گروه سیاسی پایگاه خبری خبرآنی_ فاطمه کریمی: حیات فعالیتهای دانشجویی در کشور ما به پیش از دوران انقلاب اسلامی میرسد. دانشجویان و به خصوص بخش فعال این قشر در قالب تشکل های دانشجویی همواره در فضای سیاسی اجتماعی کشور تاثیرگذار بوده اند و سخنان بزرگانی چون رهبر معظم انقلاب در خصوص جایگاه و نقش این قشر در دیدارهای مختلف با دانشجویان به تاثیرگذاری و اهمیت این قشر تاکید دارد.
دانشجویان به اقتضای سن خود بیشتر به عنوان منتقد بیعدالتیها، نقصها و کاستیهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شناخته میشوند که گاها بر خود آنها نیز نقدهایی وارد است.
همزمان با 16 آذر و روز دانشجو در میزگردی در پایگاه خبری خبرآنی پای صحبت نمایندگان مختلف تشکل های دانشجویی کشور نشستیم تا ضمن تشریح فضای فعلی حاکم بر دانشگاهها، نگاهها، نقدها و اولویت های این مجموعه را در فضای سیاسی و گفتمانی کشور بررسی کنیم.
در این میزگرد که با حضور حمیدرضا معروفخانی به نمایندگی از اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، سعید خلیفه از جنبش عدالتخواه دانشجویی، علی رادمنش از اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل، آرش فرجی به نمایندگی از بسیج دانشجویی و مهدی محمدی از دفتر تحکیم وحدت برگزار شد محورهای مختلفی به بحث گذاشته شد.
فضای حاکم بر دانشگاهها در دوران پسا کرونا، فعالیت سیاسی تشکل های دانشجویی، پویایی یا خموگی در فعالیت جریان دانشجویی، اثرگذاری این قشر در تحولات جامعه و اولویت های اتحادیه های دانشجویی از جمله موضوعاتی بود که در این نشست به گفت وگو گذاشته شد.
خبرآنی: به عنوان موضوع اول، فضای سیاسی حاکم بر فعالیت تشکل های دانشجویی در دانشگاههای کشور را با توجه به پشت سر گذاشتن حوادث سال گذشته و مسائلی که در دانشگاهها به دنبال داشت را چگونه می بینید. برخی معتقدند این اتفاقات جریان دانشجویی که تا حدی در فضای خمودگی به سر می برد را بیشتر دچار رکود کرده است. نظر شما چیست؟
معروفخانی: دانشگاه از ابتدای انقلاب یکی از مسائل اصلی کشور بوده و در هر نقطه عطفی که در جمهوری اسلامی ایران رقم خورده نقش آفرینی دانشگاه و دانشجو در آن هویدا است. دانشجویان و دانشگاه در نگاه بزرگان انقلاب امام راحل و رهبر انقلاب نیز از جایگاه بالا و ارزشمندی برخورد است. برای بررسی وضعیت فعلی جریان دانشجویی باید فضای چند سال اخیر جنبش دانشجویی در کشور را بررسی کرد. در دهه 90 سیاست دانشگاه زدایی یا فعالیت سیاسی زدایی از دانشگاه از سوی وزارتین(وزارت علوم و بهداشت) یا دولت وقت شکل گرفت.
ندیدن دانشجو و فعالیت سیاسی در دانشگاه و اهمیت ندادن به این جریان، به تشکل های دانشجویی آسیب زد در انتهای دهه 90 نیز فراگیری و همه گیری ویروس کرونا منجر به بسته شدن صحن دانشگاهها و به طبع آن تشکل های دانشجویی شد. هر چند تشکل ها فعالیت خود را به صورت مجازی ادامه می دانند اما بسته شدن خوابگاهها و فضای حضوری کلاس های درس که شاید بتوان گفت 80 درصد فعالیت تشکل ها تحت الشعاع این فضا قرار گرفت، مشکلاتی را برای فعالیت درونی تشکلها، کادرسازی، خودسازی و یارگیری که باید رقم می خورد، ایجاد کرد. این فضا سیاست دولت وقت را در قبال دانشگاهها و دانشجویان تکمیل کرد و می توان گفت زیست و فعالیت سیاسی تشکل های دانشجویی را به کما برد.
** سیاست زدایی از دانشگاه و کرونا در دهه 90 تشکل های دانشجویی را ضعیف کرد
حوادث و در پی آن اغتشاشات مهر 1401 و قبل از بازگشایی جدی و رسمی دانشگاهها با اسم رمز مهسا رقم خود و این در حالی بود که تشکلهای سیاسی ما چندین سال بود تضعیف شده بودند. دانشگاه و مدارس از اهداف اغتشاشات بود و حواشی آن به صحن دانشگاهها کشیده شد. کف دانشگاه و ذهن دانشجویان با پیامدهای آن کاملا درگیر و فضا کاملا هیجانی شد. دانشجویی که دو سال دوران دانشجویی را به شکل مجازی گذرانده بود یا اگر تازه وارد دانشگاه می شد، دو سال آخر دوران مدرسه خود را به صورت مجازی گذرانده بود درک درستی از فضای دانشگاه، ارتباطات و تعاملات اجتماعی ندارد و وقتی در یک فضای هیجانی قرار می گیرد، قطعا دچار مشکلاتی می شود.
یکی از نکات مثبت عملیات طوفان الاقصی، روشن شدن چهره حامیان زن، زندگی، آزادی و غربی ها بود. این حوادث پرده را از چهره آنها کنار زد و چهره واقعی آنها را عیان کرد.همه دنیا متوجه این مسائل شدند و شاهد تجمعات پرتعدادی در شهرهای مختلف اروپایی و امریکایی در حمایت از فلسطین هستیم. پس از این عملیات، رواج استکبار ستیزی و توجه به اسلام در دنیا در حال پررنگ شدن اما ذهن برخی از دانشجویان ما هنوز درگیر مسائل سال گذشته است و پرونده اغتشاشات و ماجرای مهسا امینی برای آنها باز است. حملات فکری و رسانه ای علیه دانشگاه و ذهن جوانان هنوز ادامه دارد و دانشجویان سوالاتی دارند و در ذهنشان باقی مانده است.
