به گزارش خبرنگار ورزشی پایگاه خبری خبرآنی، در آستانه برگزاری فصل بیستوچهارم لیگ برتر وقتی از علی طهماسبی مدیر تیم هوادار بابت شروع نشدن تمرینات، جذب بازیکن و تعیین سرمربی سؤال شد، او گفت: «سال قبل زود شروع کردیم و نتایج دلخواه را نگرفتیم. امسال دیرتر شروع میکنیم تا شاید نتیجه بگیریم». با همین دیدگاه بود که هوادار با هدایت سیدمهدی رحمتی در روز سوم مرداد ماه سال جاری خیلی دیرتر نسبت به دیگر رقبا وارد گود لیگ برتر شد، اما این سرمربی بعد از بازی برابر تراکتور در هفته سوم لیگ برتر دست روی نکتهای گذاشت که 360 درجه مخالف موضع مدیر این تیم بود: «با توجه به شروع دیرهنگام تمرینات، در نیمه دوم از لحاظ توان بدنی تحلیل رفتیم». در واقع هوادار 15 روز مانده به لیگ برتر و در حالی که رقبا دو سوم دوران آمادهسازی پیشفصل خود را طی کرده بودند، تمریناتش را آغاز کرد.
سیدمهدی رحمتی بعد کسب هفتمین شکست فصل مقابل نساجی از سمتش استعفا کرد. همکاری او با هوادار چهار ماه و 30 روز طول کشید که تنها پیروزی این تیم در دیداری خارج از خانه مقابل ملوان رقم خورد. رحمتی در حالی از هدایت تیم تهرانی کنار رفت که رکورد یک پیروزی، پنج مساوی و هفت شکست از او در این تیم به یادگار ماند.
در طی فصل بیستوچهارم، مدیرعامل باشگاه هوادار بارها حمایتش را از سرمربی تیم اعلام کرد و رحمتی در نشست خبری پیش از دیدار مقابل تراکتور، با استفاده از کلیدواژههای جوانگرایی و پروژه بلندمدت تمایل خود را برای همکاری بلندمدت نشان داده بود. طبق گفته رحمتی او برنامهریزی دو ساله داشت شاید انتظار او چیزی شبیه نسخه همکاری سه ساله قلعهنویی در استقلال اما با دُز نتایج ضعیفتر به نسبت بودجه و امکانات تیمش بود. نباید فراموش کرد که این مربی بقای هوادار در لیگ را همانند قهرمانی دانسته بود: «اگر در لیگ برتر باقی بمانیم، قهرمان شدهایم.»
در هر شرایطی، قعرنشین لیگ برتر در آخرین روز پاییز طعم هفتمین شکست را چشید و در نخستین روز زمستان، استعفای سرمربی اعلام شد. این در حالی بود که پس از پایان بازی در شب یلدا و در حالی که فاضلی به جای رحمتی در نشست خبری بعد بازی حاضر شده بود. مسئولان تیم هوادار در پاسخ به پرسش خبرنگاری مبنی بر استعفای رحمتی، این موضوع را «احتمال» دانسته بودند و سؤال از آن را با اصول خبری مغایر ارزیابی کرده بودند.
اگر چه سرمربی مستعفی هوادار تلاش کرد در نشست خبریها یا در فضای عمومی کمتر انتقادی از وضعیت فنی تیم داشته باشد، اما شاید بازی با فولاد برخی واکنشهای او و درددلهایش با استاد و مربی سابقش، یحیی گلمحمدی نشانگر آن بود که از وضعیت فنی تیم اصلاً راضی نیست.
در مورد ریشهیابی عدم موفقیت هوادار به صورت خلاصه چند نکته را باید در نظر گرفت:
1- آغاز دیرهنگام تمرینات تنها 15 روز پیش از شروع لیگ برتر. این تیم تا هفته دهم که برد نوبرانه کسب کرد، یک خط در میان متحمل باخت میشد. در واقع زنگ خطر خیلی زودتر روشن شده بود.
2- دشواری رقابت باشگاه خصوصی با غولهای متمول لیگ برتری. در باشگاه خصوصی که مفهوم سود و زیان بسیار بیشتر اهمیت میکند، سقوط به لیگ یک برابر با ضرر مالی هنگفت است.
3- عدم توجه به رزومه رحمتی در همکاری با نساجی که شرایط آن شباهت زیادی به هوادار داشت. چه بسا که امکانات و حمایت نساجی به واسطه قدمت فعالیتش بیشتر هم بود. او بسیاری از شاگردانش در آلومینیوم را به نساجی برد تا تفکراتش را به تیم تزریق کند.
4- اشتباه مرسوم در مورد کار در تهران. برخی مربیان حاضر هستند در پایتخت بمانند حتی اگر وضعیت مالی و فنی این تیم خصوصی قابل قیاس با رقبای صنعتی و متمول نباشد، غافل از اینکه نقطه بدی در رزومهشان ایجاد میشود.
5- عدم توجه به خط آتش. در پایان هفته سیزدهم هوادار توانسته تنها پنج گل به ثمر برساند و 13 گل دریافت کرده است. تیمی که بقا در لیگ برتر را مشابه قهرمانی میداند یا باید روی استراتژی دفاعی تمرکز کند یا با گلهایی که به ثمر میرساند از شکست فرار و به حداقل امتیازات اکتفا کند، اما روایت آمار مشکلات این تیم را در تعیین استراتژی فنی هویدا میکند. به نظر میرسد رحمتی باید نگاه فنی خودش را اصلاح کند.
6) جدایی بسیاری از بازیکنان فصل بیستوسوم هوادار. اگر شرایط در حد قابل قبولی بود حداقل مسعود شجاعی در این تیم ماندگار میشد.
انتهای پیام/