از دیپلماسی غالباً به عنوان علم و هنر انجام مذاکرات و حفظ و توسعه روابط میان کشورها و دفاع از منافع و ارزشهای یک واحد سیاسی یاد میشود. این مهارت عموما در راه تبدیل اهداف بلندمدت یک کشور از قوه به فعل و محقق ساختن آمال و آرزوهای یک ملت از مسیر گفتگو و تعامل هدفمند صورت میگیرد. به عبارت بهتر و دقیقتر، دیپلماسی راه عملی دستیابی اهداف، از طریق گفتگو، تعامل، مذاکره و دادوستد است.
به گزارش خبرآنی، جواد شعرباف، عضو گروه مطالعات غرب آسیا در دانشکده مطالعات جهان در یادداشتی نوشته است: دیپلماسی در حقیقت راه بسیار کمهزینه، معقول، منطقی و مبتنی بر تعامل در معنای وسیع آن، با هدف حفظ و گسترش هویت، پرستیژ و اعتبار یک ملت و کمک به تحقق اهداف موردنظر از طریق بهترین و مناسبترین روشها است. تامین اهداف و منافع بلندمدت یک واحد سیاسی از مسیر مذاکرات و همکاریهای میان کشورها، به گزینه مطلوب و ارجمند برای همه کشورهای جهان اعم از پیشرفته یا در حال توسعه تبدیل شده است. ابزار دیپلماسی و روشها و گفتمانهای جدید حاکم در این حوزه، راه را برای تحقق اهداف مطلوب کشور فراهم میکند و به فراخور نوع روش و گفتمان حاکم بر این ابزار، لوازم و الزامات جدیدی نیز در روابط میان کشورها به وجود می آید. سربلندی، عزت، احترام و اعتبار و منفعت از آن کشوری است که بتواند با تکیه بر أنواع و أصناف مدل های دیپلماسی، منافع ملی شهروندان خویش را به حداکثر برساند و رفاه و رضایت آنان را تامین کند. توجه به محیط زیست و دیپلماسی مبتنی بر آن یکی از وجوه جدید و مورد عنایت در دنیای دیپلماسی به شمار میرود که توجه و اهتمام کشورها و جامعه جهانی را برانگیخته است.
چیستی دیپلماسی محیط زیست
محیط زیست یکی از مهمترین محورهای توسعه پایدار هر کشور تلقی می شود. توجه به طبیعت کشور، منابع آبی، جنگلها و مراتع، مناطق حفاظت شده، زیستگاهها و پارکهای ملی، همه از مولفههای اصلی توسعه پایدار منطقهای و بینالمللی هستند. موضوع محیط زیست و سوء استفاده های مکرر کشورهای صنعتی از آن از نیمه دوم قرن بیستم به شدت مورد توجه قرار گرفته است. بی توجهی کشورهای توسعه یافته و بهره برداری بی رویه از منابع زیستی و عدم امکان جابگزینی مناسب برای آنها، نگرانی های بسیاری را موجب شده است. در همین راستا فعالان طرفدار محیط زیست و زندگی سالم طی دهه های اخیر، برای جلب توجه دولت ها و مدیران صنایع و همه علاقه مندان به محیط زیست، تلاش های بسیاری را انجام داده اند. نیز هم ایشان با توسل به رسانه ها و برگزاری جلسات و همایش ها و مراسم مختلف کوشیده اند توجه عموم را به مسئله جلب کنند. از توجه ویژه حوزه دیپلماسی به بخش محیط زیست، مفهوم علمی جدید و میان رشتهای به نام دیپلماسی محیط زیست تولید شده است که باب نوینی در مسیر توسعه و تعاملات سیاسی میان کشورها گشوده است. در واقع دیپلماسی محیط زیست چارچوب نظامیافته در رعایت حفظ محیط زیست در اثر همکاریهای منطقهای و بینالمللی با حفظ احترام به تعهدات مشترک بینالمللی و قواعد الزامآور در جهت تحقق ثبات و صلح جهانی است. توجه دولت ها به این موضوع در پی تلاش سمن های موجود و فعال محقق شده و بتدریج نقش و جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی کشورها ایفا کرده و در قالب موافقت های دو یا چند جانبه شکل و شمایل جدید و قانونی و معتبری یافته است. (Saleem & Helena, 2016, p. 604).
