به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری خبرآنی؛ کابینه جدید دولت سیزدهم، امروز یا فردا به مجلس معرفی خواهد شد و در میان انبوهی از مشکلات ریز و درشتی که این روزها خانوادهها با آن مواجه هستند بهویژه مشکلات اقتصادی، موضوعی که برای خانوادهها دست کمی از مسائل معیشتی ندارد، آرامش خاطر از وضعیت تحصیل و آینده فرزندانشان است و بیراه نیست اگر بگوییم بخش مهمی از احساس آرامش مردم از مدرسه شروع میشود.
از نظر مردم و فعالان حوزه آموزش و پرورش، مهمترین بحث در انتخاب وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم، میزان شناخت وزیر آموزش و پرورش از شرایط و مشکلات موجود، ارائه برنامهای واضح، زمانبندی شده و قابل ارزیابی برای بهبود وضعیت و ارائه مستنداتی در خصوص تبحر و توان برای اجرای آن است.
هماکنون مسائل و مشکلات ثابتی هستند که خانوادهها و مدارس سالهاست با آنها درگیر هستند و جالب اینکه مشکلات هر سال تکرار میشود از جمله مشکلات ثبتنام دانشآموزان، شهریه و مشارکت مردمی مدارس دولتی، مشکل تنوع مدارس، طبقاتی شدن آموزش و افت کیفیت آموزش، کمبود معلم و... که به نظر میرسد پیش از سخن گفتن از هر تحولی در آموزش و پرورش باید چارهای برای این مشکلات اندیشید تا آرامش روانی را به خانوادهها و مدارس بازگرداند.
معلمان بهویژه معلمان مدارس دولتی عادی، مشکلات کلاسهای درس و دانشآموزان را به خوبی لمس میکنند، آنها مسائل و مشکلاتی را در آموزش و پرورش احصاء کردهاند که تا به امروز کمتر در برنامهریزیهای مسئولان مورد توجه بوده است شنیدن چالشها و مشکلات مدارس دولتی عادی از زبان معلمان و رساندن آن به گوش سیاستگذاران و مسئولان آموزش و پرورش دولت سیزدهم موضوعی است که در این گزارش به آن پرداختهایم.
شاید بتوان اصلیترین اولویتی که از سوی معلمان بیان میشود را نادیده گرفتن مدارس دولتی عادی و تضعیف بیش از پیش آن در طول سالهای اخیر دانست، وزارت آموزش و پرورش دارای حدود 14 میلیون دانش آموز و حدود 700 هزار معلم است که بیشتر آنها در مدارس عادی دولتی در حال تحصیل و فعالیت هستند، آنها میخواهند بدانند که برنامه وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم برای ارتقای کیفیت مدارس دولتی چیست؟
فرزندان طبقات ضعیف جامعه فرصت ارتقا ندارند
حفیظ مشهور؛ معلم دوره متوسطه اول درباره اولویتهای آموزش و پرورش دولت سیزدهم و ضرورت چارهاندیشی برای آموزش طبقاتی متذکر شد: مدارس دولتی هر سال ضعیفتر و مدارس خاص و غیردولتی رشد پیدا میکنند، آموزش و پرورش به دلیل هزینهها و مشکلات مالی تمایل دارد دانشآموزان به سمت این مدارس رفته و باری از دوش وزارتخانه برداشته شود اما نمیتوان انتظار داشت هم از اولویت آموزش و پرورش سخن گفت و هم به سمت افزایش شکاف طبقاتی گام برداشت، در مدارس دولتی جمعیت کلاسهای درس افزایش پیدا کرده و از نیروهایی استفاده میشودکه به لحاظ کیفی شرایط مناسب برای تدریس ندارند، در این شرایط دانشآموزان مستعد که خانواده آنها توانایی مالی مناسب ندارند، هر چه تلاش کنند به دلیل جمعیت بالای کلاس درس، نبود امکانات لازم در مدرسه و کیفیت آموزش، نمیتوانند استعدادشان را شکوفا کنند، در همان طبقه اجتماعی پایینی که هستند باقی مانده و نمیتوانند طبقات را طی کرده و به سطوح بالاتر بروند درحالی که یکی از کارکرهای آموزش و پرورش فراهم کردن شرایطی است تا افراد ضعیف و متوسط بتوانند طبقات اجتماعی را طی کنند و به طبقات بالاتر برسند.
