به گزارش پایگاه خبری خبرآنی، تفاوت بین سرمایهگذاری و سفتهبازی در هدف، بازه زمانی، و رویکرد به ریسک و بازده تعریف میشود. این تفاوتها شامل مواردی مانند هدف، بازه زمانی، ریسکپذیری و تمرکز بر ارزش دارایی است. هدف اصلی سرمایهگذاری ایجاد ارزش افزوده در طولانیمدت است. به عنوان مثال، سرمایهگذاری در تولید، سهام شرکتهای پایدار، یا املاک با هدف کسب درآمد مستمر یا افزایش ارزش دارایی صورت میگیرد اما در سفتهبازی، هدف کسب سود سریع از نوسانات قیمتی کوتاهمدت است، بدون اینکه تأکیدی بر ارزش ذاتی دارایی باشد.
سرمایهگذاری معمولاً بلندمدت است و به دورههای چند ساله تا چند دهساله اختصاص دارد اما سفتهبازی کوتاهمدت است و ممکن است از چند روز تا چند ماه طول بکشد. ضمن اینکه سرمایهگذاران معمولاً مایلاند ریسکهای معقولی بپذیرند که با مطالعه و تحقیق کاهش یابد اما سفتهبازان معمولاً ریسک بالایی را قبول میکنند و ممکن است در معاملات خود از پیشبینی یا حدس استفاده کنند.
در سرمایهگذاری تمرکز بر ارزش ذاتی دارایی است؛ به عنوان مثال، عملکرد یک شرکت یا بازدهی بلندمدت یک ملک ملاک عمل سرمایهگذار است اما سفتهبازی بیشتر به نوسانات قیمتی وابسته است و ممکن است ارتباط کمتری با ارزش واقعی داشته باشد.
اما بیش از آنکه فضای کسب و کار ایران با سرمایهگذاری همراه باشد، سایه سفتهبازی در بازارهای مختلف سنگینی میکند. دادههای قیمت زمین، قیمت مسکن، تولید ناخالص داخلی و اجارهبها در 20 استان ایران طی دوره زمانی 1385 تا 1396، درجه سفتهبازی در بازار مسکن را اندازهگیری کرده است. سهم تقاضای سفتهبازی در تغییرات شاخص قیمت مسکن حدود 6.8 برابر تقاضای مصرفی بوده است. همچنین، درصد قابل توجهی از رشد فصلی شاخص قیمت مسکن به عوامل روانی و حباب قیمتی نسبت داده شده است.
در بازارهای موازی دیگر مانند ارز و طلا هم سفتهبازی با هدف کسب سود در کوتاهمدت انجام میشود؛ این فعالیت به طور کلی به عنوان سفتهبازی شناخته میشود. در این حالت، سرمایهگذاری بر اساس پیشبینیهای قیمتی و نه بر اساس نیازهای اقتصادی واقعی انجام میشود و سبب خروج سرمایه از بخش مولد و ورود آن به بازارهای اینچنینی میشود.
اما ورود سرمایه به بازارهای موازی که محرک سفته بازی هستند، با روشهای متفاوتی قابل کنترل است که اعمال مالیات سنگین بر سودهای کوتاهمدت حاصل از خرید و فروش ارز، طلا، ملک یا خودرو، باعث کاهش انگیزه برای سفتهبازی میشود. این مالیات میتواند به صورت درصدی از سود یا هزینه ثابت بر معاملات کوتاهمدت اعمال شود البته این راهکار یک شرط اساسی برای اجرای موفق دارد که آن هم کنترل رشد تورم و رکود در اقتصاد است. در شرایطی که تورم کشور به 60 درصد هم رسیده بود و رکود در بازارهای مولد حاکم بود، طبیعی بود که جهتگیری سرمایهها به سمت بازارهای موازی مانند ارز و طلا باشد.
ارائه مشوقهای مالیاتی، کاهش بروکراسی، و ایجاد تسهیلات مالی برای بخشهای تولیدی میتواند از تاثیر سفتهبازی در اقتصاد ایران کم کند اما در حال حاضر مالیات بخش حقوقی که شامل شرکتها و کسبوکارها در ایران هستند از درآمدهای مالیاتی دولت به 34.4 درصد هم میرسد و انگیزه ضعیفی برای ورود سرمایه به بخش مولد به شمار میرود.
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک یا اوراق قرضه با بازدهی مناسب که سرمایهها را به سمت تولید هدایت کنند، از ابزارهای تغییر خط سرمایههاست؛ با این ابزار میتوان ریسک سرمایهگذاری در بازارهای مولد را به نفع تولید کاهش داد؛ در حال حاضر 520 صندوق سرمایهگذاری در بازار سرمایه در حال فعالیت هستند اما همچنان 90 درصد از تامین مالی اقتصاد ایران در شبکه بانکی انجام میشود.
برای کاهش سفتهبازی در بازارهای غیرمولد ایران و هدایت سرمایه به سمت فعالیتهای مولد، ضروری است سیاستهای مالیاتی هدفمند بر سودهای کوتاهمدت اعمال شود، همراه با ارائه مشوقهای مالی و تسهیلات به بخشهای تولیدی. تثبیت اقتصاد کلان، کاهش نرخ تورم، و ایجاد شفافیت در بازارها از طریق نظارت دقیق و زیرساختهای دیجیتال نیز اهمیت ویژهای دارد. همچنین، توسعه ابزارهای مالی نوین نظیر صندوقهای سرمایهگذاری مولد، آگاهیبخشی عمومی درباره مزایای سرمایهگذاری بلندمدت، و فرهنگسازی در خصوص اهمیت مشارکت اقتصادی، میتوانند نقش کلیدی در تحقق این اهداف ایفا کنند. اجرای این راهکارها نیازمند همکاری گسترده دولت، بخش خصوصی، و نهادهای مالی است.
انتهای پیام/