به گزارش گروه دانشگاه پایگاه خبری خبرآنی، محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، در بخشی از سخنان خود در نشست معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی، اظهار داشت: مفهوم نسلهای دانشگاهی در دهه اخیر وارد ادبیات آموزش عالی ایران شده است. این نسلها از نسل اول تا نسل پنجم تقسیمبندی میشوند. برای این مفهوم از همان اصطلاح «نسل انسانی» (Generation) استفاده شده است. ما زمانی دچار خطا میشویم که صرفاً تقلید میکنیم بدون آنکه مفاهیم را بفهمیم.
وی خاطرنشان کرد: آنچه در غرب رخ داده، نشان میدهد که دانشگاههای نسل اول، دانشگاههای آموزشی بودند. نسل دوم، آموزشی-پژوهشی است. نسل سوم، علاوه بر آموزش و پژوهش، کارآفرینی و فناوری را هم دنبال میکند. در نسل اول، کشف حقیقت هدف دانشگاه بود. در نسل دوم، شناخت پدیدههای طبیعی اهمیت پیدا کرد. نسل سوم به ارزشآفرینی توجه دارد. در نسل اول، توسعه سرمایه تخصصی و نخبگی جامعه مهم بود. در نسل دوم، تربیت انسانهای متخصص اهمیت یافت. نسل سوم به افرادی اهمیت میدهد که کارآفرین نیز باشند.نگاه دانشگاههای نسل اول جهانی بود، نسل دوم نگاه ملی داشت و نسل سوم، بینالمللی عمل میکند. زبان دانشگاهها نیز تغییر کرده است؛ زبان نسل اول لاتین بود، نسل دوم از زبان محلی و ملی استفاده میکرد و زبان علمی، شاخصه نسل سوم است.
طهرانچی تصریح کرد: کالجها یا دانشسراها، سازمان نسل اول دانشگاهها را تشکیل میدهند. دپارتمانها، ساختار نسل دوم را شکل میدهند و در نسل سوم، انستیتوها محور سازمانی هستند. در نسل اول، رئیس دانشگاه تماموقت در دانشگاه حضور دارد. در نسل دوم، رئیس دانشگاه ممکن است همزمان در صنعت هم فعالیت داشته باشد و حضورش در دانشگاه نیمهوقت باشد. اما در نسل سوم، ریاست دانشگاه نیازمند دانش مدیریتی است، نه الزاما دانش علمی.
وی افزود: در نسل اول، روش تدریس نقلی و فلسفی است؛ در نسل دوم، آموزش تکرشتهای و در نسل سوم، بینرشتهای است. ترجمه نادرست مفاهیم، منشأ خطا در الگوگیری از دانشگاههای دیگر میشود. واژه نسل (Generation) در بومهای مختلف، معانی متفاوتی دارد. یک نگاه، تقسیم دورههای تاریخی به نسلهاست. نگاه دیگر، همزیستی نسلها بهصورت همزمان است.
طهرانچی گفت: در واقع، دانشگاهها وارد توالیای شدهاند که بر اساس آن از نسل برای توصیف مراحل تحول استفاده میشود. اما این توالی به معنای حذف نسلهای پیشین نیست. برای مثال، کتاب سیاست آموزش عالی آمریکا در سال 1995 عنوان میکند که تنها 3 درصد دانشگاهها در آمریکا نسل دوماند و عمدهشان همچنان کالجاند.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی ادامه داد: برخی گمان میکنند چون نسل دانشگاه تغییر کرده، آموزش دیگر ارزش ندارد و باید حذف شود. در نتیجه، بند پژوهش در آییننامه ارتقا اهمیت پیدا میکند و سرانجام به جایی میرسد که اگر استادی شرکت دانشبنیان یا اختراع نداشته باشد، باید اخراج شود! اما باید دقت کرد که مفهوم "نسل دانشگاهی" به معنای حذف نسلهای قبل نیست. مثل مرغ مادری که زاد و ولد میکند و نسلهای بعد را میآورد، اما خودش همچنان باقیست.