این معلم به ضروت تجهیز مدارس دولتی به امکانات و فناوری روز تاکید کرد و گفت: بستههای حمایتی همچون لوازمالتحریر و امکانات آموزشی برای دانشآموزان مناطق محروم و خانوادههای محروم ساکن شهرها در نظر گرفته شود و جمعیت کلاسهای درس به استاندارد برسد اینگونه میتوان امیدوار بود مدارس دولتی احیا شوند و در بین رتبهها و دانشگاههای برتر افرادی را داشته باشیم که از مدارس دولتی هستند.
افت کیفیت آموزش در هشدار
افت کیفیت آموزش در مدارس دولتی عادی و در مقابل صف کشیدن انواع مدارس خاص و غیردولتی در مقابل این نوع از مدارس، بیتوجهی مسئولان آموزش و پرورش به اوضاع کیفی مدارس دولتی زیر سایه تعارض منافع، مخاطبان وسیع وزارت آموزش و پرورش اما عدم پاسخگویی مسئولان این وزارتخانه به خانوادهها به ویژه در مسائلی که نیازمند شفافسازی و توضیح بیشتر است از جمله چرایی افت کیفیت آموزش.
مشهور در این باره معتقد است: افت کیفیت آموزشی را در یک یا دو دهه اخیر شاهد هستیم که اکنون به مرز هشدار رسیده است، ایران در آزمونهای بینالمللی جایگاه مناسبی ندارد و این وضعیت از سوی آموزش و پرورش اعلام نمیشود اما آنچه بنده به عنوان معلم مشاهده میکنم این است که در سالهای اخیر وضعیت دانشآموزانی که از دوره ابتدایی به متوسطه میآیند از نظر سواد خواندن و نوشتن ضعیفتر شده است باید برای افت کیفیت آموزشی چاره اندیشی شود؛ تحول به معنای سندنویسی نیست، تحول در لایههای پایین آموزش و پرورش یعنی در کلاس درس، ابزار آموزش و معلمی که وارد کلاس میشود باید مدنظر باشد.
این معلم درباره در اولویت بودن آموزش و پرورش توسط دولت آینده گفت: اولویت یافتن به این معنی نیست که فقط درباره آموزش و پرورش سخنرانی و از آن تعریف و درنهایت گفته شود، قرار است حقوق معلمان 10 یا 20 درصد افزایش یابد این مسائل با اولویت یافتن آموزش و پرورش فاصله بسیاری دارد.
اشتباه رفتیم
او معتقد است که اولین گام برای اینکه بدانیم آیا قرار است یک دولت آموزش وپرورش را اولویت خود به حساب بیاورد یا خیر این است که در روشها، برنامهها و سندهایی که تا به حال در آموزش و پرورش تدوین شده است بازنگری داشته باشد، باید پذیرفت راهی که تاکنون طی شده، اشتباه است و اهداف مدنظر در آموزش و پرورش با برنامههای درسی و روشهایی که تاکنون دنبال میکردیم، محقق نشده است و حتی از این اهداف دور شدهایم به عنوان مثال قرار بود ایران درسال 1404 به قدرت نخست منطقه به لحاظ علمی تبدیل شود اما آنچه که اتفاق افتاده و عملکرد دانشآموزان ایرانی در آزمونهای بینالمللی در چند دوره اخیر آن را به نمایش گذاشته است، افت عملکرد و کیفیت آموزشی است.
