گروه دفاعی پایگاه خبری خبرآنی- سلسله رزمایش های پیامبر اعظم (ص) همواره یادآور اعلام اخبار برخی از مهمترین دستاوردهای دفاعی کشور بوده است؛ از اژدر موشکی حوت در سال 1384 تا دستیابی به سرجنگی های مانور دهنده برای موشک های بالستیک در سال 1400.
این خبری بود که توسط فرمانده نیروی هوافضای سپاه و در آخرین مرحله از رزمایش اعلام شد. در این مرحله موشک های بالستیک تاکتیکی دزفول و ذوالفقار، راکت های موشک شده زلزال و نیز موشک های بالستیک برد بلند عماد و قدر و سجیل به ایفای نقش پرداختند.
نیروی هوافضا؛ کلونی شگفتی ها
نیروی هوافضای سپاه که در سالهای اخیر با قدرت موشکی خود از تروریست های حرفه ای و آموزش دیده و البته تحت الحمایه قدرت های بزرگ یعنی داعش تا خود خالق آن یعنی آمریکا را نواخته است در رزمایش های دو سال اخیر پیامبر اعظم (ص)، جلوه های مهمی از قدرت موشکی خود را به رخ دشمنان کشیده است: از انهدام ماکت رادار AN/TPY-2 که در سامانه دفاع موشکی تاد آمریکایی استفاده می شود، تا انهدام پنج هدف نزدیک به هم به صورت بسیار دقیق، پرتابگرهای موشکی مدفون در عمق زمین، نقطه زنی های متعدد با پهپاد انتحاری و پرواز و عملیات همزمان 50 فروند پهپاد بال پرنده شاهد و اجرای عملیات مبتنی بر هوش مصنوعی برای اجرای تاکتیک یورش گروهی که همگی بازتابهای بسیار مؤثری از توان دانشی، فناوری و عملیاتی این نیرو بود.
رزمایش پیامبر اعظم(ص) 14
در رزمایش پیامبر اعظم (ص) 17 هم نیروی هوافضای سپاه مجدداً عملیات های ترکیبی پهپادی و موشکی را تمرین کرد همانطور که در عملیات رزمی ضربت محرم علیه داعش نیز صورت گرفته بود. ماکت مقیاس واقعی از یکی از تأسیسات هسته ای رژیم صهیونیستی که محوطه ای به ابعاد 200 در 180 متر را شامل می شد هدف موشکها و پهپادهای انتحاری نیروی هوافضا در این رزمایش بود.
اول پهپاد یا اول موشک؟
در رزمایش اخیر 8 موشک تاکتیکی ذوالفقار و دزفول با شلیک از یک موضع و 4 موشک زلزال با شلیک از موضعی دیگر پس از 10 پهپاد انتحاری علیه هدف مذکور مورد استفاده قرار گرفت. یک نکته قابل ذکر در عمود ساختار عملیات های ترکیبی پهپادی/موشکی تقدم استفاده از هر یک از آنها است. در برخی عملیات ها و رزمایشها ابتدا از پهپاد و در برخی ابتدا از موشک استفاده شده است. علت این تقدم و تأخر خصوصاً با توجه به ویژگی های بسیار متمایز پهپاد به عنوان وسیله ای کم سرعت اما با درجه پنهانکاری بالاتر و موشک به عنوان وسیله ای بسیار سریع اما با پنهانکاری کمتر قابل توجه است.
صف موشکهای دزفول و ذوالفقار در رزمایش پیامبر اعظم(ص)17
به نظر می رسد انتخاب بین این دو علاوه بر نوع هدف اعم از متمرکز یا پراکنده بودن، تأسیسات یا تجهیزات یا نفرات بودن و پوشش پدافند هوایی موضعی آن، به چگونگی پوشش لایه های بالاتر پدافندی نیز باز می گردد. در نتیجه یک تحلیل چند متغیره پیش از انتخاب بین تقدم و تأخر استفاده از پهپاد و موشک عملاً در زمان طراحی عملیات رزمی مطرح می شود.
