گروه سیاسی پایگاه خبری خبرآنی- مجله تصویری سیزده1400:مناظرههای انتخاباتی، بخصوص از سال 88 به بعد، مهمترین رخداد کمپینهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری بوده؛ به نوعی که میشه رقابتها رو به قبل و بعد مناظره ها تقسیم کرد. مثلاً سال 88 و در حالی که بر اساس نظرسنجیها آرای آقای میرحسین موسوی رو به رشد و آرای آقای احمدی نژاد، نزولی بود، اما بعد از مناظره 13 خرداد 88، نوک پیکان نمودار نظرسنجیها برای هر دو طرف برعکس شد: موسوی نزولی و احمدی نژاد صعودی شد. موسوی تا پایان رقابتها نتونست شکست خودش رو توی مناظره جبران کنه. احمدی نژاد دو مناظره بعدی با رضایی و کروبی رو هم مدیریت کرد و پیروز انتخابات شد.
سال 92 هم از نظر اهمیت مناظرهها، پدیده نسبتاً مشابهی شکل گرفت؛ آقای روحانی که به قول آقای هاشمی در ابتدای رقابتها فقط 3 درصد رای داشت، با بهرهگیری از تبلیغات تلویزیونی و بویژه مناظرهها و لطایف الحیل مختلف بر محمدباقر قالیباف چیره شد و شد آنچه شد. سال 96 هم علیرغم اینکه روحانی از ظرفیت منفی بالایی برخوردار بود در مناظره ها تونست رقبایی مثل آقایان رئیسی و قالیباف رو بویژه در یک خطابه 4 دقیقه ای پشت سر بذاره و 4 سال دیگه توی پاستور بمونه.
سلام وقتتون بخیر. من فاطمه تذری هستم و اینجا تحریریه پایگاه خبری خبرآنیه. در قسمت جدید از مجموعه سیزده 1400 تلاش می کنیم یه بررسی روی فرم و محتوای مناظره ها و تأثیر اون روی سبد رأی نامزدها داشته باشیم.
مناظره های امسال رو به لحاظ فرم و محتوا میشه از 4 جهت بررسی کرد.
از نظر شکل و فرم، مناظرههای امسال با انتقادهایی روبرو بود؛ اگرچه مناظرههای 1400 به دلیل تعداد بیشتر کاندیداها نسبت به 88، مشابه مناظرههای 92 و 96 برگزار شد اما تغییرات مختصری داشت؛ مثلاً سالهای 92 و 96 یه نامزد تو وقت خودش پشت تریبون قرار میگرفت و به یه سوال جواب میداد و بعد دیگران از نو نقد میکردن؛ اما تو این دوره، هر نامزدی تو وقت خودش به سوال مختص خودش پاسخ میداد و تو یه نوبت دیگه نامزدها میتونستن همدیگرو نقد کنند.
بعضی معتقد بودن اگه سوالها قرعه کشی نمیشد و یک سوال واحد تو هر نوبت از همه نامزدها پرسیده میشد؛ یا اگر مثل 92 و 96 تریبون متفاوتی برای نامزدها در زمان سخنرانی تعبیه میشد که حداقل ارتباط چشمی بین نامزدها شکل بگیره، احتمالاً تو افزایش نسبی هیجان مناظره ها کمک میکرد. نه این فضای ابزورد و نامانوسی که بود. اگرچه بعضی دیگه معتقدن که حتی با همین شیوه هم نامزدها میتونستن عملکرد بهتری داشته باشن.
اینم قابل تأمله که بعضی دست اندرکاران برگزاری مناظرهها گفتن برای این سبک برگزاری، حدود یکسال فکر کردن. به هرحال بسیاری میگن با اینکه مناظره سوم به نسبت دو مناظره اول وضعیت بهتری داشت، اما سرجمع مناظره های امسال نسبت به 92 و 96 و 88 هیجان کمتری داشت. حالا اینکه علتش چی بود؟ کلیت فضای متفاوت سیاسی اجتماعی نسبت به دورههای قبل، ضعف بعضی مناظرهکنندهها، عدم انتخاب فرم بهتر و یا هر دلیل دیگه رو میشه مستقلاً و مفصلاً بررسی کرد.
