به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه خبری خبرآنی، عبدالله مرادی کارشناس مسائل سیاسی طی یادداشتی به واکنشهای گسترده و مثبت اقشار مختلف مردم به بیان رهبر معظم انقلاب درخصوص خواندهشدن مداحی «ای ایران» در مراسم عزاداری شب عاشورای حسینیه امام خمینی(ره) پرداخته و ابعاد این مسئله را تشریح کرده است.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم شب عاشورای حسینیه امام خمینی(ره) در شرایط فعلی، خاص و شورابرانگیز بود. بهویژه که ایشان بعد از ورود، به مداحِ مراسم فرمودند مداحیِ «ای ایران» را بخواند که این اقدام معظمله با واکنشهای مثبت و گستردهی جامعه مواجه شد. اساساً حضور شورانگیز حضرت آقا در شب عاشورا علیرغم یاوهگوییها و تهدیداتی که دشمن در این مدت داشت و خواندهشدن این مداحی روحیه مضاعفی در صحنه جنگ تحمیلی دوم برای مردم ایجاد کرد.
باید دید که علت استقبال همگانی از این خواست رهبر معظم انقلاب برای خوانده شدن این مداحی و بازخورد مثبت آن در جامعه چیست؟
1. ابتدا قصد دارم ناظر بر منظومه فکری مقام معظم رهبری در حوزه مسئله ایرانیّت و اسلامیّت و همچنین هویت ملی اشاراتی داشته باشم. همیشه در بیانات ایشان، ایران در کنار اسلام دیده میشود و هیچکجا هویت ملی و ایرانیّت محذوف نیست. حتی زمانی هم که درباره پیشرفت سخن میگویند، تعبیری با عنوان «پیشرفت ایرانی اسلامی» بهکار میبرند و اگر از تمدن صحبت میکنند، «تمدن ایرانی-اسلامی» را مطرح میکنند.
لذا از نظر حضرت آقا، دوگانهای میان ایرانیّت و یا اسلامیّت وجود ندارد؛ ایشان در دیداری با برگزارکنندگان کنگره ملی بزرگداشت شهدای استان همدان در مهرماه 1402 اشاره میکنند؛ که برخی سعی داشتند بین این دو موضوع تفکیک قائل شوند اما دفاع مقدس اثبات کرد که «اسلامیّت و ایرانیّت دو قطب متضاد نیستند، یک حقیقتند»
حضرت آیتالله خامنهای در سال 1400 در دیدار با اعضای ستاد بزرگداشت شهید سلیمانی، حاج قاسم را «ملیترین چهره کشور و همزمان امتیترین چهره در جهان اسلام» معرفی میکنند. اینجا هم میبینیم که ملت در مقابل امت قرار نمیگیرد، بلکه یک حقیقت واحد است.
کنش ایشان نیز در شب عاشورای 1404 و درخواست برای خواندهشدن مداحی «ای ایران» کاملاً مبتنی بر منظومهایست که طی سالیان مختلف ابعاد آن را برای همگان باز کردهاند؛ اتفاقاً نباید چیزی جز این را انتظار میداشتیم.
2. در پاسخ به اینکه چرا اقدام ایشان مورد توجه قرار گرفت باید به سه علت اشاره کرد؛ علت اول به ضعف ادراک، کمکاری و یا کجسلیقهایهایی است که در سالیان گذشته وجود داشته و لذا بهدرستی نتوانستیم تا یکپارچگی هویت ایرانی-اسلامی را برای مخاطب ایرانی تبیین شود. همچنین متأسفانه بعضاً ابتدای انقلاب رفتارها و کجسلیقگی هوایی رخ داد تا عناصر هویت ملی در مقابل عناصر هویت اسلامی قرار بگیرد. این وقایع موجب شد قشری از جامعه نسبت به این موضوع دچار انفعال و انتقاد شوند. پس بخشی به خودِ ما برمیگردد که نتوانستیم این مسئلهی مهم را از منظومهی نگاه رهبر انقلاب درک و به آن عمل، تبیین و در فضای جامعه ترویج کنیم. لذا کنش حضرت آقا در شب عاشورا به این ضعفِ ما برمیگردد.
نکته دوم تمرکز رسانهای و شناختی دشمن است؛ دشمن در طول سالیان گذشته سعی کرده با ابزارهای مختلف بین ایران و اسلام و بین ملت و امت دوگانگی القا کرده و جدایی بیندازد. این نگاه و تلاش خباثتآلود از سوی رسانهها و جریان حلقههای فکری دشمن دنبال میشد. چه بسا متأسفانه باید گفت در بخشی از جامعه هم اثر گذاشتهاند. ولی با اقدام رهبر معظم انقلاب، این مسیر باز شد که دستگاهها و مجموعهها و نهادهای انقلابی باید در زمینه هویت ملی وارد عمل شوند؛ همانگونه که این کنشِ رهبر انقلاب، تلاش دشمن را به شکست کشانید.
