به گزارش خبرنگار اقتصادی پایگاه خبری خبرآنی، پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم شاهد تمرکز دیپلماسی و به خصوص دیپلماسی اقتصادی بر گسترش روابط با کشورها همسایه بودیم. رییس جمهور نیز در اولین سفر خارجی خود و به منظور شرکت در اجلاس شانگهای به تاجیکستان سفر کرد.
با توجه به این موضوع شاهد هستیم که سطح روابط اقتصادی ایران با همسایگان افزایش یافته و روند صعودی به خود گرفته است. در بخش دوم مصاحبه با علیرضا پیمانپاک رییس سازمان توسعه تجارت به بررسی موضوعاتی از جمله درهای باز اقتصادی، کریدور شمال-جنوب و تامین سهمیه کالاهای اساسی از روسیه پرداخته شده است.
از بین رفتن برند ایران با اعمال ممنوعیت بر صادرات محصولات
خبرآنی: شاهد هستیم که در دولت سیزدهم رویکرد توسعه روابط با کشورها همسایه و بحث توازن در دیپلماسی مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به این رویکرد چه اقدامات عملی صورت گرفته است؟
پیمانپاک:در حال حاضر دولت با استفاده از ابزار عوارض بحث تجارت خارجی را کنترل میکند نه با ممنوعیت صادرات. دولت میگوید صادرکننده رفته است و در شرایط سخت قرارداد بسته و اگر صادرات را ممنوع کنیم برند صادرکننده از بین خواهد رفت. این همان چیزی است که دولتهای قبل به آن فکر نمیکردند.
وزیری در گذشته و نزدیک به عید صادرات سیب را سه ماه ممنوع اعلام میکرده است. این در حالی بود که صادرکننده ما با کشورهای دیگر نظیر هند و روسیه قرارداد داشت. وقتی شما صادرات را به صورت کامل ممنوع میکنید، خسارت زیادی به این صادرکنندگان وارد میشود، ضمن اینکه اعتبار آنها نیز از بین خواهد رفت.
هماکنون با اعمال عوارض ممکن است فشار بر روی صادرکننده افزایش پیدا کند اما صادرات حفظ خواهد شد. صادرکننده با دید بلند مدت نگاه میکند و سود خود را در این بازه زمانی کمتر میبیند اما بازار خود را از دست نمیدهد. البته اگر سیاستهای خود را در این حوزه اصلاح کنیم این موضوع نیز قابل مدیریت است.
استفاده از درهای باز تجاری؛ راهکاری ابتکاری برای کنترل قیمتها توسط دولت همزمان با افزایش صادرات
پیمانپاک:یکی از مسائل مهمی که با آن مواجه هستیم درهای باز تجاری است. این بدین معنا است که به طور مثال در بحث صادرات گوشت به قطر و کشورهای عربی عوارض و ممنوعیتی وضع نکنیم بلکه با قیمتهای بالا صادرات انجام دهیم و در مقابل برویم از کشورهای CIS گوشت ارزانتر وارد کنیم.
ذائقه این کشورها با گوسفند ایرانی است و حاضر هستند برای آن حتی تا دو برابر هزینه کنند و ما نیز میتوانیم تامین نیاز داخلی را از طریق زنجیره جهانی انجام دهیم. به این ترتیب گوشت ارزان قیمت وارد و آن را در اختیار مردم قرار میدهیم و از سوی دیگر دامداران داخلی نیز سود مناسبی کسب میکنند.
در خشکبار نیز همین چنین شرایطی وجود دارد. به طور مثال بادام ایران در هند 10 دلار فروش میرود و در طرف مقابل میتوانیم از کشورهای دیگر بادام دو دلاری وارد کنیم. با چنین اقداماتی تنظیم بازار نیز مدیریت میشود. در بحث سیبزمینی نیز وزارت جهاد به همین سمت حرکت کرد اما به سبب شرایطی که علیه واردات وجود دارد فضای منفی در این خصوص شکل گرفت.
