گروه سیاسی پایگاه خبری خبرآنی ـ پرونده ویژه «خادم جمهور»؛هادی دارابی: یک روز مانده به سالروز شهادت آیتالله رئیسی و تقریباً تمامی نهادهای فعال در کشور مراسمات بزرگداشت یاد «شهدای خدمت» و یا همان «شهدای پرواز اردیبهشت 1403» را گرامی داشتهاند. آیینهایی که برای ورق زدن برگهایی از دفتر زندگی شهید رئیسی و همچنین عملکرد وی در دولت سیزدهم برپا شده و میشوند.
همانطور که در بخش مقدمهی مصاحبات پیشینی آوردیم، نیاز است با کمیّت و کیفیّت بیشتری به ابعاد شخصیتی تمامی 8 شهید حادثه سقوط بالگرد در منطقه ورزقان آذربایجان شرقی پرداخته شود تا بتوان با نکتهسنجی دریافت که با چه منش و سبک زندگی به جایگاهی رسیدند که در راه مسیر به مردم و کشور، شهادت را برگزیدند.
پایگاه خبری خبرآنی بهمناسبت فرارسیدن اولین سالگرد شهید رئیسی رئیسجمهور فقید، مصاحبههایی را در قالب یک پرونده ویژه انجام داده است که در این ایام در حال انتشار است (مصاحبات پیشین در این پرونده در زیر آمده است).
در این بخش به گفتوگو با علی بهادریجهرمی سخنگو و دبیر هیئت دولت سیزدهم نشستیم تا بتوانیم خاطراتی از نحوهی مدیریت جلسات دولت، منش سبک کاری شهید رئیسی در مواجهه با دیگران، نگاه وی به حوزه سخنگویی دولت و پیگیری دغدغههای مردم از وزرا و مسئولان را مرور کنیم.
متن این گفتوگو بهشرح زیر است:
خبرآنی: با توجه به جایگاه و مرتبهی علمی و حقوقیتان، شما رئیس مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه بوده و با شهید رئیسی همکاری داشتهاید. آیا قبل از آن هم با ایشان ارتباط داشتید؟ نحوهی انتخاب شما برای سخنگویی دولت سیزدهم چگونه بود؟
بهادریجهرمی: رشتهی بنده حقوق بوده و بهواسطه تخصصم با ایشان آشنا شدم؛ اولین ارتباط نزدیک ما به همایش بازخوانی نظام قضایی در ابتدایی دهه 1390 باز میگردد؛ رهبر معظم انقلاب حدود سال 1390 فرمایشی درباره پیری نهادهای نظام داشتند و ما در دوره دانشجویی سلسله همایشهایی را تدارک دیدیم. برای شورای علمی همایش، ترکیبی از اساتید دانشگاهی و حقوقی و افراد دارای سمت مرتبط پیشنهاد دادیم و آقای رئیسی هم بهدلیل سمت قضاییشان در این شورا حضور یافتند.
وقتی که میخواستیم دربارهی این همایش توضیح دهیم، ایشان خیلی متواضعانه برخورد کرده و فرمودند این فرمایش را منی که مسئولیت دارم باید دنبال کنم و شما دانشجویان بهعنوان سرباز رهبری جلو آمادهاید و ایشان گفتند ما سعی میکنیم ولو در حد سربازی شما، سرباز رهبر انقلاب جلو برویم و در قیامت عاقبت بخیر شویم. پس اولین آشنایی ما حدود سال 1390 بود.
بعد از این سابقهی آشنایی است که قبل از حضورشان در قوه قضاییه با بنده برای مرکز وکلا صحبت کرده و پیشنهاد دادند؛ البته آنزمان پیشنهاد دادند که سخنگوی قوه قضاییه هم بشوم و میخواستند جوانگرایی را عملی کنند ولی من خواستم که در این حوزه حضور نداشته باشم، چون من از بدنه قضایی نبوده و اشرافی که یک قاضی بر موضوعات دارد، با اشراف من قابل مقایسه نیست و ایشان هم پذیرفتند و صرفاً مرکز وکلا به بنده سپرده شد. البته آقای اسماعیلی بهخوبی برای سخنگویی قوه انتخاب شدند. در دولت نیز به بنده پیشنهاد سخنگویی دولت را دادند. البته تمایل بنده به حضور در دفتر دولت و کار اداری و پژوهشی بود.
