به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ امارات متحده عربی در حالی روز جمعه اول اکتبر (نهم مهرماه) و با یک سال تاخیر به دلیل همهگیری ویروس کرونا، رویداد بزرگ و بینالمللی «اکسپو 2020» با موضوع فناوری، اقتصاد و فرهنگ را با حضور 190 کشور آغاز کرد که ایجاد حداقل 900 هزار شغل و تحقق سودی بالغ بر 33 میلیارد دلار تا سال 2031 میلادی، از کمترین چشماندازهای رویداد مهم اکسپو 2020 دوبی محسوب میشود.
همه اینها در حالی است که مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) سالها پیش و در 13 آبان 1382 در بخشی از «سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404» به دستگاههای اجرایی کشور آوردند: «با اتکال به قدرت لایزال الهی و در پرتو ایمان و عزم ملی و کوشش برنامهریزی شده و مدبرانه جمعی و در مسیر تحقق آرمانها و اصول قانون اساسی، در چشمانداز بیست ساله، ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بینالملل».
و اگر ریلگذاری لازم توسط مدیران اجرایی در طول دو دهه گذشته به درستی صورت میپذیرفت امروز جمهوری اسلامی ایران میتوانست با سرلوحه قرار دادن رهنمود رهبرعالی قدر انقلاب به جای امارات متحده عربی میزبان این رویداد بزرگ باشد.
بر همین اساس حجت مرادخانی پژوهشگر صنایع خلاق و مدرس دانشگاه در گفتوگو با خبرآنی درباره چرایی عدم تحقق مطالبه مقام معظم رهبری و الزامات آتی لازم در این خصوص گفت: امروزه این موضوع مسلم است که برگزاری رویدادها مختلف تاثیر بسزایی در معرفی فرهنگ یک سرزمین، جذب سرمایه های اقتصادی و همچنین آموزش و توانمند ساختن نیروهای انسانی در جهت تحقق اهداف مورد نظر دارد؛ چرا که در واقع برگزاری رویدادها به واسطه انرژی و ظرفیت نهفته که دارند، موجب بروز و به فعلیت رسیدن استعدادهای بالقوه یک کشور می شود. بر همین اساس برگزاری رویدادهای مهمی همچون اکسپو 2020 و یا دیگر رویدادهای فرهنگی - هنری مشابه نظیر کار هنرمحیطی که اخیراً در بنای طاق نصرت پاریس پارچه پیچ شده است، باعث جلب توجه و تمرکز جهانیان میشود.
به اعتقاد وی، اگر امروز کُمیت کشور علیرغم منویات و توصیههای مکرر رهبر معظم انقلاب در باب لزوم استفاده از ظرفیتهای بومی و محلی کشوربه جهت توسعه ملی و رونق اقتصادی همچنان لنگ میزند باید علت را در عدم باور عملی بدنه سیاستگذار و برنامهریز کشور به ساختار اجرایی و توسعهای جستوجو کرد؛ مصداق این عدم باور عملی را میتوان به صورت عینی و به روشنی در سند توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم کشور مصوب تیر ماه 1400 که توسط رئیسجمهور وقت، حسن روحانی ابلاغ شد، مشاهده کرد.
این پژوهشگر صنایع خلاق در ادامه بیان کرد: گرچه این سند رسمی بالادستی در راستای نقشه جامعه علمی کشور تدوین شده و هدف رشد گردشگری به میزان کمی تا افق 1404 را به خوبی در دل خود جای داده است، اما نکته قابل تأمل در خصوص آن اینجاست که در این سند هیچ جایگاهی در این ارتباط برای میراث فرهنگی، هنرهای سنتی و صنایع دستی در نظر گرفته نشده است. به تعبیر دیگر آنچه که برای همگان مسجل است، این است که توسعه گردشگری در کشور به واسطه میراث فرهنگی و صنایع دستی اتفاق میافتد؛ در حقیقت گردشگر به واسطه جاذبههای فرهنگی و تاریخی ایران مانند مساجد، ابنیهها، رویدادهایی مانند مراسم قالیشویی مشهد اردهال، موسیقی بخشی خراسان و صدها گنجینه فرهنگی و معنوی دیگر که به ثبت جهانی و ملی رسیده است پا در ایران میگذارد تا به تماشای آنها بپردازد، در حالی که متولیان امر در یک سند بالادستی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده است کاملاً نسبت به اهمیت این دو موضوع چشمپوشی کردهاند.
مرادخانی اظهار داشت: نکته قابل توجه و حائز اهمیت دیگر اینکه نوشتافزار، اسباببازی و حتی بازیهای کامپیوتری هرچند که جزء فناوریهای مهم و پولساز به شمار میرود، در 17 هدف کلی ترسیم شده در سند به عنوان فناوریهای فرهنگی و بومی قرار گرفتهاند در حالی که در واقع میراث فرهنگی ناملموس و تاریخی و همچنین هنرهای و آیینهای سنتی ایران نیز جزء فناوریهای فرهنگی کشور قلمداد میشوند، اما در کمال تعجب و تأسف از آنها نامی به میان نیامده است. در پی نادیده انگاشتن و بیتوجهی به فناوریهای اصیل فرهنگی کشور طبعاً این موضوع در برنامهریزیها کشور جایی پیدا نمیکند و به دنبال آن در اختصاص اعتبارات و ابلاغ آن به دستگاههای اجرایی نیز این موضوع مغفول واقع میشود که در نتیجه آن در صورت اجرایی شدن سند مذکور چیزی جز عدم تحقق توسعه گردشگری به عنوان یکی از اهداف مهم سند مذکور ندارد.
