به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری خبرآنی، علی بهادری جهرمی؛ عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تربیت مدرس و سخنگوی دولت شهید رئیسی در نشست «چرا مرگ بر آمریکا؟» در دانشگاه خوارزمی حضور پیدا کرد و در جمع دانشجویان به سخنرانی پرداخت.
وی در مقدمه سخنانش خاطرنشان کرد: باید بدانیم هیچ فرد، گروه و کشوری، چه بر حق باشد و چه باطل، از ابتدا نبوده و تا ابد هم نخواهد ماند و تنها وجود مقدس خداوند متعال ازلی و ابدی است. فارغ از اینکه امروز چه گروهی زور بیشتری دارد، ما باید ببینیم تفکر و اندیشه حق کدام است که خودمان را به آن ملحق کنیم. مسیر حق قطعاً پیروز خواهد شد و باطل هم نابود شدنیست، پس ما اگر خودمان را در گروه حق قرار دهیم و ذرهای برای آن حرکت کنیم، جزو جناح پیروز نهایی هستیم.
سخنگوی دولت شهید رئیسی با تاکید بر اینکه مرگ بر آمریکا، یعنی مرگ بر تفکر آمریکا گفت: شکلگیری ایالات متحده، با آدمکشی بومیان بوده است و خود آنها هم بر این امر معترف هستند. شروع اوجگیری آمریکا نیز بعد از جنگ جهانی بود که با استفاده از بمب اتمی در ژاپن، به جهان نشان داد که دیوانه است تا بقیه بترسند. گرفتن حق وتو در شورای امنیت و مبنا قرار دادن دلار در معاملات جهانی، بعد از این رخ داد. ایالات متحده در 100 سال اخیر حدوداً در 100 جنگ حضور مستقیم یا غیر مستقیم داشته است و جنگهایی راه انداخته تا تسلیحات بفروشد.
بهادریجهرمی ادامه داد: مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر تفکری که برای منافع خود، سایرین را غارت کرده و آنها را ضعیف نگه میدارد و این روشی بوده که تفکر غرب در قرنهای اخیر در آفریقا و سایر نقاط جهان پی گرفته است. وقتی ما شعار مرگ بر آمریکا میدهیم، یعنی اگر نمیتوانیم الان این تفکر و عاملان آن را نابود کنیم، حداقل نشان دهیم که آنها را قبول نداریم.
وی اظهار کرد: استفاده از بمب اتم تنها یکی از جنایتهای تفکر آمریکا است و ظلمهایی که به فرهنگ و تمدن جهان کردند تا مطابق نظم مطلوب آنها شوند، بسیار نابود کننده بوده است.
سخنگوی دولت شهید رئیسی افزود: بنده سال 1389 یا 90 بود که نخستینبار درس حقوق بشر را در دانشگاه تدریس کردم. در آن زمان به دانشجویان گفتم که من میبینیم در ادامه این مسیری که غرب به اسم حقوق بشر پیش گرفته، به روزی میرسد که کسی قلاده یک سگ را گرفته و لباس ازدواج تن کرده و به دنبال حق ازدواج با حیوانات است؛ برخی از دانشجویان این پیشبینی را باور نمیکردند اما امروز در کمال حیرت این را میبینیم. مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر این تفکری که انسانیت را حتی در کشور خودشان نابود میکند.
بهادریجهرمی اضافه کرد: همین افراد با اینکه مدعی هستند مقوله فرهنگ دستوری نیست، استانداردهایی تعریف و مابقی کشورها را مجبور به تبعیت از آن میکنند تا این تفکر را در همه جهان گسترش دهند. مثلاً اینستاگرام که دفترش در آمریکا است، به خودش اجازه میدهد که تصویر شهدای ما را به این خاطر که آنها را مطابق استاندارد خودشان تروریست میشناسد، حذف کند؛ ولی همین غرب در تناقضی آشکار به طرق مختلف از جمله پیمانهایی مانند fatf، به سایر کشورها تحمیل میکند که در حوزه فرهنگ تصمیمات مطابق میل آنها اتخاذ کنند.
وی اظهار کرد: آمریکا با ما در جنگ است و همین ایام شهادت شهدای ارتش در حملات رژیم صهیونیستی را داشتیم. کسی که فکر میکند که صهیونیستها بدون کمک آمریکا میتواند قدم از قدم بردارد، یعنی هیچ آشنایی با صحنه فعلی نظم جهانی ندارد. ترور شهید سلیمانی و سایر جنایات مستقیم آمریکا علیه ایران که دیگر آشکار است. آمریکاییها با حاج قاسم به این دلیل که فرزندشان یعنی داعش را نابود کرده بود، کینه فرزندکشی داشتند و به همین خاطر ایشان را شهید کردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در ادامه به دخالتهای آمریکا در سیاست ایران تا پیش از انقلاب ازجمله در کودتای 28 مرداد 1332 اشاره و تصریح کرد: تحریمهای همهجانبه برای نابودی ایران در بعد از انقلاب اسلامی نیز در استمرار آسیب رساندن آمریکاییها به ما برای تأمین منافع خودشان بوده است. تحریک صدام برای حمله به ایران و اقداماتی مانند ساخت شبکههای فارسی زبان برای نشر افکارشان، نشان میدهد که آنها اقدامی نبوده که بتوانند علیه ما با مدیریت هزینههای ناشی از آن انجام دهند و از آن دریغ کنند.
بهادری جهرمی تصریح کرد: رهبر معظم انقلاب چندین سال پیش فرمودند که هزینه سازش بیشتر از مقاومت است. ما باید در خصوص این گزاره فعالیت علمی و تحقیقاتی کنیم و آثاری به تألیف دربیاوریم. هزینه سازش این است که نه تنها تماشاچی قتل و غارت مردم توسط غرب در جهان ازجمله غزه و لبنان باشیم، بلکه پشت صحنه از آن حمایت کرده و شریک جرم آنها باشیم و اینگونه از انسانیت خارج شویم. از نظر اقتصادی نیز سازش مساوی با این است که هزینه جنایات را از کشورهای سازشکار بگیرند، همچنان که هزینههای مالی جنگ رژیم بعث با ایران را برخی کشورهای منطقه دادند.
وی افزود: نکته نهایی این است که اگر به «کل یوم عاشورا، کل ارض کربلا» باور داشته باشیم، در این صحنه یا باید طرف حق باشیم و یا باطل و راه سومی وجود ندارد. نتیجه سازش این است که کاملا انسانیت را زیرپا بگذاریم. نتیجه سازش این است که در غزه کشتار زنان و کودکان شروع میشود و در همان حال متولیان کعبه فستیوال به پا میکنند؛ مانند آنهایی که در روز عاشورا ساز و دهل میزدند تا صدای اباعبدالله(ع) به کسی نرسد.
انتهای پیام/