گروه دانشگاه پایگاه خبری خبرآنی-زینب امیدی: نشریات دانشگاهی، از ابتدای ظهور خود، ویترینِ اندیشهورزی، گفتمانسازی و کنشگری دانشجویی بودهاند. از دهه 1320 تا امروز، این رسانهها در بزنگاههای سیاسی و اجتماعی نقش فعال داشتهاند و عمدتاً افکار نو، نقد ساختار، بازتاب نیازهای صنفی و حتی الگوسازی برای کنش سیاسی را به نمایش گذاشتند. در بسیاری از دانشگاههای معتبر، نشریه دانشجویی سکوی پرش برای شکلگیری جریانهای فکری شدهاند.
نشریات دانشگاهی همواره بازتابدهنده بخشی مهم از حیات فکری و اجتماعی فضای علمی کشور بودهاند؛ امّا امروز بیش از هر زمان دیگر، بین ظرفیت بالفعل و مشکلات ساختاری آنها شکاف وجود دارد. این نشریات، ضمن آنکه تریبون آزاداندیشی و نقد در فضای دانشگاه هستند، با تنگناها و فشارهایی از بُعد اداری، حقوقی و سیاسی مواجهاند. تا جایی که امروز بسیاری از نشریات فعال، تنها یک یا دو شماره در سال منتشر میکنند. در دانشگاههای بزرگتر با سابقه فعالیت سیاسی و فرهنگی قویتر، فعالیت نشریات نیز بیشتر است؛ اما در بسیاری از دانشگاههای شهرستانی یا تازه تأسیس، فعالیت نشریات بسیار محدود و گاه در حد انتشار یک شماره در کل دوران تحصیل یک دانشجوست.
*جایگاه و کارکرد نشریات دانشگاهی در زیستبوم آموزش عالی ایران
فضای دانشگاه گاه تنها میدان تجربهی آزادی بیان و انتشار آزاد تفکر انتقادی برای جوانان دانشجو است. شورای سردبیری، مجمع عمومی و تحریریه خودگردان نمونههایی کوچک از تجربهی مردمسالاری در متن دانشگاه هستند. همچنین بسیاری از تغییرات اجتماعی (مثلاً پویشهای حقوق زنان، مبارزه با فساد یا شفافیت) نخستین بار از تریبون نشریات دانشجویی مطرح شده است.
در کنار اینها پرورش خبرنگار، نویسنده، منتقد و کارشناس رسانهای از رهگذر همین نشریات اتفاق افتاده است و میتواند شبیه کلاس درسی برای ورود به عرصه رسانه برای افراد علاقهمند عمل کند. بسیاری از روزنامهنگاران و فعالان فرهنگی برجسته کشور، فعالیت رسانهای خود را از همین نشریات آغاز کردهاند.
*ریشهی چالشها و تنگناهای نشریات دانشگاهی/ وقتی سکوت جای صدای دانشجو را میگیرد
در همین راستا سعید جلیلی عضو شورای مرکزی ناظر بر نشریات وزارت علوم به خبرآنی میگوید: نشریات دانشجویی برای چاپ، توزیع یا حتی تهیه زیرساخت فضای مجازی نیاز به منابع دارند. عمده نشریات با مشکلات جدی بودجهای روبهرو هستند. اختصاص بودجههای ناکافی یا توزیع غیرشفاف منابع عملاً بخشی از نشریات را به تعطیلی میکشاند. با گذر از چاپ به فضای مجازی، بخشی از این مشکلات کمرنگتر شده، اما همچنان محدودیت دامنه توزیع و محدودیت در استفاده از ظرفیت رسانههای مدرن باقی است.
وی ادامه داد: در حالی که نشریات دانشجویی قرار بود تریبون آزاد و روایتگر آرمانها و دغدغههای نسل دانشگاهی باشند، امروز به گفته فعالان این حوزه، تنها سایهای کمرنگ از آنها باقی مانده است. افت شدید مشارکت، بیمیلی دانشجویان به خواندن و نوشتن و مشکلات ساختاری و محتوایی، این رسانههای دانشگاهی را با بحران هویت جدی مواجه کرده است؛ بحرانی که به باور آنان، اگر برایش چارهای اندیشیده نشود، سکوت جایگزین صدای دانشجو خواهد شد.
