به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری خبرآنی، مدارس دولتی عادی بیشترین جمعیت دانشآموزی کشور را در خود جای دادهاند همچنین طبق اصل 30 قانون اساسی "دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد."
در این گزارش به بررسی وضعیت کیفیت مدارس دولتی عادی کشور و سیاستگذاریها برای تضعیف این مدارس، پرداختهایم.
سالهاست که با وجود مشارکت مردم در تأمین هزینههای مدارس دولتی و مهاجرت فرزندان خانوادههای متمکن به مدارس غیردولتی که منجر به کاهش بار مالی آموزش و پرورش شده، وضعیت آموزش در بخش دولتی بهبود نیافته است؛ تداوم سرمایهگذاری ضعیف دولتها در مدارس دولتی و توقع برای پرداخت تمام هزینهها توسط مردمی که عمدتاً توان مالی مناسبی نداشتند، موجب کیفیت پایین آموزش در مدارس عادی دولتی شده است.
رهبر انقلاب 11 شهریور سال 99 در دیدار با روسا و مدیران وزارت آموزش و پرورش متذکر شدند:
«یک نکته در باب عدالت آموزشی بحث مدارس دولتی است که مراقب باشیم مدارس دولتی جوری نباشد که دانشآموزی که در مدارس دولتی تحصیل میکند، احساس کند که مثلا فرض کنید امکان قبولیاش در کنکور کمتر است؛ این [طور] نباید باشد یعنی بایستی ما سطح مدارس دولتی را، هم از لحاظ آموزش و هم از لحاظ پرورش، جوری بالا بیاوریم که خود آن دانشآموز احساس اعتماد کند، خانواده او هم که میخواهند این فرزند را بفرستند به مدرسه دولتی، احساس نکنند که دارند او را به یک جایی بیپناه میفرستند و رها میکنند؛ این جوری نباید باشد؛ باید به مدارس دولتی به معنای واقعی کلمه رسیدگی بشود.»
4 نشانگر تضعیف مدارس عادی دولتی
نشانگر نخست؛ "کمبود کلاس مدرسه" در کلانشهرها از جمله تهران است.
به دلیل عدم انتشار آمار کامل و دقیق از سوی وزارت آموزش و پرورش و 12 مجموعه اجرایی تابعه آن، آخرین آمار موجود مربوط به سال 99 است.
کلاسهای درس مقطع ابتدایی غیردولتی در سال تحصیلی 1392-1393 تعداد 35 هزار و 186 و در سال تحصیلی 1398-1399 به تعداد 76525 کلاس درس رسیده است.
در بخش دولتی 274376 کلاس درس در سال 92 به 275601 کلاس در سال 99 میرسد.
از مهر 1392 تا شهریور 1399 تنها 1.225 کلاس به ظرفیت مدارس دولتی این مقطع افزوده شده، در مقابل در مدت مشابه تعداد کلاسهای مدارس ابتدایی غیردولتی 41.339 واحد افزایش یافته است.
نشانگر دوم؛ افزایش تراکم جمعیت کلاسهای درس مدارس دولتی بهویژه در دوره ابتدایی است؛ کمبود مدرسه در کنار نبود معلم باعث افزایش جمعیت دانشآموزان در کلاسهای درس مدارس عادی دولتی شده است؛ زمانی که تراکم کلاسی از حد استاندارد( 20) و حد هنجاری(35) فراتر میرود، بخشی از اولیا که تمکن مالی(نسبی) دارند برای دستیابی به حداقل کیفیت آموزش، ترجیح میدهند فرزندشان را به مدارس غیردولتی ببرند هر چند که کیفیت آموزش در بسیاری از مدارس غیردولتی نیز جای تأمل دارد اما همین نسبت کمتر دانشآموز به معلم سبب میشود، این مدارس جذابیت بیشتری برای اولیاء داشته باشند.
نشانگر سوم؛ تنوع مدارس. دستهبندی مدارس در انواع مدارس غیردولتی، سمپاد، شاهد، نمونه دولتی و وابسته و جداسازی دانشآموزان با شاخصهایی همچون پول، استعداد و روابط در نهایت منجر به حاشیه رفتن و تضعیف مدارس عادی دولتی شده است.
