ناسپاسی نکنیم، اسکوچیچ بماند

دربارۀ قرعه کشی جام جهانی و بخت صعود و سرمربی

  عصر ایران؛ اهورا جهانیان- ‌هم‌گروه شدن ایران با انگلیس و آمریکا و برندۀ بازی اسکاتلند-اوکراین در جام جهانی 2022، جذابیت‌های سیاسی خاص خود را دارد اما به لحاظ فوتبالی نیز نکته‌های جذابی دارد.

  اگر اسکاتلند در بازی پلی‌آف اوکراین را ببرد و به جام جهانی بیاید، ایران مختاف نظم لیبرال در واقع به مصاف دو لیبرال‌دموکراسی مهم دنیا برود: آمریکا و بریتانیا. ولی بریتانیا با دو تیم انگلیس و اسکاتلند در جام جهانی حضور دارد.

  تکرار دیدار سیاسی با آمریکا، قطعا دیدنی است و طبیعتا آمریکایی‌ها انگیزۀ زیادی دارند برای گرفتن انتقام شکست جام جهانی 1998. فوتبال آمریکا از ایران قوی‌تر است و ما در همان جام جهانی 1998 هم اگر خوش‌شانس نمی‌بودیم، به آمریکا می‌باختیم.

   در آن مسابقه، آمریکایی‌ها دو یا سه بار تیر دروازۀ ما را به لرزه درآوردند و در نیمۀ اول نمایش هجومی‌تری نسبت به ایران داشتند. اما مشکل فوتبال آمریکا، فقدان خلاقیت در بازیکنان آمریکایی است. فوتبال فقط پول و علم و تاکتیک و دوندگی و سرعت و حرفه‌ای‌گری نیست. چیزی به نام تکنیک و خلاقیت هم لازم دارد.

   بازی با انگلیس، مسابقه‌ای تازه برای تیم ملی ایران در جام جهانی است. قاعدتا انگلیسی‌ها شانس بیشتری برای پیروزی در این بازی دارند ولی انگلیس، اسپانیا نیست. شاگردان ساوتگیت هم آن قدرها تکنیکی و خلاق نیستند و ایران شاید بتواند با یک بازی دفاعی جانانه، انگلیس را متوقف کند.

   اگر کی‌روش مربی تیم ملی بود قطعا در هر سه بازی به شدت دفاع می‌کردیم و بسیار کم حمله می‌کردیم، با این حال به نظر می‌رسد بازی دفاعی در برابر انگلیس ممکن است به کار تیم ملی ایران بیاید.

   تیم کی‌روش اما چون اساسا برای دفاع کردن وارد زمین می‌شد، اگر در آغاز بازی یا در نیمۀ اول گل می‌خورد، همچنان سبک بازی دفاعی‌اش دست‌نخورده باقی می‌ماند. مثل بازی با اسپانیا و پرتغال در جام جهانی 2018. در آن جام اگر در ابتدای مسابقه با مراکش هم گل می‌خوردیم (که قاعدتا باید چنین می‌شد)، نمی‌توانستیم مکررا به دروازۀ مراکش حمله کنیم.

   به هر حال احتمال گل خوردن در اولین بازی در جام جهانی برای تیم‌های ضعیف‌تر، کم نیست. بنابراین در بازی با انگلیس، یک مربی کاملا دفاعی به درد تیم ایران نمی‌خورد.

   اگر اسکاتلند اوکراین را شکست دهد، ما برای دومین بار در جام جهانی به مصاف اسکاتلند خواهیم رفت. ایران در جام 1978 با اسکاتلند به تساوی 1 بر 1 رسید و همین تساوی مانع صعودش به مرحلۀ بعد شد. در حالی که هلند و پرو هر کدام با اختلاف 3 گل ایران را برده بودند، اسکاتلند در برابر ایران متوقف شد و حتی پیروزی در برابر هلند در بازی پایانی نیز نتوانست موجب صعود اسکاتلند به مرحلۀ بعد شود.

   بنابراین اسکاتلندی‌ها خرده‌حسسابی تاریخی با ما دارند و اگر به قطر برسند، مثل آمریکایی‌ها می‌آیند تا با ما تسویه‌حساب کنند. ولی به نظر می‌رسد تیم ملی ایران شانس قابل توجهی برای پیروزی در برابر اسکاتلند یا اوکراین داشته باشد.

  اسکاتلند مثل ایران هیچ وقت در جام جهانی از گروهش صعود نکرده و اساسا تیم زهرداری نیست. اوکراین شاید به دلایل سیاسی باانگیزه‌تر از اسکاتلند باشد برای درخشش در جام جهانی. بازیکنانش هم خلاقیت بیشتری نسبت به اسکاتلندی‌ها دارند. اما فی‌الحال به نظر می‌رسد که اوکراین و اسکاتلند برای ایران حریفان راحت‌تری در قیاس با آمریکا باشند.

