به گزارش گروه اجتماعی پایگاه خبری خبرآنی؛ حضرت آیتالله خامنهای سال 1401 را بهعنوان سال «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» نامگذاری کردند. رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی، با تعریف معنای اقتصاد دانشبنیان تأکید کردند: «اقتصاد دانشبنیان موجب کاهش هزینههای تولید میشود؛ بهرهوری را افزایش میدهد که امروز یکی از مشکلات ما کاهش بهرهوری است؛ کیفیّت محصول را افزایش میدهد، بهبود میبخشد و محصولات را رقابتپذیر میکند؛ یعنی در بازارهای جهانی، ما میتوانیم از این محصولات به عنوان محصولات رقابتپذیر استفاده کنیم.» 1401/01/01
رسانه KHAMENEI.IR برای بررسی بیشتر مسائل مرتبط با تولید دانشبنیان و اشتغالآفرین گفتوگویی با دکتر نسرین سلطانخواه، معاون سابق علمی و فناوری ریاست جمهوری داشته است.
از نخستین دیدار رهبر انقلاب با شرکتهای دانشبنیان نکاتی در خاطر دارید؟ چه مباحثی از جانب ایشان مطرح شد؟
زمانی که مسئولیت معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور بر عهدهام بود و لایحه حمایت از شرکتهای دانشبنیان را به مجلس داده بودیم که روند طولانی را در مجلس طی کرد، نخستین دیدار رهبر انقلاب با شرکتهای دانشبنیان در تابستان 91 برگزار شد که تمام شرکتهای دانشبنیان خدمت ایشان رسیدند و رهبر انقلاب در آن دیدار نکات مهمی را مطرح کردند و پیگیر بودند که چرا صندوق نوآوری و شکوفایی تشکیل نمیشود و چرا آییننامه قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان اجرایی نشده است. فرمایش ایشان موجب شد تا کسانی که مسئولیت داشتند سریعتر عمل کنند. زمانی که بنده مسئولیت داشتم قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان عملاً اجرایی شد.
شرکتهای دانشبنیان چه تمایزاتی با سایر بنگاههای اقتصادی دارند؟ تعریفتان از مراکز دانشبنیان چیست؟
سرمایه اصلی این فعالیتها دانش است؛ مثلاً، قرن قبل که قرن صنعت بود، کارخانجات بزرگ در مساحتها و سولهها و ماشینآلات بزرگ و با تعداد کارگران و مهندسین زیاد، نشان از عظمت و اهمیت صنایع و اقتصاد آن کشور بود، ولی امروز یکی از ملاکهای مهم این است که اینها چقدر دانشبنیان هستند. بالاترین سرمایه آن بخشها، دانشبنیان بودن و سرمایه دانشیشان است. البته ممکن است نگاه نادرستی وجود داشته باشد که دانشبنیان بودن و شرکت دانشبنیان را فقط در فناوریهای سطوح بالا میبینند.
به نظر من، دانشبنیان شدن اقتصاد و صنعت وقتی اتفاق میافتد که دانش و فناوری در تمام بخشهای مختلف آن اقتصاد، صنعت صنایع پاییندستی و متوسط و در صنایع با فناوری بالا نفوذ پیدا کند؛ مثلاً، الآن کشورها در صنعت خودرو با همدیگر رقابت میکنند و آنهایی که به فناوری و دانش بیشتری دست پیدا میکنند، میتوانند خودروهایشان را با قابلیتهای متفاوتتری از بقیه تولید کنند و در دنیای رقابت اقتصادی ادامه حیات پیدا کنند؛ حتی صنایع پاییندستی و متوسط برای اینکه بتوانند بهرهوریشان را بالا ببرند و رقابتپذیرتر شوند و با هزینه کمتر و کیفیت بهتر ماندگار باشند، چارهای جز این ندارند که دانش و فناوری در این صنایع نفوذ پیدا کند؛ مثلاً، صنایع پاییندستیمان مثل زعفران، زرشک و فرش برای اینکه در دنیا قابل رقابت و دست برتر را داشته باشند این است که دانش و فناوری در این صنایع پاییندستی هم نفوذ پیدا کند و بهکار گرفته شود. ما نباید فکر کنیم که شرکت دانشبنیان شرکتی است که فقط در حوزه فناوریهای "هایتک" کار میکند. اقتصاد و صنعت میتوانند اقتصاد دانشبنیان شوند.
