به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری خبرآنی، خردادماه سال 1403 بود که وقوع قتل مرد جوانی در ایستگاه پمپ بنزین خورین ورامین به مرکز فوریتهای پلیسی110، گزارش داده شد به دنبال اعلام این خبر، تیمی از کارآکاهان جنایی پلیس آگاهی راهی محل حادثه شدند و جسد مرد جوانی را مشاهده کردند که براثر ضربه چاقو قربانی جنایت شده بود.
کارآگاهان خیلی زود اقدامات اطلاعاتی را کلید زدند و پس از اینکه متهم را شناسایی کردند او را در یک عملیات ضربتی به دام انداختند؛ متهم در همان تحقیقات مقدماتی به قتل اعتراف کرد.
با اتمام جلسات بازپرسی از متهم این پرونده، بازسازی صحنه جرم و تحقیقات تکمیلی، بازپرس ویژه قتل صدور قرار جلب به دادرسی را صادر کرد و کیفرخواست متهم بهاتهام مباشرت در قتل عمدی از سوی دادسرای ورامین صادر شد.
سپس با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه اولیای دم خواهان قصاص متهم شدند.
سپس متهم به جایگاه رفت و در تشریح ماجرا گفت: حدود یک هفته پیش، در جریان یک سانحه رانندگی با یک خودروی نیسان آبی متعلق به فرد مقتول برخورد کردم که در نتیجه آن، خسارات زیادی به خودروی پژو 405 من وارد شد.بر اساس گزارش کارشناسی پلیس راهور، راننده نیسان به عنوان مقصر حادثه شناخته شد. با این حال، از آنجا که در زمان وقوع تصادف، مالک خودرو در حال رانندگی نبود و شاگرد او پشت فرمان نشسته بود، زمانی که مأموران قصد انتقال نیسان به پارکینگ را داشتند، شاگرد با مالک خودرو تماس گرفت و از او خواست به محل حادثه مراجعه کند.پس از حضور مالک خودرو که نیما نام داشت، او از من درخواست کرد که با یکدیگر به توافق برسیم تا از انتقال خودرویش به پارکینگ جلوگیری شود.وی وعده داد که تمامی هزینههای مربوط به خسارت و افت ارزش خودروی من را در سریعترین زمان ممکن پرداخت خواهد کرد.ابتدا با این پیشنهاد موافقت نکردم تا اینکه با شوهرخواهرم تماس گرفتم و از او خواستم برای انتقال خودروی آسیبدیدهام به تعمیرگاه کمکم کند.زمانی که او به محل حادثه رسید، به محض دیدن راننده نیسان، او را شناخت و اظهار کرد که از دوستان قدیمیاش است.در نهایت، با وساطت و توصیه شوهرخواهرم، تصمیم گرفتم پیشنهاد مصالحه را بپذیرم.
وی در ادامه گفت: از فردای روز تصادف، هر بار که با نیما تماس میگرفتم یا پاسخ روشنی نمیداد یا وعده امروز و فردا میداد. تا اینکه پس از گذشت یک هفته، او به من گفت برای دریافت خسارت مقابل پمپ بنزین ورامین بروم. من نیز به همراه شوهرخواهرم به محل تعیینشده رفتم، اما به محض رسیدن، نیما با شمشیر به ما حملهور شد. من نیز برای دفاع از خود، با چاقویی که همراهم بود چند ضربه به او زدم. من چوپان هستم و بهدلیل شرایط شغلیام و احتمال حمله حیوانات وحشی، همیشه چاقو در جیبم میگذارم.
متهم توضیح داد: او روی زمین افتاده بود اما همچنان شمشیر را در دست داشت و میچرخاند تا به من ضربه بزند. من برای حفظ جانم ناچار شدم به او ضربه بزنم؛ وگرنه آن روز فقط برای دریافت خسارت خودروی آسیبدیدهام به محل قرار رفته بودم و هرگز تصور نمیکردم با او درگیر شوم. البته درست چند لحظه پیش از آن، برادر نیما با چوب ضربهای به سرم زده بود که باعث شد دچار گیجی شوم و نتوانم درست ببینم.
در پایان این جلسه، قضات برای تصمیمگیری نهایی وارد شور شدند و حکم قصاص را برای متهم صادر کردند اما اولیایدم اعلام کردند به شرط دریافت دیه از حکم قصاص گذشت خواهند کرد.
انتهای پیام/