حامل و پرتابگر 5 فروندی پهپاد انتحاری بال دلتا
البته در رزمایش ها مسائل دیگری مانند امکان سنجش دقت اصابت ممکن است سبب استفاده زودتر از پهپادها باشد زیرا قطعاً ماکت اهداف مقاومت مشابه واقعی را نداشته و با برخورد موشک ها، چیزی از آنها برای سنجش عملکرد پهپادها باقی نمی ماند! در رزمایش پیامبر اعظم(ص) 17 هم ابتدا از پهپادهای انتحاری استفاده شد و در نتیجه تصاویر جدیدی از پهپاد انتحاری بال دلتا در اصابت بسیار دقیق به هدفی کوچک که شبیه سازی کننده برج تخلیه مرتبط با مبدل حرارتی تأسیسات مذکور بود ثبت و منتشر شد.
اصابت فوق العاده دقیق پهپاد انتحاری به هدف
در بین تسلیحات موشکی مورد استفاده در مرحله آخر رزمایش، موشک ذوالفقار با برد 700 کیلومتر که امتحان خود را در عملیات های رزمی علیه داعش پس داده و دزفول هزار کیلومتری هم به عنوان نمونه ای با برد بیش از 40 درصد بیشتر از ذوالفقار ولی با کمترین تغییر ابعادی نسبت به آن استفاده شدند که از موشکهای تاکتیکی مهم نیروی هوافضای سپاه هستند.
شلیک موشک دزفول
موشک های زلزال هم در واقع حاصل سرریز دانش و فناوری منجر به توان نقطه زنی به دنیای راکتها هستند که سبب شده راکتها به عنوان ابزاری با دقت پایین به موشک به عنوان سلاحی با دقت قابل اتکا اما در اینجا در حد نقطه زنی تبدیل شده و وارد ساحت دیگری از ارزش عملیاتی شوند. لازم به ذکر است این پروژه افزایش دقت روی راکتهای تولید شده و موجود در سازمان رزم صورت گرفته است که ارزش بسیار بالاتری در مقایسه با پروژه هایی دارد که صرفاً روی تولیدات جدید متمرکز است. راکتهای زلزال در نسلهای مختلف معرفی شده، به برد تا 270 کیلومتر می رسیدند که برد موشکهای زلزال هم در همین حدود خواهد بود.
شلیک موشکهای زلزال در رزمایش
دوربردهای همه کاره
4 موشک برد بلند شامل سجیل و قدر و عماد هم در این رزمایش شلیک شد. لازم به ذکر است که تعداد موشکهای حاضر در صحنه عملیات بیشتر از این بود اما عدم شلیک آنها سبب شبهه افکنی شد. لازم به ذکر است که در یک رزمایش، یگان های مختلف در سطوح مختلفی مورد استفاده قرار می گیرند؛ چهار موشک از بین دستکم 7 موشک حاضر شده در رزمایش و آماده شده برای شلیک مورد استفاده عملیاتی قرار گرفت. موشکهای دیگر صرفاً تمرین آماده سازی و اجرای فرایند هدفگیری با تیم های مرکب از افسران جدید و قدیمی را با به انجام رساندند ضمن اینکه احتمالاً پرتابگرهای دیگری هم در پایگاه های موشکی صرفاً مراحل آماده سازی را تا پیش از ورود به صحنه رزم انجام داده اند تا تیم های بیشتری در معرض وجه تمرینی رزمایش گرفته شوند.
موشک های سجیل و قدر (دو فروند) و عماد در رزمایش
موشک سجیل در سالهای اخیر حضور گسترده تری در رزمایشها دارد. به زعم تحلیلگران خارجی این موشک به تازگی تولید انبوه شده اما آزمایش های متعدد آن در سالهای گذشته همواره در رزمایشها صورت پذیرفته است. در نتیجه به نظر می رسد احتمالاً آنچه باعث شده سجیل بیشتر از قبل در انظار عمومی ظاهر شود احتمالاً به خدمت گرفته شدن نمونه های جدید آن یا موشک های جدیدی با کارایی مشابه سجیل است که آنها هنوز دارای طبقه بندی های حفاظتی و امنیتی هستند؛ اما این گمانه ای است که دشمن عمداً از مطرح کردن آن در فضاهای تحلیلی خود طفره می رود که علت آن نیز ناگفته پیداست.
موشک سجیل
موشکهای برد بلند در سالهای اخیر علاوه بر رسیدن به توان نقطه زنی در برد 2000 کیلومتر مأموریت ضد کشتی را هم بر عهده گرفته اند. این وجه از توان موشکی ضامن نقش بر آب شدن نقشه های خام دشمن در یورش به مرزهای میهن اسلامی ایران است که مورد علاقه وی همچون تهاجم به عراق و افغانستان و سوریه بوده است.
