به گزارش پایگاه خبری خبر آنی، زینب نجیب، پژوهشگر حوزه زنان طی یادداشتی با عنوان «تأملی در امکان بومی سازی فمنیسم» به این موضوع پرداخت و اظهار داشت: یکی از چالشهایی که ما با آن روبرو هستیم تلقیِ «تقابل بین جمهوریت و اسلامیت» در الزام به حجاب در حکومت اسلامی است. به این ترتیب که برخی معتقدند؛ اگر حاکمیت بخواهد با آمریت و ابزار پلیسی، پوشش رسمی را بر زنان تحمیل کند آن وقت خواهیم دید که «جمهوریت» نظام به شدت خدشه دار خواهد شد زیرا جمهوریت و اسلامیت در کنار هم معنا دارد و نمیتوان یکی را به نفع دیگری تعدیل و یا نادیده انگاشت.
حال بر عکس اگر مؤلفههای حجاب را به زور حذف کنیم، اسلامیت نظام دچار بحران خواهد شد لذا تنها گزینهای که میتوان جمهوری اسلامی را بدون هرگونه تفسیرهای متضاد پابرجا نگه داشت، آزادی انتخاب است، در این چارچوب نظری کسی با اجبار و اکراه محجبه نمیشود و از سوی دیگر کسی حق ندارد حرمت حجاب را زیر سوال ببرد، لذا همه در انتخاب نمادها و مناسک مذهبی آزادند. در واقع آنها میخواهند با نگاهی بینابینی که حقوق و آزادیهای دو طرف محترم شناخته میشود بین جمهوریت و اسلامیت را آشتی دهند.
ابتدا باید بدانیم درباره چه چیزی سخن میگوئیم. تا مادامی که جمهوری را دموکراسی و اسلامیت نظام را اجرای یکسری احکام فردی میپنداریم هرگز به معنای دقیقِ جمهوری اسلامی نخواهیم رسید. بلکه در پندار ما این نظام چیزی شبیه به حاکمیت اسلامِ سکولار با چاشنی دموکراسی غربی خواهد بود. یعنی، حکومتی که نه دموکراسی به معنی حقیقی آن تحقق یافته و نه اسلام آن اسلام واقعیست. از اینرو شبهات زیادی در اذهان شکل میگیرد و این چنین میپندارند اگر رأی مردم اهمیت دارد پس نمیتوان ادعای اجرای اسلام را داشت زیرا در خیلی مواقع خواست مردم و اسلام همپوشانی ندارد. از سوی دیگر اگر قرار باشد اسلام محقق شود، پس رأی و نظر مردم اعتباری ندارد.
برای ارائه بهترین پاسخ، باید به شناخت دقیقی از این ابتکار امام خمینی (ره) در نظامسازی دست یافت. ابتکاری که جمهوری اسلامی نام گرفت. «جمهوری اسلامی که از انقلاب اسلامی برخاسته است یک واحدی است که دارای دو بعد است. اسلامی بودن و مردمی بودن. بنابراین جمهوری اسلامی یک منظومه است یک مجموعه است یا بگوییم واحدِ دارای ابعادی است که این ابعاد باید با همدیگر مورد ملاحظه قرار بگیرد و با هم باشد. این در همتنیدگی باید حفظ شود. هر کدام از این جهات تضعیف بشود کل و مجموعه تضعیف شده است.» (۲ مهر ۱۳۸۸، دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری)
نکته حائز اهمیت این است که این مردمیبودن در جمهوری اسلامی به اسلام ضمیمه نشده است. یعنی؛ اینطور نبوده که مردمیبودن در اسلام نباشد و ما این مدل حکمرانی را از غرب وام گرفته باشیم، بلکه از دل اسلام برآمده است. چراکه اسلام دین «مسئولیت همگانی» است و تا «مسئولیت عمومی» شکل نگیرد نمیتوان به تحقق اسلام در جامعه امید داشت. بر اساس همین رهبر انقلاب معنای دیگر جمهوری اسلامی را مردمسالاریدینی نام نهاد. ایشان در باب جایگاه مردم در این اندیشه میفرمایند: «جمهوریت ما از اسلام گرفتهشده و اسلام ما اجازه نمیدهد در این کشور مردمسالاری نباشد. ما نخواستیم جمهوریت را از کسی یاد بگیریم؛ اسلام این را به ما تعلیم داد. این ملت، متمسک به اسلام و معتقد به جمهوریت است. در ذهن این ملت و در این نظام، خدا و مردم در طول هم قرار دارند و خدای متعال این توفیق را داده است که مردم این راه را طی کنند.» (۲۴ بهمن ۱۳۸۲، بیانات در خطبههای نمازجمعه)
بدینترتیب جمهوری اسلامی یعنی؛ نظامی که مردم زیر سایه اسلام حرکت کنند. اسلامی که حقیقتش روشن است و با تمسک به قرآن و اهل بیت پیامبر میتوان تمام آنچه در فردسازی و جامعهسازی نیاز داریم از آن استخراج کنیم که البته متولیان امر در این مهم، حوزههای علمیه هستند و وظیفه آنها به استخراج حقایق ناب اسلام ختم نمیشود بلکه ملزم به تعلیم و توزیع و بسترسازی آن نیز هستند.
