دکتر مهدی اسماعیلی بیدهندی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری خبرآنی در رابطه با عواملی که حال و روز فعلی دریاچه ارومیه را رقم زدهاند، اظهار کرد: بیتدبیری، سوء مدیریت، زیادهخواهی و سهمطلبی مدیران سیاسی در 3 دهه گذشته بود که منجر به تصویب پروژههای مختلف در قالب سدسازی، احداث میانگذر شهید کلانتری و ...، در حوضه آبریز دریاچه ارومیه شد و شرایط فعلی دریاچه را رقم زد.
وی ادامه داد: بسیاری از این پروژهها بدون مطالعات درست و آیندهپژوهی انجام شد که این امر منجر به این شد که در زمان خشکسالی، اثر خشکسالی بر شرایط دریاچه ارومیه دهها برابر شود و سطح تزار دریاچه ارومیه به شدت کاهش پیدا کند. در نتیجه میتوان گفت که عامل رقم خوردن اوضاع اسفناک دریاچه عوامل انسانی است و اگر این تصمیمات غلط و سوء مدیریتها در خصوص حوضه آبریز دریاچه ارومیه نبود، خشکسالی نمیتوانست تا این حد حیات دریاچه را نابود کند.
عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران در خصوص راهکارهای احیای دریاچه ارومیه بیان کرد: زمانی میتوان از راهکار فوری صحبت کرد که ما ابزاری داشته باشیم که چه از نظر سختافزاری و چه نرمافزاری بتواند در کوتاهمدت اجرایی شود و نتایج فوری و کوتاهمدت به ما بدهد اما در حال حاضر در خصوص دریاچه ارومیه چنین ابزاری را نداریم.
اسماعیلی بیدهندی افزود: به عنوان مثال، یکی از راهکارهای فوری که میتواند به احیای دریاچه کمک کند، رهاسازی حقآبه دریاچه از سدها توسط وزارت نیرو است، اما به این دلیل که آب پشت سدها برای مصارف شرب، کشاورزی و صنعت استفاده میشود، این امکان فراهم نیست. از طرفی خشکسالی نیز باعث شده تا همین آب پشت سدها کمتر شود و در نتیجه امکان رهاسازی آن برای احیای دریاچه وجود ندارد چرا که رهاسازی آب در این شرایط ممکن است باعث بروز تعارضات اجتماعی میان شهروندان، کشاورزان و صنعتگران و ...، شود؛ در نتیجه رهاسازی آب از سدها عملی نیست.
وی با اشاره به کاهش نزولات جوی در کشور گفت: کنترل بارشها در دست ما نیست و نمیتوانیم کنترل کنیم که در زمانی که ما نیاز داریم بارندگی انجام شود و به احیا دریاچه کمک کند. مباحث انتقال آب به دریاچه ارومیه از ارس، دریای خزر، کردستان و ...، نیز مطرح بوده که این پروژهها نیز از نظر فنی و اقتصادی نمیتوانند در یک بازه زمانی کوتاهمدت نتیجه دهد.
عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران تصریح کرد: از بین تمام گزینههایی که برای احیای دریاچه مطرح میشود، با در نظر گرفتن اثرات سوء آنها، آزادسازی حقآبه دریاچه از سدها گزینهای است که شاید بتواند مانند مُسکن برای دریاچه عمل کند اما اجرایی شدن این گزینه به تنهایی نیز کافی نیست و ممکن است اثرات سوء دیگری داشته باشد.
اسماعیلی بیدهندی تصریح کرد: از ابتدای دولت یازدهم که ستاد احیای دریاچه ارومیه شکل گرفت و دولت اقدام به تعیین ساز و کار دقیق و علمی برای احیای دریاچه کرد، فرآیند دراز مدتی طی شده است. مهمترین کاری که دولت در حال حاضر میتواند انجام دهد این است که یک گزارش کامل و جامع از عملکرد و اقدامات ستاد احیای دریاچه ارومیه و نتایج آن منتشر کند و در اختیار عموم مردم و به ویژه متخصصین قرار دهد تا بتوان نقاط ضعف و قوت این برنامهها را تحلیل و ارزیابی کرد و بتوان برای آینده بر اساس آسیبشناسی دقیق و مستند تصمیم بگیریم.
وی خاطرنشان کرد: باید مشخص شود که اقدامات گذشته ما چه نتایجی داشته و آیا باید این مسیر را ادامه دهیم و یا مسیر دیگری را جایگزین کنیم. مهمترین کار برای احیای دریاچه ارومیه آسیبشناسی اقداماتی است که تاکنون صورت گرفته است.
انتهای پیام/