رسانههای رژیم صهیونیستی و آمریکا هر روز درباره یحیی السنوار، رئیس جنبش حماس در غزه و وجود اطلاعاتی از محل اقامت وی و نزدیک بودن به بازداشت یا ترورش صحبت میکنند اما مشخص شده که بیشتر این داستانها دروغ و با هدف بازگرداندن اعتبار به دستگاههای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی است.
به گزارش خبرآنی، عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه رأی الیوم در تحلیلی درباره یحیی السنوار، رئیس جنبش حماس در غزه نوشت: «تقریبا هیچ روزی نیست که اظهارات یا مقالاتی در مطبوعات رژیم صهیونیستی و آمریکا درباره یحیی السنوار، رئیس جنبش حماس در غزه منتشر نشود و درباره وجود اطلاعاتی از مکان اقامت وی و نزدیک بودن به بازداشت یا ترورش صحبت نکنند. یک بار میگویند وی در تونلی در خان یونس پنهان شده است و بار دیگر میگویند که به ویدیوهایی از وی و خانوادهاش در یکی از تونلها دست یافتهاند و از طریق گوشهایش او را شناختهاند چرا که عکس از پشت بوده است! مشخص شده که بیشتر این داستانها دروغ و با هدف بازگرداندن اعتبار به دستگاههای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی است که به خاطر عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر وجهه آن تخریب و اغراق در قدرت و پیشرفته بودن این دستگاهها آشکار شده است.
مهمترین داستانهایی که روزنامه واشنگتن پست به نقل از مسئولان ارشد دستگاههای اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی منتشر کرده نشان میدهد که یحیی السنوار همچنان در تونلی در منطقه خان یونس، زادگاهش پنهان است و گروهی از اسرای صهیونیست در اطراف وی هستند که از آنها به عنوان سپر انسانی استفاده میشود و نگرانی سازمان اطلاعات رژیم صهیونیستی درباره ترور السنوار به خاطر آسیب نرساندن به اسرا است! چند نکته در این گزارش اطلاعاتی که شامل حقایق جدیدی است، وجود دارد که باید به آن اشاره کرد:
اول، مشارکت تیمی از کارشناسان سازمان اطلاعات آمریکا در عملیات جستجوی السنوار در کنار همتایان صهیونیست.
دوم، استفاده از دستگاههای رصد و شنود بسیار پیشرفته آمریکایی برای کمک به یافتن السنوار و اماکنی که در آنجا تردد میکند. این مسئله نشان میدهد تکذیب مشارکت اطلاعاتی و نظامی آمریکا در جنگ غزه دروغ است.
سوم، برتری دستگاههای اطلاعاتی مقاومت فلسطین و مشخصا حماس از طریق حفظ اسرای اسرائیلی در اماکن امن و گمراه کردن اطلاعات آمریکا و رژیم صهیونیستی است. نیافتن اسرای صهیونیست به رغم وجود این همه دستگاه پیشرفته در طول ماههای گذشته این واقعیت را تأیید میکند.
چهارم، گزارشها درباره استفاده السنوار از اسرا به عنوان سپرهای انسانی تلاشی دروغین برای توجیه کردن شکست خود و فریب دادن افکار عمومی رژیم صهیونیستی است که موضوع آزادی اسرا را اولویت میداند و به شدت از ناتوانی دستگاههای رژیم صهیونیستی از تحقق این هدف انتقاد میکند.
هیجان آمریکا و رژیم صهیونیستی برای بازداشت یا قتل السنوار به دلیل تواناییهای جنگی، سیاسی و اداری بالا و صلابت و پایداری وی است. دولت و ارتش رژیم صهیونیستی و دستگاههای امنیتی آن تاکنون رهبری فلسطینی یا حتی عربی ندیدهاند که این مهارتها را با یک صلابت و پایداری بیسابقه یکجا داشته باشد. آنها فکر میکنند که ترور السنوار منجر به فروپاشی جنبش حماس و دیگر گروههای مقاومت میشود اما این فکرشان اشتباه است.
