"اقتصاد رشد" - 1 |اثر «عرض جغرافیایی» بر رشد اقتصادی

گروه اقتصادی پایگاه خبری خبرآنی؛ پرونده «اقتصاد رشد»، بخش 1

مقدمات و ادبیات نظری

در مطالعات اقتصاد توسعه، همواره این سؤال مطرح است که «چه عواملی بر تفاوت‌های رشد اقتصادی کشورها تأثیرگذارند». یکی از مهم‌ترین عواملی که بطور طبیعی بر بسیاری از ویژگی‌های اقتصادی یک کشور تأثیر می‌گذارد، «موقعیت جغرافیایی» آن است. این موقعیت، به‌ویژه در مورد «عرض جغرافیایی»، تأثیرات قابل‌توجهی بر توسعه اقتصادی کشورها دارد. عرض جغرافیایی، به‌عنوان یک مؤلفه ثابت و غیرقابل‌تغییر در توصیف جغرافیای طبیعی، بطور مستقیم و غیرمستقیم با ویژگی‌های اقلیمی، منابع طبیعی، بهره‌وری نیروی کار، دسترسی به بازارهای جهانی، و حتی کیفیت زندگی مرتبط است.

بیشتر بخوانید

کشورهایی که در عرض‌های جغرافیایی بالاتر، به‌ویژه در مناطق معتدل و سرد قرار دارند، معمولاً از مزایای اقلیمی، بهداشتی، و اقتصادی بیشتری بهره‌مندند. این مناطق، به دلیل داشتن آب و هوای معتدل‌تر و محیط زیست مناسب‌تر، قادرند از رشد صنعتی و بهره‌وری بالاتری برخوردار باشند. در عین حال، کشورهایی که در نزدیکی خط استوا و در عرض‌های جغرافیایی پایین‌تر قرار دارند، با مشکلات خاصی روبه‌رو هستند. این کشورها اغلب تحت تأثیر شرایط اقلیمی گرم و مرطوب قرار دارند که موجب کاهش بهره‌وری کشاورزی، شیوع بیماری‌های گرمسیری، و افزایش هزینه‌های بهداشتی می‌شود.

در این میان، ایران نیز به‌عنوان یک کشور در موقعیت جغرافیایی خاص قرار دارد. ایران، با تنوع اقلیمی گسترده‌اش، از مزایای بسیاری در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه برخوردار است. به‌ویژه اینکه ایران در نزدیکی عرض‌های جغرافیایی میانه قرار دارد، دارای اقلیم‌های معتدل و دشت‌های وسیع است که بطور طبیعی ظرفیت‌های اقتصادی زیادی در زمینه‌های کشاورزی، منابع طبیعی، و حتی گردشگری به‌وجود آورده است. اما چالش‌هایی نظیر کمبود زیرساخت‌های توسعه‌یافته، نبود بهره‌وری کافی در برخی از بخش‌ها و مشکلات زیست‌محیطی ناشی از تغییرات اقلیمی، رشد اقتصادی ایران را تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین، بررسی اثرات عرض جغرافیایی در رشد اقتصادی ایران و اتخاذ سیاست‌های مناسب برای استفاده بهینه از این ظرفیت‌ها اهمیت ویژه‌ای دارد.

برخی مطالعات مرتبط

در ادامه برخی پژوهش‌ها که بر این اطلاعات صحه می‌گذارد، مرور خواهد شد. البته پژوهش‌های متنوع از زوایای گوناگون به این موضوع پرداخته‌اند؛ اما درعین‌حال تقریباً می‌توان با قطعیت گفت همگی آنها اثرات عرض جغرافیایی بر رشد اقتصادی کشورها را تأیید کرده‌اند. این اثر می‌تواند از کانال‌های گوناگونی ایجاد شود.

مطالعات اقتصاد توسعه نشان می‌دهد که کشورهایی که در عرض‌های جغرافیایی بالاتر (مناطق معتدل و سرد) قرار دارند، معمولاً از سطح بهره‌وری بالاتری برخوردارند. این امر می‌تواند به عواملی نظیر آب‌وهوای معتدل‌تر، کاهش شیوع بیماری‌های گرمسیری، و افزایش کارایی نیروی کار نسبت داده شود. در مقابل، کشورهایی که در عرض‌های جغرافیایی نزدیک‌تر به خط استوا قرار دارند، به‌واسطه مواجهه با اقلیم گرم‌تر و رطوبت بالاتر، معمولاً با چالش‌هایی مانند کاهش بهره‌وری کشاورزی، شیوع بیماری‌ها و استهلاک زیرساخت‌ها روبه‌رو هستند که می‌تواند رشد اقتصادی را محدود کند. مطالعات موردی در این زمینه نشان می‌دهد که کشورهایی مانند کانادا و آلمان که در عرض‌های جغرافیایی بالاتر قرار دارند، توانسته‌اند از شرایط اقلیمی مناسب برای توسعه صنعتی و افزایش بهره‌وری استفاده کنند. در مقابل، کشورهای آفریقایی نزدیک به خط استوا، به‌ویژه جمهوری دموکراتیک کنگو و نیجریه، همچنان با موانع اقلیمی نظیر کاهش بازدهی کشاورزی، بیماری‌های بومی و زیرساخت‌های آسیب‌پذیر مواجه‌اند که توسعه اقتصادی را به چالش کشیده است (Hu & Yao, 2022).

