پایگاه خبری خبر آنی، گروه استانها: شمیم علاالدینی، از پیشکسوتان رسانهای دماوند، در گفتوگویی صمیمی با سرویسخبری مهر به بهانه ایام گرامیداشت مقام سرویسخبری از تجربیات ۲۹ ساله خود در حرفه سرویسخبریی سخن گفت. او با اشتیاق از انگیزهها، چالشها و تأثیرات کار خود بر جامعه محلی صحبت کرد و از نقش رسانه در حل مشکلات مردم گفت. در ادامه، متن کامل این گفتوگو به سبک پرسش و پاسخ ارائه شده است.
* اگر به روز اول کارتان برگردید، دوباره سرویسخبری میشوید؟
بله، ۱۰۰ درصد دوباره سرویسخبری میشوم. این مسیر را با همه خوبیها و بدیهایش دوباره انتخاب میکنم. از ابتدای انقلاب، همراه دوستانم به روستاها میرفتیم و مشکلات کشاورزی را ضبط و پیادهسازی میکردیم.
این کار در من انگیزهای ایجاد کرد که به فکر مردم باشم، حالا پس از ۲۹ سال، با وجود سختیها و نداشتن امکانات مالی، هنوز این انگیزه در من زنده است، سرویسخبریی برایم یک رسالت است.
مردم به سرویسخبریان اعتماد دارند و وقتی مشکلاتشان را با ما در میان میگذارند، آرامش پیدا میکنند، این آرامش برایم ارزشمند است. اگر ۱۰۰ سال دیگر هم زندگی کنم، باز هم سرویسخبری میمانم.
* کدام رویداد در طول فعالیت حرفهایتان شما را عمیقاً تحت تأثیر قرار داد و به اصطلاح شما را «از این رو به آن رو» کرد؟
اولین شهرکهای مهاجران در حاشیه دماوند تأثیری عمیق بر من گذاشت، مردمی که روی پتو زندگی میکردند و حتی موکت نداشتند، دغدغهشان آسفالت، آب و گاز بود، با پیگیریهای من، این مشکلات برطرف شد.
همچنین گزارشهایم باعث شد محور دماوند به فیروزکوه چهاربانده شود، این تجربه دیدگاهم را تغییر داد. فهمیدم اگر حرف مردم را نزنیم و نسبت به ضعفها انتقاد نکنیم، مسئولان کاری انجام نمیدهند.
از آن زمان، همراهی با مردم و پیگیری مطالباتشان برایم مهم شد، همکاری با پلیس هم در این مسیر کمک کرد. وقتی مطالباتی شکل میگرفت، بلافاصله با من تماس میگرفتند و من با گزارشگری، بهعنوان عاملی بازدارنده و صدای مردم عمل میکردم تا مشکلات کارگران و کارخانهها حل شود.
* خوشحالکنندهترین و غمانگیزترین خبری که در طول فعالیتتان کار کردید، چه بود؟
غمانگیزترین گزارشم مربوط به منطقه «کفتار دره» بود. سال ۱۳۸۸ با نیسان تا یک مسیری و پس از آن ۴۵ دقیقه پیاده رفتم تا به خانوادههایی برسم که در اتاقهای سه در چهار متری، ۹ نفره زندگی میکردند.
این مهاجران، که از تبعیدیهای زمان پهلوی اول بودند، شناسنامه و کارت ملی نداشتند و با چند گوسفند و تولیدات محدود خود زندگی میکردند.
وقتی برای اولین بار وارد منطقه شدم، از صدای موبایلم فرار کردند، اما پیگیریهایم باعث شد که حالا این خانوادهها وارد روستاهای اطراف شوند، سرپناه بهتری داشته باشند و حتی به شهرهای دیگر مثل سمنان رفتوآمد کنند، این برایم خوشحالکننده بود.