اما مهمترین خبر مرتبط با توان موشکی برد بلند ایران، به کارگیری سرجنگی های با قابلیت مانور توسط موشکهای بالستیک است. تا پیش از سال 1394 و رونمایی از موشک عماد، سرجنگی موشکهای برد بلند ایرانی صرفاً به دقت حاصل شونده از سامانه های ناوبری و هدایت و کنترل کلی موشک می رسیدند و پس از جدایش از بدنه موشک دیگر قابل تصحیح مسیر و افزایش دقت نبودند. البته در بردهای کمتر و رده موشک های تاکتیکی برد کوتاه، خانواده موشکهای فاتح دارای قابلیت هدایت تا پایان مسیر بودند. با عملیاتی شدن موشک عماد که سرجنگی جدا شونده آن دارای سامانه هدایت و کنترل تا انتهای مسیر بود، برد بلندهای ایرانی هم وارد مسیر پر افتخار دقت افزایی تا حد نقطه زنی شدند که چند بار مورد تمجید رهبر معظم انقلاب و فرماندهی کل قوا هم قرار گرفت. این قابلیت سپس به موشک های خانواده قدر و قیام و خرمشهر هم گسترش یافت و حتی موشک های شهاب2 هم از این پیشرفت بی نصیب نماند.
موشک عماد در رزمایش
با وجود قابلیت تصحیح مسیر و رسیدن به دقت بسیار بالا، این سرجنگی ها همچنان روی مدار شبه بیضوی بالستیک خود طی مسیر می کردند. طی کردن مسیر مشخص در برابر سپرهای دفاع موشکی که از ماهواره ها یا رادارهای برد بلند استفاده کرده امکان تحلیل مسیر طی شده برای پیش بینی ادامه مسیر را ایجاد می کند و شانس آنها را برای درگیری مؤثر با پرتابه مهاجم بالا می برد. تا این مقطع اتکای موشکهای ایرانی به افزایش حداکثری سرعت و کاستن از ابعاد هندسی و بازتاب راداری برای غلبه بر سامانه های پدافند موشکی دشمن بود که ضربات موشکی ارتش و کمیته های مردمی یمن علیه رژیم متجاوز سعودی نشان داد در این عرصه در صورت عدم استفاده از روشهای کاهش بازتاب راداری یا اخلال روی رادارها همواره احتمال مورد اصابت قرار گرفتن برای سرجنگی ها خصوصاً با سرعت پایین وجود دارد.
نمای کلی از شیوه کشف و ردگیری یک موشک بالستیک توسط دفاع موشکی
اما سامانه های دفاع موشکی به علت وابسته بودن به همین پیش بینی مسیر، نقطه ضعف قابل توجهی دارند که حتی فاحش تر از مسائل اخلال و اشباع رادارهای آنها است. نقص محاسباتی سامانه پاتریوت در خدمت آمریکا در زمان جنگ 1991 این کشور با عراق که سبب شد موشک بالستیک عراقی از چتر پوشش پاتریوت گریخته و موجب تلفات گسترده آمریکایی ها شود اثبات عملی همان نقطه ضعف بود. در آن سامانه به علت وابستگی دقت محاسبات راداری به مدت زمان روشن بودن سامانه، یک خطای جزئی محاسباتی به خاطر اثر تجمعی خطا در گذر زمان سبب می شد تا رادار در پیش بینی نقطه حضور بعدی موشک در مسیر، دچار خطا شده و منطقه نامناسب را جستجو کند و در نتیجه از قفل کردن روی موشک باز بماند. پاتریوت مذکور هم که در زمان تهاجم موشکی بیش از 100 ساعت روشن مانده بود که سبب ایجاد خطای مذکور در ناحیه جستجو به اندازه بیش از 680 متر می شد.
میزان خطای سامانه پاتریوت (در نسخه سال 1991) و شکل گرافیکی جستجوی رادار در ناحیه اشتباه
توسعه سرجنگی های بالستیک با قابلیت مانور در فاز نهایی سبب می شود تا با خارج شدن سرجنگی از مسیر مدار بالستیک مرسوم و حرکت روی مسیرهایی که دارای نظم مشخصی نیست سامانه دشمن دچار مشکل در پیش بینی مسیر و در نتیجه قفل روی سرجنگی شود. در نتیجه امکان مقابله سپر دفاع موشکی دشمن تا نزدیک به صفر کاهش می یابد و مسئله ای که برای پاتریوت در سال 1991 اتفاقی رخ داد، اینبار به صورت سیستماتیک ایجاد می شود.