** تشکل ها در دوران پساکرونا و پسامهسا باید به دنبال حل گروه های ذهنی دانشجویان باشند
در حال حاضر و در دوران پساکرونا و پسامهسا، فضای هیجانی کنار رفته و تشکل های دانشجویی دارند به این سمت می روند که در فضای آرامی به این سوالات پاسخ دهند. تصور من این است که تشکل های دانشجویی لزوم برگزاری کرسی های آزاد اندیشی و تریبون آزاد را به لحاظ کمی و موضوعی احساس کردند. آن هم صرفا به این دلیل است که متوجه گره های ذهنی دانشجویان و برطرف کردن شبهات آنها با حضور اساتید و سایر مسولان و صاحب نظران شدند.
ورود جدی به انتخابات از سوی تشکل های دانشجویی رقم خورده، برنامه هایی را در این خصوص دارند و برنامه هایی را دنبال می کنند. برداشت من این است که بحث کرسی آزاد اندیشی و تریبون های دانشجویی را به شکل جدی دنبال می کنند.
خلیفه: برای ارزیابی درست و دقیق از وضعیت فعلی فعالیت تشکل های دانشجویی باید ارزیابی دقیقی نسبت به مسائل سال قبل و علل وقایع رخداده در دانشگاهها داشته باشیم. ابتدا باید جنبه های شورشی که سال قبل رخ داد را بررسی و به طبع آن مسئله جنبش دانشجویی را دنبال کنیم. به نظر من خیلی از دانشجویانی که در اتفاقات سال قبل صحنه گردان، طراحی آشوب بودند توسط تشکل های دانشجویی نمایندگی نمی شدند. تشکلهای دانشجویی به طبع نگاه تهدید محور و سیاست زدایی که به دانشگاه و دانشجو از سالیان قبل و از دهه 80 وجود داشت و تا الان نیز ادامه دارد که البته نباید همه تقصیرها را گردن نهادهای بیرونی انداخت و یک بخش مسئله هم به واسطه خمودگی خود تشکلهای دانشجویی و یا اتفاقات غیر ارادی مانند کرونا بود، مرجعیت خود را در دانشگاه از دست داده است.
** صحنه گردانان آشوب سال گذشته در دانشگاهها از سوی تشکل های دانشجویی نمایندگی نمی شدند
به طبع این نگاه یک، دیگری (طرف دیگر) در رقابت با تشکل های دانشجویی به بیرون از نظام هل داده می شد و در سایه تک صدایی و تک جریانی در دانشگاه، این گسل و شکاف باز شد و صدایی متفاوت بیرون زد و دنبال بروز بود. لذا اول باید دسته بندی موضعی و تفکیکی نسبت به این مسئله قائل شویم.
معتقدم اتفاقات داخل دانشگاه در شورش بعد از فوت مهسا امینی، در امتداد نگاه بیرونی و کف خیابان و جامعه به صحن دانشگاه منتقل شد. در فضای بیرون دانشگاه، جامعه به دلیل برخی مسائل اقتصادی و سیاسی نظیر حذف ارز 4200، محدود سازی های سیاسی و حذف خرده جریان سیاسی در انتخابات و رسانه ملی، بالقوه آمادگی یک اعتراض و خروج را داشت.
در فضای تربیتی و آموزشی که مربوط به چند سال قبل نیست و در دو سه دهه اخیر قابل مشاهده است در اعلام نتایج پذیرش دانشگاههای برتر مانند دانشگاه شریف و رتبه های برتر، شاهد طبقاتی شدن امر آموزش به صورت عینی و ملموس بودیم. این مسئله نیز به اتفاقات درون دانشگاه دامن زد زیرا بر اساس این نتایج صحن دانشگاههای برتر ما در اختیار طبقه ای از اشراف و پولدارهای فارغ التحصیل مدارس غیر انتفاعی و سما و ...است.
** صحن دانشگاههای برتر به دلیل سیاستهای غلط آموزشی در اختیار طبقه اشرافی است
اعتراضات رخ داده در کشور هر چقدر در سال 1398 محق بود در سال 1401 توسط این طبقه رشد کرده در کف خیایان ها و دانشگاهها مصادره شد و هر چقدر جلو می رفتیم شعارها و مرزبندی ها یشان دقیق تر و اهداف و نظر آنها کاملا عریان و بدون هیچ ابایی اعلام می شد که از تجزیه کشور حمایت می کردند. در خیلی از شهرها کنش هایی که اوایل انقلاب از سوی برخی گروهک ها رواج داشت، مشهود بود.
در دانشگاهها، آن جریانی که می توانست با جریان دانشجویی حزب الهی رقابت کند به صحن دانشگاه و خارج دانشگاه خیانت کرد زیرا اولین لازمه هر اعتراض و کنشی در کشور این است که به قانون اساسی و حاکمیت جمهوری اسلامی معتقد و پایبند باشید.
برخی نیز به جای اینکه بخواهند این شورش را کنترل، درونی سازی و تبدیل به اعتراض کنند و دانشجویان و دانشجوها را نمایندگی کنند، آن طبقه پر سر و صدا توسط آنها نمایندگی شد. هر چقدر این مسیر جلوتر می رفت از سمت جریان حزب الهی دانشگاه نیز شاهد یک گنگی خاصی بودیم و شعارها و اقدامات رو به جلویی را ندیدم و فضای بیرونی دانشگاه به داخل منتقل شد.
** در فعالیت جریان دانشجویی نسبت به سال قبل تمایز ویژهای دیده نمیشود
در فعالیت جریان دانشجویی نسبت به سال قبل تمایز ویژه ای دیده نمی شود و اینکه ادعا کنیم جریان دانشجویی به یک فهم و راهبرد جدی نسبت به سال قبل رسیده است نه. همچنان فعالیتها و اقدامات معمولی آن صورت می گیرد و به نظرم فضای خمودگی و گنگی را که در برخی دانشگاهها دیدیم تا وقتی که یک تشکل دیگر و درون ساختار نتوانستیم در دانشگاه ایجاد کنیم ادامه دار خواهد بود چون خیلی از دانشجویان و همین طبقات فعلی داخل دانشگاه که به بالقوه معترض هستند مرزبندی هایشان را با شما دقیق تر کردند.قائل به گفت وگو نیستند. اینها شبهه نیست. از جنس حرف زدن و حرف نفهمیدن نیز نیست از جنس اصلاحات عمیقی است که باید در کف اصلی جامعه و در میدان اقصادی رخ دهد.
البته خیلی از آنها قائل به این نیستند که اصلاحات باید به نفع انها باید رقم خورد مانند بچه بسیجی ها و طبقات ضعیف که سال قبل جلوی شورش و تجزیه کشور ایستادند. لذا اگر قرار است بازگشایی در کف صحنه سیاسی کشور رخ دهد باید به نفع این توده های ضعیف باشد.
