در آستانه رفتن دولت جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا از کاخ سفید، بازتاب شکست تاریخی آمریکا در برابر یمن خواسته یا ناخواسته رو به افزایش است.
به گزارش خبرآنی، در کنار اعترافهای مستمر سطوح نظامی، سیاسی و اقتصادی، بسیاری از پژوهشکدهها و رسانههای آمریکایی در راستای محدود کردن دلایل شکست تاریخی کشورشان در برابر یمن به حوزه سیاسی، دولت در حال کنارهگیری بایدن را مسوول این شکست معرفی میکنند اما توصیههای آنها به دولت جدید ثابت میکند که مشکل بزرگتر از اینهاست چراکه هیچ یک از آنها گزینههای جدید موثری را که ضامن تغییر واقعیت شکست باشد، ارائه نمیکنند و دولت بایدن هرگز با افقی کمتر از آنچه گذشتگان با آن مواجه شدند، روبهرو نخواهد شد و این نشان میدهد که این شکست راهبردی بوده و نمیتوان از آن عبور کرد.
در گزارش جدید وبسایت آمریکایی «ریلکلیردیفنس»، متخصص مسایل دفاعی دولت بایدن را متهم کرد که استراتژی روشنی در برابر یمن ندارد و شکست آمریکا در متوقف کردن حملات دریایی یمن در حمایت از غزه به نبود سیاستی روشن و شفاف در این زمینه برمیگردد.
این وبسایت در ادامه مطالب خود را نقض کرده و در شرح نشانههای این شکست اینگونه عنوان میکند: هزینه نیروها و فناوریهای آمریکایی که در دریای سرخ مستقر هستند، همانند موشکهای رهگیری و پهپادهای MQ۹ و بمبهای هدایتشونده بسیار بالاتر از هزینههای نسبتا پایین پهپادهای «حوثیها» (نیروهای جنبش مردمی انصارالله یمن) است و واشنگتن با سقوط هر پهپاد MQ۹ دهها میلیون دلار خسارت میبیند، در حالی که خسارات مالی «حوثیها» همچنان پایین است و کشتیهای تجاری همچنان در معرض خطرات قرار دارند.
به گزارش سایت شبکه «المسیره» وابسته به جنبش انصارالله یمن، اما برخلاف آنچه در این گزارش آمده، این پدیده نشاندهنده نبود سیاستی روشن و شفاف در آمریکا نبوده بلکه بیانگر بنبست عملیاتی و میدانی آشکاری است که نمیتوان از آن عبور کرد. حتی سیاست تهاجمی که این گزارش پیشنهاد داد تا دولت جدید آمریکا در پیش بگیرد، هرگز نمیتواند این هزینههای بالا را دور بزند و در صورت آغاز حملهای گستردهتر به مراکز فرماندهی و کنترل مطابق آنچه در گزارش پیشنهاد شده، این هزینهها افزایش پیدا خواهند کرد و نتیجه آن نیز تفاوت چندانی نخواهد داشت چراکه بسیاری از مسوولان نظامی بارها تاکید کردند که آمریکا در رابطه با اهداف در یمن در کوری اطلاعاتی به سر میبرد. در این رابطه «جورج ویکاف» فرمانده ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در ماه اوت تصریح کرد که یافتن یک مرکز ثقل و استفاده از آن بهعنوان یک نقطه بازدارنده بالقوه بسیار دشوار است.
در واقع دولت بایدن گزینه خصمانه (به تعبیر گزارش تهاجمی) را انتخاب کرد، اما چشمانداز عملیاتی آن مسدود بود، آن هم نه به دلیل «تردید» این دولت بلکه به خاطر اینکه به گفته ویکاف، شرایط نبرد برای استراتژی بازدارندگی کلاسیک آمریکا دشوار بود و این را پیشنهادها و سایر توصیههای ارائه شده به دولت جدید آمریکا درباره برخورد با جبهه یمن تایید کردند.
این توصیهها شامل افزایش تلاشهای آمریکا برای مقابله با ایران، چین و روسیه بر اساس ادعاهایی درباره وجود حمایتهایی از سوی این طرفها از یمن است که توصیهای تمسخرآمیز و غیرواقعی است. بنبست عملیاتی که واشنگتن در دریای سرخ تنها در برابر یمن با آن مواجه است، زمانی که آمریکا سه کشور دیگر را که از توانمندیهای پیشرفته، اهرمهای فشار و پاسخ برخوردار هستند، تحریک کند، هرگز آسانتر نخواهد شد، بهویژه که اکنون رویکرد روشنی درباره نقاط ضعف نیروی دریایی آمریکا دارند.