   اگرچه دو پیروزی در برابر آمریکا و اوکراین/اسکاتلند امر بعیدی نیست، ولی از کاغذ تا عمل راه بسیار است! کاملا محتمل است که ایران حتی با سه باخت جام جهانی را ترک کند. بنابراین نباید پیشاپیش دربارۀ صعود به مرحلۀ یک‌هشتم نهایی جام جهانی روده‌درازی کنیم!

   هدف حداقلی ما باید کسب یک برد و یک تساوی باشد. با چهار امتیاز شاید بتوانیم از گروه صعود کنیم ولی احتمالش زیاد نیست. یک برد و دو تساوی یا دو برد به احتمال بسیار زیاد ایران را برای اولین بار به یک‌هشتم نهایی جام جهانی می‌فرستد.

   اما مهم‌تر از صعود به مرحۀ حذفی، شاید زیبا بازی کردن یا ارائۀ "بازی خودمان" باشد. تیم کارلوس‌ کی‌روش قطعا شایستۀ احترام بود ولی فوتبال که ارائه می‌کرد، با روح و تاریخ فوتبال ایران و حتی با بازی‌های متعارف تیم‌های باشگاهی ایران، چه در داخل کشور چه در مسابقات باشگاهی آسیا، تطابق نداشت.

   فوتبال ایران آن قدر دفاعی نیست که عصاره‌ و چکیده‌اش منجر به شکل‌گیری تیم ملی‌ای شود با آن نمایش کاملا دفاعیِ تیم کی‌روش. تیم کی‌روش در دو جام جهانی دو گل زد و یکسره دفاع کرد و از گروه هم صعود نکرد. دلیلی ندارد این بار هم کاملا دفاع کنیم و نهایتا حذف شویم. می‌توانیم فوتبال طبیعی ایران را به نمایش بگذاریم. مثل 1978 و 1998.

   در 1978 اگرچه تیم ایران دو گل بیشتر نزد، ولی در بازی سوم مقابل پرو، مدام حمله می‌کرد چراکه پیروزی مقابل پرو تنها راه صعود ایران به مرحلۀ بعد بود. در 1998 هم بازی خودمان را کردیم.

   همچنین باید گفت که تیم ملی ایران در پنج دورۀ گذشتۀ حضورش در جام جهانی، هیچ وقت موفق نشده بیش از دو گل بزند. در 1978 و 1998 و 2006 دو گل زدیم، در 2014 و 2018 هم یک گل. البته در 2018 مدافع مراکش هم یک گل برای ایران زد. به هر حال در این جام اگر بتوانیم بیش از دو گل بزنیم، گامی به پیش برداشته‌ایم.

   انگلیس اولین حریف ایران در جام جهانی است. سپس به مصاف اوکراین یا اسکاتلند می‌رویم و نهایتا با آمریکا بازی داریم. بازی با آمریکا، حتی اگر تا آن موقع حذف شده باشیم، به دلیل حساسیت سیاسی‌اش، قطعا برای بچه‌های تیم ملی جدی خواهد بود. اگر هم در دو بازی اول حذفمان قطعی نشده باشد، بازی با آمریکا بسیار نفس‌گیر می‌شود.

   به دلیل شباهت فوتبال انگلیس و اسکاتلند، شاید بهتر باشد اسکاتلند حریف دوم ما باشد نه اوکراین. بازی با انگلیس قطعا در ارتقای شانس ایران برای پیروزی مقابل اسکاتلند موثر خواهد بود.

ناسپاسی نکنیم، اسکوچیچ بماند

   و نهایتا اینکه، کمتر از 10 ماه به آغاز جام جهانی باقی مانده است. در این مدت کوتاه، هر کسی که بر طبل تغییر سرمربی تیم ملی بکوبد، قطعا عنصری باندباز است که منافع شخصی و گروهی‌اش را به منافع ملی ترجیح می‌دهد.

  موقعی که اسکوچیچ مربی تیم ملی شد، ما امید چندانی برای صعود به جام جهانی نداشتیم. او با درایت تیم ملی را به جام جهانی برد. سبک بازی‌اش دفاعی نیست و به همین دلیل بازیکنان هجومی پرشمار تیم ملی، می‌توانند بازی متعارف خودشان را ارائه دهند و مجبور نیستند در عین برخورداری از توانایی‌های هجومی فراوان، یکسره مشغول دفاع کردن شوند.

  تغییر سرمربی تیم ملی از سوی مقامات فدراسیون فوتبال ایران در این فاصلۀ اندک به آغاز جام جهانی، مصداق بارز ناسپاسی است. کسانی هم که در پشت پرده مشغول چنین تلاشی‌اند، نمی توانند داعیۀ خدمت داشته باشند چون تنها به اغراض خود وفادارند.

  کوتاه این که ناسپاسی نکنیم. همان که ما را در اوج نومیدی و دل‌سردی و زودتر از همیشه به جام جهانی برد باید روی نیمکت تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 2022 بنشیند.

آخرین خبر ها

پربیننده ترین ها

دوستان ما

گزارش تخلف

همه خبرهای سایت از منابع معتبر تهیه و منتشر می‌شود. در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.