وی تأکید کرد: تلقین ذهنیت جاماندن به دانشگاهها، نگاه اشتباهی است. حتی در کشورهایی که از نسل سوم دانشگاه صحبت میکنند، بیشتر دانشگاهها هنوز آموزشیاند. همه را نمیشود با یک معیار سنجید. در ایران، حداکثر 20 درصد اساتید مقاله ارائه میدهند. علوم انسانی ما در نسل اول باقی مانده، اما این بدان معنا نیست که در آن نسل پژوهش وجود ندارد. اتفاقاً پژوهش هست، اما فردی است، نه سازمانی.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی اضافه کرد: در نسل اول، کسی برای پژوهش پول نمیگیرد، اما کسی که پژوهشگر نباشد، اجازه تدریس ندارد. دانشگاه آموزشی نسل اول، دانشجو را محور میداند. در آن نسل، رسیدن به مقام استادی یا نوشتن کتاب، امتیاز محسوب نمیشود، اما لازمه ورود به دانشگاه و تدریس است. افراد عالم در این نسل، دانشجو تربیت میکنند؛ همانگونه که در گذشته در حوزه علمیه مرسوم بود.
طهرانچی ادامه داد: در سازمان آموزش، دانشجو محور است و در سازمان پژوهش، استاد محور. در آموزش عمومی، افراد باید جامعالعلم باشند، نه صرفاً متخصص در یک حوزه. نسل دوم بر آموزش تخصصی تأکید دارد و نسل اول، بر آموزش عمومی. در نسل اول، وفاداری به دانشگاه اهمیت داشت. برای مثال، میگفتند فلانی شاگرد مکتب فلان استاد است؛ دانشجو به استاد شناخته میشد و وفاداری به دانشگاه معنا داشت. در نسل دوم، این وفاداری به حرفه و شغل منتقل شد.
وی گفت: اگر تحول نظام آموزشی بهصورت یکپارچه و بیتفکیک رخ دهد، کشور آسیب میبیند. بخشی از نظام آموزشی باید متحول شود، نه همه آن. خداوند عالم را متکثر آفریده است؛ از آب، خاک و آفتابِ یکسان، گیاهان و سنگهای رنگارنگ پدید آمدهاند. پس چرا انسان میخواهد همه چیز را یکشکل کند؟ این هشدار الهیست. ما گرفتار "تکرنگی"و "تکساحتی"شدهایم.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی گفت: یکی دیگر از ابعاد بحث، تغییر رفتار اجتماعی دانشگاههاست. پیشتر دانشگاهها مستقل و خودمختار بودند. استقلال دانشگاهها به پیش از 1955 میلادی بازمیگردد. در آن دوره، دانشگاهها کلی اداره میشدند؛ سازمان، یکپارچه و جامعه علمی منسجم بود. از سال 1955 به بعد، دولتها شروع به دخالت کردند و "ماموریتگرایی"وارد دانشگاه شد. در نتیجه، دانشجوها تبدیل به پژوهشگر شدند.
طهرانچی اظهار کرد: این دگرگونی در سال 2015 و با تحولات دیجیتال، آثار اجتماعی عمیقی داشت. امروز شرکت متا (Meta) بیشتر از دانشگاه هاروارد مقاله منتشر میکند. این نشاندهنده نظم جدیدی است که در حال شکلگیری است.
وی افزود: دانشگاه نسل اول، سازمانی آموزشی و مدرسهمحور بود. پژوهش در این نسل فردمحور بود. دانشگاه پولی برای چاپ کتاب نمیداد؛ بلکه بنگاههای انتشاراتی نزدیک دانشگاهها، کتابها را چاپ میکردند. اگر مقاله یا کتابی چاپ میشد، دانشگاه منتشرکننده آن نبود. برخلاف تصور عمومی، همه افراد در دانشگاه آموزشی، صرفاً به تدریس نمیپردازند.
طهرانچی تأکید کرد: در حوزه علوم انسانی ایران، بیشتر پژوهشها فردی است. حتی اگر مقالهای به صورت گروهی نوشته شود، در عمل، نویسندگان نگاههای متفاوت دارند و نمیتوان از آنها انتظار داشت مانند تیمهای علمی فنی، مشترکنگر باشند. این رویکرد را نباید تخطئه کرد. نمیتوان از یک فیلسوف و شاگردش انتظار داشت دیدگاهی یکسان داشته باشند. این افراد، علامه هستند، نه صرفاً دانشمند.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی گفت: در نسل دوم دانشگاهها، دانشمندان در حوزههای مشخصی از علم فعالیت میکنند؛ مانند فیزیکدانها و شیمیدانها. ساختار این نسل، پژوهشمحور است. در اینجا دانشجویان لیسانس تربیت میشوند تا در ادامه به تحصیل در مقطع ارشد و دکتری پرداخته و با استاد خود، پژوهش مشترک انجام دهند.
