در نشست علمی و تخصصی مطرح شد: ما در برنامهریزی منطقهای نباید دچار سندروم فرایند جدید بشویم چرا که به اندازه کافی شورا و نهاد و کارگروه داریم و اگر می خواهیم برنامه ریزی منطقه ای ما درست کار کند باید تمرکز زدایی اساسی مورد نظر باشد.
به گزارش خبرآنی، مهرداد کاشف، سرپرست گروه پژوهشی آمایش سرزمین و توسعه و توازن منطقهای مرکز پژوهشهای توسعه و آینده نگری، اظهار کرد: باید موضوع برنامهریزی منطقهای درکانون توجه سطوح مختلف تصمیمگیری و صاحب نظران در کشور قرار بگیرید.
وی ضمن بررسی ریشههای تاریخی برنامهریزی منطقهای افزود: تاکنون در کشور سیاستگذاری منطقهای صورت گرفته است، ولی برنامهریزی منطقهای مشخصی محقق نشده است. در واقع تحقق برنامهریزی منطقهای درگرو توجه به انسجام فضایی ملی به همراه بهرهگیری کارکردهای منطقهای است.
سرپرست گروه پژوهشی آمایش سرزمین و توسعه و توازن منطقهای مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری ادامه داد: برنامه ریزی منطقهای در واقع به دنبال توسعه درون زا است و می بایست یک نوع رویکرد مشخص داشته باشد چرا که این وضعیت در دنیا در منطقه گرایی نوین به سمت رقابت پذیری بر مبنای نوآوری حرکت میکند.
این پژوهشگر ارشد حوزه آمایش ادامه داد: سئوال اصلی این است که رویکرد برنامه ریزی منطقهای مناسب برای ایران چیست؟ همچنین باید جایگاه برنامهریزی منطقهای در نظام برنامهریزی مشخص شود.
کاشف ضمن انتقاد از برخی عملکردها افزود: به عنوان مثال در خصوص منابع آبی، انتقال بین حوضهای بدون توجه به پتانسیلها و مزیتها و محدودیتهای منطقهای صورت گرفته و این موضوع مناطق کشور را در بلند مدت با مشکل مواجه می کند.
در ادامه این نشست نعمت اله اکبری؛ مدرس دانشگاه اصفهان در خصوص تبیین اهمیت الزامات نهادی و ساختاری توسعه منطقهای در ایران، گفت: هر چند برنامه ریزی ما به منظور توسعه منطقهای مدتها قبل آغاز شده اما متاسفانه نتوانستیم ارزیابی درستی از توسعه منطقه ای داشته باشیم.
این مدرس دانشگاه افزود: با توجه به آغاز تدوین برنامه هفتم توسعه آسیب شناسی که چرا سیاست های توسعه ما به برنامه تبدیل نشده است از اهمیت زیادی در نظام برنامه ریزی برخوردار است و باید بررسی شود چه چالش هایی در برابر توسعه و برنامه ریزی منطقهای داریم؟
اکبری ادامه داد: برنامه ریزی منطقه با چالش های متعددی همراه است و رویکرد نهادی در کنار سایر رویکردها قرار دارد. لذا بر این باورم که ما نیازمند یک چک لیست هستیم. ما نیازمند توجه ویژه به الزامات نهادی و ساختاری در توسعه منطقه ای ایران هستیم.
وی در بر شمردن چالشهای برنامهریزی منطقه ای گفت: عدم توافق بر روی مفاهیم، تمرکز گرایی و تراکم گرایی، بخشی نگری در برنامه ریزی ها، برنامه ریزی از بالا به پایین و عدم توجه به فضا، عدم توجه به پیشران های منطقه ای، فقدان نظام مدیریت منطقه ای، ابهام در جایگاه قانون برنامه ریزی منطقه ای، وابستگی به درآمد های غیر عمومی، فقدان فرهنگ برنامه ریزی، کمبود نیروی انسانی متخصص از جمله چالش های اصلی در این بحث به شمار می رود.
این مدرس دانشگاه در تشریح چالش های برنامه ریزی منطقه ای افزود: ما با تمرکز گرایی و تراکم گرایی در برنامه ریزی مواجه هستیم به این معنا که تراکم به حجم انبوه کارهای گفته می شود که دستگاه ها برای خود درست کردهاند، لذا بر این باوریم تعداد کارهایی که هر مجموعه باید انجام بدهد به شدت زیاد شده است و در عین حال تمرکز بسیار شدیدی در نظام تصمیم گیری داریم.
