به گزارش سرویسخبری مهر، کمیته ملی المپیک طبق روال همیشه و به منظور حضور در المپیک پیش رو، فهرستی از ورزشکاران را بورسیه کمیته بین المللی المپیک (IOC) کرده است تا در مسیر کسب سهمیه برای حضور در این بازیها تحت حمایت مالی IOC قرار بگیرند.
این امتیازی ویژه ای است که به خاطر دریافت ماهیانه ۷۵۰ دلار شرایط ایده آلی را برای ورزشکار بورسیه مهیا میکند و دقیقاً همین مسئله یک رقابت داخلی و زیر پوستی را میان ورزشکاران و رشتهها پیش از هر دوره المپیک ایجاد میکند.
برای المپیک لس آنجلس، کمیته ملی المپیک ۱۲ ورزشکار از رشتههای تکواندو، کشتی، تیروکمان، کوهنوردی و صعودهای ورزشی، وزنه برداری، قایقرانی (روئینگ)، تیراندازی و شمشیربازی را بورسیه کمیته بین المللی المپیک کرده است، این فهرست در حالی برای نخستین بار «بدون شکاف جنسیتی» نهایی شد که «رشته های مادر و پایه» ورزش نمایندهای در آن ندارند این در حالی است که این رشتهها از جایگاهی بالا در بازیهای المپیک برخوردارند.
رشتههای مادر و پایه و پرمدال نمایندهای در بورسیههای جدید ورزش ندارند
جای خالی نمایندگان رشتههای «مادر و پایه و پرمدال» در جمع بورسیهها
دوومیدانی که به عنوان «مادر تمام ورزش ها» شناخته میشود، پرطرفدارترین رشته المپیک به حساب میآید که بلیت رقابتهای آن از مدتها پیش از شروع بازیها به فروش میرسد با این حال هنگام برگزاری رقابتها، بازار سیاه پیدا میکند اما این مانع هجوم خیل عظیم تماشاگران به سمت ورزشگاه دوومیدانی نمیشود. این رشته در فهرست بورسیههای ورزش ایران برای سه دوره پیشین بازیهای المپیک (۲۰۱۶ ریو، ۲۰۲۰ توکیو و ۲۰۲۴ پاریس) حداقل یک نماینده داشت اما در فهرست ۱۲ نفره جدید جایی به آن اختصاص داده نشده است درست مانند ژیمناستیک.
از ژیمناستیک میتوان به عنوان «الفبای ورزش» یاد کرد، یکی از قدیمی ترین رشتههای ورزشی جهان که طرفداران زیادی حتی در رده سنی دو - سه سال دارد شاید به این دلیل که اساس و پایه خیلی دیگر از رشتهها به حساب میآید، تاریخ این رشته در ایران البته بسیار پرافت و اخیز بوده با این حال توانست خود را به حدی بالا بکشد که برای المپیک پیش (۲۰۲۴ پاریس) با یک نماینده وارد فهرست بورسیههای ورزش شد اما همین حداقل سهم از این رشته گرفته شد. سرنوشتی که شنا هم دچار آن شد.
شنا بعد از دوومیدانی بیشترین قدمت را در میان رشتههای المپیکی دارد، رشتهای پررویداد و پُرمدال که شاید در ایران روندی کند در سیر صعودی داشته اما این روند در سالهای اخیر به قدری شیب پیدا کرد که توانست امیدها را به المپیکی شدن زنده کند تا آنجا که یکی از ۱۵ سهمیه بورسیههای ورزش ایران برای المپیک پاریس به این رشته اختصاص پیدا کرد اما همین نیم نگاه از شنا برای المپیک لس انجلس برداشته شد.
کمیته ملی المپیک در حالی از اختصاص سهمیه دوباره به دوومیدانی، ژیمناستیک و شنا برای بورسیه شدن ورزشکاران شان امتناع کرد که این رشتهها برای المپیک ۲۰۲۴ پاریس در کاروان ایران نماینده داشتند. البته ورزشکاران بورسیه دوومیدانی، ژیمناستیک و شنا مثلی خیلی دیگر از بورسیه شدهها نتوانستند سهمیهای به خود اختصاص دهند اما دیگر ورزشکاران این رشتهها وارد المپیک شدند و حتی با تکرار و تاریخ سازی.
