشتهای مرادی است که خواندن آن را برای علاقهمندان به ادبیات و شعر عاشورایی مغتنم میکند.
مرادی در سیزدهمین قسمت از این یادداشتها به یکی از مهمترین شاعران عاشورایی در شهر «ری» پرداخته است.
در ادامه قسمت سیزدهم «شعر عاشورایی» را میخوانید:
قوامی رازی (فوت پس از ۵۶۰)، شاخصترین شاعر شیعه کانون ادبیات «ری» تا پایان سده ششم هجری است که در تحول ادبیات شیعی نقشی تأثیرگذار دارد. او در اشعارش متأثر از سنایی است و در مقدمات مدایحش، گاه مدح امامان اثناعشر (ع) را سروده است. (ر. ک. دیوان، ص ۱۴۱ تا ۱۴۳)
از منظر ادب عاشورایی، تلمیحاتی ساده به شهادت امام سوم (ع) در اشعار او نمود دارد؛ از آن جمله است بیت زیر به شیوه اشعار اخلاقی حکیم غزنه:
نگر نصیب من و تو چه باشد از دنیا؟
که تیغ و زهر بود بهرهی حسین و حسن (دیوان، ص ۹۳)
مهمترین شعر عاشورایی قوامی، قصیدهای ۵۹ بیتی است که با توجه به پایان ناتماش، بعید نیست بخشی از شعری طولانیتر بوده باشد. این شعر، دومین قصیده_مرثیه مفصل فارسی موجود در قلمرو ادبیات عاشورایی است که در وزن «مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن» سروده شده و از نظر وزن و ویژگیهای ادبی، محتملا بر اشعار کسانی چون حسن کاشی، بابافغانی، اهلی و در نهایت، محتشم تأثیر گذاشته است. مطلع این شعر چنین است:
روز دهم ز ماه محرم به کربلا
ظلمی صریح رفت بر اولاد مصطفی
هرگز مباد روز چو عاشور در جهان
کآن روز بود قتل شهیدان کربلا (دیوان، ص ۱۲۵)
چکامه مشهور قوامی، احتمالاً منطبق با مقاتل و روایتهای رایج در میان شیعیان زمان او بوده؛ زیرا مفاهیم منعکس در این شعر، کاملاً سازگار با سنتهای عزاداری عاشوراست. در این شعر، او مفاهیمی چون تشنگی شهدا و اسارت بازماندگان را بهصورتی برجسته وصف کرده و ابیاتی نیز در حالت شب پیش از عاشورا سروده است (همان). هرچند بخش عمده ابیات این مرثیه، روایتگر مظلومیت حضرت اباعبدالله (ع) و داستان عطش است:
بگرفته روی آب سپاه یزید شوم
بیآب چشم و سینه پر از آتش هوا
اینها درآب تشنه و ایشان به خونشان
از مهر سیر گشته وز کینه ناشتا (دیوان، ص ۱۲۶)
بخشی از شعر هم وصف رزم امام حسین (ع) است:
میر و امام شرع حسینِ علی که بود
خورشید آسمان هدی شاه اولیا
از چپ به راست حمله همیکرد چون پدر
تا بود در تنش نفسی و رگی بهجا (همان)
قسمت پایانی این قصیده که با شیوه قصیدهسرایی رایج تفاوت دارد، روایت عزاداری آفرینش و پیامبر و امام علی و فاطمه (علیهمالسلام) بر شهید کربلا و پس از آن، بیان استقبال آنان از امام حسین (ع) در بهشت است؛ مضامینی که پس از او به شعر دیگر شاعران چون حسن و محتشم کاشی نیز راه یافته است:
افتاده غلغل ملکوت اندر آسمان
برداشته حجاب افق امر کبریا
بر خلق منقطع شده انفاس حور عین
بر عرش مضطرب شده ارواح انبیا (دیوان، ۱۲۶)
با توجه به ظرفیتهای روایی و نمایشی این اثر، در نگاهی کلی به نظر میرسد، شعر قوامی بخشی از یک تعزیهسروده ادبی بوده است که برای اجرا در عزاداریهای شیعیان سروده شده و از این جهت، محتوا و ساختار آن، در تاریخ ادبیات عاشورایی اهمیتی ویژه دارد.
*
پیش از این، دوازده قسمت از این یادداشتها با عناوین زیر منتشر شده است:
* «لالاییهای حضرت زهرا (ع) آغاز شعر عاشورایی است؛ رخت عزا بر تن شعر فارسی»
* «اولین شعر عاشورایی در ادبیات فارسی سروده کیست؟»
* «دوره غزنوی و افول شعر عاشورایی؛ تنها یک بیت در دیوان شعرای زمان»
* «نقش شعرهای کوتاه در انتقال فرهنگ عاشورا؛ باباطاهر عریان شیعه است؟»
* «ناصرخسرو سیدالشهدا» را چگونه نام میبرد؛ اندوه همیشگی از شهادت امام»
* «اشاره به عاشورا در شعر درباری و مدحی؛ قطران تبریزی درباره عطش چه گفت؟»
* «افزایش ارجاع به عاشورا در قرن ششم؛ ماجرای کربلا در شعر دربار غزنوی»
* «اولین حضور حضرت عباس (ع) در ادب فارسی؛ «علینامه» نخستین حماسه شیعی»
* «سنایی دومین شاعر عاشورایی تاریخ؛ نفرین خاندان ابوسفیان در شعر فارسی»
* «کاملترین گنجینه شعر عاشورایی تا آغاز قرن ۶؛ اشعار سنایی و زیارت ناحیه»
* «ادبیات عاشورایی از چین تا شرق اروپا؛ قرن ششم و نخستین مدحهای غلوآمیز»
* «نقش شهر «ری» در رشد شعر عاشورایی؛ اولین مقتلنویس عاشورایی کیست؟»