این در حالی است که این اقدام به تولید نیز کمک میکند. طرز فکر وزرای جهاد و صمت ما امروز این است که ما در زنجیره جهانی قرار بگیریم و به روز فکر میکنند اما نگرانیها و ملاحظاتی برای چنین اقداماتی دارند. در بحث اوره نیز چنین مثالی وجود دارد.
ما میتوانیم اوره روسیه را با قیمت پایین خریداری و اوره تولیدی خودمان را صادر کنیم اما نگران هستیم بگویند که ما تولیدکننده بزرگ اوره هستیم، چرا اوره وارد میکنیم و این چه وضعی است، مگر ما در ذخایر ارزی مشکل نداریم برای چه چنین کالایی وارد میکنیم و سوالاتی از این قبیل.
حال باید توجیه کنید که این کار برای کشور در هر تن 100 دلار سود دارد و سبب افزایش ذخایر ارزی میشود اما اگر چنین کاری کنیم مسئولین باید مدام در رسانه ها توضیح بدهند که چرا چنین اقدامی صورت گرفته است. رسانه ما نیز باید این موضوع را مطالبه کند چرا که دید رسانهها نیز صادراتی نیست و مردم از رسانهها تاثیر میگیرند.
دیواری به دور ایران کشیدهایم و با وجود اینکه چنین فرصتهایی وجود دارد حسرت آن را میخوریم. به دلیل یک باور و تصور غلط کشورمان را از کریدورها و فرصتهای جهانی حذف میکنیم.
راهکار تنظیم بازار گوشت داخل با تولید صادرات محور
خبرآنی: شاید بتوان گفت که بخشی از دیدگاههای منفی به این بازمیگردد که مردم جنبه مثبت موضوع را احساس نکردند. به هر حال میگوییم که ما کالای خودمان را صادر میکنیم و کالای ارزانتر خارجی را برای تنظیم بازار داخلی وارد میکنیم اما مردم قیمتها را حس میکنند و نوسان قیمت این احساس را القا میکند که دولت بحث تنظیم بازار داخلی را مورد توجه قرار نداده است. چه راهکاری برای این موضوع وجود دارد؟
پیمانپاک:این کار نیز زمانبر است. در زمان حاضر در ابتدای کار دولت هستیم و دولت باید سیستمها را مدیریت کند. در برخی موارد دولت ضعف دارد، به طور مثال در بحث گوشت دولت باید بتواند تمام زنجیره را مدیریت کند. گوشتی که شما از یک کشور خارجی به خصوص وارد کنید تنها 4 دلار قیمت خواهد داشت.
مشکل اینجا است که ما گوشت را به صورت یخزده وارد کشور میکنیم که مورد پسند مردم نیست. با تکنولوژی وکیوم میتوانیم گوشت را تا 72 روز تازه نگهداریم و در چنین مسائلی باید بحث دانشبنیانها مطرح شود.
اگر این تکنولوژی را در کشور مبدا قرار دهیم، میتوانیم گوشت را با قیمت 4 دلار وارد کنیم که با قیمت نیمایی برابر با 100 هزار تومن خواهد شد. گوشت این کشور نیز کیفیت بالایی دارد و ارگانیک است. موارد این چنینی باید برای مردم توضیح داده شود. امروز روسیه هم واردات مرغ و تخم مرغ دارد و هم صادرات.
امروز شاهد هستیم که بادام هندی در بازار ایران وجود دارد، این در حالی است که واردات آن ممنوع است و بادام هندیهای موجود در بازار قاچاق هستند. دلار وارداتی این کالا از بازار آزاد خریداری میشود و دولت نیز عوارض وارداتی در خصوص ورود این کالا به کشور را دریافت نمیکند.