اگر نظرسنجیهای ایسپا که به صورت عمومی منتشر میشه رو هم مدنظر قرار بدیم و اونها رو دقیق فرض کنیم، مناظرهها تقریباً نتونستن تاثیر قابل توجهی تو افزایش مشارکت داشته باشن.
از فرم و تاثیر کلان مناظرهها که بگذریم، این پدیده رو میشه از جهت تاثیر بر سبدآرای نامزدها هم بررسی کرد. تشخیص اینکه کدوم نامزدها پیروز و کدوم نامزدها مغلوب مناظره ها بودن تا میزان بسیار زیادی به استراتژی هرکدوم از این کاندیداها بستگی داره؛ مثلاً آقای رئیسی با توجه به وضعیت مناسبش در نظرسنجیها قاعدتاً باید مناظره ها رو مدیریت می کرد تا رقبا نتونن موقعیت آرای اون رو بشکنن. دقیقاً مثل همون کاری که احمدی نژاد بعد از پیروزی مهمش تو مناظره اول با میرحسین موسوی انجام داد و سعی کرد مناظره با کروبی و رضایی رو مدیریت کنه و فقط بعضی اوقات، حرف خودش رو بزنه.
به نظر میرسه از این جهت آقای رئیسی موفق عمل کرد؛ ایشون تونست آرای خودش رو تثبیت و تو مواردی احتمالاً به صورت محدودی به آرای خودش اضافه کنه. برخی جملات ایشون مثل اینکه گفت "اگر با اهانت به من مشکلات مردم حل میشه اشکالی نداره اهانت کنید"، هم به لحاظ تولید ادبیات، با افکار عمومی ارتباط خوبی پیدا کرد و تقریباً میشه گفت این جمله، هم یک جمع بندی از مناظره اول تلقی شد و هم بر دو مناظره دیگه سایه انداخت و امکان مانور غیراخلاقی و تند رو برای نامزدهای رقیبش رو محدود کرد.
در جهت مقابل، آقایون همتی و مهرعلیزاده به میزان زیادی به شکستن آرای آقای رئیسی و رادیکال کردن فضا علیه او نیازمند بودن. مهرعلیزاده و همتی هم باید بخشی از آرای خاموش رو به نفع خودشون به صحنه می آوردن و هم حمایت سیاسی کامل یک جریان رو هم به دست می آوردن. اما مواجهه ضعیف و غیراخلاقی اونا تو مناظره اول و تعابیری مثل 6 کلاس سواد موجب شد نه تنها به هدف از پیش تعیین شده دست پیدا نکنند، بلکه تا حدی از موقعیت قبلیشونم عقب افتادن. مثلاً بعضی اصلاح طلبان مصاحبه کردن و گفتند که آقای مهرعلیزاده نه تنها از آقای رئیسی، بلکه از مردم و اصلاح طلبان هم باید به خاطر مواجهه غیراخلاقیش عذرخواهی کنه!
درباره بقیه نامزدها، آقای زاکانی مهمترین استراتژی خودش رو ظاهراً مقابله با پوشوندن یک روکش بر ناکارآمدی دولت آقای روحانی قرار داده بود؛ راهبردی که به نظر میرسه تا حد قابل توجهی به اون رسید؛ فعالترین نامزد حاضر تو مناظره ها علیه همتی بود و بعضی کلیدواژه ها و جملات او هم مصداق ادبیاتسازیهایی بود که در اذهان ثبت شد؛ استفاده از تعبیر کاندیدای روکشی علیه همتی؛ پررویی نجومی، «اگر روحانی بینش اقتصادی داشت شما (همتی) رو رئیس بانک مرکزی نمیذاشت» و جملات و کلماتی از این دست، جزو مواردی بود که توی ذهن مخاطب موند.
اما آقایون رضایی و جلیلی و قاضیزاده هاشمی هم عملکرد متوسطی داشتن. به تعبیر بعضی تحلیلگران، نه تونستن آرای خودشون رو خیلی ارتقا ببخشند و نه تونستن نامزدهای مقابلشون رو با چالش خیلی جدی مواجه کنن.
به هرحال مناظره ها به پایان رسیده و چند روز بیشتر به انتخابات 28 خرداد باقی نمونده؛ باید منتظر موند و دید که در این چند روز اتفاق بخصوصی در رقابتها میفته یا خیر؟
اینطور میگن: هزار باده ناخورده در رگ تاک است!
انتهای پیام/