به گزارش خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری خبرآنی، سجاد محقق نویسنده کتاب "حاجی غیربازاری" در ادامه روایت سفر حج خود میگوید:
کتاب را نوشتم که این متن باقی بماند. میخواستم حرفهایی که در سفرنامههای دیگر نخوانده بودم را بنویسم.
خیلی سفرنامههای حج را میخواندم؛ در همان 11، 12 سالگی، هفت یا هشت سفرنامه خواندم ولی معمولاً حال و هوای شخصی آدمها و توصیفهایی بود که آن توصیفها الان در دسترس است.
روزی آدمها فقط چند عکس از منا و عرفات و مشعر با دوربینهای نارنجی که از مکه سوغات میآمد، داشتند ولی الان من میتوانم با دوربین زنده آن اماکن و جمعیت را ببینم.
پس قضیه متفاوت است و بیشتر نیاز است توصیف کنم آدمها آنجا چه شکلی هستند.
در عرفات با اینکه چند میلیون نفر آدم آنجا هستند، ولی همه تنها هستند؛ یعنی همه خودشان هستند.
دوست داشتم به کسی که کتاب را میخواند این را منتقل کنم که وقتی شما حج میآیید، بعدش دیگر هیچ توجیهی برای گناه کردن ندارید. ما آدمیم، گناه میکنیم، اما نمیتوانیم خودمان را توجیه کنیم.
یعنی حج نقطه عطفی در زندگی ایجاد میکند پس از آن حواستان باشد.
هیچ کدام از این توصیفهایی که درباره سردرگمی آدمها در صحرای محشر گفته شده، به نظرم مثل تجربه شبی که آدمها در مزدلفه میمانند، نیست.
اینکه چند میلیون آدم در بیابان خوابیدهاند؛ استاد دانشگاه، دکتر، کارگر؛ هیچ فرقی با هم ندارند. یک جور غذا میخورند و یک جا میخوابند و امکاناتش مساوی است و هیچ چیزی برای این آدمها تفاوت نمیکند.
دنبال این بودم که اینها را منتقل کنم؛ اطلاعاتی که در سفرنامههای معمول نیست؛ احساساتی که از حرفزدن با حاجیهای کشورهای دیگر منتقل میشود.
شاید بشود گفت نگاهی جامعهشناسانه هم به رفتار حجاج دیگر کشورها داشتم.
.
انتهای پیام/