مهدی الفتی با تاریخ سازی صاحب سهمیه المپیک پاریس شد اما نه او و نه نمایندهای دیگر از ژیمناستیک بورسیه نشدند
پیشینهای که نادیده گرفته شد
برای بازیهای ۲۰۲۴، فرزانه فصیحی و حسن تفتیان در دوومیدانی از طریق رنکینگ جهانی سهمیه گرفتند و برای دومین بار وارد المپیک شدند، سامیار عبدلی که استعدادی قابل دفاع در شنا به حساب میآید و فاصله رکوردهایش با رکورد المپیک خیلی عجیب نبود، خود را به حدی ایده آل نشان داد که توانست سهمیه فدراسیون جهانی را برای پاریس به خود اختصاص دهد. مهمتر از همه هم اتفاقی بود که به واسطه عملکرد مهدی الفتی و المپیکی شدن او با قرار گرفتن در رده دوم رنکینگ مسابقات کسب سهمیه المپیک، برای اولین بار در تاریخ ژیمناستیک ایران رخ داد.
با وجود این پیشینه المپیکی رشتههای مادر و پرمدال، شانس حضور دوباره نمایندهای از آنها در جمعِ ورزشکاران بورسیه شده برای المپیک گرفته شد در حالی که توجه به رشتههای پایه از اولویتهای لازم برای پیشبرد اهداف ورزش است.
دوومیدانی به عنوان ورزش مادر و بعد از سه دوره متوالی فاقد بورسیه شد
الزامی که دست و پای کمیته را بست
البته شاید الزام کمیته بین المللی المپیک برای لحاظ کردن برابری جنسیتی در معرفی ورزشکاران بورسیه هر کشور، بی تاثیر در این موضوع نبوده است. IOC که از بازیهای پاریس، بر برگزاری بازیهای المپیک بدون شکاف جنسیتی تاکید داشت، ابعاد گستردهتری به آن داده است طوری که بعد از الزام معرفی یک پرچمدار زن و مرد برای مراسم افتتاحیه که البته از المپیک توکیو آغاز شد، در مورد ورزشکاران بورسیه هم خواستار اعمال این مهم شده است و روی آن برای معرفی بورسیههای المپیک لس انجلس تاکید داشته است.
طبیعی است که این مسئله تا حدی دست و پای کمیته ملی المپیک را برای معرفی گزینههای مورد نظر که از شانس کسب سهمیه برخوردارند یا در این مسیر قابلیت دفاع و حمایت دارند را تا حدی زیادی بست چراکه اجبار به معرفی تعداد مساوی ورزشکاران زن و مرد داشت در حالی که برای ادوار گذشته بازیهای المپیک، هیچ تناسبی میان این دو بخش نبود، حتی تعداد ورزشکاران بورسیه زن و مرد نزدیک به یکدیگر هم نبودند.
شنا به عنوان یکی از پرمدال ترین رشتههای المپیک نمایندهای در بورسیههای ورزش ایران ندارد
جان کلام
شاید اگر این الزام IOC نبود، کمیته ملی المپیک میتوانست تعداد رشتههای بیشتری را وارد فهرست جدید خود کند و اینگونه شانس بورسیه شدن دوباره به رشتههای مادر و پایه هم نزدیک میشد اما این مسئله نباید بهانه پررنگ این روزهای این رشتهها برای عقب نشینی شود یا اینکه بعدها ناتوانی در رقص را به زمین کج نسبت دهند.
درست این است که جایگاه رشتههایی مانند دوومیدانی، ژیمناستیک و شنا در ورزش ایران باید در حد مرتبه و مقام المپیکی شان بالا و رفیع باشد تا در قیاسهای اینچنینی با دیگر رشتهها، هیچ موی نقد و توجیهی لای درزشان نرود. اگرچه از این مهم هم نمیتوان چشم پوشی کرد که بودجه اختصاصی به این رشتهها کفافِ گستردگی فعالیتهای شان را نمیدهد و همین بس است برای حرکت کند به سمت خیلی از اهداف.
با همه اینها شاید اگر قبل از المپیک، ژیمناستیک زودتر به سروسامان انتخاباتی میرسید و بعد از آن روی تکرار سهمیه تمرکز میکرد نه توسل به سهمیه قبلی برای طرح خواستهها و ادعاها، در ماههای بعد از المپیک هم دوومیدانی کاران بیشتر از جوسازی روی ارتقای عملکرد خود متمرکز میشدند و عملکرد شنا هم بعد جهانی بیشتری پیدا میکرد، شانس برای ویژه دیدن ورزشکاران این رشتهها بیشتری یاری میکرد.
جان کلام اینکه توجه به رشتههای پایه، اساس لازم برای رقابت نزدیک با دیگر کشورها و آینده روشن ورزش کشور است و برای رسیدن به این روشنی همه باید کمک حال باشند و آینده نگر، نه اینکه توپ کم کاری و بی توجهی را به زمین دیگری بیندازند.