دانشآموزانی که در 2 سال گذشته از جریان آموزش حذف شدند
آموزش و پرورش در دوران کرونا به سبب آموزش مجازی با مشکلات مختلفی مواجه شد که شکاف آموزشی بین دهکهای بالا و پایین جامعه از جمله آنهاست، این معلم دراینباره بیان کرد: برخی دانشآموزان بیشتر از یک سال است که از آموزش دور هستند و با وجود اینکه در کارنامه آنها نمره قبولی درج شده و به پایه تحصیلی بالاتر رفتهاند اما هیچگونه حضور موثری را در جریان آموزش نداشتند، وزارت آموزش و پرورش آمار 30 درصدی دانشآموزانی که ابزار آموزش مجازی دسترسی ندارند را مطرح میکند اما نمیتوان به این آمار تکیه کرد چون در میان 70 درصدی هم که به ابزار آموزش دسترسی داشتند، برخی فقط در شبکه شاد احراز هویت شدهاند اما حضور موثری در آموزشها نداشتهاند و حتی میتوان گفت 50 درصد دانشآموزان در ایام کرونا حضور موثری در آموزش نداشتند، ارتباط محدودی با معلم داشته و آموزش باکیفیت دریافت نکردهاند.
در مقابل دانشآموزانی هم هستند که خانوادهها از آنها پشتیبانی کرده و برای جبران افت یادگیری برنامهریزی یا از معلم خصوصی استفاده کردهاند، این دو گروه از دانشآموزان باید سالهای آینده در یک کلاس درس و کنار هم حضور خواهند داشته باشند، طبیعی است که در این شرایط مشکلات افزایش مییابد چون معلم نمیتواند درس را در یک سطح به همه دانشآموزان ارائه کند و از آنها انتظارات یکسان داشته باشد، باید برای مشکلات آموزشی دانشآموزان در ایام کرونا چارهاندیشی شود، اگر وضعیت در سال تحصیلی جدید نیز به همین صورت باشد یعنی آموزشها حداقل در ابتدای سال تحصیلی مجازی ارائه شود، برای دانشآموزانی که به آموزش مجازی دسترسی ندارند، چه فکری شده است؟ این موضوع بسیار مهم است و نمیتوان نسبت به آن بیاهمیت بود.
آموزشهای به دردنخور!
بیکیفیتی محتوای آموزشی و کتابهای درسی ارائه شده به دانشآموزان از جمله مشکلات کلان آموزش و پرورش است که در سالهای اخیر هیچ راهکار عملیاتی جز وعدههایی برای کاستن از حجم کتابهای درسی یا آموزش یک مهارت به دانشآموزان مشاهده نمیشود، آموزشها و دروس ارائه شده در مدارس با نیازهای زندگی دانشآموزان تناسبی ندارد و آنها مطالب را میخوانند صرفاً برای شرکت در کنکور مدارس یا دانشگاهها؛ برنامه درسی ارائه شده در مدارس تا چه اندازه منجر به تربیت شهروندان مسئول، قانونپذیر شده و از سوی دیگر دانشآموزان پس از فارغالتحصیلی از مدارس کدام مهارت و توانمندی خاص را کسب کردهاند؟ راهکار دولت آینده برای بر هم زدن این معادله نادرست که اکنون در مدارس حاکم است، چیست؟
مشهور با اشاره به ضعف برنامه درسی به عنوان یکی از مشکلات کلان آموزش و پرورش متذکر شد: محتوای آموزشی ارائه شده به دانشآموزان کیفیت مناسبی ندارد و به مهارتهای زندگی و شهروندی برای زندگی درعصر حاضر توجهی ندارد حتی بسیاری از مسائل اخلاقی که در سند تحول به آنها اشاره شده است با این برنامه درسی محقق نمیشود، تألیف کتاب درسی و آموزش بایدها و نبایدها به دانشآموزان و صرف خواندن این مطالب و امتحان دادن نمیتواند یک شهروند صالح و موثر برای جامعه تربیت کند، به برنامه درسی قویتری نیاز داریم که در آن به بسیاری از فعالیتها و روشهای پیشرفته مورد استفاده در آموزش و پرورش دنیا، توجه شود.
او مسائل نیروی انسانی را مشکل کلان دیگر آموزش و پرورش میداند و معتقد است: با کمبود معلم مواجه هستیم اما در طول سالهای اخیر تعداد زیادی معلم از روشهایی جذب آموزش وپرورش شدند که نمیتوان کیفیت لازم را تضمین کرد البته در بین آنها افراد توانمند هم وجود دارد، روش صحیح جذب نیرو در آموزش و پرورش باید مصوب شود و نیروهای کیفی جذب معلمی شوند.