جلیلی اظهار داشت: در حالی که نشریات قرار بود آیینه تمامنمای فضای فکری و فرهنگی دانشگاهها باشند، امروز بسیاری یا منتشر نمیشوند یا اثری از صدای دانشجو در محتوای آنها نیست. تا جایی که بررسیها نشان میدهد تنها حدود 30 درصد نشریاتی که دارای مجوز انتشار هستند، بهطور مستمر کار میکنند و بسیاری از نشریات فقط یکی دو شماره آن هم در طول دوران تحصیلِ صاحب امتیاز منتشر میکنند. قرار بود نشریات دانشجویی بستری برای ابراز نظر آزاد، تحلیل مسائل صنفی، فرهنگی و اجتماعی و تمرین روزنامهنگاری مستقل باشند اما بخش زیادی از نشریات عملاً فعالیت منظمی ندارند.
این فعال رسانهای گفت: کاهش محسوس مشارکت داوطلبانه دانشجویان در تولید محتوا یکی از مهمترین عوامل رکود است. جذب نویسنده یا طراح جدید تقریباً غیرممکن شده و عمدتاً با تلاش محدود چند نفر کار پیش میرود. نبود آموزش کافی، بیاعتمادی به فضای رسانهای دانشگاه و ترس از عواقب انتشار مطالب انتقادی جزو دلایل اصلی وضعیت فعلی است.
وی درباره میزان استقبال از نشریات خاطرنشان کرد: روند نزولی مخاطبان بهویژه به دلیل گرایش به شبکههای اجتماعی و فاصله گرفتن زبان و فرم نشریات از ذائقه نسل جدید مشهود است. ضعف گرافیکی و نبود محتوای جذاب هم به این روند دامن زده است. نشریات دانشجویی زمانی زبان گویای دانشگاهها بودند. هنوز هم ظرفیت احیای آنها وجود دارد، به شرط آنکه صدای دانشجو شنیده شود، نه سانسور.
*از 40 نشریه دانشگاه در سال؛ نهایتا 6 نشریه شماره دارند
در همین زمینه، یکی از اعضای تحریریه نشریات دانشگاهی نیز به خبرآنی گفت: در دانشگاهمان نزدیک به 40 نشریه دارای مجوز است اما نهایتاً پنج یا شش نشریه در سال شمارهای منتشر میکنند. همکاریها عمدتاً دو یا سه نفره است و بازخوردی هم دریافت نمیکنند. معاونت فرهنگی هم بیشتر روی مسائل نمایشی تمرکز دارد تا تقویت واقعی نشریات.
یکی دیگر از فعالان رسانهای دانشجویی درباره چالشهای ساختاری اظهار داشت: روند پیچیده صدور مجوز، برخوردهای سلیقهای با مطالب، بودجه ناکافی، نبود امکانات چاپ و توزیع مناسب و نبود زیرساخت دیجیتال موجب شده نشریات دانشجویی از مسیر اصلی خود فاصله بگیرند.
در همین حال، تعدادی از کارشناسان فرهنگی دانشگاهها نیز معتقدند که احیای این نهاد دانشجویی، مشروط به نگاه حمایتی و نه امنیتی دانشگاهها است و اگر کارگاههای آموزش روزنامهنگاری، امتیازات فرهنگی برای فعالان نشریات، راهاندازی سامانههای نشر دیجیتال و کاهش بروکراسی مجوزدهی جدی گرفته شود، میتوان به بازگشت جان به فضای نشریات امیدوار بود.
به این ترتیب، فعالان و کارشناسان معتقدند تداوم این روند میتواند نشریات دانشجویی را بیش از پیش به حاشیه رانده و نقش اثرگذار آنها را در دانشگاه کمرنگتر کند.