وی از دیگر تبعات نادیده انگاشتن فناوریهای بومی و سنتی کشور را ایجاد بحرانهای مختلفی همچون فرونشست زمین و کم آبی در اقصی نقاط کشور دانست و گفت: به عنوان نمونه با توجه به جغرافیای ایران که در یک کمربند خشک واقع شده، مهندسی سنتی در کشور ما بر پایه فناوری حفر قنات بنا شده است چرا که اصول فناوری قنات بر پایه حفظ آبهای زیرزمینی به جهت جلوگیری از فرونشست خاک و همچنین هدایت آبهای سطحی به سفرههای زیرزمینی و جلوگیری از هدر رفت آن بنا نهاده شده و انطباق و میزان پیشرفت این تکنولوژی با توجه به نیازمندیهای جغرافیایی کشور در حدی بود که به عنوان میراث بشری به ثبت جهانی یونسکو رسید.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه به طور مثال در حدود 300 الی 400 سال پیش در ایران، هنر سنتی پارچهبافی به میزانی از توسعهیافتگی برخوردار بوده است که کشورهای اروپایی و دیگر کشور ها فارغ از آنکه اساساً توان رقابت با ایران را نداشتند، صرفاً در تلاش بودند تا پارچههای ایرانی مانند زربافت، مخمل، دیبا و ابریشم را وارد کشور خود کنند که طبعاً این اقدام موجب رونق اقتصادی میگردید؛ ادامه داد: اما آنچه امروزه در بازار پارچهها و نساجی سنتی مشاهده میشود بازاری مملو از کالاهای خارجی است تا این حد که در تهیه و تولید مواردی که همواره سمبل و نماد حجاب زنان ایران زمین بوده است غالباً از پارچههای چینی و یا ژاپنی استفاده میشود در حالی که پارچهبافی و نساجی سنتی از دیرباز نقش مهمی در تأمین پارچههای پوششی داشته و همواره مبتنی بر خلاقیت بومی اقصی نقاط کشور به عنوان یک هنر سنتی و میراثفرهنگی بومی بوده است.
وی از دیگر مصداقهای فناوریهای بومی به آسیابهای بادی واقع در شرق کشور اشاره کرد که به جهت تلاقی آب و هوای خشک کویر مرکزی ایران با آب و هوای مرطوب شبه قاره هند که سبب ایجاد باد در این منطقه میشود، فناوری آسیابهای بادی به وجود آمد، اما امروزه متأسفانه به جز تعداد معدودی از این آسیابها که منطقه مشتی فان خاف باقی مانده، مابقی از بین رفته و یا به نوعی متروکه ماندهاند و به جای توجه و تلاش برای احیا آنها بدون در نظر گرفتن ظرفیتهای محیطی اقدام به تأسیس و بهرهبرداری مداوم از سدهای آبی کردهایم.
به اعتقاد این پژوهشگر، از این دست نمونه فناوریهای بومی میتوان به دهها مورد دیگر نیز اشاره کرد که اگر امروزه مطابق بیانات رهبری این دانشهای سنتی را سرفصل و راهنماب فناوریهای جدید قرار داده و الهام گرفتن از آنان به مسیر رو به جلو ادامه میدادیم با بحرانهای متعدد و متنوع کنونی مواجه نبودیم. چراکه هنرهای سنتی ما در گذشته برآمده از توسعه یافتگی علم بوده اما کشور ما امروزه در حوزه علم تبدیل به یک وارد کننده صرف بدون توجه به گذشته درخشان معنوی و توسعه یافته خود شده است و کاملاً طبیعی خواهد بود که چنین جامعه دستخوش بحرانهای متعددی میگردد.
وی خاطرنشان کرد: آنچه که امروزه سبب شده است اثر و نام ایران در سایر کشورها وجود داشته باشد نشئت گرفته از هنرهای سنتی، صنایع دستی و آثار فرهنگی هنری موجود در موزهها و مجموعههای خصوصی و دولتی دیگر کشورها است که در حقیقت ذوق، خلاقیت و زیبایی دوستی ایرانی را به رخ هر بینندهای میکشاند. یکی از نمونههای برجسته این هنرنمایی فرش اصیل ایرانی است که در حال حاضر حداقل یک تخته از آن در تمامی دربارها و کاخ های ریاستجمهوری خودنمایی میکند و به واقع هر قطعه و نقشی از طرح رنگ آن به مثابه یک سفیر فرهنگی برای معرفی عظمت و مجد ایران زمین است. بدون تردید چنانچه با نگاهی آگاهانه و مبتنی بر واقعیتهای امروزه و ظرفیتهای موجود در حوزه فناوریهای بومی و سنتی اصیل کشورمان همانند سایر کشورهای دیگر برنامهریزی و سرمایهگذاری کنیم میتوانیم در میانمدت و بلندمدت به تولید ثروت و اشتغال پایدار دست پیدا کرده و به مدد آن بخشی از بحرانهای اجتماعی و اقتصادی را پشت سر بگذاریم.
انتهای پیام/