پاولیتزک و همکاران (2022) با استفاده از شاخص‌های توسعه انسانی(HDI) و امتیاز جهانی شادی (WHS)، به تحلیل رابطه بین عرض جغرافیایی و کیفیت زندگی پرداخته‌اند. آنها نشان می‌دهند که «کیفیت زندگی» بصورت نامتقارن در عرض‌های جغرافیایی مختلف توزیع شده است. نتایج نشان می‌دهد که کشورهایی در عرض‌های جغرافیایی بالاتر، مانند کشورهای اروپای شمالی و کانادا، دارای شاخص‌های توسعه انسانی و شادی بالاتری هستند  و بسیاری از کشورهای نزدیک به خط استوا، با چالش‌های بیشتری در این زمینه مواجه‌اند. این تفاوت‌ها می‌تواند ناشی از برنامه‌ریزی استراتژیک بهتر و سیاست‌های عمومی مؤثرتر در این کشورها باشد. آنها نتیجه می‌گیرد که موقعیت جغرافیایی می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر کیفیت زندگی داشته باشد. این مطالعه پیشنهاد می‌کند کشورهای نیم‌کره شمالی، نه از طریق کمک‌های مالی، بلکه با انتقال دانش و فناوری به بهبود کیفیت زندگی در کشورهای نیم‌کره جنوبی کمک کنند  (Pawliczek et al., 2022).

یاووز (2024) نشان می‌دهد که موقعیت جغرافیایی می‌تواند از طریق عواملی مانند شرایط اقلیمی، منابع طبیعی، و دسترسی به بازارهای جهانی بر رشد اقتصادی تأثیرگذار باشد. بطور خاص، عرض جغرافیایی یکی از متغیرهای کلیدی در تعیین شرایط اقلیمی است که بر بهره‌وری نیروی کار، میزان سرمایه‌گذاری و نوآوری‌های فناورانه تأثیر دارد. کشورهای با موقعیت جغرافیایی مناسب‌تر (نزدیک‌تر به عرض‌های جغرافیایی میانه) بطور معمول از شرایط مساعدتری برای تولید و تجارت برخوردار هستند و از این‌رو می‌توانند رشد اقتصادی بالاتری تجربه کنند. او توصیه می‌کند که کشورهای با درآمد متوسط باید سیاست‌های خاصی را برای بهره‌برداری بهینه از موقعیت جغرافیایی خود تدوین کنند. از جمله این سیاست‌ها، بهبود زیرساخت‌های حمل‌ونقل، سرمایه‌گذاری در فناوری‌های انرژی پاک و متناسب با شرایط اقلیمی، و تقویت بخش‌های کشاورزی مقاوم به تغییرات اقلیمی است. علاوه بر این، توسعه تجارت بین‌المللی و هم‌افزایی با کشورهای هم‌عرض در زمینه‌های اقتصادی و تجاری می‌تواند به رشد اقتصادی این کشورها کمک کند  (Yavuz, 2024).