بی تردید مخاطب اصلی و عمده دیپلماسی محیط زیست، دولت ها و مدیران ارشد سیاسی هستند اما یکی از مهم ترین روش ها برای تقویت و ترویچ دیپلماسی محیط زیست، رشد و گسترش سطح آگاهی عمومی و مشارکت مردم به ویژه نهادهای غیردولتی و سمن هاست. این نکته بدیهی است که دولت ها خود، در زمره متهمان اصلی این حوزه قرار می گیرند و راسا، یا از طریق ارائه تسهیلات به دیگران، زمینه را برای تخریب حداکثری زیست بوم به بهانه های مختلف فراهم می آورند. زیست بوم فضایی مشاع و حقی مشترک و متعلق به همه آحاد جامعه است و دولت وظیفه حفظ و حراست از آن را برعهده دارد. دولت های پیشرفته از منظر حقوق بشر، توجه و عنایت ویژه ای به حفظ و حراست این حوزه از خود نشان می دهند و نقش فعالان محیط زیست، در ترغیب دولت ها یا اجبار آنان به انجام وظایف خود دراین باره کاملا موثر بوده است. تصمیمگیری در خصوص مسائل کلیدی مانند از دست رفتن تنوع زیستی، تغییرات اقلیمی، تخریب لایه ازن، حملونقل زبالههای خطرناک و دیگر چالشهای سیارهای، نیازمند پایبندی کشورها به هنجارهای بینالمللی است. پایه و اساس تحقق دیپلماسی محیط زیست همانا مشارکت جهانی در پرتو تعاملات بینالمللی با هدف حفظ سلامت محیط زیست همچون حیات انسانی است. این فرایند در صورت تحقق قطعا به ارمغان آورنده صلح جهانی و زیست سالم است و هدف هر کشوری نیز، تامین منافع ملی در پرتو برقراری صلح جهانی است. (طیبی, 1395, ص. 10)
اهمیت دیپلماسی محیط زیست در سیاست خارجی
گسترش استفاده از قدرت سخت یا قدرت نظامی برای تحتتاثیر قراردادن رفتار و علایق طرفهای سیاسی در راستای رسیدن به اهداف دیپلماتیک به سرعت در حال دگرگونی است. به طوریکه گفتمان مبتنی بر محیط زیست به عنصری حائز اهمیت در سیاست خارجی کشورها تبدیل شده است. برهمین اساس، دیپلماسی محیط زیست بخشی از اولویتهای اصلی سیاست خارجی کشورها در نظر گرفته میشود. بدین ترتیب است که دیپلماسی محیط زیست نقش قابل توجهی در بهینهسازی روابط دو کشور در زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و حفظ و گسترش آن دارد. دیپلماتها، سیاستگذاران، فعالان زیست محیطی و همه کسانی که دل در گرو خاک و آب و هوای تمیز و سالم دارند و به چشم غارتگری و چپاول به عرصه های عمومی و انفال نمی نگرند، با استفاده از این ابزارها میتوانند پرسشگرانه به دفاع از حقوق انسان ها و طبیعت بپردازند و در حفظ و توسعه میراث بشری، تلاش کننند. دیپلماسی محیط زیست نقش تعیینکنندهای در روابط بینالمللی ایفا میکند و میتواند شرایط و بستر مناسبی برای شکلگیری اهداف موردنظر کشور و روابط سالم دیپلماتیک در حوزههای مختلف به وجود آورد.
دیپلماسی محیط زیست، زمینه و ابزاری برای انجام مذاکرات زیست محیطی و ایجاد زمینه مساعد جهت بهبود سیستم فعلی است. در واقع دیپلماسی محیط زیست، به تعامل میان دولتها بر سر سیاستهای زیست محیطی اطلاق میشود و یکی از ارکان مهم در روابط بینالمللی کشورها است. هدف اصلی این دیپلماسی تلاش برای گفتگوی مسالمت آمیز در سراسر جهان و ایجاد رابطه سازنده و جلوگیری از سوءتفاهمها و کاهش درگیریهای اجتماعی و اقتصادی و محیط زیست است و پیامدهای آن ارتقا صلح و ثبات جهانی با تقویت و محافظت از منافع زیست محیطی است. مسئله محیط زیست میتواند از طرفی همانند پلی بین جوامع بینالمللی باشد و کشورها با وحدت و همکاری مانع از بین رفتن تدریجی زمین و فرسوده شدن سریع آن بشوند. کشورهای دارای منابع مالی قوی میتوانند در جهت حفاظت از محیط زیست در با تکیه و تاکید بر دیپلماسی، از این روند حمایت های همه جانبه و حتی مالی داشته باشند. از طرفی دیگر، نگاه به حفاظت از محیط زیست باعث میشود جوامع نوعی تعادل در بهره برداری از منابع کانی و طبیعی به وجود آورند و این خود می تواند فرصت مناسبی در بهبود روابط خارجی و بهینه سازی فضای زیست انسانی و توجه ویژه و متناسب به طبیعت باشد. بنا به نظر طیبی (1395) تشکیل کمیتههای ملی محیط زیست باعث همگرایی و اتخاذ سیاست هماهنگ در خصوص مسائل محیط زیست و تعاملات مثبت در عرصههای دیگر میشود (طیبی, 1395).