حوزه دانشبنیان از چه زمانی در کشور ما مورد توجه قرار گرفت و رشد بیشتری پیدا کرد؟
در کشور ما شرکتهای دانشبنیان و افراد تحصیلکرده بهتدریج خودشان دورهم جمع شدند و شرکتهایی را ایجاد کردند. بعضی از این شرکتها در پارکهای علم و فناوری مستقر شدند، ولی زمانی که معاونت علمی و فناوری در دولت نهم شکل گرفت و پس از آن در سال 87 لایحه حمایت از شرکتهای دانشبنیان در دولت نهم به مجلس شورای اسلامی تقدیم شد، ادبیات و واژه دانشبنیان یا شرکت دانشبنیان بهطور رسمی متولد شد و با پیگیریهایی که در دولت نهم و دولت دهم داشتیم، قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان در مجلس تصویب شد.
یک قسمت مهم این قانون این بود که صندوق نوآوری و شکوفایی با سرمایه اولیه سه هزار میلیارد تومان ایجاد شود تا فعالیتهای دانشبنیان و شرکتهای دانشبنیان حمایت و پشتیبانی و تقویت شوند. خوشبختانه در دولت دهم هم آییننامه اجرایی قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان مصوب شد و صندوق نوآوری و شکوفایی شکل گرفت. همین شرکتهایی که در فعالیتهای دانشبنیان بودند رسماً براساس آن شاخصها، ملاکها و معیارها، دانشبنیان شناخته میشدند و میتوانستند از تمام تسهیلات قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان مثل معافیتهای مالیاتی گمرکی و حتی استفاده از کمکهای صندوق نوآوری و شکوفایی بهرهمند بشوند.
چطور میتوان نقش این مراکز و مؤسسات را در افزایش و بهترشدن وضعیت تولید و همچنین اشتغال ارزیابی کرد؟
ما تعداد زیادی فارغالتحصیل در مقطع فوقلیسانس و دکتری داریم که همین شرکتهای دانشبنیان باید محمل فعالیت و جذب آنها باشد. اگر ما دنبال این باشیم که کارها و فعالیتهای اقتصادی بهدست مردم باشد، باید فهم بخش مهم مردمی و خصوصی از طریق شرکتهای دانشبنیان هم باشد. این میتواند محل جذب و اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهیمان هم باشند؛ لذا، آنها میتوانند بخش مهمی از صنعت و اقتصاد کشور و بخش شرکتهای دانشبنیان را عهدهدار شوند. همانطور که گفتم، فعالیت دانشبنیان میتواند در افزایش بهرهوری و در کمکردن هزینههای تولید و در بالابردن کیفیت و رقابتپذیرشدن محصول خیلی مؤثر باشد.
برای رشد و توسعه دانشبنیانها چه راهبردهایی نیاز است که در نظر گرفته شود و باید چه اتفاقی در نگاه سیاستگذاران این حوزه رخ دهد؟
در بعضی از کشورها مسئولان حوزه علم و فناوری باید مسئولان عالی آن کشور را به اهمیت توسعه علم و فناوری توجیه کنند. خوشبختانه در کشور ما، رهبر انقلاب بهعنوان عالیترین سطح سیاستگذاری کشور خودشان همیشه پیشتاز بودند و نگاهشان به توسعه علم و فناوری بوده و به هیچ بخشی نگاه تشریفاتی نداشتند، بلکه این مسئله را برای کشور حیاتی میدانستند و همیشه روی آن تأکید کردند.
امیدوارم که مسئولین و سیاستگذاران در ردهها و حوزههای دیگر، به این مقوله توجه جدیتری داشته باشند و اهمیت بدهند. نه فقط وزارتخانههای علوم و بهداشت و آموزشوپرورش، بلکه همه نهادها و وزارتخانهها از وزارت کشاورزی، جهاد، نفت، نیرو و ... همه مسئول هستند. همه اینها باید به توسعه علم و فناوری و بهکارگیری علم و فناوری برای پیشرانی توسعه اقتصادی و صنعتی کشور توجه کنند. ما واقعاً به این محتاج هستیم.
صندوق نوآوری و شکوفایی هم باید در سیاستهای اعطای تسهیلاتش بازنگری کند؛ چون هدف از تشکیل صندوق نوآوری و شکوفایی این بود که بهطور خاص بدون آن بوروکراسیهای حاکم بر نظام بانکی و بهصورت خیلی روان، شرکتهای دانشبنیان بتوانند از تسهیلات و امکانات استفاده کنند. من انتظار دارم که صندوق نوآوری و شکوفایی در این مسیر عمل کند و متفاوت از بانکها باشد و سادهتر و با تسهیلات بسیار سهلتری امکان برخورداری شرکتهای دانشبنیان را از تسهیلات مالی فراهم کند. من فکر میکنم که صندوق نوآوری و شکوفایی باید تجدیدنظری در روند اعطای تسهیلاتش داشته باشد.
انتهای پیام/