نکته دیگری که در خصوص این کالا وجود دارد این است که امکان نظارت بر سلامت و کیفیت آن وجود ندارد و کاملا غیر بهداشتی وارد میشود. هندیها میگویند به ما خرما بدهیم و ما در مقابل به شما بادام هندی میدهیم. اگر الان چنین کاری انجام دهیم میگویند که در این وضعیت چرا رفتهاید بادام هندی وارد کشور کردید؟
کل زنجیره را باید برای مردم توضیح دهید. باید گفت که هماکنون نیز بادام هندی قاچاق میشود، غیر بهداشتی است و حتی بازار ارزی را دچار مشکل میکند.
سال گذشته مصوبهای را به تصویب رساندیم که براساس آن هرکسی صادرات سیب انجام داد بتواند انبه وارد کند. صادرات سیب در ازای موز را پیش از این داشتیم که براساس آن ما دیگر یک دلار هم برای موز ارز نیمایی پرداخت نمیکنیم. ارز نیما باید برود برای موارد اولیه تولید استفاده شود. ضمن اینکه سیب نیز دیگر روی دست کشاورزان باقی نمیماند و راضی هستند.
وقتی دید خود را باز کنیم آن وقت میتوانیم در چنین مواردی کار کنیم. میتوانیم بازار داخلی را مدیریت کنیم و پس از آن بر روی صادرات تمرکز کنید. به این ترتیب میتوان در کوتاه مدت تاثیر این استراتژی را در کوتاه مدت به مردم نشان داد. سالها است که بحث سوداگری و اینکه اگر گوشت را وارد کنیم 100 هزار تومن به دست مردم نمیرسد وجود دارد. باید ورود کنیم و مدیریت کنیم. ما باید شرکتهای مدیریت زنجیره را شکل دهیم.
امکان کاهش بسیار قابل توجه هزینه واردات کالاهای اساسی به 10 میلیارد دلار/مدیران بیجرات باید خانهنشین شوند
پیمانپاک:شرکت بازرگانی دولتی ما باید از شرایط موجود فاصله بگیرد و برود در روسیه گندم را به صورت سلف خریداری کند تا بتواند گندم را 100 دلار زیر قیمت بخرد. با چنین اقداماتی میتوان به جای 24 میلیارد دلار قیمت را به 14 میلیارد دلار کاهش داد. اگر سلف خری و بحث کشت فراسرزمینی را در دستور کار قرار دهیم چنین کاری ممکن خواهد بود.
در سفری که به روسیه انجام شد، سهمیه مشخصی دریافت شده که براساس آن حتی یک کیلوگرم گندم و ذرت در کشور کم نخواهد آمد. اگر قحطی اتفاق بیفتد ما مشکلی از این نظر نخواهیم داشت. سهمیه بسته شده است و روسای دو کشور در این خصوص توافق کردند.
بحث بر روی این است که ما این سهیمه را با چه قیمتی خریداری میکنیم. اینکه ما بتوانیم به جای 500 دلار، 300 دلار بدهیم مسئله است. شرکت بازرگانی دولتی ما جرات نمیکند به روسیه برود و سلفخری کند چرا که میگوید در داخل کشور مزایده برگزار میکنم و همه میآید در سیستم نظارت میکنند. به این ترتیب سازمان بازرسی و دیوان محاسبات دیگر به ما ایراد نمیگیرند.
حال اگر بروند در روسیه و خرید انجام دهند نهاد ناظر دیگر نظارت ندارد. در چنین شرایطی نهاد ناظر میگوید که شما شاید به جای 300 دلار به قیمت 250 دلار خرید کردید، چقدر برای خودتان برداشتید به چه کسانی وصل شدید و مواردی از این دست. با توجه به این شرایط شرکت بازرگانی دولتی نیز جرات نمیکند چنین کاری انجام دهد.
ما نمیگوییم نظارت نباشد تا فسادی رخ دهد بلکه راهکارهای دیگری برای نظارت وجود دارد. شما به راحتی از طریق فضای مجازی میتوانید قیمت گندم در روسیه را متوجه شوید، هر کسی توانست برود به این کشور و سلفخری کرد میتوانیم بپذیریم. مشکل اینجا است که ما به سیستم روز متصل نیستیم.