وی ادامه داد: به همین دلیل است که فارغالتحصیلان لیسانس از دانشگاههای ایران، بهراحتی جذب دانشگاههای خارجی میشوند، زیرا برای پژوهش تربیت شدهاند. گفته میشود ایرانیها در پرورش دانشمند بسیار خوب عمل میکنند. در این نسل، مفهوم «دپارتمان» شکل میگیرد. هر استاد، حوزه خاص خود را دارد و دانشجو بر اساس آن حوزه، استادش را انتخاب میکند.
وی تصریح کرد: در نسل سوم، دانشگاه فناور مطرح میشود. نمونه بارز آن، دانشگاه MIT است؛ اما مثلاً دانشکده فنی دانشگاه تهران هنوز فناور محسوب نمیشود. در این نسل، مفهوم TRL (سطح آمادگی فناوری) اهمیت دارد. مهندس فناور با مهندس عالم تفاوت دارد. علم مهندسی از ریاضیات آغاز میشود و به بازار کاری ندارد، اما مهندس فناور از دانش آغاز میکند و به بازار ختم میشود.
طهرانچی افزود: نسل چهارم، دانشگاه جامعهپرداز است. این دانشگاه، ساختاری فرهنگی دارد و هدف آن، جامعه است. در این نسل، سبک زندگی اهمیت دارد و علم، پژوهش و فناوری در خدمت آن قرار میگیرند. حتی دانشگاهی در غرب وجود دارد که خروجی آن، تغییر در سبک زندگی مردم تهران است.
وی با تأکید بر ضرورت بازتعریف نقش دانشگاه در جامعه امروز گفت: دانشگاه تنها محل آموزش و پژوهش نیست؛ بلکه نهادی فرهنگی است که مأموریت نهاییاش، جامعهپردازی است. ما باید بپرسیم دانشگاه ما چه سهمی در ساختن فرهنگ جامعه دارد؟
طهرانچی با مقایسه سیستم پزشکی با نظام دانشگاهی کشور افزود: در نظام پزشکی، استاد با سبک شخصی خود، دانشجوی همراه تربیت میکند؛ دانشجو دو سال آموزش نظری میبیند و سپس با مشاهده و تبعیت از استاد، شخصیت حرفهای و فرهنگیاش شکل میگیرد. این یعنی فرهنگسازی برای جامعه است، نه صرفاً انتقال دانش. رابطه این دانشجو و استاد حکایت دکتر قریب است که شاگردانی را تربیت میکند، شاگردان او مجدد شاگردی را تربیت میکنند. این چرخه همیشه ادامه دارد. همین است که ما پزشک فراوان داریم اما پزشک فناور نداریم.
وی با انتقاد از نگاه صرفاً اجرایی به اداره دانشگاهها اظهار داشت: اگر نگاه صرفاً اداری به دانشگاه داشته باشیم، بهتر است بوفهها و سلفها را به اتحادیه رستورانداران واگذار کنیم. مجدد در این مقوله دکتر قریب اشاره میکند که سیر تحولی مسئولیت انسانها به مراتب در حال تغییر است. به طور مکرر شکل نظام اداری تغییر میکند؛ چون جامعه در حال تغییر است و نظام تعلیم و تربیت نیز به جامعه وصل است.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به تحولات ساختاری در آموزش عالی گفت: در مسیر تکامل دانشگاهها، نسل اول تنها به آموزش پرداخت، نسل دوم پژوهش را اضافه کرد، نسل سوم به فناوری روی آورد، و حالا نسل چهارم از جامعهپردازی سخن میگوید. اما ما همچنان با ساختارهای نسل اول کار میکنیم.