آمریکا و رژیم صهیونیستی عادت کردهاند با رهبران ضعیف و تسلیم عربی تعامل داشته باشند که به خاطر ترس و نگرانی از واکنش واشنگتن و تل آویو و سرنگونیشان، تسلیم دیکتههای آمریکا و رژیم صهیونیستی شدهاند، برای همین میخواهند پدیده «رهبری السنوار» را هرچه سریعتر از بین ببرند تا تقویت نشود و به کشورهای عربی دیگر سرایت نکند و الگویی برای نسلهای کنونی و آتی اعراب و فلسطین نباشد.
رهبری نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی توجهی به جان اسرای خود ندارد و در استفاده از تمام سلاحهای کشتار جمعی برای از بین بردن السنوار و ژنرالهای اطراف او تردید نخواهد کرد. دهها اسیر صهیونیست به ضرب گلوله ارتش رژیم صهیونیستی و نه گلوله مقاومت فلسطین کشته شدهاند. این درحالی است که مقاومت فلسطین رفتار خوبی با این اسرا داشته و السنوار شخصا با آنها دیدار کرد و به آنها درباره حفظ جانشان اطمینان داد و به خاطر پایبندی به اخلاق اسلامی آنها را گرامی داشته و برای آنها غذا و دارو تهیه کرده است. تکرار داستانی که میگوید السنوار در یکی از تونلها در زیر زمین در غزه یا خان یونس یا رفح اقامت دارد دلیلی بر شکست آنها برای یافتن وی است. پس وی کجاست؟ مثلا در یک کاخ است یا در یک خانه مجلل منتظر این است که آنها او را بکشند یا بازداشت کنند؟!
ما با این نظریه که میگویند بازداشت یا ترور السنوار هیچ تأثیری ندارد و تکرار این عبارتها که جنبش حماس از این نتیجه تأثیری نخواهد پذیرفت، به دو دلیل موافق نیستیم؛ اول اینکه این رهبران جنبش حماس پایدار و ماهر در برنامهریزی و اجرا و دارای قدرت و توانایی زیاد هستند و فقدانشان تأثیر بسیار منفی خواهد گذاشت. این رهبران به آسانی تکرار نمیشوند.
دوم اینکه رهبران اکثر کشورهای عربی که این روزها قدرت را به دست گرفتهاند، بسیار بدتر از پیشینیان خود هستند و ما در اینجا در مورد رهبران تاریخی مانند جمال عبدالناصر صحبت نمیکنیم بلکه در مورد رهبران غیر تاریخی که قدرت را به ارث بردند، صحبت میکنیم. متأسفانه به مرحلهای رسیدهایم که باید برای آنها دلسوزی کنیم. ما رؤسای جمهور، شاهزادگان و پادشاهانی را متهم به ضعف و بی کفایتی کردیم. حال آنکه دیدیم کسانی که بعد از آنها به قدرت رسیدند چگونه در مقابل دولتهای آمریکایی سر خم کردند و از عزت و کرامت و زمین و آبرو گذشتند و به سمت عادی سازی روابط با دولت اشغالگر شتافتند.
السنوار همچنان کابوس و خاری خونین در گلوی آنها است تا زمانی که به شهادت برسد چرا که وی در جنگ پیروز شد، رژیم غاصب را به لرزه درآورد، قدرت، ارتش، امنیت و ثبات و برتری نظامیاش را از بین برد و نبوغی را در برنامهریزی و اجرا نشان داد که به هیچ وجه آن را پیش بینی نمیکردند چرا که در نظر آنها تمام اعراب، سست هستند و تنها به دنبال مال و دارایی و لذت و راضی نگه داشتن آمریکا و اطاعت بی چون و چرا از اوامرش هستند.»
انتهای پیام