چون مرزبندی ها دقیق اعلام شد لذا در این مرحله نیستیم که با صحبت و رفع شبهه بتوان جریان دانشجویی را احیا کرد. لازمه این مسئله تعامل با بیرون و اقداماتی در فضای اقتصادی است تا واقعیت های بیرون تغییر کند. در داخل دانشگاه نیز باید یک، دیگری به عنوان جریان منتقد در درون نظام ایجاد کنیم.
رادمنش: به نظر من دو عامل، باعث بروز اتفاقات سال گذشته با هم نامی که بخواهیم از آن یاد کنیم بود: 1 سیاست زدایی از دانشگاه و 2 رادیکال شدن جریان های دانشجویی. جریان دانشجویی که بدون رهبر بود و در قالب هیچ تشکل و ساختاری نبود. وقتی جریان و تشکلی رادیکال شود، فضا، فضای دانشگاهی و گفتمانی نیست. سال گذشته این افراد در برخی دانشگاهها به صورت محدود اقدامات رادیکالی صورت دادند که به واسطه آن چهره نخبگانی ما در جهان آسیب دید. وقایع دانشگاه شریف تصویر دانشجوی این دانشگاه را یک دانشجوی بی ادب و فحاش نشان داد. نمی توان توقع داشت فضا و تصویر نخبگانی، سیاسی علمی و فرهنگی خدشه دار شده دانشگاه کشور طی یکسال ترمیم شود.
** تصویر نخبگانی دانشگاه پس از وقایع سال گذشته خدشه دار شد و به زودی ترمیم نمی شود
تصویر دانشگاه شریف به دلیل مسائل سال گذشته شاید از نظر علمی خیلی تغییر نکند اما در زمینه سیاسی و اعتباری قطعا دیدگاهها نسبت به این دانشگاه فرق خواهد کرد. شاید تعداد دانشجویان بورسیه شده این دانشگاه از کشورهای دیگر امسال تا حدودی کاهش داشته باشد زیرا چهره ای که از دانشگاههای ما در پس اتفاقات سال گذشته مخابره شد، آسیب دید.
با این نظر که "تشکلهای دانشجویی به واسطه اتفاقات سال قبل دچار رخوت و خمودگی شدند و دیگر فعال نیست" موافق نیستم. هر چند از نظر تکاپو و پویایی فعالیت جریان دانشجویی تا کنون در انتخابات مثل سالهای گذشته نیست اما بعد از عملیات طوفان الاقصی و بمباران بیمارستان ها از سوی رژیم صهیونیستی بی تفاوتی را از سوی جامعه دانشجویی و دانشگاهی ندیدیم. در دور افتاده ترین مناطق و دانشگاهها واکنش هایی را دیدیم و این نشان می دهد جنبش دانشجویی پتانسیل پویایی را دارد.
** رخوت تشکل های دانشجویی به واسطه اتفاقات سال گذشته درست نیست
اینکه چرا در برخی مواقع واکنش ندارد؟ آیا دست نهادهای بیرونی است؟ نه چنین نیست. آیا به خاطر ضعف خود تشکل های دانشجویی و کرونا بوده است؟ نه. به نظر من ترکیبی از عوامل در جامعه و خود دانشگاه در این زمینه تاثیرگذار هستند. الان تشکل ها برنامه هایی را برای انتخابات دارند و می خواهند برگزار کنند. تاکید رهبری بر فعالیت سیاسی دانشجویان است و زمانی لعنت کردند دستهایی که می خواهند دانشجو سیاسی نباشد. این موضوع را در زمان فعالیت دولتی اعلام می کنند که مدعی ازادی بیان بود. این افراد شاید امروز در جایگاه سیاسی نباشند اما هم عقیده ها و هم حزبی هایشان امروز این ادعا را دارند که در داخل کشور یکدست سازی و خالص سازی شده، کسانی که زمانی که در راس کار بودند، مخالفان و افرادی که با آنها هم نظر نبودند را بایکوت می کردند و حتی باعث می شدند در دانشگاه که مرکز نخبگانی و گفتمانی بود گفت وگویی شکل نگیرد، الان مدعی این هستند که رویکرد در انتخابات خالص سازی است.
** معتقدان به خالص سازی در ایام مسئولیت، اجازه نمی دانند در مراکز نخبگانی گفت وگو شکل گیرد
در دانشگاهها نیز همفکران این افراد به دنبال القای این مسئله هستند. دانشجوی ما هم وقتی دایم مسئلهای را با عنوان خالص سازی و اینکه نمی گذارند ما کار کنیم را از سوی افرادی که سالها در جایگاه اجرایی و قانونگذاری بودند می شنود، ناامید می شود که نمی گذارند ما هم کار کنیم. آن دانشجوی حزب الهی هم وقتی می بیند داخل دانشگاه تک صدایی وجود دارد و فقط افرادی که هم فکر خودش هستند به حرفهایش گوش می دهند انگیزه خود را برای فعالیت از دست می دهند.
البته نسبت به سال گذشته پیشرفت رو به جلویی را در فعالیت های دانشجویی می بینیم. سال گذشته اصرار از طرف تشکل ها و مسئولان دانشگاهها بود تا افراد معترض در داخل سالن های جلسات حاضر شوند و سخنان خود را مطرح کنند اما استقبالی نبود البته حرفی هم برای گفتن نداشتند، برخی کارهای هیجانی و بدون منطق که مبنای خاصی نداشت اما امسال اینطور نیست. کرسی های آزاد اندیشی با نظرات و دیدگاههای مختلف برگزار می شود و با استقبال دانشجویان روبرو می شود که نشان دهنده این است که آنها هم امید دارند و آن حرف خالص سازی درست نیست.
محمدی: در وقایع و اغتشاشات سال گذشته، دانشگاه نقش محوری پیدا کرد. یک چرخه ای صورت گرفته بود که داخل دانشگاه شلوغ شود و التهابات داخل دانشگاه به خیابانها منتقل و آشوب ها جلو رود. در این میان دانشگاه امیرکبیر به دلیل موقعیت مکانی و خاصی که داشت شاهد فضای متفاوتی بود.در این دانشگاه از 28 شهریور ماه درگیر مسئله فتنه بودیم که جا دارد توسط خبرگزاری و خود ما که در صحنه بودیم این وقایع روایت شود تا مسئله به فراموشی سپرده نشده و مستند سازی شود.
