در طول قرن بیستم و سالهای آغازین قرن بیست و یکم، ابزارها و شیوههای تامین اهداف و امنیت ملی کشورها متحول شده است. دیگر سران کشورها در رسیدن به اهداف خود، صرفا به ابزار سخت و نظامی متوسل نمیشوند. زبان زمانه عوض شده و استفاده از ابزار نرم و گفتگو و تعامل یا توافق برای دستیابی به اهداف مشترک یا همان دیپلماسی را در اولویت سیاست خارجی قرار گرفته است.
به گزارش خبرآنی، جواد شعرباف در یادداشتی نوشته است: گرچه در دنیای امروز، بیشتر از گذشته سایه شوم جنگ، در صورت به نتیجه نرسیدن دیپلماسی، بر سر ملتهای بی دفاع و کم بنیه و ضعیف همچنان گسترده است. شمشیر دموکلس جنگ، در دستان سیاستمداران و دیپلماتهاست که به پشتوانه آن و قدرت نظامی عیان و آشکارشان، اراده خود را بر دیگران تحمیل کنند. جنگ در حقیقت آخرین راه تحمیل نظر و شکست اراده طرف مقابل است و در این دنیای نابرابر گویا از آن گریز و گزیری نیست. تاریخ نیمه اخیر قرن بیست و دو دهه اول آن گواه خوبی بر این نکته است.
یکی از نیازهای فعلی جوامع، بحث تأمین انرژی و بسیاری از مناقشات و تعاملها در روابط دول برای دستیابی به انرژی است. در همین راستا کشورهای دارندهی نفت و گاز و برق، که از مهمترین حامل های انرژی تلقی می شوند، از این ابزار، به عنوان اهرم قدرت در منطقه و در سطح بینالملل بهره میگیرند. انرژی نقش حیاتی در روشنماندن چراغ صنایع و توسعه اقتصادی کشورها دارد. همواره رقابتی بزرگ بر سر تصاحب انرژی و گردش چرخ اقتصاد در جهان وجود داشته است چراکه امنیت ملی و پایداری نظام حکومتی تا حد زیادی به انرژی و تامین مستمر و ارزان و امن آن وابسته است. از زمان پیدایش انرژی و شناخت اهمیت آن بود که بکارگیری دیپلماسی انرژی فعال در بین دیپلمات ها و سیاستمداران قوت گرفت. انرژی خون جاری در رگ های اقتصاد جهان صنعتی شد و این خون نیاز به گردشی مستمر، امن، پایدار، مطمئن و البته ارزان و بی دردسر داشت. موضوعی که با نیاز مستمر و رو به افزایش جهان منافات داشت. پر بیراه نیست اگر بگوییم میان صنعتی شدن و نیاز به انرژی، و جنگ رابطه مستقیمی می توان برقرار کرد.
دیپلماسی انرژی در بکارگیری ابزار انرژی و خرید و فروش نفت و گاز و برق و سایر محصولات خام و فرآوری شده این حوزه، برای تحقق اهداف و منافع ملی جایگاه خاصی دارد. زیرا از یک سو، به ابعاد اقتصادی و از سوی دیگر به ابعاد امنیتی، منافع و قدرت ملی مرتبط است. در واقع دیپلماسی انرژی از رابطه و تعامل دیرینه سیاست و اقتصاد در عرصه انرژی بحث میکند. از میان صورتهای مختلف انرژی، جایگاه و اهمیت تاثیرگذاری نفت و گاز در عرصه دیپلماسی همچنان بیبدیل است. این جایگاه و اهمیت تا حدی است که این دو حامل انرژی را از ابعاد اقتصادی و تجارت صرف بسیار فراتر برده و به آنها نقش حیاتی، امنیتی، و راهبردی اعطا کرده است (اسلامی, ۱۳۹۱). به بیانی دیگر، دیپلماسی انرژی سیاستی راهبردی، جامع و کارآمد است که چارچوب کلی تعاملات و توافقات را تدوین کرده و به ایجاد فرصتهای تعامل بینالمللی در جهت حداکثرسازی منافع ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک کمک میکند و با تکیه بر ابزار انرژی، به تهدیدات بینالملل شکل و شمایل متفاوتی می بخشد، گاه اسباب اطمینان دنیای غرب را فراهم می آورد، آن چنان که شاه ایران در جریان تحریم نفتی اعراب در ۱۹۷۳ عمل کرد و گاه اسباب نگرانی و تهدید جامعه جهانی می شود، آن چنان که ایران در سال های اخیر نسبت به مسدود کردن تنگه هرمز هشدار می دهد. در هر دو حالت انرژی از حساسیتی خاص برخوردار شده که لاجرم در محدوده امنیت ملی و دیپلماسی می گنچد.
