پایگاه خبری خبر آنی، گروه جامعه؛ خورشید روز دوازدهم محرم داشت به افق مینشست. نسیم غروب، خاک گرم دشت کربلا را همراه با بوی خون و عطری از مظلومیت، میپراکند. زنان قبیله بنیاسد، که در غاضریه، نهچندان دور از کربلا، چادر زده بودند، چیزهایی از واقعه به گوششان رسیده بود. با عبور از میدان، چشمشان به حقیقت افتاد. بدنها، بی کفن، سه روز بر خاک افتاده بود. تنها قطعهقطعه، پیکرها بینشان. سکوتی سنگین، میان ناله دلها پیچیده بود.
جسم پاره پاره پسر رسول الله در بیابان بلا افتاده بود، اما مردان بنی اسد که از روی ترس یا عافیت طلبی از یاری حسین بن علی سر باززده بودند، اکنون نیز متأثر از رعب و وحشت دستگاه ابن زیاد برای دفن شهدا، به تماشا نشسته بودند. وقتی زنان بنی اسد این صحنه را دیدند شیون سر داده و به گریه ناله پرداختند. آنان خود را به مردانشان رساندند که چه نشستهاید؟ پسر زهرا را تشنه کشتند و در صحرا رها کردند و شما عافیت خویش میجویید؟ نقل است که زنان برای جلب رضایت همسران خود مهریهها را بخشیدند…
صبرشان از رنج این مصیبت سرآمد و خود دست به کار شد. هر کدام تکهای بوریا و حصیر برداشتند، تا شهدا را خود دفن کنند.
این حرکت خون مردان قبیله را به جوش آورد و محاسبه دنیا را رها کردند و به بیابان بلا شتافتند. اما وقتی به میدان رسیدند، درمانده شدند. پیکرها را نمیشناختند. پیکرها در هم شده بود و حیرت در چشمهاشان موج میزد.
در همان دم، مردی ناشناس پا به میدان نهاد. قامتش شکسته بود و چشمانش بارانخورده. او یکییکی پیکر شهدا را شناسایی کرد.
و آن شب، زیر نور ماه سیزدهم، شهدای کربلا، با غیرت زنانه و دست مردانه، در دل خاک نشستند. این حماسه اولین حرکت اعتراضی علیه حکومت اموی پس از واقعه عاشورا بود. اینگونه است که مولای ما، صاحب الزمان در زیارت ناحیه جدش را این گونه ندا میدهد: «أَلسَّلامُ عَلی مَنْ دَفَنَهُ أَهْلُ الْقُری»
نخستین حرکت اعتراضی پس از عاشورا
قبیله بنیاسد از قبایل ریشهدار عرب است که نسب آن به «اسد بن خزیمه بن مدرکه» بازمیگردد. این قبیله از دیرباز در کوفه سکونت داشته و در تحولات مهم صدر اسلام از جمله بیعت با امیرالمؤمنین علی (ع) در جنگ جمل و همراهی با آن حضرت نقشآفرین بوده است.
در جریان نهضت عاشورا، بنیاسد به سه گروه تقسیم شدند: گروهی از بزرگان این قبیله چون حبیب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه، قیس بن مسهر و عمرو بن خالد صیداوی در صف یاران امام حسین (ع) حاضر شدند و به شهادت رسیدند؛ در حالی که افرادی چون حرملة بن کاهل، از مخالفان سرسخت بودند. بخشی دیگر از این قبیله، که در جریان نبرد موضع بیطرفی اختیار کرده بودند، پس از واقعه عاشورا نقشی سرنوشتساز در تاریخ ایفا کردند.
طبق نقلهای معتبر تاریخی، در عصر دوازدهم محرم سال ۶۱ هجری قمری، زنان بنیاسد با دیدن اجساد شهدا مردان قبیله را سرزنش کرده و به انجام تدفین شهدا فراخواندند. در ابتدا، خود زنان بیل و کلنگ به دست گرفتند و عازم قتلگاه شدند. این اقدام، وجدان مردان بنیاسد را بیدار کرد و در ادامه، آنان نیز به صحنه آمدند.