یک جریانی در دانشگاه داشتیم که این جریان یک پیشانی و لیدر، راس و بدنه ای داشت. ما این راس و لیدر را الا و لابد هدایت شده می دیدیم.گروهی که لیدر این وقایع بودند، دانشجویان را تهییج و برنامه ریزی می کرد به طوریکه در موقعیت های مختلف یک کنشی را با هدف خاصی در کف دانشگاه انجام می دادند. با این افراد مشخصا برخورد می شد و نیاز دارد که با آنها مقابله شود. این موضوع را خیلی عیان می گوییم و ابایی از این مسئله نداریم. هم در لایه دانشجویی یک گروهی بود که نقش لیدر را ایفا می کرد و هم در لایه اساتید گروهی به عنوان پیشانی کار را جلو می برد که به نظر بنده لزومی ندارد این اساتید در دانشگاهی که جمهوری اسلامی بستر آن را فراهم کرده تا کار علمی و آموزشی انجام دهند فتنه گری کنند و دانشجویان را بشورانند، تهییج کنند و باعث بروز اتفاقاتی که شاهد آن در دانشگاه امیرکبیر و شریف به صورت حاد و در دانشگاه های دیگر به صورت سرریز شده بودیم.
** دانشجویان در کف دانشگاه با اغتشاشات سال گذشته همراهی نکردند
البته باید گفت اغتشاشات سال گذشته در کف دانشگاه خیلی توسط دانشجویان همراهی نشد. در حالیکه دانشگاه امیرکبیر حدود 15 هزار دانشجو دارد از این تعداد بالغ بر 200 تا 300 نفر با این اغتشاشات و آشوب ها همراهی کردند. برخی از این افراد در داخل دانشگاه به دنبال این بودند فضای دانشگاه را به سمت تعطیلی کلاسها، التهاب و درگیری برسانند که توسط عامه دانشجو ها حمایت و همراهی نشدند. همانطور که حضرت اقا گفتند در کف خیابان هم همین شکل بود و مردم با اغتشاشات همراهی نکردند. درباره همان عده قلیلی که بدنه این داستان و از قشر خاکستری بودند قائل به این هستیم که فریب خوردند و باید به این سمت برویم که فضا را شفاف و گفت وگو کنیم.
این اتفاقات در سطح جامعه و در سطح دانشگاه تبعات فرهنگی و سیاسی زیادی داشت. از وضعیت حجاب در داخل دانشگاه، دانشکده ها گلایه مند هستیم و باید برنامه ریزی هایی برای اقدامات سلبی و ایجابی صورت گیرد. مهم است که دانشجویان با مفاهیم آشنا شوند و با گفتگو و تعابیر مختلفی چون کرسی ازاداندیشی، دیدگاهها نزدیک تر و فضای سرد موجود شکسته شود. البته به نظر می رسد، مسئولان وزارت علوم و وزارتخانه های مربوطه هنوز در این خصوص گام های خوبی را برنداشتند.
** کرونا، کنشگر فرهنگی، فعال سیاسی و تشکلی را متفاوت کرد
این اتفاقات پیامدهایی داشت ولی اینکه قائل به این باشیم به واسطه این اتفاقات فضای سیاسی داخل دانشگاه به یک سکونی رسیده، خیلی آرام است و فضای قوی و پرنشاطی را شاهد نیستیم شاید یک موضوع چند وجهی باشد که تک مولفه ای نمی توان به آن پرداخت. در این سال ها با پدیده و عاملی با نام کرونا نیز مواجهه بودیم که فضایی متفاوت با قبل را در دانشگاهها ایجاد کرد. به نظر بنده نسلی که کرونا وارد دانشگاه کرد عامل مهمتری در این زمینه است.
کرونا، کنشگر فرهنگی، فعال سیاسی و تشکلی را از آن فضای سابق جدا کرد و نسل جدیدی وارد دانشگاه شد که فضای سابق را ندیده بودند. با شروع سال تحصیلی فضای ملتهب، پرهیجان و متشنجی را شاهد بودند و خیلی نتوانستند به فضای دانشگاهی برگرددند که مدنظر جمهوری اسلامی بود اینکه در این فضا حرف زده شود و گفت وگو و رفت و آمد گفتمانی داشته باشیم مهم است. من فضای گذشته را تنها عامل موجود نمی بینم اما اینکه فضای دانشگاه آرام و با کرختی همراه است را قبول دارم.
فرجی: در ابتدا درباره اصل روز 16 آذر و دانشجو نکته ای را باید یادآور شد. برخی از جریان های دانشجویی نیاز دارند تاریخچه 16 آذر را مطالعه کنند تا به درستی متوجه شوند آن دو دانشجویی که توسط رژیم پهلوی در دانشگاه کشته شدند برای چه هدفی کشته شدند و چرا این روز، روز دانشجو نامگذاری شد. ذات 16 اذر و دانشجو استکبارستیزی است. آن اعتراضی که این روز را در جمهوری اسلامی ایران جاودانه کرده است از جنس استکبارستیزی بود. آن دو دانشجو به دلیل آمدن رئیس جمهور امریکا به ایران و از سرگیری رابطه با دولت بریتانیا کشته شدند اما برخی در فضای دانشجویی دچار توهم هستند و بعضا سر و صدایی می کنند. کسی که در 16 آذر بخواهد برای ما حرفهای آمریکایی بزند به معنای واقعی کلمه "ابله" است و نمی داند در چه روزی چه چیزی را باید بگوید.
** اعتراضی که 16 آذر را جاودانه کرد از جنس استکبارستیزی بود
بعد از اتفاقاتی که سال گذشته پیرامون فوت خانم مهسا امینی در فضای جامعه رخ داد و اتفاقاتی که در دانشگاه رقم خورد، فضای دانشگاه در همان ابتدای سال تحصیلی ملتهب شد اما جنس این التهاب با آن چیزی که در اغتشاشات سالهای گذشته در کشور رخ داده بود، متفاوت بود. از آن جهت که مسئله، مسئله متفاوتی بود. یعنی دانشگاه درگیر چیزی شد که مسئله مردم و قشر مستضعف نبود. اعتراض، اعتراض اصیلی نبود و پشتوانه اقتصادی و سیاسی نداشت بلکه اعتراض ولنگاری و مختص یک طبقه و قشر خاصی بود.