خبرآنی: البته شما در ابتدا سخنگو و رئیس شورای اطلاعرسانی دولت بودید.
بهادریجهرمی: ابتدا در آییننامهای اینگونه درج شده بود که سخنگوی دولت همزمان رئیس شورای اطلاعرسانی هم بود و وقتی قرار شد دفتر دولت به بنده سپرده شود، امکان انجام دو کار وجود نداشت، چون هر دو کار تخصصی بود؛ لذا آییننامه اصلاح شد. طبق آییننامه، رئیسجمهور گزینهی سخنگوی دولت را به هیئت وزیران پیشنهاد میدهد و تمام اعضا به او رأی میدهند.
خبرآنی: سخنگویی دولت در نگاه شهید رئیسی چگونه بود؟ آیا به شما توصیههایی داشتند؟ موضوعی بود که شخصاٌ به آن ورود کنند؟
شهید رئیسی به من فرموده بود فقط سخنگوی دولت برای مردم نباش و بلکه سخنگوی مردم در دولت هم باش و این تأکید ارتباط دوسویه را مد نظر داشتند تا اولویتها، انتقادات و نظرات مردم را به اطلاع هیئت دولت برسانم.
بهادریجهرمی: تأکید اصلی ایشان بر اهمیت سخنگویی، جهاد تبیین و روشنگری بود و میفرمودند که دشمن با جنگ روانی اذهان مردم را مورد حمله قرار داده است. بهیاد دارم که فرمودند شما فقط سخنگوی دولت برای مردم نباش و بلکه سخنگوی مردم در دولت هم باش و این تأکید ارتباط دوسویه را مد نظر داشتند تا اولویتها، انتقادات و نظرات مردم را به اطلاع هیئت دولت برسانم. البته طبق آییننامه، سخنگو عضو هر جلسهای در دولت هست که رئیسجمهور و یا معاون اول ریاست آن را عهدهدار باشد و ایشان میفرمود شما عضو هر جلسهای هستی پس نظرات مردم را به دولت انتقال بده.
ایشان تأکید داشت که بهنگام باید در عرصه رسانهای ورود و نباید دیر شود تا اصطلاحاً روایت اول از دست نرود؛ به قول ایشان، نباید گره ذهنی وجود داشته باشد و گرههای ذهنی باید حل شود.
خبرآنی: پیرو همین مسئله بود که سال 1401 و در اغتششات، شما در دانشگاهها حضور داشتید؟
برای گلایه خدمت آقای رئیسی رفتم و گفتم زور من نمیرسد که متولیان را راضی کنم و در رابطه با لزوم روشنگری در اغتشاشات 1401 بین دانشجویان برای شهید رئیسی استدلال کردم.
بهادریجهرمی: حضور در دانشگاهها و سخنرانی در آن ایام با هماهنگی و پشتیبانیِ شخص آقای رئیسی بود. معمولاً دستگاهها در این اتفاقات ریسک نمیکنند چون برخی از این نشستها امکان تشدید بحران را دارد. حتی متولیان مرتبط با این مسئله در داخل و خارج از دولت با این کار مخالف بودند؛ ما در دانشگاه تهران و شهید بهشتی جلسه گذاشتیم و همکاران خودمان در دولت آن نشست را لغو کردند. بعد از آن بود که من برای گلایه خدمت آقای رئیسی رفتم و گفتم زور من نمیرسد که متولیان را راضی کنم و در رابطه با لزوم روشنگری در آن ایام در بین دانشجویان برای شهید رئیسی استدلال کردم.