* آیا خانوادهتان تا به حال به شما گفتهاند که به دلیل استرس و زحمت زیاد، از کار خبری دست بکشید؟
بله، بهخصوص فرزندانم.
من سالها روی موضوع زمینخواری کار کردم و بارها تهدید شدم. حتی با ترفندهایی مثل دعوت به ناهار سعی کردند من را از پیگیری بازدارند، اما همواره محکم ایستادم، چون واهمهای ندارم و هدفم حل مشکلات مردم است.
فرزندانم میگویند: «مامان، دیگر بس است، کنار بگذار.»
پدر مرحومم هم زمانی که زنده بود، به من میگفت: «۱۰ برابر حقوقت را میدهم، خانه بمان» اما من عاشق کارم هستم.
در روستای «تنگه بولان» دماوند، جایی که زنان حتی نمیتوانستند در کوچه با برادرشان سلام علیک کنند، فرهنگسازی کردم، حالا زنان آنجا با اعتمادبهنفس در شهر رفتوآمد میکنند. حتی گروهی از زنان روستایی را به مشهد بردم. آنها که سالها از روستایشان خارج نشده بودند، با هماهنگی اوقاف و تهیه غذا و آموزش، سفری بهیادماندنی داشتند.
این کارها برایم ارزشمند است.
* آیا تا به حال در کارتان خودسانسوری کردهاید؟
بله، گاهی مجبور به خودسانسوری شدهام. وقتی اخطار میدهند یا تماسی دریافت میکنم، باید محتاط باشم. اما همیشه سعی کردهام مشکلات مردم را مطرح کنم و راهحلی برایشان پیدا کنم.
این بخشی از رسالت من بهعنوان یک سرویسخبری است.
* تا لحظه آخر عمرتان، همچنان به کار خبری ادامه خواهید داد؟
بله، تا آخرین لحظه که نفس میکشم، کار خبری را ادامه میدهم. هدفم رفع مشکلات مردم است. حتی اگر با مسئولان مصاحبه نکنم، مشکلات و مطالبات مردم را دنبال میکنم.
این رسالت من است و تا پایان عمر به آن پایبند میمانم.
* به نظر شما چند درصد مردم اخبار رسانههای داخلی را دنبال میکنند و چند درصد به رسانههای خارجی گرایش دارند؟
به نظرم حداقل ۷۰ درصد مردم رسانههای داخلی را دنبال میکنند. در شرایطی مثل جنگ ۱۲ روزه با صهیونیستها، اعتماد مردم به رسانههای داخلی افزایش یافت، چون دولت با صداقت عمل کرد و امکانات لازم مثل غذا، درمان و حملونقل را تأمین کرد و رسانهها نیز به خوبی گزارشها را به مردم ارائه کردند.
این باعث شد مردم به روزنامهها و سایتهای داخلی گرایش پیدا کنند، گاهی اوقات پنهانکاری ها باعث میشود مردم به رسانههای خارجی روی بیاورند، چون تصور میکنند آنها راست میگویند، در حالی که اینطور نیست و آنها فقط درصدد ایجاد تفرقه بین مردم هستند، ما اگر با مردم صادق باشیم، مردم نیز به رسانههای داخلی اعتماد بیشتری میکنند.
* از نظر شما، حرفه سرویسخبریی از گذشته تا امروز چه تغییراتی کرده است؟
در گذشته، کار خبری سختتر اما صادقانهتر بود. با دوربین عکاسی و نوشتن دستی کار میکردیم و خبرها را به تهران میفرستادیم.
امروز، با فناوری، کار راحتتر شده، اما کیفیت کاهش یافته.
متأسفانه برخی سرویسخبریان فقط اخبار ارسالی روابط عمومیها را منتشر میکنند، بدون اینکه خودشان بهمیدان بروند. این باعث شده بسیاری از سرویسخبریان به «میرزابنویس» تبدیل شوند.