** دانشگاه سال گذشته درگیر موضوعی شد که مسئله مردم و قشر مستضعف نبود
اگر بخواهیم به نقشه پراکندگی درگیری ها در دانشگاه ها نگاهی کنیم شاهد این بودیم که این حوادث در دانشگاه هایی به شکل جدی تر و بحرانی تر بروز و ظهور پیدا می کرد که اتفاقا فاصله خودشان را با مردم بیشتر کرده بودند. نقطه اوج آن را در دانشگاه شریف دیدیم. برداشت های مختلفی را از علت این رفتارهامی توان داشت؛ یک اینکه ما ورودیهای دانشگاهمان را به وسیله نابرابری و عدم عدالت آموزشی دستکاری کردیم و بر این اساس یک قشری را وارد فضای دانشگاه کردیم که به واسطه پول پدر و مادرهایشان خوب توانستند تست بزنند و از مواهب سیستم آموزشی ما در مقاطع ابتدایی استفاده خوبی ببرند. به برکت معلمان خصوصی مطالبی را گلچین شده حفظ کنند و وارد فضای دانشگاه شوند. اسم اینها را نخبه و انسان با استعداد گذاشتیم اما در واقع اینطور نیست آن چیزی که در هر جامعهای به عنوان انسان نخبه شناخته می شود هر استعدادی نیست.
استعداد و نخبه کسی است که استعداد خودش را در راه خدمت و حل مسائل مردم به کار گیرد. لذا آن چیزی که در دانشگاه بروز و ظهور پیدا کرد در اثر عدم استقرار عدالت آموزشی در ورودی دانشگاهها بود. یک طبقه خاصی از قشر مرفه که دنبال امکانات بیشتر رفاهی هستند. ورودی های دانشگاه شریف از کدام طبقه هستند؟ قریب به 80 و 90 درصد آنها از قشر مرفه هستند. کسانی هستند که حتی جنس اعتراضاتشان با مردم عادی متفاوت است. اعتراض رفاهی و اقتصادی مثل عامه مردم ندارند یعنی درگیر بحث اقتصادی هم نیستند. به دنبال آزادی آن هم از جنس آزادی که هدفش به هم ریختن فضای روانی و اسلامی جامعه است.
** نبود عدالت آموزشی در پذیرش دانشجویان در حوادث سال گذشته عیان شد
این دانشجو یکبار نیامده به خاطر مثلا بیکار شدن یک کارگر، آن چیزی که در تشکل بسیج یا در تشکلهای دیگر اعم از عدالتخواه و انجمن دنبال می شود اعتراض و مطالبه گری کند و هزینه دهد. یک بار نمی بینیم از این افراد برای کارگران هپکو، هفت تپه یا معدن... صدایی درآمده باشد ولی همین که مسئله مربوط به تنانگی و آزادی های غیرواقعی و خاصی است صدایشان درمی آید و حقیقت وجودشان را نشان می دهند.
البته این فضای، فضای قالب دانشگاه نیست. این نکته مهمی که باید به آن توجه شود که تعداد این افراد با این تفکر در دانشگاه زیاد نیست اما با توجه به این تغییراتی که در سیستم ما اتفاق افتاده دانشگاه ما از دانشگاه ایرانی اسلامی بودن فاصله گرفته است. سندهایی که برای دانشگاه مثل سند اسلامی سازی دانشگاه و ... نوشتند هیچ کدام به درستی اجرا نمی شود و این اسناد به اسناد نمادینی تبدیل شدند که هر چند وقت یک بار از آن رونمایی شود که بگویند یک کاری انجام دادیم. حقیقتا هیچ کسی برای تهیه این اسناد وقت نگذاشته است. نه نهاد رهبری و نه حوزهی علمیه برای این مسئله وقت نگذاشتند و به درستی کار نکردند لذا دانشگاه هم بعضا از وظیفه و جایگاهی که باید داشته باشد خارج شده است.
درباره فضای فعلی دانشگاهها هم ما فکر میکردیم که بعد از اغتشاشات، یک فضای رکود، سکوت و خلوتی را در دانشگاه شاهد باشیم اما همین اتفاقی که ابتدای سال تحصیلی افتاد یعنی درگیر شدن حماس با رژیم غاصب صهیونیستی به عنوان جرثومه فساد و ظلم در منطقه، فضای دیگری را برای ما باز کرد کرد و یک نگاه دیگری به ما داد. فعالیت های مختلفی در این دوران اتفاق افتاد. اگر بخواهیم به آمادگی و هوشیاری جنبش دانشجویی در این رابطه اشاره کنیم به خصوص آن اتفاقی که در شب حمله رژیم صهیونیستی به بیمارستان معمدانی رخ داد را باید مد نظر قرار دهیم.
** هوشیاری و واکنش سریع جنبش دانشجویی نسبت به مسائل فلسطین گویای پویایی این قشر است
در اولین ساعاتی که این خبر منتشر شد جنبش دانشجویی یک برنامهای را ترتیب داد و نیمه شب یک جمعیت شش هزار نفری را در میدان فلسطین جمع کرد که برای حضور در میدان اعلام آمادگی می کردند و خشم خودشان را بروز می دادند همه هم دانشجو بودند. این گونه دانشجویان ایرانی استکبارستیزی و دشمن شناسی خود را به رخ مردم منطقه کشیدند. بعد از این تجمع ساعت 12 نیمه شب یک جمعیت شش هزار نفره با اطلاع رسانی ناقص از میدان فلسطین تا مقابل سفارت فرانسه و بعد از تا مقابل سفارت انگلیس پیاده رفتند و بیانیه هایی که خوانده شد. این فضا برای من روشن کننده است که چه چیزی در جنبش دانشجویی اتفاق می افتد در شرایطی که کم کاری ها درگیری های ذهنی را در حوزه مسائل اقتصادی ایجاد کرده هر لحظه متناسب با وقایع می تواند از خود تصویر روشنی را خلق کند.
** فضای دانشگاهها، فضای بستهای نیست که مانع فعالیت دانشجویی شوند
فضای دانشگاه ها، فضای بسته ای نیست و کسی بخواهد کاری انجام بدهد، مانع شوند. اینها که مدعی فضای خفقان هستند آدمهای ناامید و سرخورده ای هستند که بعد از تودهنی که سال گذشته توسط مردم خوردند و پشت آنها هم توسط دشمنان خالی شد احساس خمودگی و خستگی میکنند. البته صاحب فکر و اندیشه هم نیستند که بخواهند بابت آن کاری کنند. البته این هم بی تاثیر نیست که الان کسی پولی به آن معنا برای آنها خرج نمی کند بالاخره اتفاقاتی در منطقه افتاده که پولها باید درگیر بخش های دیگر شود. اینها هم که خواب می دیدند این اتفاقات در تهران یا در کردستان بخواهد اتفاق بیفتد الان باید دوربین هایشان را به شهرهای رژیم صهیونیستی ببرند.
