پاسخی به ادعاهای اعلمی درباره عاشورا و ولایت‌پذیری؛ به تبعیت از ولایت شیطان افتخار نکنید!

گروه سیاسی ‌پایگاه خبری خبرآنی _ علی شعبانی: اکبر اعلمی نماینده سابق و اصلاح‌طلب مجلس در یادداشتی مدعی شده که دلیل اصلی شمر برای کشتن امام حسین علیه السلام، تبعیت او از ولی امر(یزید) به عنوان بخشی از عقاید دینی بوده است. او استناد می‌کند به اینکه بسیاری از سپاه عمر سعد غسل شهادت کردند، نماز جماعت خواندند و حتی در هنگام جنگ قصد قربت می کردند. نهایتا آقای اعلمی نتیجه می‌گیرد که آنها شستشوی مغزی شده بودند و بخاطر اطاعت از حاکم و ولی امر دست به این جنایت (کشتن امام حسین )زدند و نتیجه می‌گیرد که: «در پی تقدیس حاکمان، این مذهب هیات حاکمه و خرافات است که به جنگ مذهب و حق‌جویان و عدالتخواهان می‌رود و به عوام و کج‌فهمان القاء می‌کند که هر کس از بیعت خلیفه، اولوالامر و یا ولی‌امر مسلمین تمرّد کند، مستحق کشته شدن است؛ بنابراین جهل و ناآگاهی مسلمانان وقت و تقلید کورکورانه آنها از حکومت و پیروی از این شعار که ماموریم و معذرور، قاتل اصلی حسین(ع) است.»

در پاسخ به این یادداشت تحریف آمیز و ظلمی که در نوشته اش بر خاندان عصمت و طهارت نموده است باید به چند نکته اشاره کرد:

1-اگر تقدیس حاکمان ناپسند و مفسده انگیز است. آیا حاکمان الهی نظیر انبیا و ائمه معصومین علیهم السلام از جمله حکومت پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین علیهما السلام اگر مقدس شمرده شوند آیا موجب سعادت امت نمی‌شوند؟ آیا تبعیت از ولی خدا با ولی شیطان را یکسان قضاوت می‌کنید؟

2- اگر اندکی مطالعه در تاریخ می کردید متوجه می شدید که ماجرای شمر و شمرها ابدا اینگونه نبود که بخاطر تبعیت از ولی امر و با انگیزه دینی به جنگ امام حسین آمده باشند چرا که اولا شمر سالها بود که بعد از صفین به معاویه و بعد به فرزندش یزید پیوسته بود و اساسا جبهه معاویه بخصوص یزید جبهه دینداری نبود و آشکارا فساد می‌کرد و شراب می‌خورد؛ ثانیا بر اساس مستندات تاریخی شمر بعد از آنکه ابن زیاد با توصیه عمر سعد قصد می‌کند تا راه را برای برگشت امام به مدینه باز کند همین شمر چرا تبعیت از ولی امرش نمی کند و به این زیاد می‌گوید که حسین در چنگال ماست نباید بگذاریم که برود. ثالثاً، شمر بعد از آنکه مانع سخنرانی سیدالشهدا(ع) برای لشگر عمر سعد شد، امام حسین علیه السلام او را پسر زن بز چران خطاب کرد(اشاره به زنازاده بودن شمر بعد از آنکه در بیابان در ازای آب خوردن تن به روابط نامشروع داد و منجر به تولد شمر شد).

رابعاً حضور شمر در جبهه امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ صفین نیز بخاطر همراهی قبیله‌اش هوازن بود و انگیزه اعتقادی نداشت و دلیل آن هم پیوستن او بعد از صفین به معاویه بود؛ خامساً در مورد جانبازی شمر هم برخی صاحب نظران معتقدند که این خبر تنها یک منبع دارد که فاقد اعتبار است(روایت نصر بن مزاحم که در جبهه مخالفین علی(ع) بود)؛ سادساً بر اساس مستندات تاریخ و آنچه شیخ مفید در ارشاد نقل فرموده شمر برای اصرار به ابن زیاد برای کشتن امام حسین بگونه‌ای بود که از عبیدالله اجازه گرفت تا اگر عمر سعد این دستور را نپذیرفت او را بکشد و خودش فرمانده لشگر شود. سابعا شمر را  که مطیع امر ولی خود (یزید)می‌دانید چرا حجر بن عدی را مدتی قبل از حادثه کربلا به شهادت رساند . 