اما برای بُعد دیگر آن یعنی مردم، نیاز به تربیت این سرمایه ملی داریم تا خود مردم، اسلامیتِ این جمهوریت را تحقق بخشند. این نیز نیازمند التزامها و الزامهای دولت اسلامیاست. نگارنده التزام را در بُعد فرهنگ و الزام را در بُعد تدوین قانون همراه با ضمانت اجرایی معنا میکند. هر دو بازوی، فرهنگ سازی و قانونمندی همراه و ملازم با هم هستند که میتوانند نتیجه دهند.
حال که ابعاد قضیه به روشنی آشکار شد به سوال اول باز میگردیم. آیا قانونی مانند قانون حجاب و الزامآوری آن به جمهوریت نظام ضربه میزند یا جمهوریت آن را نفی میکند؟
از آنجا که مساله حجاب یکی از احکام واضح و روشن قرآن کریم است و چیزی در حدود ۲۵ آیه از قرآن به ابعاد آن پرداخته، میتوان نتیجه گرفت یکی از وجوه اسلامیت یک حکومتِ اسلامی، رعایت واجبات از جمله همین حکم واجب حجاب است که فلسفه وجوب و تأثیرات آن در ساحت اجتماع در مجال این یادداشت نمیگنجد. اما باید دانست عدم رعایت آن در واقع به معنای نفی یکی از اضلاع دین است.
در یک بحث کلیتر میتوان گفت، برخی با طرح چنین شبهاتی به دنبال ایدئولوژیزدایی از جمهوری اسلامی هستند. «ایدئولوژیزدایی یعنی اسلام و تفکّر اسلامی را در باب جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی کنار بگذاریم، و برویم سراغ همان تفکّرات لیبرال دموکراسی فاسد و منحرف که امروز مردم دنیا را بیچاره کرده.» (۱۴ خرداد ۱۴۰۰، سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سیودومین سالگرد رحلت امام خمینی)
به نظر میرسد در اصل، مساله، مساله جمهوریت نیست. این افراد نگران کاسته شدن حق رأی و انتخاب مردم نیستند بلکه بیش از آنکه اصلاً جمهوریت در این باب موضوعیت داشته باشد اسلامیت نظام موضوعیت دارد و این بُعد مورد هدف قرار میگیرد.
حقیقت این است که در چنین نظامی جمهوریت در دایرهی اسلامیت اعتبار مییابد. اگر چنین نبود بهطور قطع مردم اجازه داشتند برای اجرای هر حکمی از اسلام ابتدا آن را به رفراندوم بگذارند و اگر اکثریت آرا تحصیل میشد در مسیر اجرا قرار دهند و اگرنه حکومت اجرای آن را منتفی اعلام کند. این در حالیاست که چنین فرایندی هرگز مورد قبول اسلام نبوده و نیست. اسلام برای گسترش فرهنگ خود دست بشر را در انجام واجبات و ترک محرمات باز نگذاشته است. حال باید در نظر داشت که این واجبات و محرمات در زندگی شخصی افراد مورد بحث نیست بلکه حکومت میتواند در باب احکام اجتماعی دخالت مستقیم کند.
پس میتوان چنین نتیجه گرفت که مساله، مسأله مبارزه با اسلام است نه طرفداری از جمهوریت.
چنانچه رهبر انقلاب نیز در این رابطه میفرمایند: «اینکه باز بعضی این جور وانمود کنند که اگر بخواهیم ضوابط اسلامی را رعایت کنیم، با مردمسالاری قابل جمع نیست، جز حرفهای دشمنان جمهوری اسلامی و دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه ممکن است کسانی از روی غفلت این حرفها را بزنند. بنده متّهم نمیکنم که هر کسی این حرفها را میز ند، حتماً پیشکرده دشمن است؛ نه، گاهی از روی غفلت است امّا بدانند این حرف، حرف دشمن است و دشمن میخواهد ریشه اسلامیّت را بزند. حالا بعضیها دلسوزی میکنند برای مردمسالاری که آقا! مردمسالاری از بین رفت امّا اینها در واقع خیلی برای مردمسالاری دلسوزی نمیکنند، اینها میخواهند ریشه اسلامیّت را بزنند، اسلام را کنار بزنند تا وجود نداشته باشد؛ و واقعاً خطای بزرگی است اگر ما مردمسالاری را از تفکّر اسلامی و روح اسلامی بیگانه کنیم.» ۱۴۰۰/۰۳/۱۴ سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سیودومین سالگرد رحلت امام خمینی (ره)