من استدلال حقوقی داشتم و میگفتم یک شورا، مثلاً شورای امنیت کشور تصمیمی گرفته ولی شورایی دیگر مانند شورای اطلاعرسانی کشور تصمیم دیگری گرفته است که با هم تعارض دارد. شما که رئیسجمهور هستید تعیین کنید که من به کدام مصوبه عمل کنم؟ ایشان اجازه داده و تشویق کردند که این حضور در دانشگاهها رخ دهد و بعد از چند جلسه، آن متولیان دیدند که آن حضورها مثمر ثمر بود و موافق و هماهنگ شدند.
خبرآنی: موضوع خاصی در حوزه سخنگویی بود که به شما تذکر دهند؟
بهادریجهرمی: بله، از جنبههای مختلف وجود داشت. تذکرهای متعددی داشتند که چرا یک موضوع مطرح شده و شما پاسخ نگفتی و باید بهنگام پاسخ داده شود؛ عموم تذکرها از چرایی عدم ورود به یک موضوع بود و میگفتند سخنگو باید در همه موضوعات ورود کند.
بهعنوان مثال، ما به دانشگاه فردوسی مشهد رفته بودیم تا نشست دانشجویی داشته باشیم. سالن پر از جمعیت بود و در مسیر رفت و آمدِ داخل سالن هم دانشجویان نشسته بودند و دیگر جای نشستن وجود نداشت، مسئولان برگزاریِ مراسم یعنی خود دانشجویان، تدبیری کرده و دربهای سالن را بسته بودند چون ظرفیت سالن تکمیل شده، کسی داخل نرود. بههمین علت بود که الباقی دانشجویان بیرون از سالن برگزاری جلسه، نشسته بودند. وقتی من از درب اصلی وارد مجموعه شدم، دیدم که دربها بسته شده و دانشجویان از من خواستند که دربها باز شود که گفتم بله، حتماً دربها را باز خواهیم کرد. وقتی پشت تریبون نشستم، گفتم دربها را باز کنید و هرکس میخواهد حتی بالای تریبون هم بیاید؛ بعد از این ماجرا بود که در فضای مجازی گفته شد سخنگوی دولت در نشست با دانشجویان، دربها را بسته است.
بعد از پایان جلسهای در مشهد، آقای رئیسی با من تماس گرفته و گفت چرا به سوال آن خانم درباره آبان 1398 جواب ندادی؟ من گفتم تعداد سوالات بالا بود و مربوط به دولت ما هم نبود؛ گفتند آن مسئله نظام را زیرسوال برد و باید پاسخ آن را میگفتی.
در آن نشست، یک خانم دانشجو بلند شد و حدود 10 سوال پرسید؛ بهتر میدانید که در این نشستها فرصت نیست تا به همه سوالات جواب داده شود، مگر اینکه سخنرانی طولانی تدارک دیده میشد. یکی از سوالات این بود که چرا در آبان 1398 آمار بالایی از کشتهها وجود دارد؟ همچنین سوالات دیگری هم مطرح کرد که با توجه به وقت جلسه توانستم به چندین سوال پاسخ دهم ولی به این مسئله جواب ندادم. حدود یک ساعت بعد از پایان جلسه، آقای رئیسی با من تماس گرفته و گفت چرا به سوال آن خانم درباره آبان 1398 جواب ندادی؟ من گفتم تعداد سوالات بالا بود و مربوط به دولت ما هم نبود؛ گفتند آن مسئله نظام را زیرسوال برد و باید پاسخ آن را میگفتی.
نوع دیگر از تذکرها اینگونه بود که وقتی میخواستند به یک وزیر و یا رئیس سازمان تذکر دهند، برخی از این تذکرها را به من میگفتند تا منتقل کنم تا سطح تذکر رعایت شود و همهی این نوع تذکرها از جانب خود رئیسجمهور نباشد. بعد از آن تذکرها بود که یک وزیر و یا معاون رئیسجمهور موضع خود را اصلاح میکرد.
