8 نکته کوتاه درباره تحولات سوریه/ «مقاومت»؛ پروژه یا پروسه؟

گروه سیاسی ‌پایگاه خبری خبرآنی - عبدالله عبداللهی:

آنچه در سوریه از طریق تسلط بر آن توسط گروه تروریستی تحریرالشام اتفاق افتاد، قاعدتاً مطلوب ایران و ملت‌هایی که دل در گرو مقاومت دارند، نبود. امّا درباره تفسیر ماوقع، می‌توان برخی نکات را به صورت تیتروار به شرح ذیل گفت:

 

  1. تفسیر وقایع سوریه، مهمترین ضرورت امروز در حوزه تبیین است؛ اگر چه «واقعیت‌ها» مهمند، اما امروزه «تفاسیر» هم به همان اندازه اهمیت دارند. دشمن می‌خواهد از سوریه این تفسیر را بسازد که «پروژه مقاومت شکست خورده است».

دشمن تصور می‌کند «مقاومت» یک پروژه سیاسی است و با پروژه امنیتی-تروریستی-نظامی می‌تواند از بین برود. امّا واقعیت این است که «مقاومت» نه یک پروژه، بلکه «پروسه» محتوم است و نه یک امر صرفاً سیاسی، بلکه واقعیتی «طبیعی» و «اجتماعی» است.

از آنجا که مقاومت یک پروسه اجتماعی وطبیعی است، حتماً راه خود را پیش خواهد گرفت و جلو خواهد رفت.

  1. اسرائیل درباره وقایع سوریه مارش پیروزی می‌زند؛ او تصور می‌کند که این تحول در سوریه، مآلاً به نفع اوست. شاید در کوتاه مدت اسرائیل از این بلبشو نفع مقطعی ببرد، امّا اضطراب واقعی آنها در مقطع فعلی هم نشان می‌دهد که سوریه برای هر که امن باشد، برای صهیونیست‌ها بعید است امنیت دائمی در پی داشته باشد.
  1. توهم «منفعت مشترک با اسرائیل» یک ناواقعیت است. برخی کشورهای همسایه سوریه ممکن است تصور کنند که می‌توانند پروژه‌ای سیاسی-امنیتی پیش ببرند که در آن هم اسرائیل نفعی ببرد و هم آن گروه‌ها یا کشورها! این یک ناواقعیت و توهم است. منفعت مشترک با اسرائیل در میان مدت و بلند مدت برای هیچ کشوری قابل حصول نیست؛ امّا عقل حکم می‌کند که کسی «هزینه مشترک» با صهیونیست‌ها برای خود نخرد.
  1. آنارشی و تروریسم چاقویی است که دسته خود را می‌برد؛ این تصور که از گروه‌های بدسابقه می‌توان ابزاری ساخت که به نفع یک دولت کار کند هم توهم است. تروریسم چاقویی است که دست صاحبانش را می‌برد و این را در گذشته هم شاهد بودیم. مهمترین کشورِ عبرت در این زمینه خود آمریکاست؛ القاعده را تاسیس کرد و بلای جان خودش هم شد.
  1. «تجزیه» سوریه خسارت برای همه است. برخی منابع می‌گویند که طرحی میان برخی دولت‌ها با صهیونیست‌ها و آمریکا وجود دارد که از طریق «تجزیه»، منفعت «همگانی» ببرند. اینکه صهیونیست‌ها و آمریکائی‌ها به دنبال تجزیه منطقه و کشورهای آن باشند طبیعی است؛ چون نفع آنها نابودی منطقه است. اما اگر برخی کشورهای منطقه تصور می‌کنند تجزیه سوریه، منفعتی برای آنهاست لاجرم باید  ملتفت باشند که تجزیه خسارت و تهدید برای همه است و همسایگان سوریه در این زمینه بیش از سایران ممکن است هزینه بدهند.
  1. آنارشی، استبداد و تروریسم نسخه اصلی لیبرالها برای سایر کشورهاست؛ این وقایع سوریه یک عبرت مهم برای همه باید باشد که میراث و نسخه اصلی لیبرالها و غربی‌ها برای همه کشورها، فقط آنارشی، استبداد و یا تروریسم است.

برخی دچار این توهمند که غرب، دموکراسی و لیبرالیسم می‌آورد؛ امّا حتی یک نقطه از دنیا نیست که غربی‌ها با مداخله خود دموکراسی به ارمغان آورده باشند.

در همین منطقه غرب آسیا، در غزه انتخابات برگزار و حماس پیروز شد، آمریکا و اسرائیل به مقابله با آن برخاستند؛ در ایران انقلاب مردمی شد، آمریکا تا امروز همه نوع دشمنی کرده است.

اما هرجای دیگر مداخله کرد، سرنوشتی که خود می‌خواست رقم بزند، تروریسم و آنارشی یا کودتا و استبداد بود. در همین ترکیه، می‌خواستند از طریق فتح‌الله گولن کودتا کنند؛ در سایر جاها هم که وضعیت مشخص است.

  1. آنچه در سوریه گذشت مطلوب ایران و مقاومت نبود. در این تردیدی نباید کرد. امّا مقاومت فقط یک مسیر و یک طرح ندارد؛ به اصطلاح غربی‌ها اگر Plan A به مانعی خورد، Plan B به صورت طبیعی جایگزین آن می‌شود؛ اما پروسه پشتیانی ایران از مقاومت قطعاً پایانی ندارد.
  1.  تصور می‌شود که با وقایع این روزهای سوریه، پشتیبانی مقاومت از لبنان قطع خواهد شد. اگر پشتیبانی مقاومت از یمن که در محاصره کامل است، تا الان قطع شده، پشتیبانی از لبنان هم در آینده قطع خواهد شد! مقاومت در بخشی از ملت سوریه کاملا‌ً ریشه دار و درونی است و یک کالای صادراتی نیست؛ این گروه‌ها هسته‌های مقاومت در سوریه علیه اسرائیل را همچنان ادامه خواهند داد.

انتهای پیام/

منبع : تسنیم

آخرین خبر ها

پربیننده ترین ها

دوستان ما

گزارش تخلف

همه خبرهای سایت از منابع معتبر تهیه و منتشر می‌شود. در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.