به گزارش خبرگزاری مهر، وحیده علیمیرزایی پژوهشگر حقوق زنان طی یادداشتی با عنوان حجاب و حفظ شأن انسانی زن اظهار داشت: نتیجه بررسی متون تاریخی نشان میدهد در اکثر قریب به اتفاق ملتها و آیینهای جهان، حجاب در میان زنان معمول بوده است. هرچند در طول تاریخ فراز و نشیبهای زیادی را طی کرده و گاهی با اِعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است؛ اما هیچگاه به طور کامل از میان نرفته است.
در آیات مختلف قرآن از چند نوع حجاب سخن به میان آمده است:
حجاب چشم: «ای رسول، به مردان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشانند» (نور، آیه ۳۰).
حجاب در گفتار: نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است. «زنهار که نازک و نرم با مردان سخن نگویید، مبادا آنکه دلش بیمار و دارای هوس است به طمع افتد». (احزاب، آیه ۳۲).
حجاب رفتاری: نوع دیگر حجاب قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است بهگونهای راه نروند که با نشان دادن زینتهای خود باعث جلب توجه نامحرم شوند (نور، ۳۱).
در احادیث و روایات مختلف نیز ضرورت توجه به حجاب مطرح شده است. امام علی (ع) میفرماید: «مصونیت زن، حال او را سرشارتر و جمال او را پایدارتر میسازد». همچنین در حدیث دیگری میفرماید: «پوشیدگی زن به حالش بهتر است و زیباییاش را پایدارتر میسازد»؛ بنابراین حجاب، کمال و وقار زن و نشاندهنده ارزش و اصالت اوست و خداوند پاداش عظیم و بیکرانی برای زنان تقواپیشه و پاکدامن مقرر داشته است. از مجموع مباحث مطرح شده به روشنی معلوم میشود مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قائل شدن در هنگام معاشرت زنان با مردان نامحرم در شیوههای مختلف رفتار مثل نحوه پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است؛ بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزله یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرمی است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند.
حجاب آن چنان که در آیات و در سورههای مختلف قرآن کریم آمده، سدی برای فعالیت اجتماعی زنان یا پیشرفت علمی و یادگیری دانش برای آنها نیست؛ بلکه مهمترین فلسفه حجاب این است که به شأن انسانی زنان جامعه لطمهای وارد نشود. برای تحقق این هدف، اسلام دستورات ویژهای برای زنان مسلمان بیان میکند. تمام فرقههای اسلامی حجاب را واجب میدانند و در این امر اتفاق نظر دارند که زنان باید هنگام ادای نماز و در حضور مردان بیگانه، موی سر و تمام اندام خود را بهاستثنای صورت و دستها (از مچ به پایین) بپوشانند.
نتیجه بررسی متون تاریخی نشان میدهد در اکثر قریب به اتفاق ملتها و آیینهای جهان، حجاب در میان زنان معمول بوده است. هرچند در طول تاریخ فراز و نشیبهای زیادی را طی کرده و گاهی با اِعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است؛ اما هیچ گاه به طور کامل از میان نرفته است. مورخان به ندرت از اقوام بدوی که زنانشان دارای پوشش مناسب نبوده اند یا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر میشدند، یاد میکنند.
طبق بررسیهای انجام شده در ادیان مختلف زرتشت، یهود، مسیحیت و اسلام، اصل تشریع و وجوب حجاب در همه ادیان، امری مسلم و یقینی است. بی استثنا در همه این شرایع هنگام حضور در مکانهای مذهبی و به جای آوردن مراسم عبادی یا دعا و نیایش، پوشاندن موی سر بر زنان واجب شده است.
به علاوه وجوب پرهیز از نگاه به نامحرمان از جانب همه ادیان تأیید شده است. همه ادیان آسمانی، حجاب و پوشش زن را واجب و لازم شمردهاند و جامعه بشری را به سوی آن دعوت کرده اند. از الزام شرعی حجاب در ادیان الهی، میتوان فطری بودن آن را استنتاج کرد؛ زیرا وضع قانون، بدون مدنظر قرار دادن خلقت طبیعی و ذوق فطری و غرایز و نیازهای بشری، هرچند از مبدأ اعلی باشد، استمرار نخواهد یافت و اگرچه مدتی رواج یابد، اما سرانجام از میان جامعه رخت بر خواهد بست؛ بنابراین اگر مکاتب وحی به وجوب حجاب فرمان میدهند، نشانگر مخالف نبودن آن با طبیعت انسان و دلیل تناسب و هماهنگی با ذوق بشری است و اگر در برخی زمانها اهمیت بحث حجاب کمرنگتر شده است به علت وجود برخی موانع بوده که سبب جلوگیری از بروز استعدادهای طبیعی و فطری انسانها شده یا عواملی باعث انحراف آنها از مسیر فطرت شده است.
محق دانستن مرد برای طلاق زنی که صدایش در کوچه شنیده شده بدون پرداخت مهریه در دین یهود، رکن بودن چادر و روبند و ذکر آن به طور صریح در کتاب مقدس و وجوب سکوت زن نزد بیگانه و در کلیسا از طرف مسیحیت، بهترین گواه بر شدت سختگیری ادیان دیگر است؛ بنابراین، اسلام واضع قانون حجاب نبوده است و برخلاف تصور اشخاصی که ایجاد و وضع قانون حجاب را به اسلام نسبت میدهند، حجاب از دیر زمان تاکنون جز عادات و آداب ملل متمدن جهان بود که اسلام آن را به صورتی متناسب و موافق با مصالح اجتماعی درآورده و به صورت یک حکم مذهبی قرار داده است.
از آنجایی که اسلام در تمام موارد افراط و تفریط بر کنار است و همه احکام خود را بر اساس اعتدال و میانهروی و احتراز از زیاده روی و کوتاهی مبتنی داشته، موضوع حجاب زنان را نیز بر اصلی معتدل استوار کرده است. دین اسلام با در نظر گرفتن چارچوبی متعادل و با توجه به آزادی زنان در تمام عرصههای زندگی، حجاب را امری واجب دانسته است و با توجه به فلسفه واقعی آن بدون ایجاد هیچ گونه محدودیتی زن را از قرار گرفتن در معرض خطرات محفوظ میدارد. در حجاب اسلامی، سهل انگاری مضر و سختگیریهای بی مورد وجود ندارد؛ یعنی حجاب هم با فطرت عفیفانه زنان همخوانی دارد و هم دیدگاههای خشک و متعصبانه را برنمی تابد. حجاب اسلامی آنگونه که غرب تبلیغ میکند، به معنای حبس زن در خانه یا پرده نشینی و دوری از اجتماع نیست؛ بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خود را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد.