به گزارش گروه دانشگاه پایگاه خبری خبرآنی، دانش آموختگان بورسیه در نامه ای خطاب به آیت الله رئیسی، رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی، خواستار بررسی عادلانه، نقش هیئت عالی جذب در کارشکنی ها در پرونده بورسیه ها و تغییر رئیس این هیئت شدند.
این دانشجویان در بخشی از نامه خود تاکید کردند: مهمترین عاملی که سبب سلب حقوق دوستان انقلابی بورسیه شد شخص رئیس جمهور سابق و وزرای علوم و معاونین و بعد از آنها هیئت عالی جذب شورای عالی انقلاب فرهنگی بود که با ایجاد موانع متعدد و فلسفهبافی و تفاسیر خاص از برخی مواد قانونی، سد بزرگی در مسیر عدالت بودهاند، لذا مشارکت هیئت عالی جذب، کمتر از بازیسازان و کارگردانان این ظلم بزرگ نبود. ایشان با به حاشیه بردن موضوع و ایجاد شقوق مختلف جوانی، انگیزه و نشاط جمعی دلباخته نظام را هدف قرار داد و سبب به تاراج رفتن بزرگترین سرمایه بورسیه شدگان یعنی گنجینه عمر آنها و سلب اعتماد از سیستم اجرایی کشور شده است.
این نامه می افزاید: جناب آقایان دکتر محمد علی کینژاد و علیاصغر ذبیحزاده بارها و بارها با خارجکردن مسیر حل منطقی مسئله بورسیهها با ایجاد فضایی مبهم و سوال برانگیز و طولانی نمودن فرایند جذب ضربات غیر قابل جبرانی را به دوستان عزیز وارد نمودند.مواضع غیر شفاف و کاملاْ سیاستزده و عدم کار موثر و سریع در این حوزه خود عملی نابخشودنی است که علاوه بر اینکه حضرات را برای ابقا در این مسئولیت، بسیار بسیار نالایق نموده است، کارنامهای مشحون از حقالناس بدون جبران ضمیمه آخرت ایشان نموده که محال است حتی ثانیهای از این کم توجهی و بی اخلاقی خواسته یا ناخواسته عاقبت بخیری نصیب ایشان نماید.
در ادامه این نامه آمده است: جناب دکتر کینژاد با وجود عضویت و اثرگذاری بسیار در شورای عالی انقلاب فرهنگی و هیئت عالی جذب یکی از افرادی است که به دلیل تصمیمات غلط و در خوش بینانهترین حالت، اقدامات نسنجیده، نه تنها در جذب دوستان ولایی بورسیه قدم موثری برنداشت بلکه با جنبه اجرائی دادن به یک هیئت قانونگذار و بالادستی، با انجام چهار فراخوان از طریق هیات عالی جذب بیشتر با اتلاف زمان، سبب تاراج ارزشمندترین دارایی دوستان انقلابی یعنی عمرشان در این شورا در فضای به ظاهر اجرایی و گوش به فرمان رهبری در باب ظلم به دانشجویان بورسیه شد.
در نامه مذکور تصریح شده است: با توجه به اینکه هیچ مصوبه قانونی دال بر ایجاد و انجام فراخوان از سوی این شورا برای جذب هیات علمی وجود خارجی ندارد و این نهاد ارزشمند انقلابی در این حوزه نقش اجرایی نداشته و بیشتر راهبر هستند تا مجری، با علم به این مهم اکنون در اقدامی عجیب مشاهده میشود پنجمین فراخوان از سوی دکتر کی نژاد رسانهای و عملیاتی میشود.
دانش آموختگان بورسیه در بخش دیگری از نامه خود تاکید کردند: این در حالیست که وزیر محترم حاضر، قول مساعد در رفع مشکلات پیش آمده دادهاند. آیا این حرکت برای زیر سوال بردن مجدد دوستان مظلوم بورسیه با تکرار و انشقاق بین ایشان نبوده و فضاسازی منفی برای وزیر و دست اندرکاران جدید وزارت نمی باشد. اگر واقعاْ ایشان و این هیات به دنبال حل مشکل است باید ماموریت را به وزارت علوم محول کند و خود نظارت کند. هیئت عالی جذب تائید کننده و منتصب کننده اعضای هیئت اجرایی جذب در دانشگاهها هستند و هر آنچه از بورسیهها که تاکنون جذب نشدهاند بواسطه عوامل همان هیئت عالی در دانشگاهها صورت گرفته است.
در ادامه آمده است: ایشان با دخالتهای نابجای خود، جنبه اجرائی به هیات عالی جذب داده و علی رغم تظاهر به ایجاد راهکار عملاً توجهی به تخلفات متعدد هیاتهای اجرایی و مرکزی جذب نداشتهاند و در تمامی موارد توجیهگر آن شدهاند.