ممکن است در هر کاری، یک خطای غیرعمدی صورت بگیرد؛ اما ایشان بهخاطر خطاهای غیرعمدی من تذکر نداد و وقتی خطایی بوده که حقوق مردم را دچار اشکال نمیکرد و من در آن تعمد نداشتهام، تذکر نمیدادند. اما در موضوعات مهمی که بر افکار عمومی تأثیر میگذاشت و نیاز به اصلاح داشت، موضوع و تذکر را منتقل میکردند.
خبرآنی: موردی وجود داشته که آقای رئیسی در جلسات دولت عصبانی شوند؟
بهادریجهرمی: بله بسیار؛ ایشان اعتقاد داشت که دعواها در جلسات صورت بگیرد و جلوی مردم دعوایی صورت نگیرد تا خاطر جامعه مکدر نشود. ایشان در برخی موضوعات خیلی محکم و قوی پیگیری میکردند. یکی از این موضوعات، دارو و سفرهی مردم بود؛ مثلاً در موضوعاتی از جمله کمبود دارو و سرم، کالاهای اساسی و غیره با لحنی تند و عتابآلود با وزیر مربوطه صحبت میکردند.
همچنین موضوعی که کار کشور و مردم با تأخیر مواجه شده و بر زمین مانده بود؛ آنجا هم با حرارت و قوی پیگیری داشت. او معتقد بود حتی اگر کار یک لحظه زودتر هم پیگیری میشد، بهتر است. حتی در برخی موضوعات هم به تصمیم جابجایی میرسیدند. در عین حالی که قاطعیت داشتند، اخلاق هم رعایت میکردند. ایشان کوتاهی را بر نمیتابید و برخورد داشت.
خبرآنی: چگونه جلسات دولت را اداره میکردند؟
بهادریجهرمی: ایشان بهشدت در شنیدن خوشحوصله بود و با سعهی صدر جلو میرفت. آقای رئیسی در جلسات دولت، عهدنامهی مالک اشتر را درس میگفتند ولی این کار در همه جلسات رخ نمیداد و در جلساتی که فرصت بود، حتماً آن را میخواندند.
زمانی که حضرت آقا بیاناتی داشتند، آقای رئیسی در اولین جلسهی هیئت دولت دستور پیگیری صادر میکرد. همچنین وقتی قرار بود یک کارشناس و یا وزیر یک مسئله را در جلسات توضیح دهد، شهید رئیسی صبورترین فرد در شنیدن بود. همچنین در جلسات ستاد اقتصادی که چند مهمان کارشناس داشتیم، گفته بودند بهنوعی برنامهریزی شوند که این افراد بیایند و گزارش داده و بروند تا معطل نمانند. همچنین در جلسات که ایشان حضور داشته و بخشی از جلسه را معاون اول مدیریت میکرد، خوشحوصله بود و در مدیریت جلسه خلل وارد نمیکرد.
البته این نکته باید گفته شود که ممکن بود رئیسجمهور پیشنهادی در جلسه هیئت دولت ارائه کند و آن پیشنهاد رأی نیاورد. هیئت وزیران یک مفهوم حقوقی است؛ همه اعضای دولت تابع رئیسجمهور بودند و وقتی رئیسجمهور دستوری را صادر میکرد، همه تابع بودند و بحثی نبود؛ همه ایشان را قبول داشتند و برای ما جایگاه پدری داشتند.
اما مثلاً در موضوعی مانند یک مصوبه هیئت وزیران و یا مصوبهی یک شورایعالی، رئیسجمهور هم یک رأی دارد. دست هر کسی هم باز بود و هر رأیی که میخواست میداد.
آقای رئیسی با پرداخت حق مأموریت با ارز مخالف بود؛ این مسئله از سوی دفترشان در جلسه دولت طرح شد و بعد از بررسیها، علیرغم موافقت ایشان، رأی نیاورد و تصویب نشد و رئیسجمهور نیز تبعیت کرد. بعد از مدتی دوباره مراحل قانونی طی شد و خودشان با مخالفان صحبت کرده و آنها را قانع کردند و بالاخره رأیگیری صورت گرفت و رأی آورد.
