نیت‌ خیر، نتیجه‌ شوم

به گزارش خبرنگار اقتصادی پایگاه خبری خبرآنی، در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران با شدیدترین فشارهای اقتصادی، روانی و امنیتی از سوی دشمنان خارجی مواجه است، هرگونه تحلیل، موضع‌گیری یا توصیه‌ای از سوی نخبگان، اساتید دانشگاه و روشنفکران باید با درک صحیح از شرایط میدانی، ملاحظات امنیتی، و فهم عمیق از راهبردهای دشمن همراه باشد. در غیر این صورت، حتی با نیت خیرخواهانه، چنین موضع‌گیری‌هایی می‌تواند خواسته یا ناخواسته به تکمیل پازل عملیات روانی دشمن و ایجاد انحراف در افکار عمومی منجر شود.

با این نگاه، ضروری است به بررسی دقیق‌تر ابعاد خطرناک این‌گونه نامه‌ها و بیانیه ها بپردازیم؛ نامه‌هایی که با شعار حل بحران، در عمل بستر لازم برای تشدید فشار، تضعیف روحیه ملی، و تسهیل نفوذ دشمن را فراهم می‌کنند.

بنابراین با توجه به اینکه نقد دلسوزانه و علمی همواره مایه رشد و بهبود امور است و در دلسوزی و دغدغه مندی این اساتید، شبهه ای نیست ، لازم می‌دانیم در پاسخ به بیانیه اخیر برخی چهره‌های دانشگاهی، نکاتی اساسی را مطرح کنیم تا افکار عمومی دچار اشتباه محاسباتی نشود.

1- ضرورت پایبندی به تخصص‌گرایی

اگر واقعاً به مبانی علمی و کار تخصصی باور دارید، انتظار می‌رود که نظرات خود را در همان چهارچوب اقتصاد محدود نگه دارید و از ورود به حوزه‌هایی که مستقیماً تخصص شما نیست—از جمله سیاست داخلی، سیاست خارجی و روابط دیپلماتیک— خودداری فرمایید.

مسائلی همچون مناسبات بین‌المللی، ژئوپلیتیک منطقه‌ای، دیپلماسی و مسائل امنیتی کشور، نیازمند تحلیل‌های دقیق و حرفه‌ای توسط متخصصان مجرب همان حوزه‌هاست و هرگونه قضاوت یا توصیه خارج از این حوزه، بیش از آن‌که مفید باشد، گمراه‌کننده خواهد بود.

2- تجربه تکرار شده یک نسخه ناکارآمد

تقریباً برای همگان روشن است که بخش بزرگی از امضاکنندگان این بیانیه، رویکرد اقتصادی‌شان را سال‌هاست بر پایه «رهاسازی اقتصاد» و «اعتماد کامل به بازار آزاد» (اقتصاد لسه‌فر) بنا نهاده‌اند. با این حال، همین دیدگاه‌ها بارها و بارها، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، در سیاست‌گذاری‌های اجرایی به کار گرفته شده‌اند.

اجراکردن این نسخه ها، به شهادت آمار رسمی و واقعیت‌های میدانی، نه تنها به بهبود شرایط اقتصادی منتهی نشده، بلکه در بسیاری موارد به تشدید شکاف طبقاتی، وابستگی شدید به واردات، تضعیف تولید ملی و نابرابری‌های ساختاری انجامیده است. بنابراین، نمی‌توان چشم بر کارنامه این دیدگاه‌ها بست و مجدد همان نسخه‌های شکست‌خورده را به‌عنوان راه‌حل نهایی عرضه کرد.

3- پاسخگویی به گذشته، شرط مشروعیت انتقاد

جای تعجب است که بسیاری از نویسندگان این نامه، خود در 45 سال گذشته یا به‌عنوان مسئول اجرایی، یا مشاور و نظریه‌پرداز در دولت‌های مختلف حضور مستقیم و غیرمستقیم و البته مؤثری داشته‌اند. طبیعتاً کسی که در طراحی یا اجرای سیاست‌های اقتصادی سهیم بوده، پیش از آن‌که به نقد شرایط امروز بپردازد، باید نسبت خود را با تصمیمات گذشته شفاف سازد و سهم خود را در وضعیت موجود روشن کند.

از این منظر، مخاطب اصلی نقدهای موجود، نه افراد بیرونی یا نظری نامشخص، بلکه بخشی از همین جمع محترم امضاکنندگان هستند که امروز نقد را پیشه کرده‌اند و دیروز در مسند سیاست‌گذاری بوده‌اند.

4- غفلت راهبردی از تجربه تاریخی ملت ایران در مواجهه با فشار و تحریم

یکی از ضعف‌های آشکار بیانیه مذکور، بی‌توجهی کامل به تجربه تاریخی مردم ایران در مقابله با فشار خارجی، تحریم و تهدید است. این نامه با القای این تصور که تنها راه برون‌رفت از بحران‌ها، تسلیم در برابر آمریکا و غرب است، عملاً چشم بر دهه‌ها تجربه موفق ایستادگی و پیشرفت کشور در شرایط تحریم و تهدید می‌بندد.