اما بهدلیل پیکرهای قطعهقطعهشده شهدا و عدم شناسایی آنان، امام سجاد (ع) بهصورت ناشناس وارد صحنه شد و با راهنمایی ایشان، پیکر مطهر امام حسین (ع) و یارانش بهدست بنیاسد دفن شد. این اقدام را میتوان نخستین حرکت اعتراضی و علنی شیعیان علیه حکومت اموی پس از حادثه کربلا دانست؛ حرکتی که با جسارت زنان آغاز شد و با مشارکت مردان، به سرانجام رسید.
دفن شهدا به دست قبیله بنی اسد را میتوان نخستین حرکت اعتراضی و علنی شیعیان علیه حکومت اموی پس از حادثه کربلا دانست
از آن زمان تاکنون، شیعیان با دید احترام و ارادت به قبیله بنیاسد مینگرند. فداکاری این قبیله، بهویژه پیشقدمی زنان آن، در حافظه تاریخی شیعه جایگاهی ویژه یافته است.
روزی که قسمت مردانه حرم هم سهم زنان میشود
نقش تاریخی زنان بنیاسد در تدفین شهدای کربلا، هر ساله در قالب آئینی باشکوه بازنمایی میشود. در روز سیزدهم محرم، زنان قبیله بنیاسد در آئینی نمادین، با فریادهای «لبیک یا حسین» و «ابدوالله یا زهرا ماننسی حسینا» (یا زهرا، هرگز حسین را فراموش نخواهیم کرد)، وارد صحن مطهر حرم امام حسین (ع) میشوند و به عزاداری میپردازند. در این روز، فضای حرم حسینی در کربلا بهطور کامل در اختیار زنان قرار میگیرد.
زنان شرکتکننده در این آئین، زنبیلهایی از برگ درخت خرما حاوی کفن و بوریا بر سر میگذارند و وارد بین الحرمین شده و یا حسین گویان به مسیر خود به سمت حرم حضرت عباس علیه السلام ادامه میدهند و در نهایت در حرم علمدار کربلا، عزاداری میکنند. این حرکت، تداعیگر اقدام تاریخی نیاکان آنان در تدفین شهدای کربلاست. مراسمی که نهتنها جنبه آئینی و عزادارانه دارد، بلکه بازتابی از فریاد تاریخی عدالتخواهی و وفاداری به اهلبیت علیهمالسلام است.
از نکات برجسته و تأثیرگذار این مراسم، پیشقدم بودن زنان در حرکت دستهجات عزاداری است که بازنمایی روشن و معناداری از نقشآفرینی آنان در سال ۶۱ هجری قمری دارد. نیروهای امنیتی و خادمان حرم تمام مسیر عزاداران را قُرق میکنند و آنقدر حضور زنان، پرشمار است که میتوان روز سیزدهم را روز زنان در کربلا نامید. این آئین سنتی، هر ساله با شکوه خاصی در بینالحرمین برگزار میشود و نگاه هزاران زائر را بهخود جلب میکند.
این مراسم، یادآور این حقیقت تاریخی است که گاه، پیش از آنکه مردان به میدان آیند، احساس زنانه به چراغی کنار زدن تاریکی عقل محاسبهگر بدل میشود و از میان این غم و اندوه جانکاه حماسهای رقم میخورد. سوگ، احساس و غم ناشی از آن گویی حرارتی است که آهن سرد و سلب وجود انسانها را ذوب میکند، جلا میدهد، و از آن سلاح میسازد برای خلق لحظههای حماسی، برای ایستادگی. از این رو احساس زنانه میتواند پرچمدار بصیرت، اقدام و فریاد برای اقامه حق باشد.