*تحلیل آمار و کیفیت تولید/ پارادوکس رشد کمی و افول کیفی
طبق دادههای رسمی سامانه نشریات الکترونیک وزارت علوم (1403)، حدود 5200 مجموعه مجوزدار ثبت شده، اما برآوردهای میدانی نشان میدهد که نشریات فعال به طور واقعی (منتشرکننده منظم، دارای تحریریه با ثبات) فقط 15 تا 25 درصد فعال هستند. دلایل این رکود را میتوان ثبت به قصد ارتقای رزومه علمی و امتیاز، نه باور و اعتقاد به رسانه، توقف انتشار پس از یک یا دو شماره، بدون انتقال تجربه مدیریتی یا اینکه بسیاری از شمارههای منتشرشده صرفاً بازنشر اخبار کانالهای خبری، یا کپی محتوای رسانههای حرفهای کشور است، نه تولید محتوای اختصاصی، تحلیلی، میدانی؛ دانست. همچنین اغلب نشریات تنها در ماههای منتهی به جشنواره تیتر یا مطبوعات دانشگاهی فعالیت دارند و به محض پایان جشنواره، رکود و گسست تیمی رخ میدهد.
شفافیت و بازنگری در آییننامههای نشریات، یکی از حیاتیترین نیازهای سیاستگذاری دانشگاهی است؛ حذف فرآیندهای سلیقهای، تمرکززدایی از مجوز و نظارت، و واگذاری بخشی از قدرت تصمیمگیری به نهادهای صنفی و تشکلهای مستقل میتواند به سلامت و پویایی اکوسیستم نشریاتی کمک کند. در این مسیر، تدوین شاخصهای روشن برای تمایز تخلف واقعی از خطای محتوایی یا اختلاف دیدگاه، به امنیت روانی و شفافیت کار نشریات منجر میشود. بودجه مستقل و غیرمشروط، که به نشریات اجازه دهد نه صرفاً وابسته به حمایت دانشگاه که حتی با تمهیدات شفاف از منابع بیرونی مثل صندوقهای نوآوری و نهادهای دانشبنیان استفاده کنند، مسئلهای پایهای برای تداوم حیات حرفهای نشریات است و قابلیت الگوگیری از تجربه دانشگاه شریف یا تربیت مدرس را دارد.
*حرفهایسازی تحریریه/ محور آموزش و تبادل تجربه
در مسیر حرفهایسازی، برگزاری کارگاههای تخصصی سواد رسانه، آموزش حقوق مطبوعات و شیوههای تولید محتوای خلاق و میدانی امری اجتنابناپذیر است، همانطور که فراهم آوردن بستر تبادل تجربه میان نسلهای مختلف نشریاتی و دعوت از چهرههای موفق ملی و منطقهای برای نشستهای هفتگی یا دورهای به بهبود کیفی میانجامد. هرگونه تشویق به بازتولید محتوای تحقیقی و میدانی، با اعطای امتیاز یا جایزه، میتواند فضای رقابت سالم و انگیزه واقعی ایجاد کند و نشریات را از چرخه بازنشر صرف نجات دهد. رشد مخاطب و ماندگاری نشریات امروز بیش از هر زمان دیگر به حضور موثر در فضای دیجیتال و شبکههای اجتماعی وابسته است؛ چرخش طبیعی دانشجویان به رسانههای غیررسمی، نشریات را ملزم میکند با ابزارهایی چون وبسایت پویا، کانال تلگرامی، صفحه اینستاگرام و تولید محتوا در قالب ویدئو و پادکست، بخشی جدی از چشمانداز خود را به فضای آنلاین اختصاص دهند.