ملت ایران پیش از این، در دوره‌های مختلف، نشان داده است که می‌تواند با تکیه بر ظرفیت‌های درونی، دیپلماسی هوشمندانه و اقتصاد مقاومتی، تهدیدها را به فرصت تبدیل کند. بی‌توجهی به این سرمایه تاریخی و تبدیل آن به یک ضعف، دقیقاً همان چیزی است که دشمنان ایران به‌دنبال جا انداختن آن در افکار عمومی هستند.

5- نادیده‌گرفتن نقش مردم در شکل‌گیری راهبرد مقاومت و تحریف اراده ملی

نویسندگان نامه تلاش کرده‌اند تا تصویری از شکاف بین مردم و حاکمیت در حوزه سیاست خارجی ارائه دهند، در حالی که تجربه‌های مهمی چون حضور گسترده مردم در دفاع مقدس، مقاومت در برابر فتنه‌های امنیتی، و مشارکت در انتخابات نشان می‌دهد که راهبرد «مقاومت» برخاسته از خواست ملی و همراهی بخش بزرگی از مردم ایران است.

نادیده‌گرفتن این واقعیت، در کنار ادعای نمایندگی افکار عمومی، نشانه‌ای از نوعی نخبه‌گرایی سیاسی و قطع ارتباط واقعی با متن جامعه است. این تحریف اراده ملی، خود بستری برای تقویت عملیات روانی دشمن و مشروع‌سازی مداخلات بیگانگان فراهم می‌کند.

6- نبود هرگونه ابتکار جایگزین برای کاهش فشار دشمن

یکی دیگر از ایرادات ساختاری بیانیه اخیر آن است که در کنار نفی سیاست‌های موجود، هیچ‌گونه ابتکار مشخص، سنجیده و بومی برای کاهش فشار دشمن یا فعال‌سازی ظرفیت‌های داخلی ارائه نمی‌دهد. راهکارهای آن یا صرفاً تکرار مطالب کلیشه‌ای در مورد «مذاکره» هستند، یا شعارهایی مبهم درباره «بازنگری در سیاست خارجی».

این در حالی است که هرگونه تغییر در راهبردهای کلان کشور نیازمند برنامه دقیق، پشتوانه ملی، و سنجش آثار راهبردی آن بر امنیت ملی است. غفلت از این الزامات، باعث می‌شود نسخه تجویز‌شده از سوی نویسندگان، نه یک مسیر اصلاح، بلکه ابزاری برای تسلیم و تضعیف کشور در مواجهه با تهدیدات فزاینده باشد.

7- ضرورت مرزبندی صریح میان نقد دلسوزانه و بازی در زمین دشمن

در شرایطی که کشور درگیر یک جنگ ترکیبی تمام‌عیار است، مرزبندی میان نقد دلسوزانه برای اصلاح امور و بازتولید ادبیات و اهداف دشمنان خارجی، یک ضرورت ملی است. مسئولیت‌پذیری نخبگان ایجاب می‌کند که در بیان دیدگاه‌ها و نقدها، مراقب باشند ناخواسته در زمین طراحی‌شده دشمن بازی نکنند.

نقدهای غیرسازنده، فاقد تحلیل جامع و بدون ارائه راه‌حل بومی، نه تنها اثربخش نیست، بلکه باعث تضعیف انسجام ملی، القای بی‌راه‌حلی، و تخریب امید اجتماعی خواهد شد.

8- مسیر اصلاح از درون می‌گذرد نه از تسلیم بیرونی

ایران امروز، در مسیر پرچالشی قرار دارد که عبور از آن، نیازمند شجاعت، صبر، عقلانیت و تقویت ظرفیت‌های بومی است. مسیر اصلاح امور، از نقد سازنده، بازنگری در تصمیم‌سازی‌ها و مشارکت عمومی می‌گذرد، نه از تسلیم در برابر شروط تحمیلی دشمن. هر راهکاری که «استقلال»، «عزت ملی» و «مقاومت مشروع» را نادیده بگیرد، ولو با نیت خیرخواهانه، عملاً موجب باز شدن درهای نفوذ بیگانه و تضعیف ساخت درونی کشور خواهد شد.

باید همگان بدانند که راه نجات، نه در خیانت به حافظه تاریخی ملت و نه در فراموشی تجربه مقاومت، بلکه در بازآفرینی سیاست‌گذاری بر پایه منافع ملی، مشارکت واقعی مردم، و مقابله هوشمندانه با جنگ اقتصادی دشمن است.

در پایان، تکرار می‌کنیم که نقد دلسوزانه، مستند و در چارچوب تخصص، همواره ارزشمند است، اما ارائه تحلیل‌های یک‌سویه، تکرار نسخه‌های آزمون‌پس‌داده‌ی ناکام، و نادیده‌گرفتن مسئولیت‌های گذشته، کمکی به حل مسائل کشور نخواهد کرد. امروز بیش از هر زمان نیازمند صداقت، شجاعت در پذیرش اشتباهات گذشته و گفت‌وگویی چندجانبه و واقعی هستیم؛ نه بیانیه‌هایی که بیش از آن‌که راهگشا باشند، تنها مسیر نقد را دچار بی‌اعتمادی و سیاست‌زدگی می‌کنند.

انتهای پیام/

منبع : تسنیم
برچسب ها :

نتیجه

آخرین خبر ها

پربیننده ترین ها

دوستان ما

گزارش تخلف

همه خبرهای سایت از منابع معتبر تهیه و منتشر می‌شود. در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.