دالگارد، مدسن و استرولیک (2021) از نگاه دیگری به بررسی رابطه میان محدودیت‌های فیزیولوژیکی و رشد اقتصادی پرداخته و تأثیر عرض جغرافیایی را در این زمینه تحلیل می‌کنند. نویسندگان تأکید دارند که عرض جغرافیایی بطور غیرمستقیم بر رشد اقتصادی تأثیر می‌گذارد، چرا که شرایط فیزیکی و اقلیمی کشورها، نظیر دسترسی به منابع طبیعی، شرایط کشاورزی و سلامت جمعیت، از ویژگی‌های کلیدی هستند که از طریق محدودیت‌های فیزیولوژیکی و تکنولوژیکی می‌توانند بر فرآیند رشد تأثیرگذار باشند. به‌ویژه، کشورهای نزدیک به مناطق استوایی به‌دلیل شرایط اقلیمی خاص خود، با محدودیت‌های فیزیولوژیکی همچون نرخ بالای بیماری‌های واگیردار و چالش‌های کشاورزی روبه‌رو هستند که می‌تواند مانع از رشد اقتصادی پایدار آنها گردد. برای مثال، کشورهای واقع در عرض‌های جغرافیایی پایین‌تر مانند نیجریه و اندونزی با مشکلاتی نظیر بیماری‌های گرمسیری، شیوع بالای تب مالت، و فقدان زیرساخت‌های بهداشتی مناسب روبه‌رو هستند که تأثیر منفی بر بهره‌وری نیروی کار و در نهایت رشد اقتصادی آنها گذاشته است. در مقابل، کشورهای با موقعیت جغرافیایی در عرض‌های بالاتر، نظیر نروژ و سوئد، توانسته‌اند با بهره‌برداری از منابع طبیعی خود و ایجاد زیرساخت‌های بهداشتی و آموزشی قوی، رشد اقتصادی پایدارتر و سریع‌تری را تجربه کنند (Dalgaard, Madsen, & Strulik, 2021).

حتی «دامنه و چگونگی تغییرات دمایی» نیز بر رشد کشورها مؤثر است. کاتز و همکاران (2021) در مطالعه‌ای بر تأثیر تغییرات دمای روزانه بر رشد اقتصادی کشورها تمرکز کردند. آنها می‌کنند که تغییرات دما هم بر کشاورزی و منابع طبیعی و هم بر بهره‌وری نیروی کار تأثیرگذار است. طبق این مطالعه، در مناطقی که عرض جغرافیایی پایین‌تری دارند، تغییرات دمایی شدیدتری مشاهده می‌شود که بطور مستقیم بر توانایی کارگران در انجام فعالیت‌های فیزیکی و ذهنی تأثیر گذاشته و موجب کاهش بهره‌وری نیروی کار می‌شود. این وضعیت، به ویژه در کشورهایی که در نواحی گرمسیری قرار دارند، به کاهش رشد اقتصادی منجر می‌شود. بنابراین، محدودیت‌های ناشی از تغییرات دمایی می‌توانند بطور قابل توجهی در فرآیند رشد اقتصادی اختلال ایجاد کنند. به‌عنوان مثال، در هند، افزایش دما در طول سال‌های اخیر موجب کاهش بهره‌وری نیروی کار و افزایش هزینه‌های بهداشتی شده است. همین موضوع موجب کاهش رشد اقتصادی در برخی ایالت‌ها و افزایش نابرابری‌های اقتصادی در این کشور شده است. از سوی دیگر، کشورهایی مانند کانادا و نروژ که در عرض‌های جغرافیایی بالاتر قرار دارند و از دماهای معتدل‌تر برخوردارند، توانسته‌اند با توسعه فناوری‌ها و زیرساخت‌های مناسب، رشد اقتصادی پایداری را تجربه کنند (Kotz et al., 2021).

همچنین موقعیت عرض جغرافیایی حتی در اثرپذیری از تشعشعات خورشیدی نیز اثرگذار است. چن و همکاران (2022) تأثیر نیروی تابشی مستقیم آئروسل (ذرات معلق در جو) در مناطق با عرض جغرافیایی میانی، به ویژه در نیمکره شمالی، را بررسی کرده‌اند و بر این نکته تأکید دارند که این عوامل اقلیمی می‌توانند بر ویژگی‌های آب‌وهوایی و اقلیمی تأثیرگذار باشند. آئروسل‌ها، می‌توانند انرژی تابشی خورشید را جذب یا بازتاب کنند که این پدیده بر دمای سطح زمین و در نتیجه بر فرآیندهای اقتصادی تأثیرگذار است. تأثیر این تغییرات اقلیمی در نواحی با عرض جغرافیایی میانی به ویژه در کشورهای در حال توسعه و پیشرفته‌ای که در این نواحی قرار دارند، قابل توجه است. بنابراین، تغییرات تابش مستقیم می‌تواند بهره‌وری انرژی، کشاورزی، و نیروی کار را تحت تأثیر قرار دهد و موجب تغییراتی در رشد اقتصادی این کشورها شود. در برخی از مناطق با عرض جغرافیایی میانه در نیمکره شمالی، مانند بخش‌هایی از چین و ایالات متحده آمریکا تغییرات تابشی آئروسل‌ها نقش برجسته‌ای در تغییرات اقلیمی و اقتصادی ایفا کرده است. به عنوان مثال، در چین، که در برخی نواحی با تابش شدیدتر و آلودگی بیشتر مواجه است، این تغییرات تأثیرات منفی بر کشاورزی و سلامت عمومی گذاشته و موجب کاهش بهره‌وری و افزایش هزینه‌های اقتصادی در این کشور شده است. در ایالات متحده نیز، مناطقی مانند کالیفرنیا که تحت تأثیر این تابش‌ها قرار دارند، به مشکلات مشابهی در بخش‌های انرژی و کشاورزی برخورد کرده‌اند که به کاهش رشد اقتصادی منجر شده است (Chen et al., 2022).

