به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری خبرآنی، در روزهای اخیر، طوفانهای گرد و غبار بار دیگر بخشهای وسیعی از کشور از جمله تهران را دربر گرفتهاند و موجب کاهش کیفیت هوا، تعطیلی موقت برخی مراکز آموزشی و بروز مشکلات تنفسی در میان شهروندان شدهاند. این پدیده که همزمان در چند استان دیگر نیز گزارش شده، بار دیگر زنگ خطر بحران ریزگرد در ایران را به صدا درآورده است.
بر اساس گزارشهای کارشناسی، منشأ این گرد و غبار در مناطق غربی کشور، عمدتاً کانونهای خارجی از جمله عراق و سوریه بودهاند، اما در بخشهای مرکزی از جمله استانهای قم، مرکزی، قزوین و تهران، منشأ داخلی داشته و بهویژه از دشتها، زمینهای کشاورزی رهاشده و تالابهای خشکشده نشأت گرفته است.
خشکسالی شدید سال جاری بهعنوان عامل اصلی تشدید این طوفانها شناخته میشود؛ بهگونهای که کاهش بیسابقه بارشها، خشک شدن منابع آبی سطحی و عدم تأمین حقابه تالابها، بستری مناسب برای برخاستن تودههای گرد و غبار از زمینهای خشک و بیدفاع فراهم کرده است.
اکنون تهران نیز، که در هفتههای اخیر چندین بار با هوای ناسالم مواجه بوده، به جمع قربانیان این بحران پیوسته است. منشأ اصلی این آلودگی، زمینهای خشکیده کشاورزی و تالابهای از نفسافتاده استانهای مجاور پایتخت اعلام شده است.
در رابطه با منشا گرد و غبار پایتخت در روزهای اخیر، محسن موسوی خوانساری؛ فعال حوزه آب و محیط زیستبه خبرآنی میگوید: قطعاً تالاب صالحیه در تشدید گرد و غبار پایتخت تاثیر داشته اما اینکه گفته میشود که تمام گرد و غبار ناشی از این تالاب است؛ درست نیست.
وی ادامه داد: ما سه منشأ اصلی گرد و غبار داریم؛ یکی منشأ خارجی در کشور عراق و سوریه، یک منشأ از داخل کشور و تالاب صالحیه و منشأ سوم که درباره آن صحبت نشده است، دریاچه نمک قم است که خشک شده و در گرد و غبار تهران بهویژه در شهرهای جنوبغربی تهران مثل اسلامشهر، واوان و حتی کرج تاثیر داشته است.گرد و غبار تالاب صالحیه بیشتر به سمت قزوین، هشتگرد و مناطق اطراف است هرچند روی کرج و تهران هم بیتاثیر نبوده است.
این کارشناس گفت: گرد و غباری که در این چند روز اخیر مشاهده شد، عمدتاً از دریاچه نمک قم بوده و علت آن این است که حقابههای زیستمحیطی این دریاچه از رودخانههایی مثل جاجرود، کرج، شور و قرهچای در سالهای اخیر تأمین نشدهاند. عدم تأمین این حقابهها بهویژه در چند سال گذشته، باعث خشک شدن کامل دریاچه نمک قم شده است.
موسوی خوانساری ادامه داد: عامل اصلی هم احداث سه سد روی رودخانه شور است؛ از جمله سد کینهورس در ابهر، سد نهب در تاکستان و سد بالاخانلو در بوئین زهرا است. این سدها باعث کاهش شدید روانآبهای رودخانه شور شدهاند. در گام اول، این کاهش باعث خشک شدن تالاب صالحیه در دشت قزوین شده و سپس تعدادی از تالابهای دریاچه نمک قم نیز به خشکی گراییدهاند. بنابراین، میتوانیم بگوییم گرد و غباری که در این چند روز در مناطق کرج، قزوین، قم و تهران مشاهده شد، عمدتاً ناشی از خشک شدن دریاچه نمک قم بوده و نه صرفاً تالاب صالحیه.
ورود پساب سمّی چرمشهر به تالاب بندعلیخان
عضو هیئت مدیره انجمن آب و خاک پایدار ایران اضافه کرد: همچنین تالاب بَندعلیخان در جنوب ورامین، که بهطور کامل خشک شده، یکی از کانونهای گرد و غبار شده است. در حال حاضر، پساب مناطق صنعتی مثل چرمشهر ورامین وارد این تالاب شدهاند و همین موضوع باعث شده گرد و غبار برخاسته از این تالاب سمی و حاوی موادی مانند آرسنیک و سیانور باشد.
وی با تاکید بر لزوم تامین حقابه دریاچه نمک قم گفت: در حال حاضر، مدیریت حوزه آبریز فلات مرکزی باید تصمیم بگیرد و حقابه دریاچه نمک قم را که حدود 150 تا 170 میلیون متر مکعب برآورد میشود، از رودخانههای اطراف این دریاچه تأمین کند. در بالادست این رودخانهها باید رهاسازی آب صورت بگیرد تا در ابتدا تالاب بندعلیخان احیا شده و در ادامه آب به دریاچه نمک قم برسد.
این فعال محیط زیست با اشاره به سایر راهکارهای مقابله با گرد و غبار ازجمله کاشت گونههای جاذب این ذرات گفت: راهکارهای جانبی مثل کاشت گونههای گیاهی هم هست، اما اصل ماجرا این است که ما باید مدیریت آب را یاد بگیریم؛ چه در سالهای پربارش، چه نرمال و چه در سالهای خشک. مهم این است که حتی در سال خشک هم، بخشی از آب را برای محیط زیست در نظر بگیریم.
موسوی خوانساری گفت: متأسفانه در چند سال اخیر، به بهانه خشکسالی، محیط زیست را کاملاً فراموش کردهایم. این در حالی است که در فلات مرکزی، جنوب و غرب تهران و اطراف قزوین و کرج، بارگذاریهای زیادی انجام دادهایم که باعث شده حقابههای زیستمحیطی کاملاً نادیده گرفته شوند و آب صرفاً به سمت مصارف شهری برود؛ که این اشتباه است. باید به حالت تعادل برگردیم و یاد بگیریم که آب سالانه را حتی در سالهای خشک میتوان بین مصرفکنندگان مختلف از جمله محیط زیست تقسیم کرد.
عضو هیئت مدیره انجمن آب و خاک پایدار ایران هشدار داد: تالابهای فلات مرکزی از اهمیت بالایی برخوردارند. در جنوب کشور و سواحل شمالی هم تالابهایی داریم، اما اهمیت آنها به اندازه تالابهای فلات مرکزی نیست. با وجود این اهمیت متاسفانه حدود 90 درصد از تالابهای فلات مرکزی خشک شدهاند و آبی در آنها وجود ندارد که همین موضوع باعث فجایع زیست محیطی شدهاند.
این کارشناس در پایان گفت: طی چند دهه اخیر متأسفانه هماهنگی لازم بین وزارتخانههای نیرو، جهادکشاورزی و سازمان حفاظت محیطزیست ایجاد نشده تا با کاهش مصرف آب، از خشک شدن تالابهای فلات مرکزی جلوگیری کنند.
انتهای پیام/