پلتفرمهایی وجود دارد که قیمت روز را نمایش میدهد حتی اگر از چنین سیتسمهایی برای نظارت استفاده نمیکنیم، نماینده نهاد ناظر میتواند همراه نمایندگان شرکت بازرگانی دولتی برای سلفخری برودد. این از جمله مواردی است که باید فکرمان را اصلاح کنیم. وقتی اصلاح اتفاق افتاد زنجیره شکل خواهد گرفت.
گندم وارد میشود، تحت نظارت بازرگانی دولتی به آرد تبدیل میشود و ارزانتر به دست مردم میرسد. در کوتاه مدت نیز میتوان چنین مواردی را اجرا کرد.
بررسی دو سناریو بروز قحطی در دنیا/مشکلی در تامین کالاهای اساسی نداریم
خبرآنی: بر بحث کالاهای اساسی اخبار ضد و نقیضی شنیده میشود. در برخی موارد گفته میشود که وضعیت موجودی کالاهای اساسی در کشور مطلوب نیست و در طرف مقابل گفته میشود شرایط مطلوب است و مشکلی در این زمینه نیست. شما شرایط کشور در این حوزه را چگونه میبینید و اینکه آیا سازمان توسعه تجارت در بحث تامین ذخایر استراتژیک نقشی دارد؟
پیمانپاک:ما به صورت مستقل عمل میکنیم اما سه ماه حساس را از سر گذراندیم و با توجه به شرایط به کمک وزارت جهاد آمدیم. ما با دو سناریو مواجه بودیم. اولین سناریو این بود که قحطی واقعی در سطح دنیا رخ دهد و سناریو دوم نیز این بود که شرکتهای تولیدکننده خودشان این قحطی مصنوعی را ایجاد کنند تا محصولات خود را گرانتر به فروش برسانند.
کشورهای روسیه، هند و برزیل در این زمینه نقش موثری دارند. شما نمیتوانید صبر کنید و ببینید که سیاست این کشورها چه خواهد بود. ممکن است یک ماه دیگر اقدامی انجام دهند که قحطی به وجود بیاید. طی سه ماه اخیر منابعی را به شرکت بازرگانی دولتی و پشتیبانی امور دام معرفی کردیم تا برای تامین کالاهای اساسی اقدام کنند.
در نهایت باید گفت که در زمان حاضر از نظر تامین در حال حاضر مشکلی وجود ندارد. باید توجه داشته باشیم که وقتی اماراتیها و چینیها پول نقد را درجا به روسیه میدهند طبیعتا با قیمت پایینتری خرید میکنند. وقتی شما نمیتوانید پیش پرداخت بدهید و وارد زنجیره شوید، از واسطه خریداری میکنید، در نتیجه قیمت بیشتری پرداخت خواهید کرد.
امکان خرید ارزانتر کالاهای اساسی بدون پیشپرداخت وجود ندارد/ماجرای مدیرانی که به خاطر کمک به کشور مجازات شدند
پیمانپاک:مسئله ما امروز تامین کالاهای اساسی و کمبود نیست، بلکه قیمت است. البته که ما چاره دیگری نیز داشتهایم. اگر شرکت پشتیبانی امور دام یا بازرگانی دولتی 40 تا 50 درصد را به عنوان پیش پرداخت قرارداد پرداخت میکرد باید پاسخ میداد که چرا چنین اقدامی انجام داده است.
اگر پیش پرداخت به هر دلیلی از دست برود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مدیر عامل بازرگانی دولتی مگر چه قدر حقوق میگیرد که بخواهد ریسک کند و پیش پرداخت 50 میلیون دلاری بدهد؟ هیچ سیستم حمایتی و پشتیبانی در دولت وجود ندارد. نه در این دولت و در دولتها گذشته.