وی با مروری تاریخی بر شکلگیری وزارت علوم و نهادهای آموزشی کشور یادآور شد: وزارت علوم در ابتدا “وزارت فرهنگ” نام داشت، معاون فرهنگی هم در کل وزارتخانه وجود نداشت. همان زمان وزارت معارف، اوقاف و صنایع مستضعف شورای عالی معارف در سال 1319 به وزارت فرهنگ مبدل شد. در سال 1344 شورای مرکزی دانشگاهها و سال 1346 وزارت علوم آموزش و در سال 1357 به وزارت فرهنگ و آموزش عالی که مجدد معاون فرهنگی هیچ جایگاهی نداشت و بعد به شورای عالی انقلاب فرهنگی که وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی از آن جدا شد و در نهایت به جای اینکه بشود وزارت علوم، فرهنگ و فناوری به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نامگذاری شد. وظایف گستردهای شامل آموزش، پژوهش، فرهنگ، و معارف داشت. اما با گذشت زمان، مأموریت فرهنگی در ساختار دانشگاهها کمرنگ شد و حتی تا سالها معاونت فرهنگی در دانشگاهها نداشتیم.
طهرانچی تأکید کرد: اکنون زمان آن رسیده که دانشگاهها ساختار خود را بازنگری کنند و بهصورت جدی چهار بخش را در سازمان خود توسعه دهند: 1) سازمان آموزشمحور، 2) سازمان پژوهشی، 3) سازمان فناور، و 4) سازمان جامعهپرداز یا فرهنگی. دانشگاه نباید تکبعدی باشد، بلکه باید متکثر و پاسخگو به تحولات جامعه باشد.
وی گفت: ما باید از تقلید صرف از ساختارهای غربی دست بکشیم و به درک عمیقتری از رفتار و فلسفه دانشگاه در جامعه خود برسیم. زمان آن رسیده که دانشگاهها نقش فعالتری در ساخت فرهنگ و هویت اجتماعی ایفا کنند.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه سلسله مباحث تحول در نظام دانشگاهی کشور تأکید کرد: ما نمیتوانیم تنها یک نظام آموزشی داشته باشیم. باید بپذیریم که نظامهای آموزشی متنوعی داریم: تربیتی، پژوهشمحور، فناورانه، و فرهنگی. هر یک از این نظامها، نوع خاصی از آموزش و نوع خاصی از انسانسازی را دنبال میکند.
وی با طرح این پرسش که چرا دانشکدههای فلسفه در دانشگاهها امروز خالی از دانشجو هستند، افزود: فلسفه به دنبال جستجوی حقیقت است؛ اما آنقدر این مسیر را کوبیدیم که دیگر کسی جرأت ورود به آن را ندارد. در حالی که فلسفه نیاز به افرادی دارد که با هستیشناسی زندگی میکنند. انیشتین با تنها سه مقاله، تحولی عظیم در علم ایجاد کرد؛ اما امروز پژوهش را با تعداد مقاله میسنجیم، نه عمق نظریه.
طهرانچی سپس به اهمیت تربیت فناور و کارآفرین اشاره کرد و گفت: تربیت فناور نیاز به نظامی دارد که کاربست علم را در اولویت قرار دهد. همینطور نظام فرهنگی به تربیت مهندسان فرهنگی نیاز دارد، نه صرفاً استاد و پژوهشگر. دانشکدههای حکمرانی را تأسیس میکنیم اما در آنها نیز همان ساختارهای علمی قدیمی را پیاده میکنیم، درحالیکه سیاستپژوه با علمپژوه فرق دارد.
وی تأکید کرد: ما نیازمند تربیت کنشگران اجتماعی هستیم؛ کسانی که مسائل اجتماعی را میفهمند و بر اساس آنها راهکار ارائه میدهند. سازمانی که فرهنگ و حکمرانی را اصل قرار دهد، باید متفاوت از سازمانی باشد که آموزش یا فناوری را محور قرار میدهد.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی افزود: در سند تحول، پنج چرخش تحولآفرین پیشبینی شده که یکی از مهمترین آنها، پذیرش تنوع در نقش دانشگاههاست. برخی دانشگاهها باید مسئلهمحور باشند، برخی مرجعیتساز، برخی پیشران، و برخی کادرساز و نیروساز. این تنوع در آموزش باید به رسمیت شناخته شود.
انتهای پیام/