دانش آموختگان بورسیه در بخش دیگری از نامه خود با ذکر نمونه هایی تاکید کردند: بطور نمونه در اکثر مصوبات شورای عالی و نیز هیات عالی جذب بورسیهها از شرکت در فراخوان جذب مستثنی شدهاند در حالیکه خود هیات عالی جذب، برای پنجمین بار فراخوان داده و دعوت به ثبت نام از بورسیههای بلاتکلیف دارای حکم میکنند. این در واقع قانونی جلوه دادن حرکت غیرقانونی وزارت علوم وقت در ملزم کردن بورسیههای دانش آموخته به شرکت در فراخوان است. هر چند اساساً مسئله جایابی در وزارت علوم بازی جدیدی بود که در دولت یازدهم و دوازدهم به راه افتاد.
این نامه می افزاید: در نمونه ای دیگر هیئت عالی جذب مصوبه 256 مورخ 17 مهر 1399 را در مورد بند ز ماده 44 قانون برنامه پنجم و بند پ ماده 90 قانون برنامه ششم صادر کرد. اما وزیر وقت وزارت علوم و دبیر هیات مرکزی جذب وزارت در تخلفی آشکار این مصوبه را به دلخواه اجراء کردند. آقای دکتر کی نژاد حتی یک اعتراض شفاهی به این تخلف وزارت علوم و هیات مرکزی جذب وزارت علوم نمی کند و بدین گونه شان و جایگاه هیات عالی جذب را از بین میبرند.
در ادامه این نامه آمده است: افزایش بیش از 50 درصدی اعضای هیات علمی وزارت علوم در طی سه سال 96 تا 99 این شائبه را بوجود میآورد که آقای دکتر کی نژاد علی رغم همهِ ظاهر سازیها و مصوبات به ظاهر سودمند برای طیف معتقد و انقلابی، در عمل تنها به آن دسته از توافقات فراقانونی که با رئیس جمهور، وزیر و دبیرهیات مرکزی جذب دولت دوازدهم داشتهاند پایند بوده و پیگیری و نظارت کردهاند و این اگر تبانی نباشد چه میتواند باشد.
بر همین اساس دانشجویان بورسیه در نامه ای که در اختیار این خبرگزاری قرار دادند خطاب به آیت الله رئیسی، رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی خواستار بررسی عادلانه نقش هیئت عالی جذب در پرونده بورسیه ها و رسیدگی به کارشکنی های احتمالی رئیس این هیئت و عزل وی شدند.
**نامه به رئیسی درباره کارشکنی های رئیس هیئت عالی جذب و درخواست برای عزل وی
این دانشجویان در بخشی از نامه خود تاکید کردند: مهمترین عاملی که سبب سلب حقوق دوستان انقلابی بورسیه شد شخص رئیس جمهور سابق و وزرای علوم و معاونین و بعد از آنها هیئت عالی جذب شورای عالی انقلاب فرهنگی بود که با ایجاد موانع متعدد و فلسفهبافی و تفاسیر خاص از برخی مواد قانونی، سد بزرگی در مسیر عدالت بودهاند، لذا مشارکت هیئت عالی جذب، کمتر از بازیسازان و کارگردانان این ظلم بزرگ نبود. ایشان با به حاشیه بردن موضوع و ایجاد شقوق مختلف جوانی، انگیزه و نشاط جمعی دلباخته نظام را هدف قرار داد و سبب به تاراج رفتن بزرگترین سرمایه بورسیه شدگان یعنی گنجینه عمر آنها و سلب اعتماد از سیستم اجرایی کشور شده است.
جناب آقایان دکتر محمد علی کینژاد و علیاصغر ذبیحزاده بارها و بارها با خارجکردن مسیر حل منطقی مسئله بورسیهها با ایجاد فضایی مبهم و سوال برانگیز و طولانی نمودن فرایند جذب ضربات غیر قابل جبرانی را به دوستان عزیز وارد نمودند.مواضع غیر شفاف و کاملاْ سیاستزده و عدم کار موثر و سریع در این حوزه خود عملی نابخشودنی است که علاوه بر اینکه حضرات را برای ابقا در این مسئولیت، بسیار بسیار نالایق نموده است، کارنامهای مشحون از حقالناس بدون جبران ضمیمه آخرت ایشان نموده که محال است حتی ثانیهای از این کم توجهی و بی اخلاقی خواسته یا ناخواسته عاقبت بخیری نصیب ایشان نماید.
