به گزارش خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری خبرآنی: دکتر فریبا علاسوند در نشستی با عنوان «زینب کبری سلاماللهعلیها؛ سهگانه معارف، شجاعت و حیا» در پژوهشکده زن و خانواده قم به تشریح نقش حضرت زینب(س) در نهضت عاشورا در تداوم حرکت معارفی امام حسین(ع) با ابزار کلمه و قدرت خطابه و مهمترین محورهای خطابههای حضرت زینب(س) پرداخت. علاسوند با بیان جمع سهگانه معارف، شجاعت و حیا در شخصیت حضرت زینب(س) ایشان را الگویی پیشرفته و بینظیر برای زنان دانست.
خطبههای عقیله بنیهاشم راهی بسیار عالی برای شناخت شخصیت ایشان
وی ضمن انتقاد نسبت به کمبود میزان آثار مکتوب در خصوص زندگانی و فعالیتهای حضرت زینب سلاماللهعلیها گفت: این مسئله مختص حضرت زینب سلاماللهعلیها نیست و درباره امام حسین علیهالسلام و امام سجاد علیهالسلام نیز آنقدر که شایسته است مطالب زیادی در دسترس نیست. اقدامات عمدی که برای پنهان داشتن مکتب اهلبیت علیهمالسلام در طول تاریخ وجود داشته در این مسئله مؤثر بودهاند. اسناد تاریخی که فعالیتهای روشنگرانه و تبلیغی حضرت زینب سلاماللهعلیها را در فاصله جریان عاشورا و مدتی بعد از آن ترسیم کردهاند شخصیتی استثنایی از این حضرت ارائه میکنند. همانگونه که امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرموده است:« المَرءُ مَخبوءٌ تَحتَ لِسانِهِ: انسان در زیر زبان خود پنهان است»، خطبههایی که حضرت زینب سلاماللهعلیها ایراد فرموده راهی بسیار عالی برای شناخت شخصیت ایشان است.
ایجاد نهضت معرفتی ماحصل روشنگریهای حضرت زینب(س)
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده افزود: بجز گفتارهای جزیی که حضرت زینب سلاماللهعلیها در مسیر کربلا تا کوفه داشتهاند دو خطبه و یک مکالمه مهم نیز از ایشان رسیده است که شامل خطبه کوفه، خطبه شام و گفتوگو با عبیدالله میشود. مهمترین مسئلهای که در جریان گفتارهای درخشان حضرت وجود دارد ایجاد یک نهضت معارفی است.
واقعه عاشورا رگ حیات دوبارهای برای اسلام و تشدید تأسیسی بود که پیامبر اکرم(ص) در راستای بنای اسلام انجام داد ولی با توجه به اینکه این واقعه در مکان و زمانی محدود رخ داد و سلطه و قدرت نیز در دست جبهه ظلم قرار داشت امکان هرگونه تحریف و حبس حقیقت واقعه در آن زمان و مکان وجود داشت و تنها راهی که برای تفسیر، تبیین، و تشریح صحیح این اتفاق و دلالتهای آن برای جهانیان و تاریخ وجود داشت، اسرای کربلا بودند مخصوصاً حضرت زینب سلاماللهعلیها که به نیابت از امام سجاد علیهالسلام رهبری این کاروان را بر عهده داشت.
امام حسین علیهالسلام برای جنگ قیام نکرده بود و به این منظور به کربلا نیامده بود بلکه یک حرکت ارشادی بزرگ برای اصلاح جامعه و مردم را در پیش گرفته بود که خود حضرت با عنوان نهی از منکر و نشر معروف فلسفه این قیام را بیان میکند، بر همین اساس طی مدتی که در کربلا توقف داشت تا آخرین لحظه حیات که در تنهایی و غربت به سر میبرد مرتب خطبه میخواند تا آگاهی ببخشد. حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها نیز تداوم حرکت معارفی اباعبدللهالحسین علیهالسلام را با ابزار کلمه و قدرت خطابه در پیش گرفت.