مثلاً آقای رئیسی درباره حق مأموریتهای خارجی که با ارز بود، مخالفت داشتند؛ استدلالش این بود که چون ارز است، عدم شفافیت دارد و نظارتپذیر نیست و واحد پول کشور ما هم نیست. البته حق مأموریت با هزینه سفر متفاوت است؛ هزینهی سفر به هزینهی هتل، رفتوبرگشت و غذا مربوط میشود که فرد یک تنخواه در اختیار دارد و با فاکتور تسویه میکند. اما حق مأموریت یعنی فردی مثلاً چند روز به سفر رفته و یک حق مأموریت میگیرد؛ یک روال غلط وجود داشت که بهصورت ارزی پرداخت میشد. مبنا این بود که مثلاً فرد با این حق مأموریت میخواهد سوغاتی بخرد و ایشان میگفت معادل ریالی آن را بدهیم و خود فرد هرکاری میخواهد انجام دهد.
این مسئله از سوی دفتر رئیسجمهور در جلسه دولت طرح شد و بعد از بررسیها، در جلسه هیئت وزیران علیرغم موافقت ایشان، رأی نیاورد و تصویب نشد و آقای رئیسی هم تبعیت کرد. بعد از مدتی نیز همه مراحل قانونی آن طی شد و به کمیسیون رفت و به صحن دولت رسید و خودشان با همه مخالفان صحبت کرده و آنها را قانع کردند و بالاخره رأیگیری صورت گرفت و رأی آورد.
موضوع دیگری که ایشان با این روال مواجهه داشتند، تعیین سقف برای پرداخت حقوق شرکتهای شبهدولتی بود و همه فیشهای حقوقهای نجومی نیز از اینجا بیشتر میشود. در این مسئله هم با تکتک مخالفان بحث کردند و بعد از رأیگیری تصویب شد. معمولاً نیز خود ایشان در خود جلسهی دولت رأی نمیداد تا دیگران بهخاطر حرمت رئیسجمهور و یا موارد دیگر، بتوانند با راحتی رأی دهند و معذوریتی وجود نداشته باشد.
خبرآنی: حضرت آقا تعابیر بلندی درباره آقای رئیسی دارند، بهصورت مختصر بفرمایید که از نظر شما، ایشان چه ویژگیهای خاص مدیریتی دارند که به چنین جایگاهی دست یافتند که رهبری از ایشان تعریف کردند؟
بهادریجهرمی: مسئلهی اول، اخلاص بهمعنای حقیقی ایشان است؛ او برای نفس خود کار نمیکرد و در مشیّ او این مسئله مشهود بود. مسئلهی دومی، ولایتمداری کامل ایشان است؛ رابطهی ایشان با رهبر معظم انقلاب، رابطهی یک رئیسجمهور با رهبر نبود و بلکه رابطهی امت با امام بود. او معتقد بود ما امت اسلامی هستیم که باید پشت سر ولیّ حرکت کنیم؛ نظرات کارشناسی وجود دارد ولی در نهایت، هرچه ولیّ تصمیم بگیرند.
نمیشد مردم را از آقای رئیسی جدا کرد؛ مثل امام جماعتی که همیشه بین مردم حضور دارد و مردم هم بابت تمام مسائل خود با او گفتوگو دارند.
مسئلهی بعدی این است که علت حضور آقای رئیسی بین مردم، صرفاً توصیهی رهبر معظم انقلاب نیست و اصلاً نمیشد مردم را از آقای رئیسی جدا کرد. مثل امام جماعتی که همیشه بین مردم حضور دارد و مردم هم بابت تمام مسائل خود با او گفتوگو دارند. مثلاً در سفرهای استانی از بعد نماز صبح تا ساعت 12 شب مشغول کار بودند و اعضای تیمشان نمیتوانستند پابهپایشان بدوند. خود او میگفت که وقتی آخر هفته به سفر میرود، از حضور بین مردم و دیدار با آنها انرژی میگرفت و صبح شنبه کار را با قدرت بیشتر انجام میداد. این نمادی از خستگیناپذیریشان است.
