به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری خبرآنی، مخاطرات طبیعی و آب و هوایی، مانند سیلابها، موجهای گرمایی و آتشسوزی جنگلها، در تمام کشورهای جهان اتفاق میافتد و با شدت گرفتن تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی، این پدیدهها روز به روز در حال افزایش هستند.
تأثیرات مستقیم این مخاطرات، بهویژه در مناطقی که آسیبپذیری بالاتری دارند، میتواند به بحرانهای انسانی و اقتصادی منجر شود. ایران نیز هر ساله با مخاطرات طبیعی مختلف روبهروست که علاوه بر تلفات جانی بالا، به دلیل ضعف در مدیریت بحران و اقتصاد آسیبپذیر، اثرات ویرانگری بر جامعه میگذارد.
باید به یاد داشته باشیم که این بحرانها بازتاب تغییرات زیستمحیطی و در برخی موارد ناشی از دستاندازی انسان در طبیعت هستند.
برخی اوقات، فجایع زیستمحیطی در کشورهای دیگر به اشتباه قهر خداوند یا انتقام ایدئولوژیک تعبیر میشود، در حالی که چنین نگرشهایی نادرست و خطرناک است. این تفکر ممکن است در مواجهه با بلایای طبیعی در داخل کشور نیز علیه ملت ما استفاده شود.
بهتازگی آتشسوزیهای سهمگین در جنگلهای کالیفرنیا و لسآنجلس، که از بزرگترین مخاطرات زیستمحیطی جهان به حساب میآید، علیرغم خسارات گسترده مالی، تنها 11 کشته بر جای گذاشتند (البته باید گفت که آتشسوزی کالیفرنیا بهطور پیوسته پیش میرفت و ورود آتش به هر منطقه از قبل قابل پیشبینی بود). اما در ایران، آلودگی هوا سالانه 50 هزار نفر را به کام مرگ میکشاند. این آمار هراسانگیز عمدتاً ناشی از مدیریت ناصحیح انرژی، زیرساختهای فرسوده شهری و فعالیتهای صنعتی غیر استاندارد است.
اگر جان انسانها برای ما ارزشمند است، باید بپذیریم که ما بیش از دیگران دچار آسیب شدهایم. بنابراین نیاز داریم که رویهها را اصلاح کرده و با نگاهی واقعبینانه به مسئولیتهای انسانی خود در برابر طبیعت و جامعه عمل کنیم.
متأسفانه برخی افراد در فضای مجازی از چنین فجایع زیستمحیطی برای تمسخر و تبسم استفاده میکنند. باید به یاد داشته باشیم که هوای آلوده ایران سالانه 12 درصد از کل فوتیهای کشور را شامل میشود و این بحران بیشتر از هر چیزی به مدیریت و اقدامات اصلاحی نیاز دارد.
در استان تهران، بیش از 3 میلیون نفر از شهروندان در زون اصلی فرونشست زمین ساکن هستند و در سطح کشور ایران بیش از 20 میلیون نفر در چنین مناطقی زندگی میکنند. متأسفانه به دلیل نگاه تزئینی و ویترینی دولتها نسبت به «سند آمایش سرزمین» و «توان اکولوژیک منطقهای»، شاهد توسعه نامتوازن در ایران هستیم.
در طی 40 سال اخیر، هیچ توجهی به زیرساختها صورت نگرفته و اصول علم ژئومورفولوژی در ایران بهطور جدی نادیده گرفته شده است. بهویژه، اگر در استان تهران گسل مشاء دماوند یا هر گسل بزرگ دیگری زلزلهای رخ دهد، هیچ زیرساختی از جمله سایتهای اسکان اضطراری، منابع آب اضطراری، انبارهای آذوقه و ... برای جمعیت استان وجود ندارد.
در چنین شرایطی، پس از وقوع زلزله و انفجارهای پیدرپی پستهای برق و خطوط شبکه گاز، تخریب سازهها و خطوط انتقال آب، باید خودمان را برای بیماریهای فراگیر(عفونی، پوستی و ...) آماده کنیم.
حمیدرضا رمضانی؛ کارشناس ارشد آب
انتهای پیام/