به گزارش پایگاه خبری خبرآنی، حمید رسایی که از توصیه پایگاه خبری خبرآنی به خود برای جدا کردن مسیر سیاسی‌اش از تاجزاده گله‌مند شده در مطلبی با اشاره به یادداشت انتقادی پایگاه خبری خبرآنی از نحوه عملکرد کمیسیون ویژه مجلس درباره طرح صیانت، گفته است که پس با آن منطق، حال که تاجزاده هم منتقد صیانت است، شما هم الان مثل تاجزاده عمل می‌کنید و دستتان در دست اوست!
اتفاقاً طرح بحث خوبی برای توجه دادن بیشتر جناب رسایی است؛ در پاسخ به جوابیه عجیب و بی‌ارتباط ایشان به مطلب اول خبرآنی هم نوشتیم که یا واقعاً مطلب را نفهمیدید که در این صورت برای کسی مثل شما که اینهمه مدعای سیاست و سابقه نمایندگی مجلس دارید، واویلاست، و یا اگر فهمیده‌اید و با اهانت و مباحث بی‌ارتباط می‌خواهید از خبرآنی انتقام بگیرید، که باز این بار باید بر مردمی غصه خورد که شما زمانی نماینده‌شان بودید.
امّا مزید اطلاع، نحوه‌ای که شما استدلال کرده‌اید اخباری‌گرایانه و ظاهربینانه است، و از قضا به همین دلیل بود که معنای آن نامه‌ی حاج قاسم به روحانی را هم درک نکردید و به او اهانت زشتی کردید که انقلابیون را رنجاندید.
خبرآنی به شما درباره تشابه و همسانی «کارکرد» بخش قابل توجهی از اقداماتتان با «کارکرد» مواضع و اقدامات تاجزاده اعتراض کرده و گفته بود که نتیجه این رادیکالیسم با دوظاهر متفاوت، در واقع یکی است. هر دوی شما معمولاً با رویکردی رادیکال، چهره‌ای غیرعاقلانه و غیرمردمی از جمهوری اسلامی نمایش می‌دهید؛ شما در ظاهر و با نمایش سینه‌چاکی برای انقلاب، در موارد قابل توجهی مردم را منزجر و یا به دشمن کمک می‌کنید؛ و تاجزاده البته با همان نمایش اپوزیسیون جمهوری اسلامی و بازی به عنوان یار دوازدهم دشمن.
مساله فقط ظاهر امر نیست؛ وگرنه با این مغلطه‌ی ابتدایی شما، می‌توان مبتذل‌تر هم نوشت؛ مثلاً: تاجزاده غذا می‌خورد و 80 میلیون نفر ایرانی دیگر هم غذا میخورند پس باید این دو را مشابه دانست! حال اینکه اینچنین نیست و مطلب خبرآنی درباره شما و تاجزاده هم صرفاً ربطی به ظاهر کارها نداشت بلکه نتیجه و کارکرد اقدامات را مدنظر داشت.
در همین ماجرای نقد به صیانت، کارکرد نقد خبرآنی با کارکرد و منظور فردی مثل تاجزاده تفاوت می‌کند و این را غیر از کسانی که می‌خواهند مغلطه کنند، سایرین به روشنی درمی‌یابند. تاجزاده با مواضع مستمر خود و از جمله در موضوع صیانت می‌خواهد کل سیستم را فاقد مشروعیت و عقلانیت و ضدمردمی نشان دهد، ولی کارکرد نقد خبرآنی آن است که مخاطب می‌بیند فرآیند کاملاً قابل نقد 18 نفر در یک کمیسیون ربطی به همه‌ی جبهه انقلاب ندارد و برخی در همین جبهه هم به آن نقد دارند.
اینها بدیهیات است، امّا آقای رسایی می‌خواهد فریاد بزند که همان دروس مقدماتی حوزه را هم احتمالاً دقیق نخوانده است و منطق را تک ماده کرده!
متاسفانه همانطور که گفته شد بر اساس همین ظاهربینی‌ها و عدم درک عمیق‌تر از سیاست و عقلانیت است که آقای رسایی معنا و کارکرد درست نامه حاج قاسم به روحانی را -درعین اینکه آن سردار نامدار انتقادات بسیار بسیار زیادی به روحانی داشت- متوجه نشد و رو به بدگویی علیه حاج قاسم آورد.
علی ایحال، تمایلی به ادامه این تذکرها نیست، امّا آنچه باعث شد این مطالب اخیر هم نسبت به جناب رسایی توجه داده شود نگرانی‌هایی است که از منتهای مسیر ایشان در سیاست احتمال می‌رود؛ تاریخ انقلاب افرادی را بخاطر دارد که به جهت این عدم توجه‌ها به تقوا و پیش گرفتن تکبر به بیراهه رفتند و شد آنچه شد.
آقای رسایی لباس پیامبر(ص) بر تن دارد و طبیعتاً مناسب است آداب و حرمت این لباس را هم به جای آورد؛ اما آنچه در بخصوص این نوشتارهای اخیر ایشان به چشم نمی‌خورد توجه کامل به همین ملاحظه است. به هرحال ما آنچه شرط بلاغ است با تو گفتیم؛ تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال. تمام
انتهای پیام/