اکبری ادامه داد: چالش دیگری که در برنامه ریزی منطقه ای با آن مواجه هستیم بخشی نگری است. کشاورزی و صنعت و گردشگری و دیگر امور میخواهند به صورت همزمان پیش قراول توسعه در هر منطقه باشند. از سوی دیگر برنامه ریزی از بالا به پایین و عدم توجه به فضای حقیقی تحقق برنامه، کاملا نقش خود را در کشور نشان میدهد. عدم توجه به فضا نیز تا حد زیادی به توسعه منطقه ای لطمه زده است. توجه جدی به بحث اکولوژیک مهم است که متاسفانه مورد توجه قرار نمی گیرد. از سوی دیگر عدم توجه به ظرفیت های منطقه ای در استان ها به درستی اجرا نمی شود.
وی با تشریح منابع مورد نیاز توسعه افزود: توسعه منطقه باید بر مبنای درآمد های منطقه ای باشد امری که به دلایل مختلف درست طراحی نشده است.
مدرس دانشگاه اصفهان ضمن انتقاد از عملکرد برنامه های توسعه گفت: برنامه های توسعه ما بیشتر بدرد دکور می خورد. ما اکنون باید از خود سوال کنیم چقدر برنامه ریزی ما عملیاتی است. لذا بر این باورم که ما متاسفانه برنامه پذیر نیستیم! ما به منظور برنامه ریزی صحیح به حد زیادی به دیتاهای ریز نیاز داریم که در این زمینه به کلی کمبود داریم. لذا بر این باورم دلیل اصلی عدم توفیق برنامه های توسعه ما نبود ریز داده است. البته داده های کلان در کشور ما تعریف شده است. لذا بر این اعتقادم ما یک ابزار جدی نیازمندیم به عنوان مثال جدول داده ستانده منطقه ای مورد نیاز است. در کنار همه این چالش ها متاسفانه از نیروی مناسب در حوزه های تخصصی نیز بهره مند نیستیم.
وی در خاتمه افزود: ما نباید دچار سندروم فرایند جدید بشویم چرا که به اندازه کافی شورا و نهاد و کارگروه داریم. بنابراین تصمیم گیریهای متمرکز به دور از واقعیتهای مناطق آسیب زا است. اگر می خواهیم برنامه ریزی منطقه ای ما درست کار کند باید تمرکز زدایی اساسی داشته باشیم. لذا بر این عقیدهام که هدایت و رهبری محلی نیز به شدت میتواند به عنوان یک اقدام مشارکتی در توسعه منطقهای نتیجهای مثبت داشته باشد.
به گزارش خبرآنی، شراره کاووسی - رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان گیلان - به عنوان سخنران دوم این نشست در ابتدای سخنان خود گفت: ما در مطالعه خود در چند کلید واژه اصلی تمرکز کردیم، ابتدا برش ملی، سپس منطقه ای و در نهایت محلی و درمطالعه خود به سراغ برش منطقهای رفتهایم. لذا بر اصل رقابت پذیری منطقهای تاکید داریم.
کاووسی ادامه داد: الزامات شکل گیری ما در این منظر و در بحث رقابت پذیری منطقهای باید به بحث نظام انگیزشی و نظام مدیریت توسعه توجه کند و بهینه کردن نظام های موجود و توجه به سرمایه انسانی باید مورد توجه قرار گیرد. لذا نگرش افراد در خصوص منابع انسانی بسیار مهم است.
رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان گیلان افزود: بررسی و تبیین الزامات استقرار نظام مدیرت منطقه ای با تاکید بر همکاری منطقه ای مورد توجه این مطالعه بوده است. توجه به ایجاد توازن در بهره برداری از منابع، حفظ منابع راهبردی و حفظ سرمایه ها ازجمله مواردی است که می بایست همواره مورد توجه باشد. لذا بر این باوریم هر اقدامی نیز باید مبتنی بر اسناد الزامات نهادی طرح ریزی شود.
وی خاطر نشان کرد: در قانون اساسی نیز به رشد مناطق توجه خاصی شده است؛ لذا باید این موارد مورد توجه قرار گیرد. لذا بر این باوریم توجه به استان ها و مناطق در همه جا ذکر شده اما مورد توجه کافی قرار نگرفته است. ما باید در خصوص توسعه منطقهای از بی عملی خارج شویم.
سپس یحییزاده -رئیس گروه پژوهش و آیندهنگری سازمان مدیریت و برنامهریزی استان گیلان- ضمن ارائه گزارش یافتههای پژوهشی به مدیریت منطقهای از طریق توجه به منافع مشترک منطقهای، همکاریهای منطقهای و گفت وگوهای منطقهای اشاره داشت.
انتهای پیام