اهمیت و جایگاه دیپلماسی انرژی در کشور
منطقه خاورمیانه، خلیج فارس، دریای عمان و سرزمینهای حوزه دریای خزر؛ یا همان بیضی انرژی، حدود ۷۰ درصد ذخایر نفتی و ۴۰ درصد ذخایر تثبیت شدهی گاز طبیعی جهان را دارا هستند. جمهوری اسلامی ایران به لحاظ قرارگیری در بیضی انرژی و تاثیرگذاری مستقیم بر اقتصاد جهانی، علاوهبر دارا بودن سهم عمدهای از انرژی جهانی و موقعیت ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک در حوزه انرژی، از موقعیت ویژه ژئواکونومیک هم برخوردار است. بهرغم داشتن این تواناییها و انحصار در ارائه مسیر ترانزیت کوتاه و مناسب در انتقال نفت و گاز، به دلیل فشارهای آمریکا و ناکارآمدی دیپلماسی در حوزه انرژی، از نفوذ ژئوپلیتیکی متناسبی در تعاملات منطقهای و جهانی برخوردار نیست. جمهوری اسلامی در حوزه انرژی تحتتاثیر اقدامات و سیاستهای بازیگران منطقهای و فرامنطقهای از قبیل عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا قرار دارد و تعاملات این دو مانع دستیابی ایران به جایگاه واقعی خویش در منطقه و نقش آفرینی شایسته در دیپلماسی انرژی شده است (گنجخانلو, ۲۰۲۰, ص. ۱۰۶).
به نظر میرسد دیپلماسی نفت و گرفتن سهم بازار نفت برای کشور، مهمترین اولویت بخش انرژی بوده و نیازمند ایجاد زیرساختهایی با مشارکت و همکاری چندین بازیگر در این حوزه است. در ادامه به شماری از زیرساختهای مورد نیاز اشاره میشود. (شهنازیزاده, کشیشان سیرکی, & خداوردی, ۱۳۹۸)
- دسترسی به بازارهای جهانی و کمک به رونق بازار نفت ایران از طریق رایزنی با کشورهایی که نقش مثبت و کلیدی در همکاری بین اعضای اوپک و غیراوپک و سهم مهمی در بازار نفت دارند؛
- جذب سرمایه خارجی به طور مستقیم و غیرمستقیم؛
- حفظ اقتصاد ملی در برابر چالشهای اقتصاد جهانی؛
- تنوع بخشی به مسیرهای انتقال انرژی؛
- مبارزه با اقدامات تروریستی در مسیرهای انتقال انرژی؛
- مدیریت کنترل قیمت در شرایط بی ثباتی و ناپایداری در اقتصاد جهانی؛
- تدوین راهبرد و سیاست ملی انرژی که هدف آن برقراری تعامل همافزا میان بخش انرژی، امنیت ملی و سیاست خارجی باشد؛
- گسترش شبکه حملونقل نفت و ارتباط مطمئن و کارآمد به منظور افزایش درآمدهای ارزی؛
- تعامل پایدار در چارچوب اوپک و خصوصاً با عربستان سعودی در حوزه دیپلماسی انرژی در سطح منطقهای؛
- بکارگیری ابزار کنترل استراتژیک بر تنگه هرمز در جهت وادار کردن کشورهای نفتی خلیجفارس به تعامل با خود
علاوه بر آمادگی زیرساختی و فنی در داخل کشور برای افزایش تولید، زمینهسازیهای بینالمللی و تدوین و اتخاذ یک دیپلماسی انرژی فعال با هدف جلب همکاری و اعتماد دیگر تولیدکنندگان و مصرفکنندگان انرژی، برای بازگشت آرام و مقتدرانه ایران به بازار نفت، ضروری و اجتنابناپذیر به نظر میرسد. علاوه بر بهرهگیری از دیپلماسی فعال انرژی، پذیرش روحیه مسئولیتپذیری و همکاری در قبال تحولات نفتی ایران طی سالیان اخیر، می تواند سرمایه خوبی برای جلب اطمینان کشورها در این حوزه بشود. این جلب اعتماد نه فقط در حوزه فروش بلکه در حوزه سرمایهگذاری شرکتهای نفتی معتبر جهانی در صنعت نفت ایران، بیتأثیر نخواهد بود و زمینه را برای تعاملات بیشتر فراهم می آورد. اتخاذ دیپلماسی فعال در این حوزه از ضرورت های غیر قابل چشم پوشی است و گرچه حریف در این زمینه مزاحمت های بسیاری آفریده است اما توانمندی ایران در تحقق اهداف بویژه در حوزه انرژی در شرایط بسیار سخت و ظالمانه تحریم های یکجانبه را نمی توان نادیده گرفت.