تمایل دولت قبل این بود که به جای روسیه و چین با غرب کار کند اما همچنان این نگرانی را داشته و در حال حاضر نیز دولت سیزدهم میگوید ما میخواهیم با این کشورها کار کنیم. اما در این شرایط مدیران اجرایی میگویند که اگر فردا پول سوخت شد، چه کسی از ما پشتیبانی خواهد کرد؟
خیانت جدی که دولت قبل انجام داد این بود که تمام کسانی که در حوزه نفت و گاز کمک کردند را در همان سال اول بیچاره کردند. همه این افراد را زنگنه راهی دادگاه کرد، بعضی را به حق و بعضی را به ناحق. مدیری بود که 9 ماه انفرادی رفت. مدیری که خدمت کرده بود. زنگنه برای او سیستمی چید که دچار مشکل شد و آبروی او نیز رفت.
با چنین عملکردی جرات و جسارت از مدیران کشور کاملا گرفته شد. در حال حاضر نیز که شرایط به همین شکل است. مدیران میگویند که اگر فردا شرایط ارتباط به کشورهای خارجی بهبود پیدا کرد، ما چه باید جواب بدهیم، به چه کسی باید بگوییم که ما پول پیش دادیم تا کالا را قیمت کمتر برای کشور تامین کنیم. کی باور میکند که ممکن بود قحطی بیاید و این مدیران جلوی آن را گرفتند؟
این موارد جدی است و باید به آن توجه شود. باید سیستم پشتیبانی از مدیران را نه در سطح دولت بلکه در سطح کلان و قوای سهگانه ببینیم تا مدیری که جرات و جسارت دارد مورد تشویق قرار گیرد و مدیری که جسارت ندارد خانه بنشیند. کسی که ترک فعل نکرده که نباید جوابگو باشد.
این تفکر در بین مدیران میانی ما جاافتاده است که کار نکن تا هزینه ندهی. فردی که کار میکند یا منفعت بزرگی میبرد یا اینکه شیش ماه دیگر زندان است. چنین تفکری بین مدیران ما جا افتاده است. در چنین شرایطی انتظار دارید نواوری صورت بگیرد و مدیر جرات داشته باشد که فراتر از مرز برود؟
مشکلات قابل توجه زیرساختی در کریدور شمال-جنوب/سهم 5 میلیون تنی ایران از ظرفیت 24 میلیون تنی ترانزیت کالا
خبرآنی: بحث کریدورها بسیار مهم است. میدانیم که روسیه تمایل دارد که از طریق ایران به هند متصل شوند و این مسئله منافع خوبی نیز برای ایران دارد. چند روز گذشته نیز خبری در خصوص افزایش مبادلات در کریدور شمال-جنوب مطرح شد. نکته دیگر در خصوص این کریدور تقویت هند به عنوان رقیب اقتصادی چین است. وضعیت فعلی این کریدور چیست و اینکه چه منافعی برای کشور ما دارد؟
پیمانپاک:بحث کریدور شمال-جنوب بر اساس توافق ایران، روسیه و هند از 1374 مطرح بود و هیچگاه عملیاتی نشد. غرق شدن کشتی هندی در کانال سوئز چند وقت تجارت هند را دچار اخلال کرد. در نتیجه هند به دنبال مسیر کریدور شمال-جنوب است تا جلوی اتفاقات این چنین را در آینده بگیرد.
البته تنها هند نیست که به دنبال این مسیر است بلکه کشورهای شرق آفریقا، کشورها عربی و جنوب شرق آسیا نیز به این کریدور نیاز دارند. از اسفند ماه سال گذشته تا امروز محمولههای زیادی از طریق این کریدور ترانزیت شده است. کشتیرانی ما 5 میلیون تن قرارداد بسته است و محمولهها در حال جابهجایی است.
البته در سه ماهه اخیر است که موضوع کریدور شمال-جنوب جدی شده است. ضریب ترانزیت راهآهن در سال 1400 سه برابر افزایش پیدا کرده است چرا که ما به ترانزیت توجه کردیم. در زمان حاضر حدود 24 میلیون تن تقاضای جابهجایی کالا از طریق این کریدور را داریم اما زیرساختهای لازم را در اختیار نداریم.