جمع‌بندی و توصیه سیاستی

موقعیت جغرافیایی به‌ویژه عرض جغرافیایی، تأثیرات عمیقی بر روند رشد اقتصادی کشورها دارد. کشورهای با موقعیت جغرافیایی مناسب‌تر، معمولاً از بهره‌وری بالاتری در تمامی این زمینه‌ها برخوردارند. درعین‌حال این تفاوت‌ها، به هیچ وجه بطور قطع نمی‌توانند به‌عنوان یک حکم قطعی در نظر گرفته شوند. بسیاری از کشورها، علی‌رغم داشتن موقعیت جغرافیایی نامساعد، توانسته‌اند با بهره‌گیری از سیاست‌های مناسب و فناوری‌های نوین، بر چالش‌های اقلیمی غلبه کنند. برای مثال، کشورهای آسیای جنوب‌شرقی نظیر سنگاپور و مالزی با اتخاذ سیاست‌های توسعه‌ای مناسب، بهبود زیرساخت‌ها، و سرمایه‌گذاری در بخش‌های تحقیق و توسعه، توانسته‌اند رشد اقتصادی خود را تسریع کنند.

در این راستا، ایران نیز که بطور نسبی در عرض جغرافیایی میانه قرار دارد، از مزایای خاصی در این زمینه برخوردار است. ایران با تنوع اقلیمی گسترده‌ای که دارد، می‌تواند از پتانسیل‌های کشاورزی و منابع طبیعی خود به‌ویژه در بخش‌های کشاورزی و انرژی بهره‌برداری کند. اما برای تحقق این ظرفیت‌ها، نیاز به توجه ویژه به مسائل زیست‌محیطی، بهبود زیرساخت‌ها، و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین است. پیشنهاد می‌شود که ایران با بهبود بهره‌وری نیروی کار، توجه به چالش‌های اقلیمی و تغییرات آب‌وهوایی، و گسترش همکاری‌های بین‌المللی در زمینه‌های انرژی و تکنولوژی، مسیر رشد اقتصادی خود را هموارتر کند. به‌ویژه در شرایط کنونی، ایران باید سیاست‌هایی را اتخاذ کند که از مزایای موقعیت جغرافیایی خود برای بهره‌برداری بیشتر از منابع طبیعی، توسعه کشاورزی مقاوم، و افزایش بهره‌وری انرژی استفاده کند. همچنین، ایجاد زیرساخت‌های مناسب در بخش حمل‌ونقل، آموزش، بهداشت، و فناوری می‌تواند نقش کلیدی در توسعه اقتصادی ایران ایفا کند.

--------------

منابع

1. Pawliczek, A., Kurowska-Pysz, J., & Smilnak, R. (2022). Relation between Globe Latitude and the Quality of Life: Insights for Public Policy Management. Sustainability, 14(3), 1461. https://doi.org/10.3390/su14031461

2. Hu, W., & Yao, J. (2022). Illuminating Economic Growth. Journal of Econometrics, Elsevier.
3. Yavuz, R. A. (2024). The Relationship Between Geography and Economic Growth in Middle-Income Countries: Evidence from Panel Data Analysis. Yönetim Bilimleri Dergisi.

4. Dalgaard, C. J., Madsen, J. B., & Strulik, H. (2021). Physiological Limits and the Transition to Growth: The Consequences of Relative Development. Journal of Economic Growth, Springer.

5. Kotz, M., Wenz, L., Stechemesser, A., Kalkuhl, M., & others. (2021). Daily temperature changes reduce economic growth. Nature Climate Change, nature.com.

6. Chen, A., Zhao, C., Fan, T. (2022). Spatial-temporal distribution of direct aerosol radiative forcing in mid-latitude regions of the Northern Hemisphere estimated from satellite observations. Atmospheric Research, Elsevier.

انتهای پیام/

منبع : تسنیم
برچسب ها :

laquo raquo

آخرین خبر ها

پربیننده ترین ها

دوستان ما

گزارش تخلف

همه خبرهای سایت از منابع معتبر تهیه و منتشر می‌شود. در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.