شرایط کاریشان بهنحوی بود که همکارانشان هیچکس پابهپایشان نمیتوانست حرکت کند و اگر دقت کنید عدهای همیشه در سفرها، برخی در دیدارها و برخی در دیگر برنامهها حضور داشتند و این تقسیمبندی وجود داشت تا بتوان به پای آقای رئیسی رسید.
شهید رئیسی اهل مسئولیتپذیری بود و مثلاً درباره مشکل مسکن، مردم از دولت توقع دارند و برایشان نمیشود معنا نداشت که دولت در این رابطه کاری نکند. همچنین میگفتند 20 درصد تصمیمگیری و 80 درصد پیگیری در کارها باید انجام شود. در کنار اینکه ایشان در میدان حضور داشت، در جلسات کارشناسی هم حاضر بود و کار را دنبال میکرد.
خبرآنی: بعد از شهادت آیتالله رئیسی شاهد بودیم که عدهای در کنار حملاتی که به دولت سیزدهم روا میدارند، به این شهید هم بیمهری میکنند. مجموعهی همکاران دولت سیزدهم بنایی بر پاسخدهی دارند؟
در دوران حیات مادیشان شاید بیشترین آماج حملات در ادوار مختلف، علیه ایشان صورت گرفت و این هم نشان از مظلومیت او بود. استمرار این حملات بعد از شهادت نیز سوءنیت مهاجمان را بیشتر مشخص کرد.
بهادریجهرمی: در دوران حیات مادیشان هم شاید بیشترین آماج حملات در ادوار مختلف، علیه ایشان صورت گرفت و این هم نشان از مظلومیت او بود. استمرار این حملات بعد از شهادت نیز سوء نیت مهاجمان را بیشتر مشخص کرد. مثلاً وقتی یک فرد سخنانی را میگوید تا فردی کنار برود تا خودش بتواند وارد عرصه شود ولی وقتی این سخنان بعد از شهادت ادامه یافت، نشان از کینه دارد. ایشان نسبت به مسائلی که ناظر بر شخص ایشان است، ورود نمیکردند ولی آنچه جنبه حقوقی و ملی دارد بر اساس مسیر شهید رئیسی حتماً باید برای مردم روشنگری صورت بگیرد.
اما اینکه ذات یک فرد، توهین است، سیرهی شهید بر این است که نباید پاسخ داد و باید عبور کرد. البته باید بین دولت شهید رئیسی و مقامات ذیصلاحی که در کشور مسئولیت دارند، تمایز قائل شد. مثلاً اگر کسی جرم مشهودی انجام میدهد، ضابط و دادستان باید ورود کنند؛ مقامی که هماکنون در مسئولیت است، میتواند اقدام کند. ما که امروزه در دانشگاه هستیم، وظیفهمان روشنگری است.
خبرآنی: آخرین باری که شهید رئیسی را دیدید، چه زمانی بود؟
بهادریجهرمی: بنده در آخرین جلسهی دولت با حضور ایشان در چهارشنبهی منتهی به شهادتشان حضور داشتم. یک فیلم معروف از آن جلسه وجود دارد که ایشان به سیرهی شهید بهشتی اشاره داشتند. در آن جلسه، اعضای دولت گلایه داشتند که رئیسجمهور در یک زمینه خاص ورود کند ولی ایشان مخالفت کردند. اواخر همان جلسه بود که ایشان از جلسه بیرون رفته و من را صدا زدند؛ من و شهید رئیسی حدود 25 دقیقه در حیاط پشتی نهاد ریاست جمهوری، قدم زده و صحبت کردیم. حدود 15 دقیقه درباره آن موضوع صحبت کردیم و گفتند درباره آن مسئله در عین حالی که نباید وارد نزاع و دعوا بشوی، روشنگری کن و مسئله را برای رسانهها توضیح بده. سایر موضوعات آن گفتوگو نیز درباره جوانان و جوانگرایی مطرح شد. این آخرین دیدار بنده با شهید رئیسی بود.
انتهای پیام/