معروفخانی:یکی از دوستان درباره خالص سازی نکاتی را مطرح کرد من هم در این خصوص سه مسئله را مطرح می کنم. افرادی که خودشان زمانی که قدرت دستشان بود و مسئول بودند به شدیدترین شکل ممکن صداهای مخالف را مسکوت می کردند و با بدترین تعابیر منتقدان را خطاب می کردند، امروز مسئله خالص سازی را مطرح می کردند. عبارات و تعابیری که آقای روحانی درباره منتقدان به کار می بردند هنوز در رسانه ها وجود دارد و امروز ایشان و جریان های نزدیک به وی بحث خالص سازی را مطرح می کنند در حالیکه طرفداران این نگاه در صدا و سیما حضور پیدا می کنند و در دانشگاهها تربیون دارند. این افراد امروز به قول اقای راد منش مظلوم نمایی می کنند.
** افرادی که از خالص سازی می گویند به دلیل عملکرد منفی خود دنبال مظلوم نمایی هستند
دیگر اینکه، رد صلاحیتهایی که از سوی هیئتهای اجرایی اعلام شد، توسط مردم انجام شده هر چند به لحاظ جایگاه قانونی فرمانداری هم در آن دخالت دارد اما قالب هیئت های اجرایی را مردم تشکیل میدهند. مسئله سوم اعتراض برخی از جریان های دانشجویی و مردمی است ما به این تایید صلاحیت ها منتقدیم و انتظار داشتیم افراد بیشتری رد صلاحیت می شدند برخی از این نمایندگان و افراد از نظر ما در حد نماینده مجلس نیستند، چون مجلس جای مهمی است و نباید فردی در آن حضور یابد که کنشهای او بعضا واکنشهای منفی در بدنه دانشجویی و مردمی داشته باشد.
خبرآنی: با توجه به مسائلی که درباره فضای فعلی فعالیت تشکل های دانشجویی مطرح کردید به نظر شما امروز جریان دانشجویی کشور همچنان در تحولات اجتماعی و سیاسی اثرگذار است؟ لطفا مصادیق این مسئله را طی یکسال گذشته بیان کنید.
محمدی: ویژگی جوان و کسی که در این فضا کار می کند امید و شور است که از یاس جلوگیری می کند. در بیانیه گام دوم، رهبر انقلاب، موتور محرکه گام دوم انقلاب را جوانان معرفی کردند. در واقع جوانان و دانشجویان موتور محرکه جریان سازی و حرکت عمومی جامعه برای زمینه سازی و تحقق آرمانها هستند. یعنی جنبش دانشجویی در گام دوم انقلاب به حلقه میانی میان مردم و حاکمیت تبدیل می شود. این حلقه میانی چه کاری باید انجام بدهد؟ این را هم حضرت آقا مشخص کردند که ابتدا باید یک شناخت صحیحی از صحنه و خودش داشته باشد تا کمک کند جامعه نیز به تصویر درستی از وقایع و مسائل کشور دست پیدا کنند.
این جنبش باید کلان نگری داشته باشد و با نگاه کلان تری به مسائل نگاه کند. در نگاه کلان و اصلی انقلاب که در دیدگاههای رهبر انقلاب متبلور است، نبرد همیشه بین حق و باطل است و در گفتار و موضوعات مختلف چه مسائل داخلی و چه بین المللی همیشه از این باب وارد می شوند. بحث دیگر اینکه جهتگیری مشخصی به سمت هدفی که متصور شدیم داشته باشیم. هدف جنبش دانشجویی همان حرکت به سمت تحقق آرمانها و انقلاب اسلامی است که ما باور داریم و می گوییم، آرمان هایی مانند، عدالت، آزادی و استقلال مشخصا مواردی هستند که باید به سمت و تحقق آنها برویم.
** اگر جنبش دانشجویی با نگاه کلان تری به مسائل نگاه کند اثرگذارتر خواهد بود
مسئله دیگری که ناظر به این فضا است, امیدبخشی است. امیدبخشی یکی از وظایف اصلی جریان دانشجویی و حلقه هایی مثل ما است. اینکه ما به عنوان جریان دانشجویی باید یک امید و نقطه روشنی داشته باشیم تا به سمت تحول و وضعیت مطلوب برویم. امیدبخشی در شرایط حاضر مورد نیاز جنبش دانشجویی و جامعه است از این باب که با پمپاژ امید به مخاطبش که جامعه است آن را به آینده امیدوار کند. البته فضای رسانه ای و پروپاگاندویی که وجود دارد فضای موجود را خیلی سیاه نشان می دهد و گاها سیاه نمایی زیادی دارد لذا باید کمک کنیم فضای سخت و سیاه شکسته شود.
جنبش داشنجویی در بخش دیگر هم باید راهکارهای عملی به مسئولان و حاکمیت دهد و کمک کند که آن آرمانها توسط یک برنامه اجرایی محقق شود. دانشجو و جنبش دانشجویی می تواند با این 4 مولفه که حضرت آقا گفتند کار کند، جلو رود و رسالت اصلی خودش را در این امور قرار دهد.
در این زمینه دو تا مواجهه دارد یک مواجهه با حاکمیت و حکومت و مواجهه دیگر ناظر بر مردم است. به عنوان حلقه میانی باید این 4 هدف را با این دو گروه در میان بگذارد و آنها را برای این 4 هدف پای کار بیاورد. تبیین دقیقی از اهدف داشته باشد. دشمنش را بشناسد و با آن چه داخلی و چه خارجی برخود کند. به دولت از این باب که بتواند به آن مولفه های دولت اسلامی که آقا مطرح می کنند دست یابد، کمک کند. اینها رسالتهای جنبش دانشجویی است. جریان دانشجویی جریان مهمی است. دیدار حضرت اقا با دانشجویان هر ساله تکرار شده و همیشه در ابتدا بخشی از نکات را می خواهند از جریان دانشجویی بشنوند.
قطعا می شود مصداقی وارد کار شد. ماجرای معاون وزیر کشور آقای غلامرضا یکی از آنها بود. جریان راه انداختیم و صدایمان به گوش مسئولان رسید. ماجرای سلاح ورزی و ... پیگیری کردن همه این مسائل خوب است اگر نگاه کلان تری نسبت به موضوعات داشته باشیم.