در ضرورت تدوین راهبردهای نوین در حوزه دیپلماسی انرژی
در اهداف سند چشم انداز بیست ساله آمده است که توسعهیافتگی در صدر برنامههای کلان کشور قرار گرفته و سایر برنامههای ملی باید در هماهنگی کامل با آن طراحی شوند. توسعه ملی کشور نباید و نمیتواند در تقابل با جهان و یا در انزوا به ثمر بنشیند. بی تردید از طریق تعامل سازنده است که منابع، آرامش، ثبات و نیازمندیهای لازم برای رسیدن به جایگاه توسعهیافتگی فراهم خواهد شد و موانع و تهدیدهای پیش روی توسعهیافتگی رفع خواهند شد. انرژی و مشارکت در تامین امنیت جهانی آن، بی هیچ شبهه ای می تواند و می بایست کانون این تعامل سازنده قرار گیرد. (موسوی شفائی, ۱۳۸۹, ص. ۱۶۷). بدیهی است که در جریان همکاریهای مستمر منطقهای و بینالمللی و دیدار و گفتگو بر سر مسئله انرژی با مقامات مربوطه و ارائه راهکار و مشارکت در برنامههای بینالمللی میتوان در راستای تامین اهداف و منافع ملی گام برداشت و مناسبات و تعاملات دو و چندجانبه با دیگر کشورها را در حوزههای مختلف گسترش داد. این امر محقق نخواهد شد مگر با بهرهگیری از دیپلماسی قوی در حوزه انرژی که زمینه رشد و بالابردن بنیه علمی کارشناسان این حوزه در کشور احساس میشود.
با توجه به تخصصیشدن فعالیتهای دیپلماتیک، امروزه علاوه بر وزارت امور خارجه، دهها سازمان و نهاد دولتی و غیردولتی دیگر در مسائل دیپلماتیک درگیر شدهاند. در این راستا وزارت امور خارجه به عنوان محور اصلی این تعاملات می بایست از اقتدار و توان لازم برای هماهنگی فعالیتهای دیپلماتیک برخوردار باشد. میزان موفقیت در ایفای این نقشِ مهم نیازمندِ داشتن مهارت متناسب با دیپلماسی امروز جهان است. ضرورت برگزاری دوره مهارت دیپلماسی انرژی برای نه تنها دیپلمات ها بلکه برای کارشناسان حوزه انرژی، کارشناسان دیپلماسی و مسئولان عرصه سیاست خارجی، متولیان حوزه انرژی، سیاستگذاران کلان کشوری، و بازیگران بخش خصوصی بازار انرژی برای تربیت نمایندگان فرهیخته و آشنا با نقاط قوت مسئله انرژی ایران مفید خواهد بود.
دیپلماسی انرژی و نقش آن در بهینهسازی روابط
جمهوری اسلامی ایران بهرغم داشتن منابع اقتصادی، به دلایل حاشیهای نظیر مورد توجه قرارنگرفتن استراتژی گسترش بازار در سیاست اقتصادی کشور و محدودیتهای بینالمللی، خصوصا موضوع تحریم، میزان صادرات انرژی محدودی به بازارهای جهانی دارد. بدین ترتیب است که دیپلماسی انرژی نقش قابل توجهی در بهینهسازی روابط دو کشور در زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و حفظ و گسترش آن در حوزه انرژی را پیدا می کند. دیپلماتها و سیاستگذاران با استفاده از ابزار و بستر انرژی، نقش تعیینکنندهای در روابط بینالمللی ایفا میکنند و میتوانند شرایط و بستر مناسبی برای شکلگیری اهداف موردنظر کشور و روابط سالم دیپلماتیک در حوزههای مختلف به وجود آورند. انرژی، مهمترین نقطه اتصال کشور ما به نظام بینالملل بوده و میتوان از این ظرفیت برای تعامل و همکاری کشور با نظام بینالملل بهره گرفت.
