گروه سیاسی- پایگاه خبری خبرآنی در روزهای اخیر شایعه استعفای رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، در فضای مجازی به سرعت گسترش یافت و تبدیل به یکی از موضوعات داغ و بحثبرانگیز کشور شد. این شایعه با انتشار اطلاعاتی غیرمستند، به سرعت در شبکههای اجتماعی منتشر شد و حتی به نظر میرسید که یک موج روانی علیه رئیسجمهور شکل گرفته است. در همین راستا، علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیسجمهور، در واکنش به این شایعات، در حساب شخصی خود نوشت که این شایعات با سرعتی بیسابقه پخش شدهاند و به گفته او، این موج خبری به طور عمده از سوی گروههای خارجنشین منتشر شده است.
بعد از رسوایی 1401 مریم رجوی با داستان جدید آمد
ویژگی بارز این شایعه، استفاده هوشمندانه از شبکههای اجتماعی برای گسترش آن بود. در این میان، یک بلاگر معروف اینستاگرامی به نام آیسان که در آمریکا زندگی میکند، نقش مهمی در گسترش شایعه ایفا کرد. این بلاگر با انتشار یک استوری در اینستاگرام، به طور غیرمستقیم به داستانی خیالی اشاره کرد و ادعا کرد که در خواب دیده است که همسر رئیسجمهور گفته است که دوست ندارد همسرش رئیسجمهور باشد و از او خواسته تا استعفا کند. این نوع روایتپردازی در حالی که به طور غیرمستقیم به شایعات دامن میزد، نشان میداد که این ماجرا به طور عمدی و از پیش برنامهریزی شده است.
پیش از اظهارات ربیعی، علی احمدنیا، سرپرست امور اطلاعرسانی دولت، نیز به این شایعات واکنش نشان داد. وی در صفحه شخصی خود به شدت از جریانی انتقاد کرد که در ماههای اخیر از سکوت آگاهانه دولت سوءاستفاده کرده و با استفاده از بیصداقتی به حمله به رئیسجمهور پرداختهاند. احمدنیا در این رابطه نوشت که دولت در حال حاضر اولویتهای مهمی دارد که شامل رفع ناترازیها، بهبود وضعیت معیشت مردم و تحقق وعدههای انتخاباتی است. وی تأکید کرد که دولت به شایعات و دروغهای بیپایه مانند استعفای رئیسجمهور توجهی ندارد و در تلاش است تا از حاشیهها دور بماند.
علیرغم واکنشهای مسئولان دولتی به این شایعات، ورود مریم رجوی، سرکرده گروهک منافقین، به این داستان نیز قابل توجه بود. رجوی با تکرار کلیدواژه «استعفای رئیسجمهور»، سعی داشت تا این شایعه را در سطح گستردهتری گسترش دهد. این امر نشان میدهد که در کنار گروههای داخلی که به دنبال اهداف خاص خود هستند، نیروهای خارجنشین نیز در تلاشاند تا با استفاده از شایعات و عملیات روانی، به منافع سیاسی خود دست یابند. این اقدامات در حقیقت نشاندهنده یک هماهنگی ناخواسته میان برخی گروههای داخلی و خارجی است که به دنبال بیثباتسازی وضعیت داخلی کشور هستند.
چهار راه نابودی
با نگاهی دقیقتر به جریاناتی که به شایعه استعفای رئیسجمهور دامن میزنند، میتوان این گروهها را به چهار دسته اصلی تقسیم کرد. اولین گروه، کسانی هستند که دیدگاههای خرافی به این مسئله دارند و از رویدادهای غیرواقعی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی استفاده میکنند. این گروه، پس از انتشار ویدئویی از لیلی عبداللطیف، یک رمال لبنانی که ادعا کرده بود دولت پس از شهادت سید ابراهیم رئیسی سقوط خواهد کرد، فعال شدند. این نوع پیشبینیها و روایات غیرعلمی به شایعات دامن میزنند و باعث ایجاد نگرانی در میان مردم میشوند.
دومین گروه، افرادی هستند که به دنبال برکناری یا استعفای رئیسجمهور به امید به دست گرفتن قدرت هستند. این گروه معمولاً از میان رقبای سیاسی دولت برمیخیزند و سعی دارند با فشار آوردن بر دولت، آن را به سمت تصمیمگیریهای خاصی هدایت کنند.