یکی از رسالتهای مهم و اساسی جنبش دانشجویی، تربیت نیرو برای کشور است. تشکیلات اسلامی تشکیلاتی است که با همین مولفه ها و معیارهایی که گفته شد، انسان تربیت کند. معیارهای دیگری هم مانند بحث تقوا و اخلاص نیز باید مد نظر قرار گیرد. اگر یک تشکیلات، نیرو تربیت کند، به نظر من موفق است و هدفگذاری درستی انجام داده است.
** مسئولین در حال حاضر اقبال بیشتری برای حضور در جمع دانشجویان دارند
در مورد اثرگذاری هم یک بخش جریان دانشجویی است و دیگری مواجهه مسئولین با این گروه است. مسئولین در حال حاضر اقبال بیشتری برای حضور در جمع دانشجویان دارند. نمی گوییم کل دولت قبول دارند با دانشجوها نشست و برخاست داشته باشند و از نقدها استفاده کنند ولی این نگاه که فقط 16 آذر سراغ دانشجویان باید رفت، نبوده برخی از مسئولین با دانشجویان جلسه می گذارند و صدای جریان دانشجویی و جنبش دانشجویی به گوش مسئولین می رسد و این ارتباط منشا برخی تغییرات و اثرات می شود.
معروفخانی: جنبش دانشجویی همواره اثرگذار بوده و از ابتدای انقلاب شاهد نقش آفرینی او در مقاطع مختلف بوده ایم. به اقتضای زمان مدل کنشگری و اثرگذاری آن تغییر کرده است. زمانی نیاز بوده در کف خیابان حضور پیدا کند و امروز قرار است در حوزه نرم، فرهنگ و عرصه جهاد تبیین فعالیت داشته باشد. برای سنجش میزان تاثیرگذاری جنبش دانشجویی، عملکرد آن نسبت به گذشته و ایده الی که جنبش دانشجویی تراز دارد را می توان ارزیابی کرد. گاهی در مسائلی توفیق داشته و موفق بوده و گاهی ناکام مانده و نتوانسته اثرگذاری داشته باشد.
البته توان جنبش دانشجویی محدود است و وظیفه اول دانشجویان تحصیل است در کنار آن مسائل کشور کلان است و جنبش دانشجویی نمی تواند به همه مسائل و معضلات ورود کند لذا باید اولویت سنجی کند. عوام مردم شاید تشکل دانشجویی را در مسائل کشور اثرگذار نبینند زیرا این قشر به دلیل نخبگانی بودنش اولویت هایش با مردم در برخی مسائل متفاوت است.
** جنس نخبگانی جنبش دانشجویی اقتضا می کند به حوزه هایی ورود کند که در آینده اثرگذار است
مثلا شاید مردم در موضوع ریاست اتاق بازرگانی و آقای سلاح ورزی دغدغه ای نداشتند. برایشان مهم نبود چه کسی رئیس باشد اما برای قشر نخبگانی و دانشجویی این مسئله مهم بود.برای آن وقت گذاشت و به این موضوع پرداخت. از انتشار بیانیه گرفته تا تجمع، تحصن و نامه نگاری را صورت داد. البته ما هم از بطن مردم هستیم اما جنس نخبگانی این قشر اقتضا می کند به برخی حوزه هایی ورود کند که در آینده اثرگذار است.
دیگری بحث انتخابات مجلس و ورود به انتخابات است. این انتخابات مهم است، زیرا جایگاه مجلس مهم و محلی برای قانونگذاری است. سالها قرار است قوانینی را اتخاذ کند که دولتها و حتی قوه قضائیه اجرایی و دنبال کنند. نماینده مجلس هم فرد مهمی است. در همه موضوعات کشور می تواند ورود کند. وزیر را مورد سوال و یا استیضاح کنند. در این خصوص هم بحث مشارکت و هم انتخاب اصلح را مد نظر داریم.
** کادرسازی برای نظام و کشور از جنبه های اثرگذاری جنبش دانشجویی است
کار دیگری که جنبش دانشجویی انجام می دهد و بعضا دیده نمی شود، کادرسازی برای کشور و انقلاب است. در همین فعالیت ها است که مدیر و متفکر برای آینده کشور و جمهوری اسلامی ایران تربیت می شود. ورود تشکل ها و دانشجویان به موضوعات مختلف کشور آنها را صاحب فکر، نظر و ایده کرده و آنها را تبدیل به فرد ارزشمندی برای کشور می کند. اگر دانشجویان به سه ویژگی بصیرت، معرفت و اخلاق مجهز باشند حتما آینده روشنی را برای کشور رقم می زنند.
خلیفه: قطعا تاثیرگذار است و بعد از انقلاب اقداماتی را صورت داده که در رسانه ها هنوز وجود دارد. عمده پیگیری های آنها از جنس سیاسی است. اثرگذاری آنها را از نظر کیفی، گفتمانی و بلند مدت باید ارزیابی کرد. اینکه این تاثیرگذاری بعضا و در برخی موارد احساس نمی شود و یا خیلی از اتفاقات را پیگیری می کنند و نتیجه ای را که گرفتند، رسانه ای نمی کنند؛ دلایل مختلفی دارد.
از نظر مقطعی در سال های قبل، سال 97 و 98 خاطرتان هست در چه فضایی بودیم. برجام مهمترین مسئله کشور محسوب می شد و همه امور کشور درگیر مسائل بین المللی بود. همه چیز حول مسائل بین المللی تعریف و وابسته به آن بود. در این ایام مسائلی در فضای داخلی کشور مطرح شده بود که با اقتصاد اقشار مختلف و ضعیف جامعه درگیر بود.
** خلع ید مدیریت هفت تپه و برگشت هپکو به دولت در سایه اثرگذاری تشکل های دانشجویی رخ داد
مسئله هفت تپه و مشکلات آن در خصوصی سازی، اعتراضات کارگران و فسادهایی که در برخی شرکتها بود توسط جریان دانشجویی پیگیری شد. در آن دوران تا الان که مانند آن زمان خیلی از موضوعات در این زمینه رسانه ای نمی شود ، اتفاقات مهمی رخ داد. خلع ید مدیریت هفت تپه، برگشت هپکو به دولت و در راس آنها خانه های ده ونک بود که یک سمت آن چند دستگاه حاکمیتی بزرگی قرار دارند و یک سمت 90 خانوار که برخی از آنها دسترسی به وکیل هم ندارد. از سال 96 و 97 این موضوع به واسطه حساسیتی که جنبش دانشجویی ایجاد کرد با محافظه کاری از سوی دانشگاه و وزارت علوم دنبال می شود و از اجرایی کردن رایی که از دادگاه گرفته واهمه دارند. اینها اقدامات و مصادیقی از تاثیرگذاری جنبش دانشجویی است.