از طرفی، انرژی دارای ماهیتی دوگانه است و همزمان به صورتی عمیق با هر دو حوزه سیاست سخت و نرم مرتبط میشود. به طوریکه جهانی شدن اقتصاد و جریانهای قدرتمند فراملی و فروملی نتوانسته است این ویژگی دوگانه و در عین حال منحصربهفرد انرژی را تضعیف کند (موسوی شفائی, ۱۳۸۹, ص. ۱۶۳). از طرفی دیگر، افزایش هزینههای کشورهای منطقه در منزوی ساختن ایران میتواند آنها را به تعامل ناخواسته با ایران وادار کرده و زمینه را برای تنفس هرچند محدود ایران فراهم نماید (شهنازیزاده, کشیشان سیرکی, & خداوردی, ۱۳۹۸). از این رو ایران میتواند با بکارگیری دیپلماسی انرژی فعال و استفاده از قدرت انرژی، اقدامات ویژهای برای شکلدادن به روابط مناسب و رو به پیشرفت با کشورهای عضو اوپک و غیراوپک انجام دهد و زمینههای لازم را برای عبور ایران از تحریمهای اقتصادی و بین المللی و خروج از انزوا فراهم آورد.
با وجود موقعیت استراتژیک ایران در منطقه و تحریمهای تحمیلشده بر اقتصاد ایران لزوم تشریک مساعی میان سازمانهای مرتبط با انرژی، سازمانهای اقتصادی و بهرهگیری از ابزارهایی برای حفظ و بازگذاشتن دریچههای روابط ایران با سایر کشورها و یا حتی بهبود روابط سیاسی و صلح پایدار از این طریق احساس میشود. از آنجائیکه نفت و گاز نقش تعیینکنندهای بر اقتصاد کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده انرژی دارد و نیز با توجه به اینکه امروزه هرآنچه اقتصادی است سیاسی نیز هست، اهمیت دیپلماسی و پیوند عمیق انرژی و سیاست و نیز به لزوم تشریک مساعی سازمانها و وزارتخانههای مرتبط با انرژی، اقتصاد و دارایی و امور خارجه هویدا میشود. قطعا برقراری همکاریهای علمی، آموزشی، پژوهشی و عملیاتی میان دانشگاه تهران و وزارتخانههای مربوطه به منظور بالابردن مهارت، علوم و فنون، القا تصویر مثبت و برتر بینالمللی و سیاستهای داخلی و خارجی، در پیشبرد اهداف کشور در این زمینه موثر خواهد بود. دانشگاه تهران در راستای مسئولیتهای اجتماعی خویش و نیز بینالمللیکردن فعالیتهای آموزش پایه، در این زمینه میتواند به محور جذب و آموزش فعالان حوزه انرژی تبدیل شود. طبعا طی این مسیر با کمک و مشارکت وزارت خارجه و سایر نهادهای دولتی، سازمانهای غیردولتی، فعالین حوزه انرژی بر دامنه و عمق آموزشهای مهارتی و عملی خواهد افزود و اعتبار مضاعفی را برای مجریان و شرکتکنندگان فراهم خواهد آورد.
نقش دانشگاه در توسعه و ترویج دیپلماسی
ایران با قرارگیری در محور ترانزیت کوتاه و مناسب همواره مورد توجه طالبان انرژی جهان بوده است. جمهوری اسلامی میتواند با بهرهگیری از ابزار انرژی و بهرهگیری از نقاط قوت در این حوزه و رفع نقاط ضعف، در عرصه رقابت با کشورهای منطقه از فرصتها استفاده کرده و ضمن برقراری امنیت تولید و انتقال منابع انرژی به بازار مصرف، بر تهدیدات مستقیم و غیرمستقیم مخالفان نقش منطقه ای ایران غلبه کند. پرواضح است که با اهمیت یافتن دیپلماسی انرژی در ایران و جهان، متخصصان این حوزه و سیاست خارجی باید به خوبی آماده شوند. ازجمله مهارتها و دروسی که علاقمندان به این دوره فراخواهند گرفت میتوان به اختصار به موارد ذیل اشاره کرد.