با ظهور شبکههای اجتماعی و شتاب رسانهای در بسترهای دیجیتال، نشریات چاپی و حتی فایلهای PDF سنتی در میدان رقابت مغلوب سرعت، جذابیت بصری و روزآمدی رسانههای آنلاین شدهاند. بر پایه دادههای پژوهشی، کمتر از 15 درصد از کل دانشجویان، به شکل منظم پیگیر نشریات دانشگاهی بوده و اکثراً این دنبالکنندگان را فعالان تشکلها و انجمنها تشکیل میدهند. بدنه عمومی دانشجویان غالباً با توصیفهایی چون «غیرجذاب»، «کلیشهای» و «ناکارآمد» از نشریات یاد میکنند. کارشناسان ضعف در قالبهای بصری، پرداختن به موضوعات غیرملموس و فاصله گرفتن از دغدغههای واقعی نسل جدید را از دلایل اصلی این بیعلاقگی، عنوان کردهاند.
*ضرورت جهش دیجیتال/ رسانه دانشجویی در بستر شبکههای اجتماعی
همزمان نشانههای ضعف جدی مشارکت دانشجویی در فرایند تولید محتوا عیان است؛ اغلب نشریات با یک هسته محدود از نویسندگان و سردبیران اداره میشوند و پراکندگی سطح نگارش، فقدان مهارتهای تحلیلی و ناآشنایی با اصول روزنامهنگاری و البته دغدغه پیامدهای اجتماعی و سیاسی مطالب، موانع اصلی بر سر راه جذب مشارکتکنندگان جدید است. این وضعیت در حالی است که به باور تحلیلگران، دانشگاهها نقش اجرایی مؤثری در آموزش سواد رسانهای و تقویت مهارتهای تحریریه به علاقهمندان ایفا نکردهاند. در سوی دیگر، تجربه انجمنهای صنفی و علمی که برنامهمحور حرکت کردهاند، نشان میدهد امکان حفظ مشارکت و جذب نیروهای جدید در صورتی که مسیر روشن و ساختارمند وجود داشته باشد، کاملاً فراهم است.
نقش دانشگاه در اینجا نه سد راه یا فیلتر، بلکه تسهیلگر و میزبان امنیت انتشار دیجیتال است؛ سیاستگذاری باید منجر به افزایش دسترسی و آزادی عمل نشریات شود، نه محدودسازی و حذف تدریجی. مسئله عدالت رسانهای و تکثر دیدگاهها نیز راه حل فنی و اجرایی میطلبد. نشریه باید محل تقویت گفتمان انتقادی و فضای گفتوگوی متنوع میان همه گروههای دانشگاهی باشد، نه ابزار انحصار یا حاشیهنشینی اقلیتها؛ توزیع عادلانه امکانات و فرصت انتشار، فارغ از وابستگی جناحی یا تشکیلاتی باید تضمین شود، تا همه صداها حتی جریانهای کوچک هم قدرت دیدهشدن داشته باشند.
در آخر...
در نهایت اگر شورای سیاستگذاری دانشگاه و نهادهای تصمیمگیرنده، این چند اصل ـ یعنی شفافیت ساختاری، استقلال مالی، آموزش حرفهای و عدالت رسانهای ـ را اجرایی کنند، نشریات دانشجویی میتوانند بازیگر جدی انتقال فرهنگ دیالوگ، شفافیت، و مطالبهگری اجتماعی باشند؛ پتانسیلی که با استناد به تجارب موفق نشریات بزرگ تهران و شریف، یا تحلیل کیسهای برگزیده جشنواره تیتر 1402 و دادههای سامانه نشریات وزارت علوم بیشازپیش اثبات شده است.
نشریات دانشگاهی امروز در آستانه یک دگردیسی حیاتی قرار دارند؛ چالش دوگانه رکود ـ تحول، کمیت ـ کیفیت، کنترل از بالا ـ استقلال رسانهای از مهمترین تضادهای آنهاست. با وجود ایستادگی بروکراسی و محدودیتها، اگر کمیتههای علمی و مدیریتی دانشگاهها به سواد رسانهای، آموزش و عدالت مالی-فنی بها دهند، نشریات دانشجویی میتوانند نوعی «آموزش جامعه»، ارتقای روحیه مطالبهگری و شفافیت را به دانشگاه و در مقیاس بزرگتر به جامعه تزریق کنند.
انتهای پیام/