به گزارش پایگاه خبری خبرآنی، پیام فضلینژاد، پژوهشگر و مدیرمسئول مجله نقد اندیشه گفت: سربازان وطن در حال دفاع از تمدن ایرانی هستند. این جنگ، جنگ تمدنهاست و ما در شروع یک مرحله تاریخی جدید هستیم که امروز تنها در آستانه آن قرار داریم. جنگ اسرائیل با ایران، فقط در چارچوب یک جنگ تمدنی، حمله به گهواره تمدن بشر و تجاوز به پناهگاه توحید قابل تحلیل است.
وی افزود: امروز به «میانگاه تاریخی جهان» که نه شرقی و نه غربی و نه عربی است، حمله ناجوانمردانهای شده است. خواهیم دید که اگر ایستادگی ایران و ایرانیان مانند آنچه در جنگهای گذشته در تاریخ ما رخ داد، نباشد، به زودی دولتهای استعماری به اهداف تمدنی در ایران بزرگ حمله سهمگینی خواهند کرد تا بخش مهمی از میراث انسانیت را نابود کنند. همانطور که کشورهای متخاصم در زمان صلح نیز از طریق جنگ نرمِ هوشمند خود این راهبرد را پیش گرفتند تا ایران را که از زمان ساسانیان به «ناف جهان» شهرت داشت، از درون به فروپاشی بکشانند، اما به هر حال در آن پروژه ناکام ماندند.
سردبیر پیشین برنامه شوکران ادامه داد: فراموش نکنیم که ذات تاریخی ایران، نه شرقی است، نه غربی و نه عربی. ایران از یک سو، متعلق به میانرودان یعنی یکی از چهار تمدن رودخانهای کهن است و از جهت دیگر ، میانگاه تاریخی جهان شناخته میشود؛ به نحوی که از شرق با فرهنگ تمدن هندی، چینی و ... و از غرب نیز با عقاید کلدانی، آشوری، یونانی و رومی درتماس بوده، اما تسلیم هیچ جریانی نشده، بلکه نقش کیهانی خود را در این میانگاه به عنوان گهواره تمدن جهان تداوم بخشیده و بــه عنوان زادگاه حکمت خالده به جریانهای فلسفی، فکری و عقیدتیای شکل داده که در طول قرنها حافظ اصالت، عقلانیت، فرهنگ، استقلال، آزادی و کرامت بشری بوده است.
فضلینژاد با تاکید بر اینکه امروز باید از «ایرانیت عام» خود به مثابه قدرت نرم در جهان استفاده کنیم، افزود: بنابراین حمله اسرائیل به ما، حمله به مبدا و مرکز تاریخی عقلانیت بشری نیز هست. اما نباید نکته مهمتری را نیز فراموش کرد و آن قدرت نرم فرهنگی ما در اثنا این جنگ است. همه میدانیم که پدیده «ایرانیت» امری فراتر از جغرافیا است و امروز باید این سلاح نرم را برای حفظ جغرافیای ایرانی و تمامیت راضی خود به کار بگیریم.
وی اظهار داشت: ایرانیت به «میهن» باز میگردد و میهن نزد ما تنها جغرافیای مکانی ایران نیست، بلکه جغرافیای فرهنگی آن است که تا کیلومترها فراتر از مرزهای سیاسی خود، معناآفرینی و مفهومبخشی کرده است. امروز ایرانیت ما باید تمامی جهان را مورد خطاب قرار دهد و چون این ایرانیت فراتر از قومیت و محدودیتهای زمانی و مکانی امکان ظهور دارد، میتواند قدرت نرم فزایندهای در این مبارزه تاریخی تولید کند. چنین نفوذی محصول یک «ایرانیت عام» و آرمانشـهری است که در قطب خاموش جهان ریشه دارد. این قطب که نفوذی فراسرزمینی در همه کشورها دارد باید فعال شود.
فضلینژاد با بیان اینکه موحدان جهان امروزه بیش از پیش دل در گرو ایران بزرگ دارند، گفت: هیچ سنت باستانی مانند سنتهای ایرانی با توسعه ادیان توحیدی پیوند نخورده و از زرتشت تا امروز که اسلام در آغوش ایران است، این روند تداوم دارد. شاید به همین سبب، ایران را باید بخشی از روح مقدس زمین به شمار آورد که تنها یک مختصات کّمی نیسـت، بلکه شکلی از زندگی و درکی از وجود است و همانطور که هاستون اسمیت میگوید: «زمان، ابداِع انسان اســت، در حالی که مکان به خدایان تعلق دارد.»
انتهای پیام/