- بررسی قواعد حاکم بر انرژی از منظر حقوق بینالملل
- چگونگی تعیین بازارهای باثبات مطمئن برای تأمین امنیت عرضه انرژی
- تعیین نوع حضور در بازارهای مشخصشده
- تحلیل جذابیت یا عدم جذابیت حضور در معاهدات و یا تصمیمسازی برای شرکت در سازمانهای جهانی انرژی نظیر مجمع کشورهای صادرکننده نفت و گاز
- ارائه راهکار برای استفاده حداکثری از موقعیت جغرافیایی در جهت تاثیرگذاری بر بازارهای جهانی انرژی
- چگونگی تصمیمسازی در قبال نوسانات قیمت نفت در اثر تحولات و مسائل بینالمللی
- مطالعه چارچوبهای علمی، استراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک برای دیپلماسی انرژی کشور
لذا ضروری است جامعه هدف از جمله نمایندگان، مسئولان، کارشناسان دیپلماسی بخش انرژی سفارت، مسئولان عرصه سیاست خارجی، متولیان حوزه انرژی، سیاستگذاران کلان کشوری، و بازیگران بخش خصوصی بازار انرژی و دیپلماتهای رسمی با شرکت در دورههای دیپلماسی انرژی ضمن شناخت عمیق اصول این برنامه با سازوکارهای اجرایی آنها آشنا شده و در بکارگیری تاکتیکهای جدید در رایزنیهای جهانی و کسب مهارت فنون مذاکره با سازمانهای منطقهای و جهانی از امکانات و ظرفیتهای حوزه انرژی کشور برای بروز تصمیمهای سریع و مذاکرات ماهرانه، و مقابله با تهدیدهای امنیتی یا سایر موارد، آمادگی لازم را به دست آورند.
نسل جدید و تحصیلکرده و فعال امروز علاقه مند به ایفای نقش های بیشتر و در خور در تعاملات منطقه ای است و شناساندن روش تعامل با دیگران و بویژه دیپلماسی انرژی به ایشان برای تحقق رویاهای شان کمک خواهد کرد. افزایش مهارتهای دیپلماسی و پرورش دیپلماتهای متخصص در دانشگاهها بیشترین منافع را از ظرفیت شکلگیری روابط دیپلماتیک در حوزه انرژی متوجه نظام خواهد کرد. با توجه به جایگاه استراتژیک دیپلماسی انرژی در مقطع کنونی، برگزاری دورههای آموزشی در دانشکدههای فعال در حوزه دیپلماسی و روابط خارجی و همکاری سازمانهای فعال در حوزه انرژی و ارتباطات سیاسی و وزارت امور خارجه برای پیشبرد اهداف آموزشی ضروری است. به گونهای که زمینه آموزش مهارتهای دیپلماسی، مذاکره و علوم مرتبط متناسب را برای یک دیپلمات فراهم آورد. دانشکده مطالعات جهان در راستای عمل به وظایف آموزشی و انجام مسئولیتهای اجتماعی و ایفای نقش اصلی در بینالمللی کردن هر چه بیشتر دانشگاه، در این زمینه گامهای بلندی برداشته است. برگزاری دورههای آموزشی دیپلماسی محور و با هدف توسعه و ترویج مفهوم دیپلماسی و کاربردی کردن این مفهوم در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بینالمللی میکوشد در ترویج تعاملات مدنی و همکاریهای دولتی- غیر دولتی نقش موثری ایفا کند. برگزاری دورههای (MBA و DBA) دیپلماسی، نخستین گام بلند دانشکده در این حوزه است و میتوان آن را به عنوان پلی ارتباطی میان دو حوزه نظر و عمل و تلفیقی از تجربه عینی حوزه انرژی و نظام فکری دانشگاهی در راستای توسعه تعاملات بینالمللی دانشگاهی تلقی کرد.
منابع:
۱-اسلامی, م. (۱۳۹۱). دیپلماسی انرژی ایران و روسیه: زمینه های همگرایی و واگرایی. راهبرد, ۲۱(۶۴).
۲- شهنازیزاده, س., کشیشان سیرکی, د., & خداوردی, ح. (۱۳۹۸). سیاستگذاری منطقهای ایران در حوزهی دیپلماسی انرژی : در چارچوب اقتصاد سیاسی منطقهای (۲۰۰۳-۲۰۱۹). پژوهش های روابط بین المل, ۹(۴), ۸۱-۱۱۴.
۳- گنجخانلو, ج. (۲۰۲۰). امنیت انرژی و دیپلماسی ایران در ژئوپلیتیک انرژی منطقه بین سال های (۷۱۰۲-۷۱۷۱). شریه پژوهش در حسابداری و علوم اقتصادی, ۳(۱۰), ۱۰۵-۱۱۵.
۴- موسوی شفائی, س. (۱۳۸۹). تعامل هم افزا میان راهبرد انرژی و سیاست خارجی ایران. پژوهشنامه علوم سیاسی, ۵(۳).
انتهای پیام