سومین گروه، براندازان خارجی هستند که به دنبال این هستند که رئیسجمهور اصلاحطلب ایران را ناکارآمد نشان دهند و این گزاره را به ذهن مردم القا کنند که هیچکدام از گروههای سیاسی داخل کشور قادر به حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیستند. این گروهها با هدف ایجاد بیاعتمادی نسبت به حاکمیت و سیاستهای داخلی ایران، در پی ایجاد هرج و مرج و تبدیل کشور به شرایطی مشابه سوریه هستند. آنها با ایجاد بحران و تشویش در سطح داخلی، سعی دارند فشارهایی را به دولت ایران وارد کنند.
چهارمین گروه، برخی از حامیان دولت در زمان انتخابات هستند که حالا به دنبال سهم بیشتری از قدرت هستند. این افراد به جای همکاری با دولت برای بهبود وضعیت، گزینه استعفای رئیسجمهور را مطرح میکنند تا او را وادار به اتخاذ تصمیمات خاص خود کنند. این افراد با استفاده از فشارهای روانی و شایعاتی مانند استعفای رئیسجمهور، سعی دارند رئیسجمهور را به سمت اقدامات دلخواه خود سوق دهند. در این راستا، انتشار اخبار و تیترهای مربوط به ناکارآمدی وزرا و لزوم عزل آنها، تنها کمتر از پنج ماه بعد از آغاز به کار دولت، نمونهای از تلاشهای این گروه است.
این موج خبری، که با سرعتی حیرتانگیز گسترش یافت، تنها یکی از نمونههای عملیات روانی در ایران است که با هدف تغییر نظر عمومی و ایجاد بحران سیاسی انجام میشود. اینگونه شایعات که به ایجاد بیاعتمادی در بین مردم نسبت به دولت و نهادهای سیاسی کشور میپردازند از این طریق به دنبال افزایش نارضایتی و شکاف اجتماعی هستند. با توجه به نقش گسترده فضای مجازی در این نوع عملیاتها، به نظر میرسد که مسئولان کشور باید توجه بیشتری به کنترل و نظارت بر این فضا داشته باشند تا از تاثیرات منفی آن جلوگیری کنند.
همچنین باید توجه داشت که این نوع شایعات و عملیاتهای روانی بهویژه در شرایط حساس و بحرانی میتوانند اثرات بلندمدتی بر روند سیاسی کشور داشته باشند. در حالی که دولت تلاش میکند تا مشکلات اقتصادی و اجتماعی را حل کند، اینگونه حملات روانی میتوانند موجب ایجاد فضای ناامیدی در جامعه شوند و در نتیجه مانع از پیشرفت و اصلاحات واقعی شوند.
استعفای رئیس جمهور تکرار یک داستان پر تنش است
این نخستین بار نیست که جریان بزرگی برای شایعه پردازی در مورد استعفا رئیس جمهور به راه میافتد. نمونه دیگر این جو سازیها مربوط به دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد و روابط او با مرحوم هاشمی رفسنجانی است. در همان ماههای ابتدایی دولت احمدینژاد، شایعهای مطرح شد مبنی بر اینکه مرحوم هاشمی رفسنجانی به ملک عبدالله گفته است که به این دولت جدید ایران دل نبندید زیرا مدت زمان حضور آن تنها به چند ماه محدود است. هرچند صحت این ادعا هرگز تأیید نشد، اما این تصور تأثیرات عمیقی بر فضای سیاسی ایران گذاشت و به تدریج باعث شد تا هاشمی رفسنجانی در نظر بسیاری از طرفداران دولت احمدینژاد به نماد امپریالیسم و مخالفت با دولت وقت تبدیل شود. این شایعات، بهویژه در دوران منازعات سیاسی داخلی، در بسیاری از موارد به ابزاری برای مشروعیتزدایی از شخصیتهای سیاسی مخالف تبدیل شد و نقش بسزایی در شکلدهی به درگیریهای سیاسی و گسترش بیاعتمادی میان نیروهای سیاسی داشت.
انتهای پیام/