مقایسه سرجنگی سه مخروطی موشکهای بالستیک برد متوسط و بلند ایران
در تصویر فوق نمای سرجنگی جدید مشاهده شده برای موشک قدر (شماره 2) که به گونه دارای قابلیت مانور نسبت داده میشود ارائه شده است. تصویر 1 سرجنگی موشک قدر اف است که مشابه بخش جداشونده سرجنگی موشکهای قیام (تصویر 4) و سجیل است. سرجنگی جدید، در قسمت مخروطی تحتانی، ارتفاع و حجم بیشتری دارد که محل قرارگیری یک پیشران می تواند باشد. برای مقایسه نوع هدایت شونده ساده از سرجنگی های سه مخروطی دارای بالکهای کنترلی در تصویر 3 که مربوط به موشک قیام هدایت شونده است ارائه گردیده. با وجود تفاوت ابعادی اما سرجنگی جدید (تصویر 2) به گونه ای طراحی شده که با موشک های موجود قابل تطبیق باشد. در نتیجه همه موشکهای قدر، سجیل و قیام قابلیت استفاده مؤثر علیه اهدافی که تحت حفاظت سامانه های دفاع موشکی مانند پاتریوت، ارو، تاد و ایجیس هستند را به کمک سرجنگی جدید خواهند داشت.
طراحی و ساخت چنین سرجنگی ای، از جهات مختلف شامل طراحی مسیر دینامیکی و محاسبات آن، مقاومت سازه در برابر نیروهای اینرسی شدید ناشی از تغییر مسیر سریع، ساخت سامانه های هدایت و کنترل با سرعت پاسخ بسیار بالا که جوابگوی پرتابه ای با سرعت هایپرسونیک (بالای پنج برابر سرعت صوت یا بالای ماخ پنج) باشد و البته در نقطه نهایی هم به صورت دقیق به هدف مورد نظر اصابت کند بسیار دشوارتر از سرجنگی های صرفاً هدایت شونده است. اما دانشمندان عرصه موشکی کشور تنها 6 سال پس از رونمایی از عماد بر این مشکلات هم غلبه کرده و یک گام بسیار مهم به سمت افزایش جهشی تأثیرگذاری توان موشکی کشور در معادلات نظامی مورد نظر ایران اسلامی برداشته اند.
تصویری از طی مسیر با مانورهای گمراه کننده که برای موشک روسی یارس با سرعت 8 کیلومتر بر ثانیه (بیش از 22 ماخ) منتشر شده است
لازم به ذکر است که کلاهک های بالستیک مانور کننده تنها یک گام مانده به سرجنگی ها یا کلاهک های هایپرسونیک گلاید کننده (HGV: Hypersonic Gliding Vehicle) هستند که هم اکنون لبه فناوری موشکی در بخش سرجنگی ها محسوب می شوند. این نوع پرتابه تنها در طراحی ظاهری و مسیر پروازی متفاوت با سرجنگی های مانور دهنده است و سرعت آن از ماخ 5 تا 20 بسته به طراحی و نظر سازنده متفاوت است. پرتابه های HGV به جای ارتفاع گرفتن همچون پرتابه های بالستیک، در ارتفاع بسیار کمتری به همراه امکان تغییر مسیر مکرر سمت هدف طی مسیر کرده و در نتیجه رادارهای هشدار زودهنگام پدافند دشمن در شناسایی آنها دچار مشکل می شوند و احتمال غافلگیر کردن مجموعه دفاع موشکی دشمن بسیار بیشتر می شود.
تفاوت مسیر پروازی یک سرجنگی بالستیک با سرجنگی گلاید کننده در تصویر فوق مشخص است
نمونه HGV ساخت چین
با توجه به اینکه ایران در طراحی وسایل پروازی در دانش هوافضا محدودیت خاصی ندارد، وجود تونل باد هایپرسونیک، تجربه ساخت سرجنگی هایپرسونیک با سرعت 10 تا 14 ماخ در موشک های موجود و هم اکنون قابلیت مانور و طی مسیرهای پیچیده توسط سرجنگی، می توان با قطعیت بالایی گمانه زنی کرد که متخصصان کشور به یک قدمی ساخت HGV بومی رسیده اند و البته ممکن است این امر تا الان محقق هم شده باشد اما به جهت صلاحدیدهای حفاظتی اعلام نشده باشد.
انتهای پیام/