آموزش معلمان رها به حال خود
مشکل بعدی، نداشتن برنامه برای آموزش معلمان است یعنی افراد بعد از جذب در آموزش و پرورش به حال خود رها میشوند و 30 سال باید درس بدهند و خودشان به فکر بهروزرسانی دانش و مهارتهایشان باشند، برای توانمندسازی معلمان و برگزاری دورههای باکیفیت آموزشی باید برنامهریزی شود، دورههای ضمن خدمت فعلی کیفیت لازم را ندارد و منبع درآمد، تعدادی از مؤسسات شده است که دورههای آموزشی آنلاین برگزار میکنند، این سبک از آموزش معلمان کیفیت لازم را به لحاظ محتواو شیوه برگزاری ندارد، یک آزمون مجازی برگزار میشود و برخی افراد با دریافت پول به جای سایرین آزمون می دهند و اعلام میشود معلمان را به روز رسانی کردیم، درهیچ کجای دنیا چنین روشی برای به روز رسانی سیستم وجود ندارد.
کیفیت و عملکرد ضعیف دانشگاه فرهنگیان
محمد رضا راضی؛ دبیر یکی از مدارس در مناطق جنوبی شهر تهران درباره اولویتهای آموزش و پرورش در دولت آینده گفت: حل مشکل تبعیض میان کارکنان آموزش و پرورش و سایر کارمندان دولت نیاز است، مسئله دیگر، ارتقای کیفیت دانشگاه فرهنگیان است، متاسفانه، چینش واحدها در دانشگاه فرهنگیان بهگونهای است که تمرکز بیشتر بر روشهای تدریس است تا غنای علمی رشتههای تخصصی و فاصله رتبه علمی این دانشگاه با سایر دانشگاهها نیز موید همین مطلب است، دانشگاه فرهنگیان در انتخاب اعضای هیئت علمی باید بهسمت جذب استادان مطرح رفته و بهسوی ارتقای کیفی حرکت کند.
رکود علمی؛ مدارس دولتی را دریابید
او معتقد است، تعادلبخشی بین آموزش و پرورش یک ضرورت است چرا که بهنظر میرسد یک رکود علمی آموزش و پرورش را دربر گرفته و در این سالها، متأسفانه مدیران آموزش و پرورش با تأکید بسیار بر جنبه پرورش، از آنطرف بام افتادهاند و گویی یادشان رفته آموزشی هم باید در کار باشد، بگذریم که این تأکید نیز بهنظرم بیشتر برای سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدیهاست، چراکه در این هشتسال اتفاق قابل توجهی را در امر پرورش شاهد نبودیم برای اثبات این ادعا، کافی است نگاهی به مؤلفان کتابهای درسی بیاندازیم، آیا مثلاً در درس فارسی، خیرالموجودین تمام دانشکدههای ادبیات کل کشور، همین چند نفر هستند؟ چرا کتابهای درس فارسی که روزگاری جذابترین درس دوران مدرسه بودند، چنین از ریخت افتادهاند؟ آقایان زحمتشان را کشیدهاند و بضاعتشان همینی است که میبینیم. خوب یا بد، نوبت اندیشههای تازه و طرحهای نوست.
این معلم گفت: بافت فرسوده مدارس دولتی باید مدنظر باشد، اوضاع طوری شده که انگار همهچیز برای غیردولتیهاست حتی ساختمانهای خوب، شیک و مجهز. از شهرهای مرزی و استانهای محروم و سیستان و بلوچستان صحبت نمیکنم آقایان کافی است سری بههمین منطقه قلعه حسنخان، شهریار، شادآباد یا همین منطقه 14 و پایینتر شهر تهران بزنند و مدارس را از نزدیک ببینند و بعد، از خودشان این سوال را بپرسند، «آیا من راضی میشوم فرزندم در چنین جایی درس بخواند؟، ساختمانهای فرسوده و چرکمردهای که گاه متعلق به پیش از انقلاب هستند و کلاسهایی شبیه به دخمه با نزدیک 40 دانشآموز».
انتهای پیام/