گروه سیاسی - پایگاه خبری خبرآنی در اعتراضات سال 88 که ابتدا در واکنش به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری با ادعای مسالمت آمیز بودن آغاز شد، اندکاندک، شعارهای جدیدی سر برآوردند؛ شعارهایی که از خواسته اولیه فراتر رفتند و ساختارهای بنیادین نظام را هدف قرار دادند. خشونت نیز به تدریج جای صلح را گرفت. سطلهای زبالهای که در آتش میسوختند و شیشههای شکسته، تصویری دیگر از اعتراضات به نمایش گذاشتند.
نقطه اوج این ماجرا در روز عاشورا رقم خورد؛ جایی که معترضان با رفتارهایی جنجالی و توهین آمیز نسبت به اهل بیت علیهم السلام، حساسیتهای مذهبی جامعه را برانگیختند. این رفتارها، اعتراضات ابتدایی را به حرکتی پرچالش تبدیل کرد. برای بسیاری از مردم، دیگر این جنبش تهدیدی برای امنیت و ارزشهایشان به نظر میرسید.
جنبشی که در گرداب رادیکالیسم، خشونت و تقابل ارزشی مسیر خود را گم کرد. آنچه باقی ماند، عبرتی تلخ از تغییر مسیر یک مطالبه به آشوب بود. مطالبهای که البته تا زمانی که در مسیر خود پیگیری میشد از جانب ساختار حاکمیت نیز به خوبی پاسخ داده شد و لوازم بازشماری آرا برای اطمینان از صحت انتخابات فراهم آمد اما مسیری در پیش گرفته شد که دورنمایش هرچه بود اطمینان از صحت انتخابات نبود.
مردم قدرت تشخیص مطالبه از آَشوب را دارند
اعتراضات سال 1388، یکی از حساسترین و سرنوشتسازترین وقایع در تاریخ معاصر جمهوری اسلامی ایران بود که از همان ابتدا نشاندهنده فتنهای پیچیده و از پیش طراحیشده برای ایجاد آشوب و تخریب بود. این رخدادها که با شعارهای فریبنده و به ظاهر مدنی آغاز شد، در ادامه با بروز نشانههای آشکار از رادیکالیسم و دشمنی با ارزشهای انقلاب اسلامی، ماهیت واقعی خود را نشان داد.
در همان روزهای نخست، برخی اقشار که تصور میکردند این حرکت صلحآمیز و در چارچوب قانون است، با آن همراه شدند. اما گذر زمان و تغییر جهت اعتراضات، نقشه شوم طراحان پشت پرده را برملا کرد.
در ادامه، شعارهایی ساختارشکنانه مطرح شد که صراحتاً نظام جمهوری اسلامی و ارزشهای اساسی انقلاب را هدف قرار داد. این روند باعث شد بسیاری از مردم از این جریان فاصله بگیرند. افزون بر این، رفتارهای خشونتآمیز و آشوبگرانه از قبیل آتش زدن اموال عمومی، شکستن شیشهها و توهین به مقدسات، چهره واقعی این فتنه را برای همگان آشکار کرد.
روز عاشورای سال 1388 نقطهای حساس در این جریان بود. در این روز، معترضان حرمت این روز بزرگ و مقدس را شکستند و با اقدامات موهن و شادمانیهای بیشرمانه، خشم و نفرت مردم مؤمن و انقلابی را برانگیختند. این رفتارها که با بیاحترامی به دستههای عزاداری همراه بود، قلب ملت را جریحهدار کرد و باعث شد موج عظیمی از حمایت از انقلاب و نظام در میان مردم شکل گیرد.
خشونتها و قانونشکنیهای فتنهگران، بهویژه حمله به نیروهای بسیجی و انتظامی، تخریب اموال عمومی و ایجاد اختلال در زندگی مردم، دیگر جایی برای توجیه باقی نگذاشت. این اقدامات، باعث شد مردم بیش از پیش به عمق این توطئه پی ببرند و با حضور میلیونی خود در راهپیمایی تاریخی 9 دی، مشت فتنهگران و حامیان خارجی آنها را به دیوار واقعیت اجتماع ایران بکوبند.
راه قانونی برای مطالبه غیر رادیکال در 88 باز بود
پس از اعلام نتایج انتخابات و آغاز اعتراضات با شعار «رأی من کو؟»، نظام جمهوری اسلامی بهمنظور احترام به مطالبات مردمی و شفافسازی، روند قانونی بررسی صحت انتخابات را آغاز کرد. شورای نگهبان، که مسئولیت نظارت بر انتخابات را بر عهده دارد، با اعلام آمادگی برای بازشماری درصدی از آرا، زمینهای برای بررسی دقیق و قانونی ادعاهای معترضان فراهم کرد. این اقدام، پاسخی شفاف و در چارچوب قانون به درخواست بازشماری بود و نشان از تلاش نظام برای ایجاد آرامش و اعتماد عمومی داشت.
بااینحال، منادیان آشوب که پیش از این، اعتراضات را با ادعای پیگیری مطالبات مدنی آغاز کرده بودند، بهسرعت مسیر دیگری در پیش گرفتند. آنها حاضر نشدند فرایند بازشماری آرا را به رسمیت بشناسند؛ چراکه میدانستند پذیرش این روند، صحت ادعاهای آنان را زیر سؤال میبرد و بستر اعتراضاتشان را تضعیف میکند. این گروه، بهجای مشارکت در فرایند قانونی، تلاش کردند تا با گسترش شعارهای ساختارشکنانه و تحریک احساسات عمومی، مسیر اعتراضات را به سمت رادیکالیسم و بیثباتی سوق دهند.
این رفتارها، برای بسیاری از مردم نشانهای از آن بود که اهداف معترضان دیگر معطوف به اصلاحات انتخاباتی نیست، بلکه هدفی فراتر از چارچوبهای قانونی و مدنی را دنبال میکند. این موضوع، اعتماد عمومی به جریان اعتراضات را به شدت کاهش داد.
88 برای بحران آفرینی در ایران الگوسازی کرد
در سالهای اخیر، برخی چهرههای شاخص اصلاحطلب، از جمله محمد خاتمی به صحت انتخابات و رخ ندادن آن اذعان داشتهاند اما اگر این اعترافات در همان زمان، یعنی در روزهای آغازین اعتراضات، با شفافیت و صداقت بیان میشد، میتوانست از گسترش تنشها و بروز تقابلهای رادیکال در جامعه جلوگیری کند.
این اعترافات همچنین پرده از برنامههایی برداشت که برخی از جریانهای معاند با حمایت کشورهای غربی برای ایجاد بیثباتی در ایران دنبال میکردند. اعتراضات 1388 الگویی شد که این کشورها بارها تلاش کردند آن را در مواقع مختلف در ایران پیادهسازی کنند. تقویت دوقطبیهای اجتماعی و ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت، بخشی از این الگو بود که بر بستر ادعای بیاساس تقلب شکل گرفت.
اگر اصلاحطلبانی که امروز به نبود تقلب اذعان دارند، در همان زمان به صراحت این موضع را اتخاذ میکردند، بسیاری از شکافها در جامعه قابل پیشگیری بود. این مواضع دیرهنگام نشان داد که رفتارهای شتابزده و عدم شفافیت برخی جریانهای سیاسی میتواند هزینههای سنگینی برای کشور به همراه داشته باشد. حفظ صداقت و تمسک به چارچوبهای قانونی، در مواقع بحرانی، راهحلی است که مانع از سوءاستفاده دشمنان خارجی و رادیکالیسم داخلی میشود.
انتهای پیام/