مهمترین محورهای خطابههایحضرت زینبسلاماللهعلیها
1. شرح حقیقت «امام» در فضای مسموم تبلیغاتیدشمن
علاسوند تصریح کرد: نخستین مسئلهای که حضرت زینب سلاماللهعلیها در خطبهها و گفتارهای خود بیان کرده است شرح حقیقت «امام» است.
تجمع افراد از اطراف سرزمینهای اسلامی برای صفکشی در مقابل امام حسین علیهالسلام نشان میداد که چقدر مردم نسبت به حقیقت امام ناآگاه هستند و چقدر دستگاه تبلیغی و گفتمانسازی قدرت بر ضد اهلبیت علیهمالسلام توانسته بود در این فاصله کوتاه از بعد از شهادت امام علی علیهالسلام فعالیت داشته باشد؛ برخی از نیروهای سپاه ظلم به نیت قربتاً الی الله مقابل امام حسین علیهالسلام شمشیر میزدند. بر این اساس تشریح حقیقت «امام» بخش مهمی از سخنان حضرت زینب سلامالله را تشکیل میداد.
2. تشریح علل گمراه شدن انسان و رسیدن به مرحله تکذیب دین
وی ادامه داد: مسئله دیگری که در خطابههای حضرت زینب سلاماللهعلیها وجود داشت تشریح علل گمراه شدن انسان و رسیدن به مرحله تکذیب دین بود. حضرت زینب سلاماللهعلیها در شام در پاسخ به سخنان یزید که پیامبری حضرت محمد صلواتاللهعلیه را تکذیب میکرد این مسئله را ریشهیابی کرد و فرمود:
«خداوند و رسول خدا صلیاللهعلیهوآله درست گفتند که وقتی انسانها گناه بر روی گناه انجام میدهند و پیوسته به این مسیر ادامه میدهند و توبه نمیکنند و بلکه هر گناهی را با گناه بزرگ دیگری تداوم میبخشند، آنقدر وجودشان مکدر میشود که آیات الهی را تکذیب میکنند».
3. تشریح 10 مورد از «سنتهای الهی»
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده اشاره به سنتهای الهی را از دیگر محورهای سخنان حضرت زینب سلاماللهعلیها دانست و افزود:
حضرت در گفتارها و خطبههای خود حدود 10 مورد از سنتهای الهی را مورد اشاره قرار داده است تا به نظام سلطه نشان دهد که هر چقدر هم تلاش کند اساساً قدرت سرکوب کردن نظام توحیدی را ندارد؛ به عنوان مثال حضرت با اشاره به سنت استدراج الهی عنوان میکند که :« یزید گمان نکن اینکه امور به فرمان تو یکی پس از دیگری جلو میرود نشان دهنده این است که تو در پیش خداوند عزیز هستی و ما در پیش خداوند خوار هستیم، تو در چنبره سنتهای الهی قرار داری و سنت استدراج بساط تو را نابود خواهد کرد».
به نتیجه نرسیدن ارادههای شر از دیگر مواردی است که حضرت زینب سلاماللهعلیها در قالب سنن الهی از آن نام برده است، به این معنی که سلطه شر حتی اگر محقق هم بشود ولی محکوم به زوال است؛ تا زمانی که در چارچوب خواسته الهی حرکت شود قدرت باقی است ولی وقتی ظلم و شر جریان یابد خداوند قدرت را از صاحبان قدرت میگیرد. آنچه که هیچگاه تغییر نکرده و همواره باقی مانده اندیشه الهی است. طبق فرموده خداوند آرمانهای اصلی اسلامی نیز همیشه پا برجا بودهاست و از آن به عنوان رگ حیات و مخ همه ادیان نام برده شده است. با وجود اینکه عدهای یهود را تحریف کردهاند ولی جریان اصیل یهودی همچنان هست، بر خلاف تلاش عدهای برای از بین بردن جریان مسیحیت ولی حرکت اصلی مسیحیت نیز همچنان وجود دارد، جریان اسلامی نیز با وجود جنگی که همه پیروان ادیان در طول تاریخ تا کنون بر ضد آن به راه انداختهاند ولی همچنان وجود دارد و رو به فزونی است. در قرن حاضر مردم با ادبیات یکهزار و 400 سال پیش در حال پیوستن به اسلام هستند و برایشان هم شگفتآور است. سنت « والعاقبة للمتقین» و فراگیر شدن اندیشه اهلبیت علیهمالسلام در جهان از دیگر سنتهای الهی است که حضرت زینب سلاماللهعلیها در سخنان خود به آن اشاره کردند.
