به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ مطابق روال و سنت پیشین مبنی بر معرفی یک کتاب به صورت دورهای، این چهارشنبه نیز به معرفی کتاب "از دل ایران تا ته جهان" نوشته آرش نورآقایی می پردازیم؛ با مطالعه این کتاب قطعاً علاوه بر بهرهمندی از نعمات کتابخوانی، انگیزه شما برای سفر و گردشگری نیز بیشتر خواهد شد.
در مقدمه این کتاب این طور آمده که "متنهای این کتاب حاصل دریافت سالها سفر در ایران و جهان است، کوتاه نوشتههایی که سفرنامه یا گزارش سفر نیستند ولی حداقل برای خودم هم طعم شعر شهرهایی را دارند که در آنها قلم را با قدم همراه کردهام".
با مطالعه هر جمله و هر واژه از این کتاب حس حضور در مکان مورد توصیف کتاب را پیدا خواهید کرد؛ نویسنده تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا با لحنی صمیم، ساده و البته بازیگوشانه مانع خستگی خواننده شده و آنچه را که در صدد روایتش بوده است به شکلی مجسم برای خواننده تصویر کند.
در حقیقت باید گفت با خواندن این کتاب شما خود را حاضر و ناظر در مکانی خواهید دانست که نویسنده قصد توصیف و شناسایی آن را به شما دارد؛ بر همین اساس در واقع کتاب را باید یک توصیف انگیزشی دانست که به دنبال ایجاد میل و رغبت در شما برای سفر به مکان مدنظر نویسنده است.
در جای جای کتاب نویسنده شما را با خود هم سفر میکند؛ این هم سفری فقط لذت بردن از مکان سفر به واسطه دیدن مناظر نیست، بلکه شما از نوع بیان مطالب و ادبیات بهکار گرفته شده نیز حظ وافر خواهید برد و بیاختیار آرزو خواهید کرد به مکان و زمانی که نویسنده برای شما تصویر کرده است سفر کنید.
این کتاب 101 صفحه ای شامل سه بخش است: از دل ایران ( نوشتههایی در رابطه با ایران و شهرهایش)، تا ته جهان (متنهایی در رابطه با جهان و شعورش) و داستانستان ایرانستان (داستانکهایی مرتبط با فرهنگ و باورهای عامیانه مردم ایران)
گوشهای از داستانی زیبا و پر مفهوم از قسمت سوم کتاب به شرح ذیل است:
"فاطمه گوشه حیاط مسجد، عروسک کفنپوش شدهاش را دفن کرد. خاتون که چند قدم دورتر ایستاده بود جلو آمد و کنارش نشست. ظرف غذای قربانی را که سهم پریان بود با دقت کنار گور عروسک گذاشت و قطرات اشک فاطمه را با گوشه چادرش پاک کرد. کوزه آب را از روی زمین برداشت و به دست فاطمه داد و گفت: آب بریز!!
بعد دست فاطمه را گرفت و او را به وسط حیاط برد و ایستاد. با نرمی انگشتان فاطمه را فشار داد و او نیز با بغض صورت خاتون را نگاه کرد. خاتون گفت: این درخت باحیا لخت شده که حمام کند، اما هنوز بارون نباریده. میفهمی فاطمه، بارون گورگیر شده. با کاری که تو کردی، باید نجاتش بدیم.
مردم روستا با علم چهل گیس منتظر عروس باران بودند که راه بیفتد. خاتون دستش را از دست فاطمه بیرون کشید و به شانهاش زد که جلو برود. صدای ساز باران که با کدو ساخته شده بود، هوا برخاست. صد قدم آن طرفتر، کنار دهانه قنات، چند مرد دیگ درویشان را بار گذاشته بودند و آش باران پخته بودند. فاطمه از کاسهای که به دستش داده بودند، یه قاشق آش برداشت و به درون چاه قنات ریخت. قاشق چهارم را که به دهانش میبرد به خاتون نگاه کرد که صورتش روبه آسمان بود".
کتاب "از دل ایران تا ته جهان" نخستین کتاب از نشر نوسده است که به تازگی منتشر شده و به مبلغ 40 هزار تومان در کتابفروشیها و سایتهای اینترنتی آنلاین فروش کتاب قابل تهیه است.
انتهای پیام/