البته در این بین آسیبهایی هم وجود دارد. مثلا اینکه در فلان استان جریان دانشجویی به واسطه برخی مطالبه گری ها با اعلام اینکه انقلاب در خطر است درگیر مسائل دسته چندم می شود که نمود واقعی ندارد. مسائلی چون اخراج اساتید اصلاح طلب و ... از این دست اقداماتی است که برای مدتی آن را درگیر می کند. بخشی هم حاکمیتی است اینکه در برخی دانشگاهها اجازه توسعه تشکلهای دانشجویی را نمی دهند از این دست آسیب هاست. اگر دوستان اطلاع داشته باشد فضای سیاسی مشهد تک صدایی است و در این فضا دانشگاه فردوسی اجازه ایجاد تشکل جدید را با این عنوان که فلان نهاد امنیتی می گوید صلاح نیست انجا تشکل داشته باشیم، نمی دهد. در حالیکه در کلان باید دیده شود. رهبر انقلاب سالانه به همه این اقشار تریبون می دهند.
** برخی می خواهند تشکل دانشجویی درگیر مسائل دسته چندم شود
رادمنش: تشکل دانشجویی زمانی می تواند اثرگذاری داشته باشد که آرمان خودش را داشته و در کنار آن رویا پردازی نداشته باشد. واقع بین باشد و فضای اجرایی را ببیند و بفهمد. بعضا گاهی اوقات باید راه خود را عوض کند و مسیر قبلی را نرود. اقدامات و سیری که جریان دانشجویی در سال 60 می رفته با الان متفاوت است. آن زمان نیاز بوده از دیوار سفارت امریکا بالا رود و الان باید اقتضائات خود را بشناسد و نسبت به وقایع، تحلیل و برنامه ریزی جدید داشته باشد نه اینکه هنوز برنامه هایی که دهه 60 و 70 داشتند را اجرا کند، زیرا ذائقه مردم و دانشجویان تغییر کرده است.
زمانی می تواند تاثیرگذار باشد که درباره اقداماتی که در حال حاضر در کشور در حال وقوع است تفکر و ایده داشته باشد نه اینکه صرفا مطالبه گری کند. وظیفه و هویت دانشجویی خود را نباید فراموش کند نه اینکه هیچ فهم و درکی نسبت به ماجرا نداشته باشد. چهار سال پیش اتحادیه انجمن مستقل در دوره جهاد اکبر موضوعی را با عنوان عدالت ساختاری مطرح کرد، اینکه برخی قوانین و ساختارها باید اصلاح شود تا به عدالت ساختاری برسیم و فساد ایجاد نشود.
** جریان دانشجویی برای اثرگذاری باید بر اساس اقتضائات زمان حرکت کند
تشکل دانشجویی باید نسبت به صحبتهای حضرت آقا تحلیل داشته باشد و در کنار مردم باشد. در کنار مردم بودن آن را تاثیرگذار می کند. اگر جریان دانشجویی به مسائل مردم و اصلاح امور توجه نداشته باشد ناخوداگانه تاثیرگذاری اش پایین می آید.
فرجی: جنبش دانشجویی هنوز زنده است و ارزشهای خودش را حفظ کرده و حاضر است برای آن هزینه کند، وقت بگذارد و بروز و ظهور عینی داشته باشد. این جنش هنوز نسبت به مسائل مردم هوشیار و فعال است و در مسائل داخلی هم بروز و ظهور دارد. قضیه معدن طرزه در سمنان را برادران ما سه سال بود که پیگیری می کردند. نظیر این در کل کشور وجود دارد و دانشجویان در بخش های مختلف چنین مسائلی را دنبال می کنند. این نشان دهنده این است که جنبش دانشجویی اصالت خودش را حفظ کرده و فعالیت میکند.
** جنبش دانشجویی اصالت خود را در اثرگذاری حفظ کرده و فعالیت میکند
اگر بخواهیم به صورت خودمانی بررسی کنیم که واقعا جریان دانشجویی امروز از چه چیزی رنج می برد، همان نداشتن تصویر واضح از اتفاقاتی است که می خواهد رقم بزند. کرونا و انقطاع نسلی بین کنشگران دانشجویی، حضور دهه جدید و ظهور دهه هشتادی ها به فضای کنشگری دانشجویی موجب شد ما با یک نسل جدیدی با ویژگی های خاص خودش مواجه شویم.
ما که از یک سال و دو سال قبل از کرونا در دانشگاه بودیم دقیقا احساس می کنیم که ما وقتی وارد فضای جنبش دانشجویی شدیم با چه کسانی مواجه می شدیم و الان نسل جدید دانشجویی با چه کسانی مواجه می شوند. همین درگیریها و پیچیدگیهای شرایط اقتصادی موجود، باعث شد که یک نسل از گذشته جنبش دانشجویی در انتقال تجربه یک مقداری دچار مشکل شود. در این مسیر آسیبهایی اتفاق افتاده یعنی این نسل جوان که باید بیشتر از این در کف صحنه درگیر باشد، درگیر فضای مجازی است و حرف خودش را از توئیتر یا از اینستاگرام می گیرد. طبیعتا تا وارد فضای حقیقی شود و درگیری خو را به میدان بیاورد مقداری دچار مشکل می شود. در طرف مقابل همین روند موجب شده که خیلی ساده آدمها کم صبر، کم تحمل و بدون اینکه اعتقادات مبنای قویی داشته باشند از مبارزه و فعالیت خسته می شوند و می گویند جلوی کارمان را گرفتند والا کسی جلوی کارشان را نگرفته است.
** جریان دانشجویی از نداشتن تصویر واضح از اتفاقاتی که می خواهد رقم زند رنج می برد
اتفاقا بچه انقلابی ها و حزب اللهی ها معتقدند کسی به اینها سخت نمی گیرد که فضا این گونه شده است. در فضای دانشگاه از نظر اجرای ضوابط پوشش چه کسی سختگیری می کند؟ در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران هر عمل قبیحی که در هر فضای علمی و آکادمیک دنیا قبیح است و هر نوع پوششی که در هر جای دنیا در فضای آکادمیک قبیح است، اتفاق می افتد و اگر یک تذکر ساده هم به آنها داده شود هوچی گری راه می اندازند. به جای