همین مساله در مورد توصیههای ارائه شده به دولت جدید آمریکا در گزارش اخیر وجود دارد؛ اینها همان توصیههایی هستند که پیش از این در گزارشهای منتشر شده از سوی نهادهایی همانند مرکز مطالعات جنگ آمریکا، مجله «نشنال ریویو» و دیگر مراکز نیز ارائه شدند و از جمله آنها استفاده از اهرم راستیآزمایی و بازرسی بینالمللی برای افزایش محاصره یمن، اعمال تحریمهای اقتصادی شدید بر مردم یمن به دلیل تشکیل سازمانی «تروریستی» و حمایت از گروههای مسلح در یمن و حذف بانکهای فعال در مناطق آزاد از سامانه سوئیفت هستند.
تمامی این گزینهها به دولت بایدن ارائه شد و او آنها را به خوبی بررسی کرد، اما مشکل در این نبود که دولت او تردیدی برای در پیش گرفتن این اقدامات داشته باشد، بلکه مساله این بود که این گزینهها هرگز واقعیت شکست را تغییر نداده و از هزینه بنبست آمریکا نمیکاهند. البته کاخ سفید پیش از این نیز تلاش کرد مزدوران و برخی کشورهای متخاصم را به جبههگیری و تشدید تنش اقتصادی علیه بانکها سوق دهد اما بر خلاف آنچه این گزارشها سعی دارند جلوه دهند، انفعال دولت بایدن نبود که باعث شکست این تلاشها شد، بلکه قاطعیت رهبری یمن و آمادگی از قبل آن برای مقابله جدی با هرگونه اقدام خصمانه بود که این تلاشها را ناکام گذاشت.
موسسه مطالعات جنگ آمریکا نیز این موضوع را تایید کرد و در گزارش هفته جاری خود به این نکته اشاره کرد که تمامی این گزینهها قطعا دربردارنده خطرات بزرگی هستند و روشن است که در پیش گرفتن این اقدامات ماجراجویی نامطمئنی خواهد بود و نتایج معکوسی خواهد داشت که شکست آمریکا را تثبیت میکند، در حالی که تحقق هدف بازدارندگی یمن همچنان دشوار باقی خواهد ماند چراکه گزینههای حمله گسترده و محاصره شدید از سال ۲۰۱۵ آزمایش شد و شکست خورد.
واقعیت شکست آمریکا در برابر یمن نیز موید این مساله است. به گزارش این موسسه آمریکایی، یمن به تهدیدی استراتژیک تبدیل شده است که پیامدهای جهانی برای آمریکا و همپیمانانش دارد و نیروهای مسلح یمن حجم وسیعی از دادهها و درسها درباره چگونگی مقابله با پدافندهای آمریکا و همپیمانانش دارند؛ دادههایی که میتواند برای بهبود عملکرد رزمناوهای آمریکایی و زیرساختهای زمینی در آینده مورد استفاده قرار گرفته و نیز امکان اشتراکگذاری آنها با دشمنان آمریکا وجود دارد. بر این اساس مشکلی که واشنگتن با آن روبهرو است، بسیار بزرگتر از این است که با روی آوردن به تنش نظامی گستردهتری حل شود که ابزارهای آن تفاوت چندانی با تنش فعلی ندارد.
این موسسه آمریکایی به وضوح دچار تناقضگویی شده و در حالی که از لزوم حرکت به سمت تنشی گستردهتر علیه یمن سخن میگوید، از اینکه به جای منطقه غرب اقیانوس آرام، دریای سرخ اولویت آمریکا شده انتقاد کرده و تاکید میکند: این تغییر موجب میشود آمریکا از منابع موجود در ۲ اقیانوس هند و آرام محروم شود، در حالی که استراتژی دفاع ملی سال ۲۰۲۲ میلادی میگوید «چین چالشی فراگیرتر و خطرناکتری برای امنیت ملی آمریکا است.»
بر این اساس، گزینه تشدید تنشی که این موسسه به دولت جدید آمریکا پیشنهاد میدهد، هرگز این مشکل را برطرف نخواهد کرد بلکه آن را رو به وخامت بیشتری خواهد برد. به گزارش این موسسه، اگر گزینههای پیشنهادی تشدید تنش خود دربردارنده خطرات بزرگی باشند، هدف «حلوفصل سریع» را به هیچ شکلی نمیتوان تضمین کرد و اگر آمریکا وارد درگیری طولانیتری علیه یمن شود، تمامی پیامدهایی که دولت بایدن بابت آنها مورد انتقاد قرار میگیرند، از جمله نابودی منابع برای مقابله با سایر تهدیدها، بسیار بدتر خواهند شد.
بر اساس تمام آنچه بیان شد، تاکید بر اینکه دولت آتی آمریکا باید سیاست تهاجمی را علیه یمن در پیش بگیرد، چیزی جز تلاش برای سیاسیکاری واقعیت شکست بزرگ در دریای سرخ و محصور کردن آن تنها به دولت بایدن نیست، اما واقعیات موجود و اعترافهای نظامی نشان میدهد که این شکست به خود هژمونی آمریکا و ابزارهای اصلی آن وارد شده و عوض شدن دولتها هرگز این واقعیت را تغییر نخواهد داد.
انتهای پیام