پیشرفت اقتصادی، صنعتی و اجتماعی چند دهه گذشتهی ایران باعث شده است که محیط زیست فراتر از ظرفیت منابع خود مورد بهرهبرداری قرارگیرد، موضوعی که پیامدهای ویرانگری بر فضای زیست انسان ها در همه کشورها برجای گذاشت. البته اقتصاد ملی ایجاب میکند که از منابع طبیعی به شکل متناسب استفاده شود اما توجه به پیامدهای مصرف بی رویه منابع و مشکلاتی که برای نسل حاضر و آیندگان به وجود می آورد را نمی توان نادیده انگاشت. با توجه به این که مرزهای سیاسی منطبق با مرزهای بیولوژیکی نیست، مشکلات موجود به راحتی مرزهای کشورها را در نوردیده و به یکباره به معضلی جهانی تبدیل می شود. آلودگی منابع آب، تغییر اقلیم، آلودگی صوتی، ازبین رفتن منابع خاکی، تخلیه تدریجی دریاها و اقیانوس ها از گونه های مختلف آبزیان، بیابان زایی مستمر، کمبود منابع آب و جنگ های محتمل، انقراض نسل گونه های مختلف جانوری و گیاهی و هزاران معضل دیگر، جز دیپلماسی، هیچ راهی برای خروج از بن بست و بحران موجود نمی توان پیشنهاد کرد. اتخاذ دیپلماسی قوی زیستمحیطی باید در سرلوحه برنامههای سازمانهای مرتبط قرارگیرد. در این راستا دیپلماسی محیط زیست در دو حوزه باید متمرکز شود: مقررات استفاده از منابع طبیعی و مقررات مربوط به آلودگی ناشی از مصرف مواد خام طبیعی یا آلودگی ناشی از عوامل دیگر.
موقعیت استراتژیک ایران در خاورمیانه و جهان و روابط اقتصادی و سیاسی پایدار با همسایگان در دریا و خشکی، باعث حساسیت بیشتر آن نسبت به مسائل زیست محیطی شده است. مسائل مربوط به آب، آلودگی محیط زیست، محدودیت منابع، آلودگی شیمیایی، گردوغبار، آتشسوزی و بسیاری از مشکلات مشابه دیگر، مستلزم کاربست دیپلماسی زیستمحیطی قوی برای کشور است تا از شرایط ناپایدار فعلی بتواند عبور کند. (Padash & Ardestani, 2019). برای نیل به اهداف دیپلماتیک کشور و دستیابی به توسعه پایدار، انجام برخی اقدامات در زمینه مورد بحث، ضروری به نظر میرسد. این موارد را می توان چنین دسته بندی کرد:
- ارائه آموزش های لازم در چارچوب نگرش علمی و راهبردی برای دیپلماسی محیط زیست کشور
- تهیه و تنظیم همکاریهای زیست محیطی منطقهای و بینالمللی با تکیه بر مبانی علمی و دانشگاهی
- نقشآفرینی در شکلگیری و برگزاری نشستها و اجلاس بینالمللی آب و هوایی
- همکاری مستمر و اطلاع از برنامهها و فعالیتهای زیستمحیطی سازمان ملل متحد، یونسکو، فائو، آیسسکو، اکو، سازمان بهداشت جهانی، سازمان جهانی هواشناسی و تلاش در جهت ترغیب آنان به مشارکت موثر در برنامه های مورد نظر
- تهیه و امضای تفاهمنامه با حوزه های مرتبط محیط زیست سازمان ملل
- تفاهمنامه همکاری با کشورهای همسایه برای کنترل مشکلات زیستمحیطی نظیر ریزگردها
- شرکت در اجلاس، مجامع و کنفرانسهای متعدد زیست محیطی، تغییرات اقلیم و آبوهوایی، پسماند و دیدار با مقامات بینالمللی
- استفاده و بهرهگیری از تجربیات کشورهای مختلف از طریق نمایندگان کشورهای حاضر در اجلاس و کنفرانسهای بینالمللی
- کمک به توسعه و ترویج فرهنگ حفاظت از محیط زیست از مدرسه تا دانشگاه و توسعه فناوریهای پاک