جناب دکتر کینژاد با وجود عضویت و اثرگذاری بسیار در شورای عالی انقلاب فرهنگی و هیئت عالی جذب یکی از افرادی است که به دلیل تصمیمات غلط و در خوش بینانهترین حالت، اقدامات نسنجیده، نه تنها در جذب دوستان ولایی بورسیه قدم موثری برنداشت بلکه با جنبه اجرائی دادن به یک هیئت قانونگذار و بالادستی، با انجام چهار فراخوان از طریق هیات عالی جذب بیشتر با اتلاف زمان، سبب تاراج ارزشمندترین دارایی دوستان انقلابی یعنی عمرشان در این شورا در فضای به ظاهر اجرایی و گوش به فرمان رهبری در باب ظلم به دانشجویان بورسیه شد.
با توجه به اینکه هیچ مصوبه قانونی دال بر ایجاد و انجام فراخوان از سوی این شورا برای جذب هیات علمی وجود خارجی ندارد و این نهاد ارزشمند انقلابی در این حوزه نقش اجرایی نداشته و بیشتر راهبر هستند تا مجری، با علم به این مهم اکنون در اقدامی عجیب مشاهده میشود پنجمین فراخوان از سوی دکتر کی نژاد رسانهای و عملیاتی میشود.
این در حالیست که وزیر محترم حاضر، قول مساعد در رفع مشکلات پیش آمده دادهاند. آیا این حرکت برای زیر سوال بردن مجدد دوستان مظلوم بورسیه با تکرار و انشقاق بین ایشان نبوده و فضاسازی منفی برای وزیر و دست اندرکاران جدید وزارت نمی باشد. اگر واقعاْ ایشان و این هیات به دنبال حل مشکل است باید ماموریت را به وزارت علوم محول کند و خود نظارت کند. هیئت عالی جذب تائید کننده و منتصب کننده اعضای هیئت اجرایی جذب در دانشگاهها هستند و هر آنچه از بورسیهها که تاکنون جذب نشدهاند بواسطه عوامل همان هیئت عالی در دانشگاهها صورت گرفته است.
ایشان با دخالتهای نابجای خود، جنبه اجرائی به هیات عالی جذب داده و علی رغم تظاهر به ایجاد راهکار عملاً توجهی به تخلفات متعدد هیاتهای اجرایی و مرکزی جذب نداشتهاند و در تمامی موارد توجیهگر آن شدهاند.
بطور نمونه در اکثر مصوبات شورای عالی و نیز هیات عالی جذب بورسیهها از شرکت در فراخوان جذب مستثنی شدهاند در حالیکه خود هیات عالی جذب، برای پنجمین بار فراخوان داده و دعوت به ثبت نام از بورسیههای بلاتکلیف دارای حکم میکنند. این در واقع قانونی جلوه دادن حرکت غیرقانونی وزارت علوم وقت در ملزم کردن بورسیههای دانش آموخته به شرکت در فراخوان است. هر چند اساساً مسئله جایابی در وزارت علوم بازی جدیدی بود که در دولت یازدهم و دوازدهم به راه افتاد.
در نمونه ای دیگر هیات عالی جذب مصوبه 256 مورخ 17 مهر 1399 را در مورد بند ز ماده 44 قانون برنامه پنجم و بند پ ماده 90 قانون برنامه ششم صادر کرد. اما وزیر وقت وزارت علوم و دبیر هیات مرکزی جذب وزارت در تخلفی آشکار این مصوبه را به دلخواه اجراء کردند. آقای دکتر کی نژاد حتی یک اعتراض شفاهی به این تخلف وزارت علوم و هیات مرکزی جذب وزارت علوم نمی کند و بدین گونه شان و جایگاه هیات عالی جذب را از بین میبرند.
افزایش بیش از 50 درصدی اعضای هیات علمی وزارت علوم در طی سه سال 96 تا 99 این شائبه را بوجود میآورد که آقای دکتر کی نژاد علی رغم همهِ ظاهر سازیها و مصوبات به ظاهر سودمند برای طیف معتقد و انقلابی، در عمل تنها به آن دسته از توافقات فراقانونی که با رئیس جمهور، وزیر و دبیرهیات مرکزی جذب دولت دوازدهم داشتهاند پایند بوده و پیگیری و نظارت کردهاند و این اگر تبانی نباشد چه میتواند باشد. اینکه قصور ایشان در این موارد در چه حد بوده است با حضرت حق، اما با توجه به عملکرد ضعیف ایشان و پر رنگتر بودن حاشیه از متن، خواهشمند است در ادامه اقدامات انقلابی، آن ریاست محترم در جایگزینی ایشان با فردی وارسته و انقلابی و بی حاشیه در احیاء روحیه نشاط علمی و فرهنگی گام موثری بردارند.
انتهای پیام/