گروه سیاسی - پایگاه خبری خبرآنی، دونالد ترامپ که در آستانه ورود مجدد به کاخ سفید قرار دارد در چینش کابینه دوم خود دست به اتخاذ تصمیماتی جنجالی و معنادار زده است.
یکی از نخستین اقداماتی که ترامپ در این مسیر انجام داده، پایان دادن به حفاظت فیزیکی از جان بولتون، مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا است. این تصمیم بهویژه در میان نگرانیها نسبت به انتقام از بولتون بهدلیل نقشش در ترور شهید قاسم سلیمانی اهمیت دارد، ترامپ همچنین در شبکه اجتماعی «سوشیال تروث» اعلام کرد که در حال بازنگری در تیم خود است و به طور فعال مشغول برکناری بیش از هزار نفر از مقامات دولت پیشین، از جمله برایان هوک است. فردی که در دولت بایدن در مرکز پژوهشی ویلسون برای دانشمندان مشغول بوده و در دولت خود ترامپ نیز نماینده ویژه در امور ایران است.
او پیش از این نیز اعلام کرده بود که مایک پمپئو وزیرخارجه دولت اول ترامپ در این دولت جایی نخواهد داشت. حداقلیترین چیزی که از کنار گذاشتن سه شخصیت مذکور برداشت میشود این است که ترامپ اعتراف میکند اجرای سیاست فشار حداکثری علیه ایران با تیم گذشته شکست خورده به همین دلیل نیز تقابل با ایران را این بار با تصویری جدید در پی گرفته است.
ترامپ به دنبال ریبرندینگ خود
بولتون که در دوران حضورش در دولت ترامپ نقش برجستهای در اعمال سیاست فشار حداکثری علیه ایران داشت، پس از ترور شهید سلیمانی، هدف ادبیات تهدیدات آمیزی در مورد انتقام قرار گرفت.
پایان دادن به حفاظت فیزیکی از بولتون بهطور مستقیم به تغییراتی در رویکرد ترامپ و تیم او در قبال سیاستهای منطقهای و بینالمللی اشاره دارد. این تصمیم میتواند نشاندهنده یک تغییر استراتژیک در سیاستهای ترامپ باشد. جان بولتون، بهعنوان یکی از برجستهترین چهرههای سیاست خارجی ترامپ، با اتخاذ سیاستهای تند علیه ایران شناخته میشود.
تهدیدات و فشارهایی که بهواسطه سیاستهای ترامپ علیه ایران ایجاد شد، موجب آسیب به موقعیت ایالاتمتحده در منطقه و متحد منطقهای او در خاورمیانه گردید. آمریکا که به تحقیرآمیز ترین شکل ممکن از افغانستان خارج شده است و اکنون برای خارج شدن از عراق نیز بیش از همیشه تحت فشار گروههای مقاومت عراقی و سیاسیون این کشور قرار گرفته و اسرائیل نیز که امیدوار بود با پیمان ابراهیم و کریدور آیمک جایگاه بهتری در خاورمیانه پیدا کند بعد از 7 اکتبر و متحمل شدن شکست سنگین از حماس در یک موقعیت امنیتی پیچیده قرار گرفته و عملا در بحران فرو رفته است.
بنابراین پایان دادن به حفاظت فیزیکی از بولتون ممکن است در راستای یک تغییر استراتژیک بزرگتر در سیاست خارجی ترامپ باشد. به نظر میرسد که ترامپ به دنبال تقویت موقعیت خود در عرصه جهانی از طریق تغییر مسیر نسبت به رویکرد سیاسیون پیشین است رویکردی که لزوما به معنی تمایل به مذاکره با ایران از آن برداشت نمیشود و چه بسا این مواجهه تشدید شود. تا زمان مشخص شدن جهت گیری دولت جدید ترامپ گزاره قطعی این است که او قصد دارد از برخی از سیاستهای شکستخورده گذشته خود فاصله بگیرد و تقصیرات را صرفا معطوف به سایر شخصیتها کند تا به این ترتیب برند افراطی که منجر به شکست او در انتخابات 2020 شده بود را اصلاح کند.
دولت سیاسی به دولت تجاری تبدیل میشود
یکی از مهمترین و پر سر و صداترین اقدامات ترامپ در دولت جدید، تصمیم به شناسایی و برکناری بیش از هزار نفر از مقامات دولت پیشین است که طبق گفتههای او، با چشمانداز «عظمت دوباره آمریکا» همسو نیستند.
این تصمیم از طریق اعلامیهای در شبکه اجتماعی «سوشیال تروث» توسط ترامپ به اطلاع عموم رسید، جایی که او بهطور مستقیم از برکناری افرادی چون برایان هوک، نماینده ویژه وزارت امور خارجه در امور ایران، خبر داد.
این تغییرات نه تنها نشاندهنده تلاش ترامپ برای بازسازی تیم خود، بلکه نمادی از تمایل او به دوری از سیاستهای قبلی است که بسیاری آنها را عامل شکستهای مهم در سیاست خارجی و داخلی ایالاتمتحده میدانند.
برایان هوک پیش از این بهعنوان یکی از برجستهترین چهرههای دیپلماسی ترامپ در قبال ایران شناخته میشد، او بهویژه در موضوعاتی مانند خروج یکجانبه از برجام و سیاست فشار حداکثری علیه تهران نقشآفرینی کرده بود.