علیاصغر فانی؛ وزیر اسبق آموزش و پرورش درباره تنوع مدارس گفته بود: تنوع مدارس دو خاستگاه دارد که یکی از آنها پول گرفتن از مردم است تا آنها با میل خودشان پول بدهند؛ وقتی وزیر شدم یک منطقه را دیدم که 30 درصد دانشآموزان پایه ششم آن در مدارس سمپاد تحصیل میکردند، در حالی که استاندارد جهانی دو درصد است؛ علت دوم تنوع مدارس، تنوع دانشآموزان است.
بحران کیفیت در جذب معلم
نشانگر چهارم؛ کیفیت جذب و تربیت معلم. صرفنظر از انتقادات بسیاری که به شیوه تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان وجود دارد و در گزارشهای بعدی به آن میپردازیم، هماکنون وضعیت استخدامهای اخیر برای جذب معلم در آموزش و پرورش با اشکالات بسیاری همراه است.
وزارت آموزش و پرورش در آزمون اخیر خود فراخوان جذب 34 هزار نیروی انسانی را اعلام کرد که 25 هزار نفر پذیرش شدند، در شرایطی که طبق اساسنامه دانشگاه فرهنگیان جذب این افراد مشروط به گذراندن دوره یک ساله مهارتآموزی است اما هماکنون اوضاع به گونه دیگری پیش میرود.
افراد پذیرفته شده در آزمون استخدامی اخیر از مهر امسال برای تدریس به کلاسهای درس مدارس عادی دولتی میروند آن هم در شرایطی که هنوز دوره یکساله مهارتآموزی و آشنایی با حداقل روشهای تدریس طی نشده است.
البته وزارت آموزش و پرورش دوره یک ماهه تابستانه را برای این افراد برگزار میکند و ادامه دوره همزمان با فعالیت آنها در طول سال تحصیلی خواهد بود.
نقاط ضعف استخدام اخیر
طبق بررسی و گفتوگویی که با مدرسان دوره تابستانه پذیرفتهشدگان آزمون استخدامی داشتیم، مهمترین اشکالات بدین شرح است:
* انتخاب افراد غیربومی به عنوان مثال پذیرش افراد از سایر استانها برای تدریس در شهر تهران.
* طی کردن دوره مهارتآموزی سه هفتهای برای ورود به مدارس در حالیکه این افراد پس از گذراندن دوره یک ساله باید معلمی را آغاز کنند.
* سن بالای متقاضیان که گاهی افراد 50 ساله هم مشاهده میشوند!
* بیدقتی در کیفیت پذیرش افراد به دلیل نیاز شدید به نیروی انسانی.
* مصاحبههای فوری و شتابزده با داوطلبان.
این روند با نقد رضا صحرایی؛ سرپرست دانشگاه فرهنگیان نیز همراه شده است.
«او با تأکید بر اینکه پذیرفته شدگان آزمون استخدامی نباید بلافاصله به کلاس درس بروند اما هماکنون به دلیل کمبود معلم به کلاس درس میروند اگر چه صلاحیت حرفهای برای استخدام ضروری است اما اگر این کار را نکنیم معلم تامین نمیشود.
صحرایی متذکر شده بود: به سازمان اداری و استخدامی گفتهایم اگر میخواهید برای سال آینده ردیف استخدام بدهید، اجازه دهید تا 30 هزار نفر از دانشجویان برتر دانشگاهها را تا آذر ماه شناسایی کنیم و یک سال در دانشگاه فرهنگیان آموزش دهیم تا مهر 1402 وارد مدارس شوند.»
به نظر میرسد، قرار گرفتن مدارس عادی دولتی در سراشیبی کیفیت هنوز موضوع حائز اهمیتی برای مسئولان و سیاستگذاران کشور نیست.
در این میان مطالبه تحقق کیفیت در مدارس عادی دولتی آن هم از سوی خانوادهها موضوع حائز اهمیتی است و شاید در صورت مطالبه اجتماعی و مردمی شاهد تحولات مثبتی در این حوزه باشیم.
به گفته محمدرضا نیکنژاد؛ فعال صنفی معلمان، دولتها تن به تغییرات به سمت عدالت نمیدهد و به یک جنبش اجتماعی نیاز است، خانوادهها باید آموزش رایگان و با کیفیت را از دولت مطالبه کنند.
انتهای پیام/