زینب کبری سلاماللهعلیها؛ سهگانه معارف، شجاعت و حیا
علاسوند شجاعت آمیخته با حیا در وجود حضرت زینب سلاماللهعلیها را مورد اشاره قرار داد و گفت: شجاعت در مراتبی مانند قدرت فیزیکی دارای ابعاد جنسیتی است ولی در مراتبی خارج از ابعاد جنسیتی است یعنی زن و مرد ندارد. در روایات اسلامی به برخی ابعاد فراجنسیتی شجاعت اشاره شده است مثلاً در جایی اظهار حرف حق نزد رهبر و افراد ظالم به عنوان شجاعت دانسته شده است. اساساً زنان صدر اسلام برای این منش تربیت میشدند. شجاعت از حضرت خدیجه(س) به حضرت فاطمه(س) و از ایشان به حضرت زینب(س) منتقل شده است.
حضرت زینب کبری با سرمایه عظیم شجاعت و توان روحی از جان امام سجاد(ع) دفاع کرد و توانست اسرای کربلا را رهبری کند. در حالیکه خیلی از مردان بابت ترسی که نسبت به مال، جان و آبروی خود در مقابل یزید و نوچههای او داشتند با وجود اینکه میدانستند امام حسین(ع) بر حق است ایشان را یاری نکردند. همجنین ایشان در حال اسارت در مقابل یزید به صورت ایستاده خطبه خواند و در قالب کلماتی کوبنده او را تحقیر و سرزنش کرد.
جریانی که مورد اشاره قرار گرفت تنها یک مورد از شجاعتورزیهای حضرت است و موارد متعدد دیگری نیز وجود دارد که همگی نشانگر توان و شجاعت استثنایی حضرت زینب(س) است.
وی تبلور حیا در وجود حضرت زینب(س) را مثالزدنی برشمرد و بیان کرد: شجاعت حضرت زینب(س) مردانه نبود بلکه تهور و بیباکی ایشان مدیریت شده و مختص زنان شجاع بود. یکی از مسائلی که حضرت زینب(س) در کنار تمامی مسائل دیگر داشت «حیا» بود و در جایی به یزید نهیب زد:« آیا این عدل است که کنیزان خود را پشت پرده قرار دادی و دختران رسولالله صلیاللهعلیهوآله را شهر به شهر چرخاندی و صورتهای آنان را مانند صفحه مقابل چشمان دیگران گذاشتی و از هر جا آنان را عبور دادی و انسانهای پست به آنان نگاه کردند و خندیدند ...»؛ یعنی جامعهای که دغدغه زنان و مردان آن حیا نباشد آن جامعه دینی نیست. مردمی که خطابه حضرت زینب سلاماللهعلیها در میدان کوفه را نقل کردهاند پیش از بیان سخنان ایشان توصیف کردهاند که « تاکنون زنی اینقدر باحیا، متدین و سخنور و عالم ندیده بودیم»! حضرت زینب سلاماللهعلیها الگوی بینظیری است از آمیختگی حیا، دانش و شجاعت.
وی تصریح کرد:
اگر تمام جریان فمنیست را جستوجو کنید یا اگر کل جریان روشنفکری درباره زنان را زیر و رو کنید تا یک مدل در مورد حیات زنان از آن بیابید، پیشرفتهتر از الگوی اسلامی و زینب کبری سلاماللهعلیها وجود ندارد بر این اساس که زنان ابژه جنسی نیستند بلکه در سایهسار عفاف میتوانند انرژیهای انسانی، دانش و شجاعت را آزاد کنند و جامعه را بهرهمند سازد.
تا امروز هر کسی دور سفره کربلا نشسته است به سبب صفات حضرت زینب(س) به چنین فرصتی دست یافته است.
انتهای پیام/