در بحث کشتی، لوکوموتیو، ریل و کشنده مشکل داریم. هماکنون دولت علاقه و اراده دارد اما افزایش زیر ساختها زمانبر است. این مسئله استراتژیک است. اینکه نشان میدهند که کالاها از مسیر امارات یا دیگر کشورها میرود چندان صحیح نیست چرا که مسیر ایران مسیر اقتصادی است.
نکته اینجا است که ما نباید این موضوع را در حاشیه ببینیم. ما در حال همکاری با روسیه، هند و حتی کشورهای عربی هستیم تا در زیرساختها سرمایهگذاری کنند. در بحث نوسازی لوکوموتیو، راهآهن رشت-انزلی، راهآهن رشت-آستارا، اسکله امیرآباد(که یک ماه دیگر راه میافتد)، لایروبی آستارا و خرید کشتی امکان سرمایهگذاری وجود دارد.
عدم همکاری شرکتهای حمل و نقل بزرگ برای توسعه کریدور شمال-جنوب/تفکر انگلیسی پابرجا است
در خصوص این مسئله نیز مشکلات مربوط به تفکرات غربی وجود دارد. شرکتها بزرگ حمل و نقل ما تفکر انگلیسی دارند. هر چی تلاش میکنیم تا کشتیها خود را در مسیر اروپا افزایش دهند، آنها به دنبال مسیر اروپا هستند. این موضوع نیز خود یک آسیب قابل توجه است.
با وجود تلاشهای سازمان توسعه تجارت و معاون اول رئیس جمهور باز هم اگر به طور مثال یک شرکتی میتوانست 100 واحد هزینه کند، 20 واحد هزینه کرد چرا که ذهنها متوجه غرب است. کریدور شمال-جنوب نیازمند زیرساخت است و قطعا راه خواهد افتاد.
در حال حاضر هندیها هم چارهای جز استفاده از این مسیر ندارند. در گذشته تحریمها تنها متوجه ایران بود، اما امروز روسیه را نیز شامل میشود و فردا ممکن است به چین برسد. میبینیم که موازنه قدرت در دنیا در حال تغییر است. همه کشورها نیز بر اساس منافع عمل میکنند. هیچ کس در دنیا تابع سیاستهای آمریکا نیست و همه به دنبال منفعت خود هستند.
اگر در سیستمی منفعت ببرند تابع همان خواهند شد. اینجا منافع کشورها ایجاب میکند تا کریدور شمال-جنوب فعال شود. حال در این شرایط بخشنامههایی صادر میکنیم که عجیب است. به طور مثال میگوییم کلیه کالاهایی که وارد سرزمین اصلی میشود باید منشا ارز آن مشخص باشد اما نمیآییم ترانزیت و ورود موقت را از آن حذف کنیم.
رییس کل بانک مرکزی نیز شاید از این موضوع اطلاع نداشته باشد اما چه کسی این موارد را پیشنهاد میدهد؟ همان مدیران رده دوم و سوم که تفکرات غربی دارند. حال ما باید یک ماه دوندگی کنیم تا مصوبه اصلاح شود. انگیزه و فرصت نیز در این مدت از بین میرود.
نکته جالب دیگر این است که صادرات مجدد در قوانین ما وجود ندارد. به این معنا که اگر شما آرد وارد کشور کنید و آن را بستهبندی کنید دیگر امکان صادرات ندارید و باید کالا فرآوری شود. این موضوع نشان میدهد که خردی در قانونگذار وجود نداشته است.
از کشور لهستان آمدند و گفتند که صادرات سیب ما به روسیه ممنوع شده است ما میتوانیم سیب را به ایران بفرستیم و شما آن را به عنوان سیب ایرانی به روسیه بفرستید و در ازای هر تن به طور مثال 200 تن بگیرید، مانند همان کاری که در امارات انجام میشود. اما براساس قانون ما امکان چنین اقدامی را نداشتیم. هماکنون در تلاش هستیم تا مشکل صادرات مجدد را حداقل در خصوص کشور روسیه برطرف کنیم.
انتهای پیام/