نکته سوم زمینهمند بودن این گفتار مقام معظم رهبری است؛ چنانچه گفته شد حضرت آقا بارها در جلسات مختلف مسئلهی توجه به هویت ایرانی-اسلامی را مکرر به لحاظ تحلیلی و تبیینی بیان فرموده بودند، اما شب عاشورای 1404 در فضای بعد از جنگ 12 روزه که دشمن هنوز هم تهدیداتی را مطرح میکرد، این اقدام را انجام دادند. لذا این اقدام، یک کنش نمادین در میانه در صحنه جنگ و میدان نبرد بود. یک پیام نمادین بود که اساساً سرود «ای ایران» را از یک موضوع تحلیلی فراتر بُرد و آن را به یک خوانش راهبردی در عرصه نبرد تبدیل کرد.
این سه عامل موجب میشود که کنش ایشان در شب عاشورا برجسته و پررنگتر شود در واقع میتوان گفت؛ این تلاش آگاهانهای از سوی مقام معظم رهبری بود تا هویت ملی را با تعریف درست برجسته فرمایند و همه را گِرد این هویت ملی کنار هم بیاورند. لازم است متذکر شوم که در این اقدام، هنرمندی و هوشمندیِ مهم مقام معظم رهبری آشکار شد و چه خوب که همگان از این مسئله الگو بگیرند.
3. ما نیاز داریم از جنگ تحمیلیِ دوم (جنگ 12 روزه) درسآموختههایی داشته باشیم؛ همانگونه که باید تلاش کنیم از بحرانهای گذشته درسآموختههایی داشته باشیم تا در رفتار و کنشهای آن را بهکار ببندیم و آسیبها را برطرف کنیم. بهعنوان مثال، در اغتشاشات سال 1401 با مسئله کاهش اعتماد به نفس ملی و همچنین آسیبهای نسل جوان و نوجوان نسبت به هویت ملی مواجه بودیم، رهبر معظم انقلاب در سال 1402 در دیدار با معلمان تعابیری داشتند که نشاندهنده اوج نگاه علمیشان به مقوله هویت ملی است و همچنین نشاندهنده نگاه آسیبشناسانه معظمله در عرصه حکمرانی فرهنگی-آموزشی کشور بود.
ایشان در 12 اردیبهشت 1402 خطاب به معلمان فرمودند «احساس هویت ملی و شخصیت ملی باید در کودکان زنده شود و مسئله زبان، ملیّت و پرچم باید بهنحوی مورد پردازش قرار بگیرد که کودک و نوجوانِ ما به آن دلبسته باشد و به ایرانی بودنِ خود افتخار کند.»
این آسیبی بود که در سال 1401 با آن مواجه بودیم و ایشان در اردیبهشت 1402 درباره آن فرمایش داشتند که نشان میدهد که لازم است این آسیبها را برطرف کنیم. در این جنگ تحمیلی 12 روزه نیز نیاز داریم منظومهی فکری مقام معظم رهبری درخصوص هویت ملی و بازتعریفشان را بهصورت گفتمانی تبیین کنیم تا در جامعه به یک کنش وحدت بخش تبدیل شود. این مهم نیازمند حضور نخبگان، دانشگاهها و رسانههای مختلف است و باید تلاش کنیم یکپارچگی ملی که بهواسطه تهاجم دشمنِ خارجی افزایش یافته را بیش از پیش تقویت و تثبیت کنیم.
در این راستا با نگاهی به تاریخمان درخواهیم یافت که هویت ملی ما در کنار و در جهت هویت اسلامی قرار گرفته و اتفاقا همین یکپارچگی هویتی ما را به سرمنزل مقصود رسانده است. آنچنان که در تاریخ ملی ما در نگاه به حکومتهای چون صفویه و آلبویه و یا نهضتهایی مانند سربداران مشهود است. امروزه نیز لازم است این موضوع تقویت شود و چه خوب که بهعنوان درسآموخته به آن بنگریم تا بتوانیم نقاط قوت و ضعف را بیش از پیش بشناسیم و بر آن کار کنیم. نیاز است به سمتی گام برداریم تا این همبستگی ملی شکل گرفته را نهادینه کرده و بتوانیم هویت ملی و اسلامی خود را بازتعریف و آن را به سکوی پرتابی برای حرکت ملت ایران برای پیشرفتهای آینده تبدیل کنیم.
انتهای پیام/