بدیهی است که در جریان همکاریهای مستمر منطقهای و بینالمللی و دیدار و گفتگو بر سر مسائل زیستمحیطی با مقامات مربوطه و ارائه راهکار و مشارکت در برنامههای بینالمللی میتوان در راستای تامین اهداف و منافع ملی، مناسبات و تعاملات دوجانبه و چندجانبه با دیگر کشورها را در حوزههای مختلف گسترش داد. این امر محقق نخواهد شد مگر با بهرهگیری از دیپلماسی قوی در حوزه محیط زیست که بی تردید موجب رشد و بالابردن بنیه علمی و توان کارشناسی در این حوزه در کشور خواهد شد. همانطوریکه ذکر شد از عناصر اصلی شکلگیری دیپلماسی محیط زیست، افزایش و تقویت بنیه علمی و نیز افزایش سطح آگاهی و اعتماد عمومی به این تجربه و مهارت است. با توجه به تخصصیشدن فعالیتهای دیپلماتیک، امروزه علاوه بر وزارت امور خارجه، دهها سازمان و نهاد دیگر درگیر مسائل دیپلماتیک شدهاند. میزان موفقیت در ایفای این نقشِ مهم نیازمندِ داشتن مهارت متناسب با دیپلماسی امروز جهان است. ضرورت برگزاری دوره های عالی مهارت دیپلماسی محیط زیست نه تنها برای دیپلماتها بلکه برای کارشناسان حوزه محیط زیست، و فعالان بخش خصوصی و نهادهای مدنی، بسیار مفید خواهد بود.
نقش دانشگاه در توسعه و ترویج دیپلماسی محیط زیست
حاصل آنچه تاکنون در باب ضرورت موضوع بیان شد این نکته مهم است که زمین و محیط زیست انسان ها در معرض خطر جدی است و گربز و گزیری از گفنگو و تعامل در عرصه جهانی برای حل و فصل مسئله وجود ندارد. امروزه، دیپلماسی محیط زیست در جهان از اهمیت بیشتری به نسبت گذشته پیدا کرده و متخصصان حوزه محیط زیست و سیاست خارجی می بایست برای دور جدیدی از تعاملات زیست محور در عرصه جهانی خود را آماده کنند. ایران به دلیل مواجهه جدی تر با موضوعات و معضلاتی که پیشتر بدان اشاره شد در قیاس با دیگران به اهتمام ویژه ای در این زمینه نیازمند است. دوره های مهارت افزایی و تقویت بنیه علمی و دانشگاهی در این زمینه و آشنایی با زمینه ها، بسترها، تجربه ها و راه حل های ارائه شده از سوی دیگران به خوبی می تواند مشکل گشایی کند و راه برون رفتی از این فضا فراهم آورد . ازجمله مهارتها و دروسی که علاقمندان به این دوره فراخواهند گرفت، می توان به سرفصل های ذیل اشاره کرد:
- بررسی قواعد حاکم بر محیط زیست از منظر حقوق بینالملل
- نقد و بررسی موافقت نامه های جهانی و تاثیر آن بر کاهش مخاطرات زیستی
- مطالعه انتقادی اسناد بالادستی ایرانی و بین المللی
- بررسی مفاهیم حقوق بینالملل محیط زیست با تاکید بر توسعه پایدار
- مطالعه چارچوبهای علمی و استراتژیک برای دیپلماسی محیط زیست کشور
- شناخت روند مذاکرات بینالمللی زیست محیطی با حضور فعالان و شرکت کنندگان در این مذاکرات
- روش های کاربست دیپلماسی در تحقق اهداف زیست محیطی
- آشنایی با فناوریهای پاک و لزوم توجه به آنها
- اصول و آداب مذاکره و سازوکار شرکت در مجامع بین المللی
- شناخت روندها و جریان های حاکم بر نهادهای مرتبط
شرکت کنندگان در دورههای دیپلماسی محیط زیست، ضمن شناخت عمیق و اصولی اسناد و مواد درسی مذکور، با سازوکارهای اجرایی آنها آشنا شده و به کارگیری تاکتیکهای جدید در رایزنیهای جهانی و کسب مهارت فنون مذاکره با سازمانهای منطقهای و جهانی را فرا خواهند گرفت.