ترامپ با برکناری او، به نوعی از سیاستهای شکستخورده گذشته خود فاصله میگیرد و این اقدام میتواند بهعنوان یک پیام به افکار عمومی و حتی مخالفان در داخل و خارج از آمریکا تلقی شود که ترامپ قصد دارد در دور دوم ریاستجمهوری خود رویکردهای متفاوتی اتخاذ کند.
علاوه بر این ترامپ پیشتر نیز اعلام کرده بود که به مایک پمپئو، وزیر امور خارجه پیشین خود، در دولت جدیدش مسئولیتی نخواهد داد. پمپئو که از حامیان سرسخت سیاستهای ضد ایرانی دولت ترامپ و همچنین خروج از برجام بود، از دیگر مقامات کلیدی است که بهنظر میرسد ترامپ قصد دارد از او دوری کند.
این تصمیمات بهویژه در زمانی که ترامپ در حال برنامهریزی برای بازگشت به کاخ سفید بود، قابل توجه به نظر میرسد و بهطور عمده نشاندهنده تغییرات در نگرش او نسبت به سیاستهای خارجی و استراتژیهای داخلی ایالاتمتحده است.
در عین حال، ترامپ در حال بازسازی تیم خود با افرادی است که بهطور مستقیم با چشمانداز او برای «عظمت دوباره آمریکا» همراستا هستند و حجم زیادی از ثروت جهان را در اختیار دارند. در راس این افراد نیز ایلان ماسک مالک توییتر و تسلا قرار دارد که تصدی سمت «وزارت کارآمدی» به او وعده داده شده است. این اقدام نشان میدهد که ترامپ قصد دارد در دور دوم ریاستجمهوری خود، سیاستهای داخلی و خارجی جدیدی را دنبال کند که ممکن است در راستای تقویت موقعیت اقتصادی و دیپلماتیک آمریکا در جهان باشد. همچنین این تغییرات میتواند راه را برای گسترش دیپلماسی اقتصادی آمریکا با کشورهای مختلف هموارتر کند.
ترامپ به شکست اعتراف کرد اما از آن درس نگرفت
دولت ترامپ در دوران اول ریاستجمهوری خود سیاستهای خارجی متعددی را اجرا کرد که یکی از جنجالیترین و بحثبرانگیزترین آنها، سیاست فشار حداکثری علیه ایران و خروج از توافق هستهای برجام بود.
این سیاستها نه تنها روابط ایالاتمتحده با ایران را به نقطه بحرانی رساند، بلکه باعث تشدید تنشها در خاورمیانه و همچنین ایجاد شکافهای عمیق در روابط آمریکا با دیگر قدرتهای جهانی شد.
اما اکنون که ترامپ به کاخ سفید بازگشته، بهنظر میرسد میخواهد مسئولیت شکست این سیاستها را به گردن دیگران بیندازد. ترامپ در سال 2018 با خروج یکجانبه از توافق هستهای برجام، نقض آشکار توافقی بینالمللی را بهعنوان سیاست اصلی خود اتخاذ کرد. این اقدام در ابتدا با امید به فشار حداکثری و وادار کردن ایران به پذیرش شروط جدید و سختتر برای توافق هستهای صورت گرفت، اما بهسرعت مشخص شد که این سیاست با شکستهای عمدهای مواجه شده است.
برخلاف آنچه که برایان هوک مشاور پمپئو و نماینده ویژه امور ایران مدعی بود ایران نه تنها تسلیم فشارهای اقتصادی و سیاسی نشد، بلکه در جهت تقویت روابط خود با کشورهای دیگر همچون چین، روسیه، و همچنین با پیوستن به سازمانهایی نظیر بریکس و شانگهای گامهای بلندی برداشت.
ترامپ در طی سالهای گذشته در مقابل انتقادهایی که به سیاستهایش در قبال ایران وارد میشد، با اعتماد به نفس به دفاع از سیاستهای خود پرداخت و معتقد بود که فشار حداکثری در نهایت باعث خواهد شد که ایران به پای میز مذاکره بیاید. اما او نیز اخیراً تلویحا در مورد شکست راهبرد فشار حداکثری زبان به اعتراف گشوده است.
ترامپ به طور علنی اعلام کرده است که تعرفه واردات از کشورهای عضو بریکس، شامل چین، روسیه و ایران، را افزایش خواهد داد، که این سیاست به نوعی نشاندهنده اعتراض به رشد و گسترش این بلوکهای اقتصادی است.
ترامپ با این اقدام عملا اعتراف میکند که سیاست فشار حداکثری برای مهار ایران بهطور غیرمستقیم موجب تقویت موقعیت اقتصادی این کشورها شده است. اگرچه ترامپ با اعلام «وضع تعرفه صد در صدی به واردات از کشورهای عضو بریکس» و نیز اعلام رویکرد خود در مواجهه با ایران مبنی بر «تلاش برای توقف درآمدهای نفتی» نشان داده درسی از این شکست نگرفته و همچنان سعی بر امتیاز گیری از تهران با استفاده از اهرمهای اعمال فشار خود دارد و در این مسیر سایر متحدان تهران در بریکس را نیز تهدید به تقابل کرده است.
انتهای پیام/