3- مورخین معتبر با ذکر مصادیق و مستندات فراوان تاکید می کنند که عوامل تغییر جهت مردم کوفه چند چیز بود: یکی تهدیدهای ابن زیاد بگونه‌ای که وقتی مردم با رهبری مسلم بن عقیل کاخ ابن زیاد را محاصره کردند چند نفر از بزرگان بی بصیرت از طرف ابن زیاد بین مردم رفتند و آنها از مجازات و عواقب مقابله با یزید و همراهی امام حسین نرساندند و حتی شایع کردند که لشکری از سوی یزید در راه هستند! کار بجایی رسید که زنان کوفه به کوچه آمدند و دست پسران و برادران و شوهرانشان را گرفته و به خانه بردند و اطراف مسلم را خالی کردند.

نکته دیگر تطمیع تعداد زیادی از خواص کوفه و تاثیر گذاری آنها بود. از شمر گرفته تا عمر سعد و ... همه را با سکه فراوان و وعده‌های جذاب خریدند؛ شمر هم که معروف به شکم پرستی و ریاست طلبی بود و تا روز عاشورا دنبال این بود که جای عمر سعد را به عنوان فرمانده سپاه ابن زیاد بگیرد. در همین زمینه جرج جرداق (ادیب و دانشمند مسیحی) می‌نویسد: «وقتی یزید، مردم را تشویق به قتل امام حسین(ع) و مأمور به خون‌ریزی تشویق می‌‌کرد، آن‌ها می‌گفتند: چه مبلغی به ما می‌دهی؟ امّا انصارحسین(ع) به او گفتند: ما با تو هستیم و اگر هفتاد بار کشته شویم، باز می‌خواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.»

4- نکته دیگر که در پاسخ به ادعای آقای اعلمی باید مطرح کرد که گویا ولایت پذیری را عامل شهادت امام حسین می‌داند ، این است که اساسا میزان در امر شیعه بودن آیا غیر از تبعیت از اهل بیت عصمت و طهارت است؟ بر فرض که شمر نه شانزده بار که صد و شصت بار حج بجا آورد و از کثرت سجده پینه بر پیشانی داشته باشند اما بر ولایت پایبند نباشد که اساس دین است (و ما نودی بشئی کما نودی بالولایه) اساسا به جهالت عمر سپری کرده است (در حدیث شریف آمده است که من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلیه).

5 -اشتباه آشکار آقای اعلمی در این است که فرق بین ولایت ولی خدا و ولایت شیطان که در آیت الکرسی به صراحت تفکیک شده است را مد نظر قرار نمی‌دهند.

6- و نکته ششم این است که بر فرض که همه لشگریان عمر سعد برای قرب الهی به جنگ ولی خدا آمده باشند. آیا جز این است که دچار بی بصیرتی بوده‌اند؟ همان بی بصیرتی که مجلس ششم و دوستان آقای اعلمی در آن دوره نامه‌ای را در اوج بی بصیرتی برای ولی‌ امر زمان می‌نویسند و او را به نوشیدن جام زهر توصیه می‌کنند؟

7- بدانید که مشکل جهان اسلام از آنجایی آغاز شد که امر رسول خدا (ولایت پذیری )را رها کردند و علی را تنها گذاشتند و جانشین او امام مجتبی(ع) را آنقدر تنها گذاشتند که صلح با معاویه تنها راه حل شد و اگر حسین بن علی به شهادت رسید از پیمان شکنی کوفیان با آن حضرت بود و این حکایت نااهلان بر امت ادامه یافت و شرایط کنونی را برای بیش از یک میلیارد مسلمان رقم زد و همه مشکلات و تفرق مسلمین ناشی از رها کردن اهل بیت در صدر اسلام است.

8- مشفقانه باید گفت که دست اندازی به تاریخ کربلا برای مقاصدی از جمله تقابل با نظام اسلامی، بی گمان سرانجام خوشایندی نخواهد داشت.

9_ اگر گمان می‌کنید که با این ادعاها امت با بصیرت ایران نایب امام زمان را رها می‌کنند و زمینه کربلای دیگری فراهم می‌شود، سخت در اشتباهید؛ این امت با خونهای پاک فرزندانشان میثاق بسته اند تا آخر پای عهد خود با ولی خدا بایستند.

انتهای پیام/

آخرین خبر ها

پربیننده ترین ها

دوستان ما

گزارش تخلف

همه خبرهای سایت از منابع معتبر تهیه و منتشر می‌شود. در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.