برقراری همکاریهای علمی، آموزشی، پژوهشی و عملیاتی میان دانشگاه تهران و وزارتخانههای مربوطه جهت بالابردن مهارت، علوم و فنون، القا تصویر مثبت و برتر بینالمللی و سیاستهای داخلی و خارجی، در پیشبرد اهداف کشور در این زمینه موثر خواهد بود. دانشگاه تهران در راستای مسئولیتهای اجتماعی خویش و نیز بینالمللیکردن فعالیتهای آموزش پایه، در این زمینه میتواند به محور جذب و آموزش فعالان حوزه محیط زیست تبدیل شود. طبعا طی این مسیر با کمک و مشارکت وزارت خارجه و سایر نهادهای دولتی، سازمانهای غیردولتی، فعالین محیط زیست، شهرداریها و عموم مردم صورت خواهد گرفت و بر دامنه و عمق آموزشهای مهارتی و عملی خواهد افزود و اعتبار مضاعفی را برای مجریان و شرکتکنندگان فراهم خواهد آورد.
به نظر می رسد هر دو گروه فعالان دولتی و غیردولتی در این عرصه نیازمند فراگیری دانش لازم برای دفاع از حقوق شهروندان در داخل و خارج از کشور باشند. برگزاری دورههای آموزشی در زمینه مذکور، برای افزایش مهارتهای دیپلماتیک و پرورش دیپلماتهای متخصص و متخصصان توانمند و آَشنا به ظرایف و دقایق مذاکرات دیپلماتیک است تا بیشترین منافع را از ظرفیت شکلگیری روابط دیپلماتیک در حوزه محیط زیست بهدستآورد. با توجه به جایگاه استراتژیک دیپلماسی محیط زیست در مقطع کنونی، ایجاد دورههای آموزشی در دانشکدههای فعال در حوزه دیپلماسی و روابط خارجی و همکاری سازمانهای فعال در حوزه محیط زیست و ارتباطات سیاسی و وزارت امور خارجه برای پیشبرد اهداف آموزشی ضروری است. به گونهای که زمینه آموزش مهارتهای دیپلماسی، مذاکره و علوم مرتبط متناسب را برای یک دیپلمات فراهم آورد. دانشکده مطالعات جهان در راستای عمل به وظایف آموزشی و انجام مسئولیتهای اجتماعی و ایفای نقش اصلی در بینالمللی کردن هر چه بیشتر دانشگاه، در این زمینه گامهای بلندی برداشته است. برگزاری دورههای آموزشی دیپلماسی محور و با هدف توسعه و ترویج مفهوم دیپلماسی و کاربردی کردن این مفهوم در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بینالمللی میکوشد در ترویج تعاملات مدنی و همکاریهای دولتی- غیر دولتی نقش موثری ایفا کند. برگزاری دورههای (MBA و DBA) دیپلماسی، نخستین گام بلند دانشکده در این حوزه است و میتوان آن را به عنوان پلی ارتباطی میان دو حوزه نظر و عمل و تلفیقی از تجربه عینی حوزه محیط زیست و نظام فکری دانشگاهی در راستای توسعه تعاملات بینالمللی دانشگاهی تلقی کرد.
منابع:
1-Padash, A., & Ardestani, M. (2019). Peace or War? Intelligent Development of Iran Environmental Diplomacy. Environmental Energy and Economic Research, 3(4), 349-368.
2- Saleem, A., & Helena, V. (2016). Environmental diplomacy. C. Constantinou, P. Kerr, & P. Sharp, The SAGE Handbook of Diplomacy.
3- طیبی, س. (1395). دیپلماسی پایدار؛ راهبردی موثر برای درک مذاکرات بین المللی زیست محیطی. راهبرد اجتماعی فرهنگی, 5(21).
انتهای پیام