در گذشته، مردم نشریه محلی مثل «رهاورد» را با اشتیاق میخریدند، چون صادق بود. حالا خبرها برای مردم اهمیت کمتری دارند، چون صداقت کم شده، روابط عمومیها هم به جای دعوت از سرویسخبریان واقعی، اخبار را کنترل میکنند و این به حرفه ما ضربه زده است.
* چه موضوعاتی بهعنوان یک سرویسخبری شما را آزار میدهد؟
ساختوسازهای غیرمجاز، دزدی آب و برق، و بیتوجهی مسئولان به گزارشها آزارم میدهد، مثلاً وقتی گزارش میدهم که چاه غیرمجازی حفر شده یا برقی غیرقانونی وصل شده، اما پیگیری نمیشود، قلبم درد میگیرد.
بدتر اینکه گاهی به جای حل مشکل، برای من پروندهسازی میکنند و میگویند برخلاف نظام عمل کردهام، این در حالی است که من انقلابیام و به دنبال عدالت.
وقتی چاههای غیرمجاز برای ویلاهای لاکچری حفر میشود، واقعاً متأسف میشوم.
* چند درصد مسئولان در پاسخ به شما طفره میروند یا جواب نمیدهند؟
حدود ۹۸ درصد مسئولان پاسخگو نیستند. در دماوند، فقط رئیس اداره برق، آموزش و پرورش، امور آب و منابع آبی جواب میدهند. بقیه یا طفره میروند یا روابط عمومی را واسطه میکنند. مثلاً یک ماه پیش از برداشت گندم عکاسی کردم، اما اداره جهاد کشاورزی پاسخ نداد و تصاویرم بیاستفاده ماند. مسئولان از مواجهه با واقعیت فرار میکنند و این به اعتماد مردم ضربه میزند.
* در کار خبریتان بیشتر جریانساز بودید یا صرفاً اخبار را منتشر کردهاید؟
بیشتر جریانساز بودم، گزارشهایم در برنامه «۶۵ ثانیه» باعث آسفالت خیابانها، رفع قطعی برق کشاورزان و توسعه امکانات مثل جایگاه سوخت و ترمینال در دماوند شد.
مثلاً پس از گزارش قطعی برق، استاندار تهران دستور داد برق کشاورزان قطع نشود، این کارها برایم افتخار است.
وجدانم پیش خدا است و نیازی به تقدیر ندارم، حتی اگر نان شب نداشته باشم، از این مسیر لذت میبرم.
گزارشهایم خیابان ولیعصر شمالی دماوند را آباد کرد و محور فیروزکوه را چهاربانده کرد، اینها نشان میدهد که خبرهایم تأثیرگذار بودهاند.
* توصیه شما به مسئولان و مردم چیست؟
به مسئولان میگویم صادق باشند، هر مسئولی نمیتواند کاری انجام دهد، کنار برود تا افراد توانمند بیایند، صداقت مشکلات را حل میکند، اما دروغگویی آنها را افزایش میدهد.
به مردم هم میگویم ما کشورمان را دوست داریم، اگر مسئولان مشکلات معیشتی و اقتصادی را حل کنند، هیچکس از ایران مهاجرت نمیکند.
مردم ما در همه سختیها همراه بودهاند، اما مسئولان باید با آنها صادق باشند و در کنارشان بمانند.
شمیم علاالدینی با ۶۳ سال سن، همچنان با انگیزه و تعهد به حرفهای ادامه میدهد که آن را رسالتی برای خدمت به مردم میداند. او معتقد است صداقت، چه در رسانه و چه در مدیریت، میتواند جامعهای بهتر بسازد.
وی با سه دهه فعالیت، نمونهای از تعهد به حرفهای است که نهتنها صدای مردم را به گوش مسئولان میرساند، بلکه با پیگیری و تلاش، تغییرات ملموسی در زندگی جامعه محلی ایجاد کرده است.
او معتقد است که تا زمانی که نفس میکشد، این رسالت را ادامه خواهد داد.